eitaa logo
ثامن رضوی
1.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
246 فایل
ڪانال تحلیلے تبیینے پل ارتباطے (نقد و پیشنهاد؛ پاسخگوی سوالات سیاسی نیستیم): 🔰 @Samenrazavii
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ۴۴ ⁉️سؤال ۴۴؛ گفته می‌شود که یکی از دلایل تورم، افزایش نقدینگی است، بهترین راهکار جمع‌آوری نقدینگی برای جلوگیری از ایجاد تورم در کشور چیست؟ 🍃🌹🍃 🔹با توجه به اینکه اعلام شده نرخ رشد نقدینگی متاسفانه افزایش یافته در حالی که پیش از این بانک مرکزی موفق شده بود نرخ رشد نقدینگی را به ۲۵ درصد برساند افزایش ۳ درصدی رشد نقدینگی و بالا رفتن حجم پایه پولی می‌تواند منجر به افزایش تورم شود به این خاطر بانک مرکزی برای جلوگیری از افزایش نقدینگی که تورم زاست به عنوان وظیفه ذاتی خود راهکار‌هایی را مد نظر قرار داده است. یکی از راهکار‌های روز‌های اخیر بانک مرکزی کنترل هیجانات نرخ طلاست، با توجه به اینکه هیجانات نوسانی نرخ طلا روی بالا رفتن نرخ‌ها در سایر بازار‌ها تاثیر می‌گذارد لذا بانک مرکزی برای کنترل این هیجان برای اینکه مردم نگران کاهش ارزش دارایی خود نباشند با توجه به خرید‌های عمده طلا توسط بانک مرکزی در ماه‌های گذشته اقدام پیش فروش سکه کرد. 🔹بانک مرکزی با استفاده از ذخایر طلای خود تلاش کرد تا با پیش فروش سکه از هیجانات بازار استفاده می‌کند، به نظر می‌رسد این اقدام در حال حاضر اثر بخش بوده و تا حدودی توانسته است اثر تکانه‌ها و هیجانات بازار طلا را خنثی کند؛ ولی در کل با توجه به اینکه حجم عرضه پیش فروش یک میلیون سکه بوده اگر این طرح در آینده ادامه پیدا کند می‌تواند به کنترل رشد نقدینگی و جمع آوری نقدینگی از کف جامعه کمک شایان توجهی کند. 🔹به نظر می‌رسد عرضه یک میلیون قطعه سکه‌ای که توسط بانک مرکزی انجام شد نزدیک ۳۰ همت پول را از کف بازار جمع‌آوری کرد. هر چند بانک مرکزی موفق به جمع‌آوری این رقم شد، اما به نظر می‌رسد آنچنان که انتظار می‌رود نتوانسته اثر ویژه‌ای روی تورم و جمع آوری کامل نقدینگی داشته باشد. برای اینکه رشد نقدینگی کاهش بیابد بانک مرکزی باید راهکار‌های این‌چنینی برای جمع آوری نقدینگی سرگردان کف جامعه را در دستور کار قرار دهد و بر این روش‌ها مداومت داشته باشد تا نقدینگی سرگردان از این بازار به آن بازار نرود و انتظارات تورمی ایجاد نکند. بدین خاطر بر تداوم اعمال سیاست جمع آوری نقدینگی توسط بانک مرکزی تاکید می‌کنم، زیرا در این صورت بازار متوجه دست پُر بانک مرکزی در خصوص ارز و طلا می‌شود لذا با این ابزار است که بانک مرکزی می‌تواند بازار را کنترل کند و مانع نوسانات و هیجاناتی شود که نرخ‌ها را صعودی می‌کند. 🔹با توجه به اینکه مرکزی دارایی با کیفیت خوبی مثل ذخایر طلا را داراست؛ عرضه طلا در بازار و جمع آوری پول‌های مردم می‌تواند در میان مدت بخش کوچکی از نقدینگی را جمع کند و مانع تورم‌های بیشتر شود که مردم را خسته کرده است. معمولا در کشور‌های مختلف جهان بانک‌های مرکزی برای جمع آوری نقدینگی دست مردم اوراق منتشر می‌کنند مثل اوراق خزانه و اوراق دولتی‌های بلند مدت، بانک مرکزی به عنوان سیاست گذار پولی برای تامین مالی دولت از طریق انتشار اوراق اسناد خزانه پول را برای تاثیر گذاری بر نرخ بهره جمع می‌کند و نقدینگی را بدین شکل کنترل می‌کند. در ایران به واسطه اینکه بانک مرکزی اختیار انتشار اوراق به این معنا را ندارد که اوراق قرضه چاپ کند این موضوع خود مانع جمع آوری نقدینگی سرگردان شده است. از این جنبه باعث شده بانک مرکزی برای کنترل هیجانات اقدام به عرضه سکه و طلا کند بنابراین بانک مرکزی با این روش‌ها عرضه و طلا را در بازار در دستور کار خود در راستای جمع آوری گذاشته است. 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰 دو روی سکه‌ی تعرفه‌ها 🍃🌹🍃 🔹در سال‌های ۱۹۸۰به بعد (مقارن با دولت ریگان در آمریکا) سه مؤسسه‌ صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و خزانه‌داری آمریکا، مجموعه‌ای از توصیه‎ها را به دولت‎ها پیشنهاد کردند که شامل خصوصی‎سازی، کاهش دخالت دولت، اصلاح نرخ و قطع یارانه‌ها بود. بخش مهمی از این توصیه‌ها شامل مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها در خصوص تعرفه‌ها بود. از این توصیه‎ها در آن دو دهه، به عنوان اجماع واشنگتنی یاد می‌شود. 🔹حذف تعرفه‌ها ظاهر خوبی داشت؛ اما در باطن استثمار ملت‌ها را نشانه گرفته بود. اقتصادهای غربی از طریق حذف تعرفه‌ها به دنبال تصرف بازار اقتصادهای ضعیف‌تر بودند که ماحصل آن سقوط تولید در آن اقتصادهای ضعیف بود. به صورت کلی تعرفه عاملی برای حمایت از کالا و تولیدات داخلی و تنظیم بازارهاست؛ اما نهاد‌ها و مؤسسه‎های اقتصادی و بانکی بین‌الملل در قالب دستورالعمل‎هایی، دولت‎ها را به حذف یا کاهش این تعرفه‎ها توصیه می‌کردند. ظاهر امر کمک به تولید در این دولت‌ها بود؛ اما در عمل به واسطه آزادسازی مرزهای اقتصادی، بخش تولید چون توان رقابت با کالاهای وارداتی را نداشت، به مرور دچار ضعف می‌شد. در واقع، تعرفه دو روی یک سکه بود که روی تضعیف تولید و واگذاری بازارها را برای اقتصادهای کوچک‎تر و روی دیگر آن، یعنی تقویت تولید و تصرف بازارهای خارج را برای اقتصادهای برتر  محقق می‌کرد. 🔹از قضا در این چند دهه ورق برگشت و بسیاری از دولت‌ها آن توصیه‌ها را کنار گذاشتند و  اقتصادهایی ظهور یافتند که در دو دهه‌ی اخیر توانستند قدرت اقتصادهای برتر، از جمله اقتصاد ایالات متحده را به چالش بکشند. 🔹نتیجه آن شد که علناً به زیر میز زد و از روی دوم تعرفه که خلاف ادعای گذشته خودشان بود، در حکم یک سلاح استفاده کرد تا مانع از نزول اقتصاد کشورش بشود و از این طریق چهره‌ی استثماری غارتگران و سرمایه‌داران نیز آشکار شد. 🔹دولت عملاً هدف از تعرفه‌ها را علاوه بر مسائل سیاسی و اجتماعی، جبران کسری بودجه و به‎خصوص تقویت داخلی و اشتغال‌زایی می‌داند. از این رو فارغ از تأثیرات تورمی این تعرفه در بخش‎های انرژی، مواد غذایی و ...، امکان و احتمال تقویت تولید آمریکا از طریق همین سیاست اقتصادی وجود دارد. بنابراین، کانون اصلی رویکرد تعرفه‎ای دولت آمریکا تقویت تولید داخل است. همان رویکردی  که قلب سیاست‌های را تشکیل می‌دهد. سیاست‌هایی که دو دهه مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده است؛ اما برخی دولت‎ها به جای تمرکز بر درون‎گرایی و برون‌نگری و تمرکز بر توان داخل، به سمت تقویت تولید از بیرون غش کردند. چنانکه مقارن با روشن شدن فلسفه‌ی اصلی تعرفه‌ها برای بسیاری از دولت‌ها، تفکری در اقتصاد ایران حاکم شد که دقیقاً همان توصیه‌های اجماع واشنگتنی را در پیش گرفته بودند. توصیه‌هایی که غرب سال‎هاست از آن عبور کرده است.  ✍ علی محمدی 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰ماجرای گلایه ای که اساسی و روندی بود؛ اما جناحی دیده شد! 🍃🌹🍃 🔹گلایه شفاف و بی‌پیرایه رهبری در خصوص نبود روند قانونی مناسب و محکم در بازگشت ارز شرکت‌های دولتی به چرخه اصلی بازار ارز نشان می‌دهد شرکت‌های تابعه دولت که تأمین منابع ارزی برای نیازهای وارداتی کشور بر عهده آن‌هاست، خودشان به یک احتکار کننده ارز مبدل شده و به نابسامانی بازار ارز دامن می‌زنند. 🔹رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی با مسئولان نظام به صراحت از نحوه برگشت ارز صادراتی شرکت‌های دولتی به بانک مرکزی گلایه کردند و گزارش‌های دریافتی از اقدامات صورت گرفته برای مجاب‌سازی بنگاه‌های دولتی به رد اموال را «پوچ و مُهمَل» شمردند. 🔹بر اساس گزارش دیوان محاسبات کشور در سال ۱۴۰۲ تعداد شرکت‌های دولتی و شبه دولتی حدود ۲۸۹۰ شرکت است. به استناد گزارش اخیر دیوان محاسبات کشور در سال ۱۴۰۳ حدود ۳۰ درصد ارز حاصل از صادرات شرکت‌های بزرگ دولتی، از جمله شرکت‌های پتروشیمی در طول یک سال گذشته (که دولت جدید روی کار است!؟) به نظام ارزی کشور باز نگشته است. این رقم شامل ۳ تا ۵ میلیارد دلار منابع ارزی است که در حساب شرکت‌های مذکور رسوب کرده و معلوم نیست صرف چه مخارجی می‌شود! 🔹رئیس سازمان حسابرسی کشور نیز ماه قبل اعتراف کرد که از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا کنون ۲۰۹۱ گزارش از جمله ۷۳۱ گزارش حسابرسی و بازرسی صادر شده که فقط ۵۲ درصد آن‌ها مقبول بوده و مابقی گزارش‌ها از استانداردهای حسابداری برخوردار نبوده‌اند. درحالیکه این گزارش صرفاً شامل معدودی از شرکت‌های دولتی یا شبه‌ دولتی می‌شود که وظیفه حسابرسی آنها با وزارت امور اقتصادی و دارایی است. یعنی در مورد سایر شرکت‌های بزرگ هنوز وضعیت عملکرد مالی مشخص نیست! 🔹سیاست بانک مرکزی در ایجاد مرکز مبادله طلا و ارز نیز در ماه‌های اخیر هیچ توفیقی در مدیریت بازار ارزی کشور نداشته و حتی به زعم برخی کارشناسان موجب شوک افزایش نرخ و انحراف نقدینگی عمومی به سمت بازار طلا و سکه شده است. 🔹و اما برخی به جای اینکه این مشکل را با بیان مسئله بصورت آسیب‌شناسی روندی به راه‌حل‌های منتج به نتیجه برسانند سعی در تاختن بر دولت شهید خدمت، رئیسی عزیز دارند در حالیکه اگر مشکل از اراده و تدبیر ایشان بود پس این بخش صحبت مقام معظم رهبری در تمجید از دولت شهید رئیسی را چگونه تحلیل می‌کنند که فرمودند: «سال گذشته در این جلسه شهید رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) حضور داشت و گزارش مفصّلی از اقدامات و خدمات و زحمات خودشان دادند و امروز ان‌شاءالله به لطف حق، پاداش آن زحمات را بر سر سفره‌ی لطف الهی و رحمت الهی دارند به دست میگیرند و استفاده میکنند.» 🔹پس مشکل عزیز نیست، بلکه مسئله نحوه فعالیت شرکت‌های دولتی است و جالب اینجاست که بنیان این شرکتها و روندهای غلط حاکم بر آنها به دوره جریانات وابسته به این رسانه‌های زنجیره‌ای یعنی سازندگی و اصلاحات و در ادامه اعتدال بر می‌گردد که باعث شده مدیریت این شرکت‌ها از کنترل دولت خارج شده و حرف روسای دولت را اجرا نکنند. 🔹لذا در مسیر حل مسئله باید با ایجاد قدرت و اختیار بیشتر در نهاد بانک مرکزی با هماهنگی سه قوه از یک سو و تعیین روندهای محکم، منطقی و اجرایی در موضوع شرکت‌های دولتی به مسایل این شرکت‌ها پایان داد که یکی از آنها این انحراف منابع ارزی است که از سال ۹۷ با شدت گرفتن بحران ارزی به چشم آمد و شایسته نیست راه غلطِ رفته در چندین سال گذشته را به دوش یک دولتی گذاشت که در دوره خود در بخش ورود ارز شرکت‌های دولتی به بازار ارز کشور آماری بهتر از گذشته و حال داشت! و در خصوص شفافیت صورت مالی شرکت‌ها نیز این دولت سیزدهم بود که روند شفافیت و انتشار صورت‌های مالی شرکت های دولتی، شرکت‌های زیر مجموعه بانک‌ها، مؤسسه‌ها و نهادهای عمومی غیر دولتی را در سامانه کدال آغاز کرد که امید است ادامه یابد تا سیاهه ابهامات این شرکت‌ها رخت بربندد. 🔹و اما در حد اشاره باید گفت؛ دیگر مشکلات شرکت‌های دولتی؛ از نبودِ متولی مشخص و قوی در مدیریت آن‌ها در دولت تا نیاز به ایجاد نظامات محکم در روندهای حاکم بر این شرکت‌ها در مسیر ترجیح منافع ملی بر منفعت فردی و گروهی و همچنین چالش بهره‌وری، مسئله حقوق و پاداش نجومی و... است که نیاز به طرحی نو و قوی با هماهنگی سه قوه، البته با توجه به تاکید مؤکد مقام معظم رهبری دارد... ✍🏼 جواد خسروی 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰 | ارز ملی، آبروی کشور 🍃🌹🍃 🔹رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان اشاره فرمودند که ارزش پول ملی، در آبروی کشور تأثیر دارد. یک سوال مهم اینکه چگونه پول ملی موجب افزایش حیثیت و آبروی یک کشور می‌باشد؟ 🔹افزایش جایگاه بین‌المللی: با افزایش ارزش ، تراز تجاری بهبود یافته و امکان صادرات بیشتری وجود دارد و در نتیجه سهم نظام سیاسی از تجارت بین‌الملل افزایش می‌یابد. امکان جلب اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی بیشتر فراهم می‌شود و لذا در عرصه بین‌الملل، کلام و عمل دولت‌مردان آن کشور مورد توجّه فعالین سیاسی و اقتصادی در جهان قرار می‌گیرد. این نکته خیلی مهم است که بدانیم کشورهای دارای پول قدرتمند، به واسطه‌ی صادرات بیشتر، نفوذ بیشتری در روابط بین‌المللی دارند و می‌توانند در معادلات جهانی، بهتر نقش‌آفرینی کنند و منافع خود را در میز مذاکرات بهتر تأمین نمایند. در نقطه مقابل پول ضعیف می‌تواند باعث شود کشورها در مذاکرات جهانی در موضع ضعف قرار بگیرند و نتوانند از منافع ملی خود به خوبی دفاع کنند. 🔹نماد مطلوبیت حکمرانی اقتصادی: بالا بودن ارزش پول ملی در یک کشور نشان از بالا بودن کیفیت مدیریت اقتصادی و حکمرانی نظام سیاسی در آن کشور و بازتابی از عملکرد کلی کشور در حوزه اقتدار ملی می‌باشد. این موضوع از مسیر ایجاد ثبات سیاسی و اجتماعی در کشور، جایگاه دولتمردان را در مذاکرات فی‌مابین در روابط بین‌الملل ارتقا می‌دهد و به نوعی آبروبخش حکمرانان و مردم یک نظام سیاسی است. 🔹افزایش سرمایه‌ی اجتماعی نظام: وقتی ارزش پول ملی بالا باشد، مردم قدرت خرید بهتر و درنتیجه رفاه بهتری دارند. در چنین شرایطی مردم به حکمرانان خود در چالش‌های اجتماعی سیاسی اعتماد بیشتری می‌کنند و در نتیجه همراهی بیشتری برای اصلاحات اقتصادی و سیاسی دارند. در واقع حیثیت مسئولین نظام در میان مردم در شرایط بالایی قرار می‌گیرد و جامعه‌پذیری مردم در امر سیاست بالا می‌رود و این یعنی افزایش شرافت و آبروی دولت‌مردان. 🔹در پایان لازم به يادآوری است که افزایش ارزش ملی از طرق تصنعی همچون برداشتن صفر امکان‌پذیر نیست، بلکه باید تولید کشور افزایش یابد و نظام ارزی مطلوب آن کشور تدارک دیده شود‌. موضوع ارزش پول ملی چنان اهمیت دارد که انتخاب آن به عنوان شعار سال آینده دور از انتظار نیست. ✍🏼 علی محمدی 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰جنگ روانی آمریکا علیه بازار ایران 🍃🌹🍃 🔹در پی تشدید نوسانات بازار ، طلا و سکه در روزهای گذشته، شاهد موجی از شایعات ساختگی در فضای مجازی هستیم که محور اصلیِ آن القای درگیری نظامیِ ایران و آمریکاست. 🔹اما ۲ شایعۀ کلیدی امروز چه بود؟ ۱. حمله به ناو زاگرس:  ادعای جعلی هدف‌گیری ناوشکن زاگرس در دریای سرخ توسط رسانه‌های خارجی و برخی کانال‌های داخلی مطرح شد! نیروی دریایی ارتش با تکذیب رسمی این شایعه اعلام کرد: «هیچ حادثه‌ای برای ناو زاگرس رخ نداده است.» ۲. رهگیری پهپاد آمریکایی:  خبرسازی دیگری دربارۀ تهدید پهپاد جاسوسی آمریکا توسط اف‌۱۴ ایران انجام شد که نیروی هوایی ارتش در پاسخ اعلام کرد: «این موضوع گشت‌زنی معمول بوده و هیچ تعرضی به حریم هوایی ایران صورت نگرفته.»  🔹هدف دشمن از این شایعات چیست؟ - القای ترس از «جنگ» و «ناامنی اقتصادی» در آستانۀ سال نو - هدایت سرمایه‌های مردمی به بازارهای شکننده  🔹همچنین باید گفت که: - برخی رسانه‌های داخلی ناخواسته پازل آمریکا را تکمیل می‌کنند!   - شایعاتی چون «انفجار در غرب تهران» یا «بیانیه هوافضای سپاه» کاملاً ساختگی است.  🔹در قبال این شایعات باید چه کرد؟ - تنها اخبار مراجع رسمی را باور کنید.  - از بازنشر مطالب کانال‌های مشکوک خودداری نمایید. | 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰تحلیل اطلاعاتی چین از ماهیت، اهداف و آینده دولت ترامپ 🍃🌹🍃 ۱. آمریکایی‌ها به رأی دادند زیرا مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چنان ریشه‌دار شده بود که دیگر با سیاست‌های معمول حل نمی‌شدند. ۲. اصلاحات ادعایی ترامپ با انگیزه منافع شخصی است، نه منافع . ۳. آسیبی که ترامپ به نهادهای آمریکا و اقتدار اخلاقی آن وارد می‌کند، برگشت‌ناپذیر و غیرقابل محاسبه است. ۴. یک چیز قطعی به نظر می‌رسد: نفوذ جهانی آمریکا به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت؛ این روشن‌ترین روندی است که تاکنون از دوره دوم ترامپ ظهور کرده است. ۵. پس از پایان چهار سال ریاست جمهوری ترامپ، سیستم اتحاد آمریکا با متحدانش، وضعیت به عنوان یک جهانی، نفوذ آمریکا بر نهادهای چندجانبه، حضور نظامی آن در سراسر جهان و حتی سلطه ایدئولوژیک و رسانه‌ای آن همگی به طور قابل توجهی کاهش خواهند یافت. ۶. بهترین استراتژی برای پاسخ به فشار ترامپ نشان دادن این است که شما هم قادر و هم مایل به تحمیل هزینه به او هستید. ۷. نشان دادن ضعف یا اضطراب در مقابل او هیچ فایده‌ای به همراه نخواهد داشت. برعکس، تنها باعث تشدید تهاجم خواهد شد. ۸. تسلیم شدن فقط باعث تحقیر بیشتر می‌شود؛ تنها با تا آخرین لحظه می‌توان وضعیت را تغییر داد. @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰ضرورت مذاکره غیر مستقیم؟ 🍃🌹🍃 ترامپ روی عملیات روانی و تاثیرش بر افکار عمومی واقتصاد ایران به صورت ویژه حساب باز کرده است. فریب افکار عمومی دنیابرای القای مخالف بودن ایران با یک مسئله است ومسئله مهم‌تر متاثر ساختن بازارها درایران از این عملیات روانی. آمریکا می‌داند که تاثیر فضای فشار و تحریم در صورت طولانی شدن کاهش می‌یابد. لذا می‌خواهد بیشترین دستاورد را از تشدید عملیات روانی با القای وجود جنگ کسب نماید‌. آن هم با تمرکز بر اقتصادایران. نقطه ثقل تمرکز آنهابر بازارهای مالی است که هم بعد اقتصادی دارد و هم بعد اجتماعی. اینکه هر بار یکی ازتیم ترامپ مواضعی تهدید محور نسبت به ایران اتخاذمی‌کند در همین چارچوب است تابازارهای مالی درایران احساس جنگ نمایند. وضعیت روزافزون نرخ دلار درایران دقیقابه همین دلیل است؛وگرنه افزایش نرخ ارز دراین مقطع هیچ منشأ اقتصادی ندارد. اعتراف باید کردکه دشمن درعملیات روانی موفق بوده وبازارها متاثر ازتشدید انتطارات ژئوپولتیکی، بوی جنگ را احساس می‌کنند. در نقطه مقابل ایران برای مهاردلار شدیدا نیازمند یک شوک مثبت است‌. شوکی ازجنس سیاست خارجه. پالس مثبتی از توافق یا مذاکره لازم است.ولو این شوک نمایشی باشد. این شوک برای مقابله با عملیات روانی دشمن است. نرخ دلارتا قبل از "اتمام تعطیلات" باید به یک ثبات نسبی برسد. ما نیز هشیار باشیم که ازمذاکره غیرمستقیم، در دو قطبی بر سر راهبردی‌های تعیینی از سوی نظام قرار نگیریم.دشمن روی بحران اجتماعی چه از منشا نرخ و چه از منشأ دوقطبی ها حساب باز کرده است. 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰تغییر قیمت سوخت بر بخش‌های مختلف اقتصاد اثر می‌گذارد 🍃🌹🍃 🔹مسئولان باید بدانند هر تصمیمی که برای اقتصاد می‌گیرند در همان بخش متوقف نمی‌شود و آن بخش را به صورت انحصاری تحت تاثیر قرار نمی‌دهد یعنی باید بدین موضوع آگاه باشند که اقتصاد یک سویه نیست که یک بخش درست شود و به سایر بخش‌ها تعمیم داده نشود و آثار یک سیاست‌گذاری روی سایر حوزه‌ها پدیدار نشود بنابراین در سال جدید برای سیاست‌گذاری و تصویب قوانین باید ملاحظات عمیق و دقیقی داشته باشند تا به اصطلاح برای درست کردن ابرو، چشم را کور نکنند. به عنوان مثال درباره افزایش نرخ سوخت و افزایش نرخ حامل‌های انرژی که در ایران همواره مورد بحث است باید به این موضوع اشاره کرد که افزایش نرخ حامل‌های انرژی همواره سایر بخش‌ها را نیز از خود متاثر می‌کند، بنابراین لازم است مسئولین به این موضوع واقف شوند هر موضوعی حتی ریزترین موضوعات در می‌تواند سایر بخش‌ها را تحت تاثیر قرار دهد، زیرا اقتصاد یک سیستم کاملاً در هم تنیده و مرتبط با هم است. 🔹بالا رفتن نرخ انرژی در کشور زمینه‌ساز افزایش قیمت کالا‌ها و سایر خدمات می‌شود، طبیعی است افزایش نرخ سوخت در حمل و نقل کالا و در نهایت در قیمت همه محصولات اثر می‌گذارد. به عنوان مثال افزایش نرخ بنزین روی افزایش نرخ مصالح ساختمانی اثر می‌گذارد. شاید در نگاه اول اینچنین به نظر نرسد، اما وقتی قرار است مصالح ساختمانی منتقل و جا به جا شوند افزایش نرخ بنزین و گازوئیل روی قیمت نهایی مصالح ساختمانی اثرگذار است. 🔹ممکن است در نگاه اول این موضوع به ذهن نرسد که افزایش نرخ سوخت چگونه روی نرخ نهایی مسکن تاثیر می‌گذارد، زیرا در اولین نگاه به این مسئله بها داده نمی‌شود که مصالح ساختمانی باید از محل تولید به محل مصرف برسد، پس وقتی قیمت حامل‌های انرژی افزایش پیدا می‌کند قیمت حمل و نقل روی قیمت تمام شده ساخت و ساز مسکن نیز اثر می‌گذارد، چون اقتصاد یک سیستم به هم پیوسته و در هم تنیده است، لذا روی همه شئون زندگی مردم از جمله قیمت مسکن و اجاره بها نیز اثر می‌گذارد. 🔹مسئولین باید بدانند بسیاری پدیده‌های دیگر بر روی تولید محصولات اثرگذارند. این موارد خود به خود روی هم اثر می‌گذارند بنابراین با توجه به اینکه اقتصاد یک سیستم کاملاً منسجم و در هم تنیده است مسائل در آن باید به صورت گسترده دیده شوند، زیرا با حل یک متغیر نمی‌توان سایر مسائل و چالش‌ها را مرتفع کرد. نقش بعضی از متغیر‌ها به عنوان متغیر‌های کلیدی هستند را باید بسیار تعیین کننده دانست از جمله قیمت ، قیمت حامل‌های انرژی، نرخ ، زیرا این متغیر‌ها روی اقتصاد کلان کشور بسیار تاثیر گذارند و اثر تعیین‌کننده‌ای روی همه وجوه زندگی مردم جامعه دارند. 🔹بسیاری از متغیر‌های اقتصادی اثرات بسیار تنگاتنگی با تولید و معیشت مردم دارند، بنابراین باید به طور جدی به این موضوع برسیم و این اشکال اساسی و مشکلی که کماکان در سیاست‌گذاری‌ها در کشور وجود دارد که تصور می‌شود تغییر یک متغیر مثلا افزایش قیمت بنزین می‌تواند برخی از مشکلات کشور را حل کند را برطرف کنیم، زیرا مسئله در حد همان مشکل نیست، بلکه مشکلات دیگری به اقتصاد و معیشت مردم و سایر وجوه زندگی تحمیل می‌کند که رفع آن هزینه‌های بسیار و وقت و زمان قابل توجهی می‌برد. 🔹برای پیشبرد و مدیریت صحیح اقتصاد همه بخش‌های مرتبط و حتی غیر مرتبط در طرح و برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها باید ریز به ریز و نکته به نکته مورد توجه قرار بگیرند تا با درست کردن یک بخش سایر بخش‌ها تهدید و تخریب نشوند. 👤 حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰 چرا مذاکره و چرا غیرمستقیم؟ 🍃🌹🍃 🔹اگرچه دولت جدید امریکا سیاست خارجی خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قاعده کلی چماق و هویج ذیل دوگانه «مذاکره و تهدید» دنبال می‌کند، اما دو ویژگی متفاوت از سایر دولت‌های امریکا دارد که یکی «سیالیت راهبردی» به جای برنامه‌ریزی و قاعده‌مندی و دومی «دیپلماسی عمومی» به جای رابطه‌های دیپلماتیک و رایزنی‌های پشت پرده است.   به عبارت دقیق‌تر ترامپ تلاش می‌کند با مخاطب قرار دادن مردم هم فضای «جنگ و تهدید» و احساس «توافق و صلح» را ملموس و قابل درک و هم از فشار افکار عمومی در راستای منافع خود استفاده کند، از همین رو، رهبر معظم انقلاب از این نوع دعوت به مذاکره تحت عنوان «مذاکره تحکمی» از سوی یک دولت قلدر تعبیر فرمودند که هدفش وادارسازی طرف مقابل به تسلیم یا مقصرسازی وی تحت عنوان ترک‌کننده مذاکره است؛ سیاست کهنه‌ای که در ادبیات امریکایی به آن «گربه مرده» اطلاق می‌شود.  🔹نکته مهم در این میان اطلاع دقیق جمهوری اسلامی از اهداف غرب در بود که صراحتاً در قالب نقشه جامعی برای مهار حداکثری ایران تدوین شده بود. برای طرف غربی مشخص بود که نظام اسلامی تن به چنین مذاکره‌ای نخواهد داد، بنابراین طرف غربی تلاش کرد هزینه‌های عدم‌مذاکره را با ترسیم فضای جنگی با ارسال نیرو و تجهیزات نظامی و اتخاذ رویکرد جنگی در یمن و غزه برخلاف وعده‌های قبلی افزایش دهد. این اقدامات در راستای تحریک افکار عمومی، دوقطبی‌سازی جامعه و ایجاد التهاب در بازار و طلا دنبال می‌شد که از طریق فعالیت‌های سنجیده سیاسی، تبلیغاتی و رزمایش‌های نظامی با پاسخ لازم مواجه و در واقع بی‌اثر خنثی می‌شد.  🔹در این شرایط طرف مقابل با نامه‌نگاری دست به ابتکار عملی زد تا از منظر خودش توپ را به زمین جمهوری اسلامی بیندازد که با مقابله‌به‌مثل ایران مواجه شد و پیشنهاد «مذاکره غیرمستقیم» هم طرف مقابل را در موقعیت دشواری قرار داد و هم از زمین بازی دشمن خارج شد.  🔹جمهوری اسلامی ایران با این طرح از یک سو مذاکره تحت فشار را رد کرد و از سوی دیگر نگذاشت امریکا ایران را مخالف مذاکره و جنگ‌طلب معرفی کند تا ناگزیر باشد پیامد‌های شرایط تهدید را بپذیرد، البته مذاکره غیرمستقیم فرصت‌های دیگری را نیز برای دستگاه دیپلماسی کشور خلق کرد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: ۱- با این طرح جمهوری اسلامی در حالی پای میز مذاکره می‌رود که مذاکره در سایه تهدید را رد کرده و طرف مقابل امکان بازی رسانه‌ای و روانی مبنی بر تضعیف جبهه مقاومت را از دست می‌دهد.  ۲- مذاکره غیرمستقیم مفهوم توافق را نداشته و تأثیر در افزایش انتظارات افکار عمومی ندارد که طرف مقابل بخواهد از این طریق به سایر اهداف خود در امیدوار‌سازی جامعه و سپس نومید‌سازی آن اقدام کند و دست به فتنه بزند.  ۳- چنانچه هدف ترامپ صرفاً میز مذاکره بدون نگاه به نتیجه آن باشد تا میان اضلاع مثلث قدرت شرق شامل ایران، روسیه و چین فاصله ایجاد کند نیز چنین امکانی را نخواهد یافت چراکه وجود میانجی شائبه زدوبند‌های مخفیانه را کاهش داده است و خود روس‌ها می‌توانند یکی از میانجی‌های آینده باشند.  ۴- مذاکره غیرمستقیم آزمون بسیار خوبی برای مذاکره با امریکاست. اگر ترامپ در فرض بسیار بعید در چارچوب خواسته‌های جمهوری اسلامی قصد حل مسائل فی‌مابین را داشته باشد و تحریم‌ها را کاهش دهد که برنده آن نظام اسلامی بوده و افکار عمومی متوجه تلاش دولت برای کاهش مشکلات اقتصادی کشور و مردم می‌شود، اما اگر ترامپ بخواهد مقاصد شوم خود را عملی و خواسته‌های نامعقول خود را مطرح کند، ملت ایران متوجه می‌شود میان امریکای ترامپ و ترامپ‌های دور اول و دوم تفاوتی نیست و شیطان بزرگ همچنان به دنبال خدعه‌ها و نیرنگ‌های بزرگ است، از این رو جمهوری اسلامی با طرح مذاکره غیرمستقیم توانست دولت امریکا را در شرایط دشواری قرار دهد. ترامپ از یک سو، می‌تواند گذشته خباثت‌آمیز کشورش در ایران را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز تطهیر کند و وجه تمایز خودش را با اسلاف خویش نشان دهد و از سوی دیگر، می‌تواند خبث طینت و ذات پلید امریکا را به نمایش بگذارد و بر امواج نفرت ملت ایران از این دولت بیفزاید. ✍ حسین عبداللهی‌فر 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰 | پایان دوران دلار و تحریم 🍃🌹🍃 🔹نشریه «فارن افرز» در تحلیلی که «ریچارد نفیو»، معمار تحریم‌های ایران یکی از نویسندگان آن است، از افول جایگاه به دلیل سیاست‌های اقتصادی جدید آمریکا خبر داد و نوشت: «دلار آمریکا بیش از هفت دهه است که غالب در تجارت و امور مالی جهانی بوده و طی این مدت، کمتر موقعیتی پیش آمده که این جایگاه مورد تهدید واقع شود. سیستم‌های اقتصادی جهانی با اینرسی قابل توجهی عمل می‌کنند. بازیگران اصلی، از دولت‌ها گرفته تا بانک‌ها و شرکت‌های چند ملیتی، مکانیسم‌های آزموده شده را برای انجام تجارت و امور مالی ترجیح می‌دهند.» 🔸این گزارش می‌افزاید: «تا اینکه در ۲ آوریل ۲۰۲۵، دونالد ترامپ تعرفه‌های شدید جدیدی را بر تقریباً همه شرکای تجاری آمریکا اعلام کرد. طرح‌های او که باعث سقوط بازار‌های سهام آمریکا و سهام جهانی شده، آخرین نمونه از رویکرد ثابت او در حکمرانی است: ساخت سلاح از قدرت اقتصادی آمریکا. چنانکه در اولین دوره ریاست‌جمهوری‌اش نیز کمپین فشار حداکثری علیه ایران را تقویت کرد و در واکنش به شرارت‌هایی که ادعا می‌کرد کانادا و مکزیک مرتکب شده‌اند، تعرفه‌هایی را بر کالا‌های این دو کشور اعمال کرد.» 🔹نویسندگان این گزارش به سردمداران آمریکایی هشدار دادند: «انزوای ایالات متحده، احیای تولید را که دولت ترامپ ادعا می‌کند خواهان آن است، به همراه نخواهد داشت؛ زیرا مواد خام وارداتی گران‌تر شده و بازار‌های سرمایه رو به رکود می‌روند. نتیجه واقعی این سیاست، کاهش ارزش و نابودی همان قدرت اقتصادی است که ترامپ سعی دارد آن را به دست گیرد.» به نوشته فارن افرز، جایگاه دلار به چندین ویژگی بستگی دارد؛ نخست، نقدپذیری است؛ یعنی به راحتی خرید و فروش شود و دوم اینکه بیشتر افراد، بانک‌ها و مشاغل بپذیرند که از آن در معاملات خود استفاده کنند. دلار مدت مدیدی است که هر دو فاکتور را دارد. بیش از سه دهه است که بین ۸۵ تا ۹۰ درصد از مبادلات ارزی با دلار انجام شده است. در سیستم مالی موسوم به سوئیفت، که بانک‌های بین‌المللی از آن برای مبادله ده‌ها تریلیون دلار در روز استفاده می‌کنند، تقریباً ۵۰ درصد از تراکنش‌ها به دلار انجام می‌شود که یک دهه قبل، این میزان تنها ۳۵ درصد بود. در نهایت، موفقیت ارز ذخیره در این است که مردم، مشاغل و بانک‌های مرکزی آن را ذخیره‌ای مطمئن بدانند.»  🔸تحلیلگران آمریکایی در ادامه افزودند: «در پی افزایش نرخ‌های بهره در آمریکا به دلیل سیاست‌های تورمی ترامپ، از جمله تعرفه‌ها، اخراج پناهجویان و کاهش مالیات پیشنهادی، نرخ دلار افزایش یافت. با این حال، همان سیاست‌ها و عدم اطمینان اقتصادی که ایجاد کرده‌اند، اکنون بر دلار تأثیر منفی می‌گذارند، زیرا بازار‌ها انتظار دارند که به رشد ایالات متحده آسیب جدی وارد شود؛ به‌ویژه پس از اعلام تعرفه‌های تهاجمی و فراگیر جهانی ترامپ.» در ادامه این مطلب آمده است: «تعرفه‌های جهانی چشمگیر ترامپ، علاوه بر بی‌ثبات کردن آمریکا، به اعتبار این کشور به عنوان یک شریک تجاری به طور جبران‌ناپذیری آسیب خواهد زد که به نوبه خود نیاز به دلار و استفاده از آن را تضعیف می‌کند. متحدان بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد، زیرا بسیاری از آنها با تعرفه‌های بالاتری نسبت به دشمنان ایالات متحده مواجه هستند. ترامپ با بیگانه‌سازی از نزدیک‌ترین متحدان آمریکا، کشور‌هایی را که بیشترین تمایل را به تجارت برمبنای دلار داشته، از خود دور می‌کند. رویکرد ترامپ در قبال اوکراین نیز نگرانی‌ها را در مورد پایبندی واشنگتن به وعده‌هایش تشدید کرده است. از این رو، با گذشت زمان، روابط تجاری رو به رشد با چین و دیگر اقتصاد‌های بزرگ می‌تواند به کسب‌وکار‌ها انگیزه‌ای برای جایگزینی دلار در برخی معاملات بدهد.» 🔹نویسندگان این تحلیل با اشاره به تمایل دولت ترامپ برای استفاده گسترده از سیاست ، افزودند: «از آنجایی که کشور‌های بیشتری تحت تحریم‌های آمریکا قرار می‌گیرند، آنها انگیزه دارند تا مانند روسیه، وابستگی خود به دلار را برای تجارت فرامرزی و ذخایر ارزی کاهش دهند. حتی اگر این کشور‌ها به طور کامل از دلار دور نشوند یا آن را جایگزین نکنند، سایر سیستم‌های پرداخت مانند نظام پرداخت CIPS چین می‌تواند جذاب‌تر به نظر برسد. چین بزرگ‌ترین شریک تجاری تقریباً دو سوم کشور‌های جهان است. اگر نظام پرداخت CIPS به تنها راه تجارت با شرکت‌های چینی تبدیل شود، مؤسسه‎های مالی انگیزه کافی برای پیوستن به این نظام را پیدا می‌کنند. کشور‌ها به جای اینکه الگو‌های تجاری خود با مطابق میل آمریکا تغییر دهند، زیرساخت‌های مالی خود را بازتعریف می‌کنند تا به تجارت بپردازند.» ✍ زهرا توحیدیان 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰 | برندگان و بازندگان هیجانات اقتصادی 🍃🌹🍃 🔹دور سوم مذاکرات هسته‌ای در عمان در حالی پایان پذیرفته است که به گفته مسئولان بسیار جدی‌تر بوده است. پیش‎بینی این روند کار چندان سختی نیست، غالباً در ابتدای مذاکرات مباحث پیرامون اهداف، اصول و چارچوب صورت می‌گیرد و در مذاکرات بین ایران و نیز چنین روندی دنبال شده است. در این مرحله اختلافات حداقل نیست و طرفین سعی می‎کنند امیدواری نسبت به آینده مذاکرات را افزایش دهند. در حقیقت، طی این مرحله انگیزه‎هایی که طرفین را به سمت میز مذاکره سوق داده است، به صورت مکتوب و به عنوان یکی از اسناد مذاکرات مورد توافق قرار می‌گیرد. در ادامه کار مذاکرات پیچیده‌تر می‌شود و یکی از طرفین به این مسئله نگاه می‌کند که منافع من در چه صورتی تأمین می‌شود؟ هر اندازه که مذاکرات بیشتر جلو می‌رود، موارد مورد اختلاف و مناقشه بیشتر می‌شود و به نوعی روند مذاکرات سخت‌تر و کندتر می‌شود و در نهایت مذاکرات در اوج سختی خود ممکن است به نتایجی مبتنی بر خواسته‌های حداقلی طرفین و حتی شکست بینجامد. 🔸این روند یک حرکت طبیعی در مذاکرات سیاسی بین ایران و آمریکاست. بیشترین تأثیر این مذاکرات نیز بر تولیدکننده‌های داخلی و تجار بزرگ اقتصادی است. این افراد از هیجان در بازار ارز گریزان هستند؛ زیرا اگرچه ممکن است در این هیجانات سود زیادی ببرند، به همان اندازه ممکن است زیان بزرگی هم متوجه آنها شود. هیجاناتی که در بازار و تحت تأثیر مذاکرات ایران و آمریکا مشاهده می‌شود، از سوی دو دسته بازیگر اقتصادی شکل می‌گیرد: دسته اول هیجان‎سازان هستند، این افراد که به شکل واسطه و دلال در بازار ارز فعال هستند، معمولاً رفتاری بر خلاف موج دارند. تعدادشان اندک، اما تأثیرگذاری آنها به نسبت زیاد است. گزارش‌های رسیده از بازار حاکی از آن است که اگرچه فضای بازار ارز در قیمت‌های فعلی کم التهاب و آرام است، خریداران عمده ارز واسطه‌ها هستند. این افراد که به صورت شبکه‌ای قیمت ارز در بازار آزاد را تحت تأثیر قرار می‌دهند، برندگان ایجاد هیجان هستند. اما دسته دوم کسانی هستند که بازی خورده هیجانات هستند. این دسته از بازیگران که بخشی از مردم عادی جامعه‎اند، معمولاً تحت تأثیر گروه اول قرار می‌گیرند و به همان اندازه که گروه اول سود می‎کنند، آنها زیان می‎بینند. سخن پایانی اینکه مذاکرات سیاسی بین ایران و آمریکا و چشم‎انداز آینده آن عامل ایجاد هیجان در بازار ارز نیستند؛ بلکه واسطه‌ها و دلالان هستند که این هیجان را به وجود آورده و مدیریت می‌کنند و لذا انتظار می‌رود بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نقش مؤ­ثرتری در مدیریت بازار ارز ایفا کنند. ✍ علی کارگر 🆔 @Samen_Razavi
🇮🇷🇵🇸 🔰 | برگ نفتی ایران در مذاکرات 🍃🌹🍃 🔹اگرچه تحریم‌های جدید باعث ایجاد اختلالاتی در خرید نفت ایران توسط چین می‌شود، اما واشنگتن نمی‌تواند این جریان را همچون دوره ۲۰۱۸_۲۰۲۰ متوقف نماید. علت: 🔸برخلاف دوره اول ترامپ، رویارویی امروز و آمریکا به یک نزاع راهبردی همه‌جانبه در حوزه‌هایی مثل تایوان، فناوری، و انرژی تبدیل شده؛ و پکن ملاحظات سیاسی گذشته را در خرید نفت از ایران ندارد. 🔹چین یک سیستم اقتصادی موازی، شامل استفاده از ارز یوان و بانک‌های کوچک‌تر ایجاد کرده که به این کشور امکان می‌دهد تا به خرید از ایران و روسیه در فضای تحریم ادامه داده و تأثیر آن را کاهش دهد. این سیستم شامل استفاده از ارز یوان در معاملات، سیستم پیام‌رسان پولی مستقل از سوئیفت، بانک‌های کوچک‌تر که کمتر تحت نظارت بین‌المللی هستند، تهاتر، استفاده از ارزهای محلی، و شبکه‌ای از شرکت‌های واسطه برای پردازش و پرداخت است. در نتیجه، حتی با وجود تحریم‌های جدید، صادرات نفت ایران به چین ادامه دارد، هرچند با چالش‌هایی مانند افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل و پیچیدگی‌های لجستیکی مواجه است. البته این را نباید نادیده انگاشت که در شرایطی که قیمت جهانی نفت نوسانی بوده، تخفیف نفتی ایران برای پالایشگاه‌های چینی جذاب بوده و پوشش ریسک تحریم را می‌دهد. 🔸در این سو، ایران در سال‌های اخیر در قالب ناوگان خاموش، زنجیره‌ای حرفه‌ای از شرکت‌های واسطه، ثبت کشتی‌ها در کشورهای ثالث، اسناد چند لایه بارنامه، تغییر پرچم، نقل‌ و انتقال نفت کشتی به کشتی (STS) و... ایجاد کرده است. این سازوکارها در دوره اول ترامپ ابتدایی‌تر بودند، اما اکنون بسیار پیچیده‌تر شده‌اند و شناسایی دقیق مقصد نفت ایران برای آمریکا سخت‌تر از قبل است. 🔹تداوم صادرات نفت ایران ذیل کاهش اثر تحریم‌های نفتی، نه تنها توازن قوا در مذاکرات را به نفع ایران بهبود بخشیده، بلکه موجب افزایش اعتماد به نفس مذاکره‌کنندگان ایرانی شده و دست آن‌ها را در میز مذاکرات برای بیشتر باز نموده است. اگر غیر از این بود قطعا شرایط مذاکرات متفاوت می‌شد. ✍ علی محمدی @Samen_Razavi