eitaa logo
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
481 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
41 فایل
بِسمِ‌‌خُداۍ‌سَتّـٰارُالعیوب(:🌿- سمتِ آرامش👇 کانال 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان²²•¹²•¹⁴⁰² https://eitaa.com/samte_aramesh محتوا؟! شاید دلے 🌚🫀! ڪپے؟! حلال ِبٰا ذڪرِ صلواٰت :)"♥️:♥️" - وقف ِ حضرت ِ حجت ؛ ⎞🔗💛⎝‌↫-_ "عــــــشق فقط خــــدا"
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ 🇮🇷🔅بَُّْسَُّْمَُّْ اَُّْلَُّْلَُّْهَُّْ اَُّْلَُّْرَُّْحَُّْمَُّْنَُّْ اَُّْلَُّْرَُّْحَُّْیَُّْمَُّْ🔅🇮🇷 °💚° ∞بْسْمْ رْبْ اْلْشْهْدْاْ وْ اْلْصْدْیْقْیْنْ∞ °°°°°°°°°°شروع رمان↯ °•❣ بچه مثبت ❣•° : از اسم رمان هم می تونید به طنز و مذهبی بودن این رمان پی ببرید! سامیار پلیس هست و یه مأموریت بهش داده می شه که فقط با کمک دختر عموی15 ساله خیلی شررررر و شیطون ش سارینا می تونه حل بشه! سامیار خودشو حسابی بدبخت می دونه چون قراره تمام مدت با یه دختر خیلی شر سر کنه که کلی با خودش متفاوته! خودش ساکت و دختر عموش دست شیطون و از پشت بسته! ولی راهی نداره وسط این قضیه ها حس هایی به سارینا پیدا می کنه که.... بیا و ببین سارینا چه بلا هایی سر این بدبخت میاره و چطور مسخره اش می کنه!
🇮🇷🔅بَُّْسَُّْمَُّْ اَُّْلَُّْلَُّْهَُّْ اَُّْلَُّْرَُّْحَُّْمَُّْنَُّْ اَُّْلَُّْرَُّْحَُّْیَُّْمَُّْ🔅🇮🇷 °💚° ∞بْسْمْ رْبْ اْلْشْهْدْاْ وْ اْلْصْدْیْقْیْنْ∞ °°°°°°°°°°شروع رمان↯ °•❣**جبهہ عاشقی**❣•° ]⇩ این رمان راجب عشق دو نفر در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق هست! زینب دختر 18 ساله ای که عاشق فرمانده پایگاه دو روستاست به اسم کمیل! کمیل هم بی نهایت عاشق زینب هست. پدر زینب علی خان کدخدای روستاست و طبق سنت روستا باید با پسر عموش یه دختر ازدواج کنه و زینب هیچ علاقه ای به سهند پسر عموش نداره!کمیل بار ها از علی خان درخواست کرده اجازه خاستگاری بده ولی اون قبول نکرده! زینب و کمیل تمام3 سال پنهانی همو می بنین و حرف می زنن و کمیل بهش تیراندازی و کار های رزمی یاد می ده و اما وقتی می رسه که کمیل می ره جبهه و به خاطر اینکه زینب بی تابی نکنه بهش نمی گه!و همون شب سهند میاد خاستگاری زینب که می بینه دارن از عشق ش جداش می کنن شبونه لباس نظامی می پوشه و قاطی رزمندگان می ره جبهه دنبال کمیل می گرده و ..... پایان خوش🌹 تمام اتفاقات در این رمان صحت ندارد و فقط رمان و تخیالات است