eitaa logo
🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان
476 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
45 فایل
بِسمِ‌‌خُداۍ‌سَتّـٰارُالعیوب(:🌿- سمتِ آرامش👇 کانال 🌧⃟ೄྀღتـَـــــࢪنــمِ بــــــٰاࢪان²²•¹²•¹⁴⁰² https://eitaa.com/samte_aramesh محتوا؟! شاید دلے 🌚🫀! ڪپے؟! حلال ِبٰا ذڪرِ صلواٰت :)"♥️:♥️" - وقف ِ حضرت ِ حجت ؛ ⎞🔗💛⎝‌↫-_ "عــــــشق فقط خــــدا"
مشاهده در ایتا
دانلود
زیبایی ببینیم: )🥺♥️ نمازت سرد نشه مومن🌿!' گوگولی!👶،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب " اذان صبح به افق حلب " صفحه ۱۱ 🥀 بیاد
زندگی شاید آن لبخندی ست, که دریغش کردیم...! .
کاش زندگی از آخر به اول بود، پیر بدنیا می آمدیم، آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم...؛ سپس کودکی معصوم می شدیم و در نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم…!!! ─┅═ೋ❅❤️❤️❅ೋ═┅─
السوالف على الباب آخر الزيارة أحلى من كل اللي أنحچة بالگعدة . . . حرفایِ دم دَر، که موقع خداحافظی رَد و بدل میشن ، شیرین‌تر از تمامِ اون حرف‌هایی هستن که موقع نشستن گفته شد :)))))) | مناسبِ‌بیو🌱
آقای امام رضا ؛ میشه به دلم یه نگاهی بندازی !؟ فکر‌کنم خراب شده ... |
محمدحسین مهدی پناه579_42173185824447.mp3
زمان: حجم: 9.23M
‌ ●━━━┈┈ ﷽───❤️⇆❤️ سلام ای بهار دل رضا جان💛
جُمعه یک سَر دارد هزار سودا ! دلتنگی ها را از کجا به کجا که نمیبرد ! گاهی وقت ها همه ی بغض ها را جَمع میکند و بینِ همه تقسیم میکند ... برای همین است که گاهی بیشتر از همیشه دلتنگیم .. دلتنگِ خاطره ای که از آنِ ما نیست ...
❤️ 🌍 شهید یوسف قربانی شهیدی که دردنیا هیچکس را نداشت و برای آب نامه‌ می‌نوشت 🔹محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه 🔹در ۶ ماهگی پدر، در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادربزرگش و برادرش را در تصادف از دست داد؛ زمانی هم که شهید شد، غریبانه دفنش کردند 🔹چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از هم‌رزمان خبرنگارش از او پرسید: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داد: غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج) 🔹 نامه برای آب... هم‌رزم یوسف می‌گوید: هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد! با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. 🔹یک روز گفتم یوسف جان برای کی نامه می‌نویسی؟ نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ 🔹دست مرا گرفت، قدم‌زنان کنار ساحل اروند بُرد، نامه را از جیبش درآورد، و داخل آب انداخت! چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم، کسی را ندارم که 🔻به یادش، در گروه‌ها ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهر این شهید عزیز هدیه شود 🍀