eitaa logo
سنگرشهدا
7.2هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 @FF8141
مشاهده در ایتا
دانلود
15.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #نماهنگ_حدیث_عشق روایتی #غریبانه از همسر و دوتن از مادران #شهدای_مفقودالاثر #شهـــراسیـــر استان فارس #مادران_چشم_انتظــار🌷 #شهــدای_فــارس #پیشنهاددانلود😔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔰 رهبر انقلاب در پایان مراسم عزاداری اربعین خطاب به جوانان: 👈 اگر در مسیر حق ثابت قدم باشید، کشور و دنیا اصلاح می‌شود 🔻 حضرت آیت الله خامنه‌ای ظهر امروز(شنبه) در مراسم عزاداری اربعین سیدالشهدا(علیه‌السلام) که با حضور هیئت‌های دانشجویی سراسر کشور در حسینیه امام خمینی برگزار شد در سخنان کوتاهی با تشکر از مراسم عزاداری پر شور و با صفای ، خطاب به آنان گفتند: صفا و نورانیت شما عزیزان بسیار مغتنم است و بنده همواره از خداوند متعال مسألت می‌کنم که ما و شما را همواره در مسیر مستقیم ثابت قدم بدارد، چرا که اگر شما در این مسیر حق باشید، کشور و دنیا اصلاح و بشریت از منافع آن بهره‌مند می‌شود. ۹۸/۷/۲۷ iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#پست_اینستاگرام_فرزندشهیدهمت • #شهید_شوشتری با دیدن این عکس فرموده بود: عکس عجیبی است. نشسته‌ها پرواز کردند، ولی ما ایستاده‌ها، هنوز هم ایستاده‌ایم! کاشکی من هم توی این عکس، آن روز می‌نشستم، بلکه تا امروز شهید شده بودیم! • یاد شهدای وحدت، سردار شوشتری جانشین نیروی زمینی سپاه و سردار محمدزاده فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان گرامی باد ایستاده از راست: ناشناس(از برادران راوی)، مهندس نصرت الله کاشانی، سردار عزیز جعفری، سردار مرتضی قربانی، شهید نور علی شوشتری نشسته از راست: شهید مهدی باکری، شهید محمد ابراهیم همت، شهید مهدی زین الدین همت نوشت ۱: با فرج الله، فرزند رشید شهید شوشتری در مورد این عکس صحبت کردم، این تنها عکسی‌ست که شهید شوشتری قاب و در اتاقش نصب کرده بود. همت نوشت ۲: مواظب باشیم کجا می‌نشینیم، کجا می‌ایستیم... #شهید_همت #شهید_باکری #شهید_زین_الدین #شهید_شوشتری ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سفر عشق... از آنروز شروع شد که خدا... مهر یک انداخت... میان دل ما... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت9⃣0⃣1⃣ ✍نویسنده:
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠⃣1⃣1⃣ ✍نویسنده:میکاییل احمدزاده اشغال كويت و نبرد 100 ساعتة آمريكا آنچه كه بعد از جنگ با ايران براي عراق ماند، يك ارتش عظيم، اقتصاد در هم شكسته و از دست رفتن وجهة بين المللي ـ به ويژه به دليل استفاده از بمبهاي شيميايي ـ بود. صدام به دنبال شكستهاي نظامي و سياسي از ايران، به كشور كويت حمله كرد و با فرماندهي دامادش، در نبردي بدون خونريزي، توانست كويت را به اشغال درآورده، تمام ثروتهاي هنگفت و افسانهاي آن را به غارت ببرد. صدام براي توجيه كارش اعلام كرد كه كويت در اصل استان نوزدهم عراق بوده كه در زمان حكومت عثمانيها و در هنگام ضعف عراق، بهزور از عراق جدا شده است. امير كويت به عربستان فرار كرد و با كمك شاه عربستان و حمايت كشورهايي مانند آمريكا، انگليس و فرانسه، جنگ خونين خليج فارس آغاز شد. صدام، مغرور از پيروزي، نصايح جوامع بين المللي را ناديده گرفت. در همين زمان زمزمة ورود نيروهاي غربي به خليج فارس به گوش ميرسيد. صدام نيز اعلام كرد با تمام قوا با غربيها خواهد جنگيد؛ بنابراين نيروهاي خود را به مرز عربستان و كويت اعزام كرد و نيروهاي احتياط نيز دوباره به خدمت فرا خوانده شدند. 💠خبر تبادل اسرا صدام كه حملة نيروهاي غربي را حتمي ميديد و بايد تمام توانش را به جبهة كويت معطوف ميداشت، عجولانه قرارداد 1975 الجزاير را پذيرفت و براي رهايي از مسئوليت بزرگ نگهداري هزاران اسير ايراني، تصميمش را گرفت. به روزهاي آخر اسارت نزديك ميشديم. مشكلات روحي زياد شده بود و همه عصبي بودند. بعد از رحلت جانگداز امام هيچ انگيزهاي براي بازگشت به وطن (ره) نداشتيم. گاه فكر ميكرديم موضوع تبادل اسرا از ياد دولت مردان ايران رفته است. چند روزي بود كه نگهبانان و فرماندهان عراقي ميگفتند: «بهزودي خبر خوشحال كنندهاي به شما خواهيم داد». در صبح يك روز سرد زمستاني كه مشغول اصلاح سر و صورت بوديم، ناگهان صداي بلندگوها بلند شد. صداي صدام حسين بود كه سخنراني ميكرد. اسرا خواستند سر و صدا كنند تا صداي صدام شنيده نشود كه عراقيها گفتند: «خبر مهمي براي شماست. گوش كنيد.» همه گوش داديم. صدام به عربي گفت: «عراق مندرجات كامل قرارداد 1975 الجزاير را به رسميت ميشناسد و تبادل اسرا به زودي آغاز خواهد شد. دشمني ايران و عراق نيز پايان يافته است». همة اسرا از شدت خوشحالي فرياد كشيدند. سرانجام روز موعد فرا رسيده بود و تمام آن رنجها و سختيها تمام ميشد. صداي «االله اكبر» به آسمان برخاست. عراقيها هم خوشحال بودند. آنان بيشتر از ما شادماني ميكردند؛ چرا كه صدام زندگي همة جوانان عراقي را تباه كرده بود. آنان به ما گفتند كه تا چند روز ديگر نمايندگان صليب سرخ جهاني از اردوگاه بازديد و آمارگيري خواهند كرد. خبر آمدن صليب سرخ به اردوگاه براي عراقيها مهم و براي ما نامفهوم بود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت0⃣1⃣1⃣ ✍نویسنده:
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠⃣1⃣1⃣ ✍نویسنده:میکاییل احمدزاده نامفهوم بود؛ به همين دليل جلسه اي ترتيب داديم تا بدانيم وظيفة ما نسبت به نمايندگان صليب سرخ چيست. در بين ما يك ستوانيار كه مدت 29سال خدمت داشت و در زمان شاه نيز به عنوان نيروي حافظ صلح در لبنان حضور داشت، بود. او تجربيات ارزندهاي داشت و ما را با وظايف و اختيارات جهاني اين نهاد آشنا كرد. او ميگفت: «ما بايد تمام بدرفتاريهاي عراقيها را به طور كامل به نمايندگان صليب سرخ گزارش دهيم تا حقوق از دست رفتة هزاران اسير در بند و آن همه شهيد ديار غربت براي همه آشكار شود و همه بدانند كه عراقيها چه كارهايي كردهاند. اختيارات اين نمايندگان بسيار وسيع و مهم است. اگر گزارشي عليه عراقيها تهيه كنند، ميتوانند دولت مردان عراق را در جوامع بينالمللي تحت فشار قرار دهند». گفت وگوها و زمزمه ها ادامه داشت. اسراي غيور تصميم خود را گرفته بودند كه هنگام مراجعة نمايندگان صليب سرخ، تمام جنايات و رفتارهاي غير انساني عراقيها را براي آنان گزارش دهند. عراقيها براي اثبات حسننيتشان، آن شب اجازه دادند در بيرون اردوگاه به سر ببريم. بعد از چند سال، براي اولين بار ستارگان را در آسمان عراق به چشم ديديم. فكر نميكردم كه ديدن ستارهها آنقدر خوشايند باشد. بيرون از آسايشگاه بودن خيلي خوب بود و احساس پرواز ميكرديم. فرداي آن روز چند نفر به اردوگاه آمدند. آنان نمايندگان سازمان منافقين خلق بودند كه ميگفتند: «شما ايرانيها براي پيوستن به اين سازمان و براي رسيدن به زندگي تازه و خوب در كشور فرانسه و يا ادامة تحصيل و يا ملحق شدن به سازمان اعلام آمادگي كنيد تا همين امروز از اردوگاه خارج شويد.» اين پيشنهاد با مخالفت و انزجار شديد اسرا مواجه شد و آنان جرئت نميكردند نزديك بيايند و سخنان خود را به وسيلة عراقيها به ما منتقل ميكردند. آنان هيچگاه دست از تلاش براي ايجاد نفاق و جذب نيرو و خدشه دار كردن جمهوري اسلامي برنميداشتند. رفتار عراقيها با ما بهتر شده بود. تردد به دستشوييها و ساير آسايشگاهها آزاد بود و ميتوانستيم با اسراي آسايشگاه مجاور كه حدود 20متر با ما فاصله داشت، بعد از حدود 26ماه، صحبت كنيم و با همديگر قدم بزنيم. روزنامه هاي عراقي به آسايشگاهها ميرسيد و مهمترين خبر آنها اين بود كه ايران و عراق موافقت كردهاند روزانه 990نفر اسير ايراني و عراقي از طريق مرز خسروي مبادله شود كه اين كار از تاريخ بيست و هفتم مرداد ماه آغاز خواهد شد. تا آن تاريخ چند روز بيشتر باقي نمانده بود. اسرا هركدام با هر چه كه امكان داشت، اقدام به درست كردن و تهية سوغاتي و يادگاري از سالهاي اسارت ميكردند. تسبيحهاي گوناگون، جانمازها، گردنبندهاي مختلف از سنگ، چوب و شيشه، كيفهاي پارچهاي و گيوههاي مختلف، از صنايع دستي اسرا بودند. برخي نيز هديهاي براي يادگاري به همديگر ميدادند تا بعد از سالها زندگي در كنار هم، در هر گوشة ايران اسلامي به ياد هم باشند و يكديگر و به ويژه روزهاي اسارت را از ياد نبرند. برخي نيز نشاني محل سكونتشان را به يكديگر ميدادند؛ گويا بعد از سالها انتظار و سختي، نميخواستند از يكديگر جدا شوند. بدون اغراق، ما از خانواده هم به هم نزديكتر بوديم. در دوران بيماري و غم و اندوه، همراه هم بوديم و از همديگر پرستاري ميكرديم؛ بنابراين جدا شدن از هم بسيار سخت بود. اميد به زندگي دوباره در بين اسرا ديده ميشد. تعدادي از نگهبانان كه رفتار خوبي با ما داشتند، از ما ميخواستند كه آنان را براي رضاي خدا ببخشيم. آنان نشاني ميدادند و نشاني ميگرفتند تا بعد از صلح، همديگر را ملاقات كنيم. ما از آنان ميپرسيديم شما كه ادعاي مسلماني داريد، چرا ما را شكنجه ميكرديد؟ چرا ما را گرسنه و تشنه ميگذاشتيد؟ چرا در هنگام نماز و دعا همه را ضرب و شتم ميكرديد؟ چرا نميگذاشتيد مراسم مذهبي بگيريم؟ آيا ما با اسراي عراقي اينگونه رفتار كردهايم؟ آنان نيز در پاسخ ميگفتند: «ما اختيار نداشتيم و زير نظر بوديم. اگر لغو دستور ميكرديم، به سختي مجازات ميشديم.» در هر صورت مهم اين بود كه در آن ديار غربت، اتحاد، همبستگي و انسجام خود را از دست نداديم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 5 📿 6 📿 7 📿8📿 9 📿10📿11📿12📿 14 📿 15 📿 16 📿 17📿18 📿19 📿 20📿 23📿 24📿26 📿 27📿 28📿 29📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ 🌸🍃 436 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_احمد_مجدی ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
در فراق دوستان آخر ز ما چیزے نمانـد ... هر ڪہ رفت از هستے ما پاره اے با خویش برد ... #صبحتون_شهدایی🌷 #شهید_سردار_علی_امیری iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
‌✍بعضے ها وقتے مـے روند آن قَدر #سبکبارند ڪه آدم بهشان غبطه مـے خورد.. دَر #وصیت_نامه_اش نوشته بود : " فقط هَفت تا نماز غفیله ام قضا شده لطفاً برایم بخوانید! #شهید_مسعودگنجےآبادی iD➠ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ #گذرے_بر_سیره_شهید ✍حسن آقا هر موقع که روز های آخر هفته به محل می رفتند به بهانه ی جلسه #حلقه_صالحین برای بچه های محل هدیه تهیه می کردند ، اعم از خوراکی،هدیه مادی و... . ایشون پنجشنه غروب ها در محل جلسه ی حلقه صالحین برگذار می کردند وتا قبل از اذان مغرب همراه با بچه ها قرآن تلاوت می کردند و همینطور آن ها را به حفظ_قرآن تشویق می کردند و موقع اذان مغرب هم نماز_جماعت بر پا می کردند. ✍حسن اقا به این معتقد بودند که تنها راه رسیدن به سعادت ازراه قرآن واهلبیت به دست می آید به همین خاطر بچه هارا به قرائت وحفظ ،قرآن و احادیث ائمه تشویق می کرد.وهدف این بزرگوار از انجام این جلسات همین بود. #شهید_حسن_رجایی_فر iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
آسمان بر خودش چه می بالد میهمانش دلیر و خوش نام است هـادی ما شــجاع و باغــیرت وهـبی در سپاه اســـلام است 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊