فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روز غدیر باید کاری کرد که کسی در خانهاش غذا درست نکند...
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
@sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 66 👌 البته جایزه شما هم محفوظه و امروز با مادرت میریم بیرون و برات یه جایزه خوشگل
🔰 #رمان_محمد_مهدی 67
شروع فصل سوم
💠 روز چهاردهم ماه عظیم شعبان بود ، شور و شوق عجیبی تو چهره همه مردم بود ،
هر کسی در هر لباسی و در هر شغل و با هر عقیده و ظاهری که داشت ، در حال خوشحالی بود و سعی میکرد یه گوشه از برپایی مراسمات و ایستگاه های صلواتی برای جشن نیمه شعبان رو بگیره و کمک کنه و کاری برای امام زمانش کرده باشه
✳️ یه پیرزنی با تمام خستگی و پیری و ضعف بدنی ، خودش رو به یکی از بچه ها که دستش بی سیم بود و به نظر می رسید مسئول یکی از ایستگاه های صلواتی هست رسوند و یه کتری خیلی کوچیک که دستش بود رو به اون آقا داد و بهش گفت پسرم
تو خونه یه ذره زعفران و شکر داشتم ، با همون شربت درست کردم ، میشه بین مردم پخشش کنید؟
شرمنده امام زمانم هستم، بیشتر از این نداشتم تو خونه ، یه زن تنها هستم
دیگه گریه اجازه نداد بقیه حرفش رو بزنه...
🌀 اون آقا با لبخند نشست تا هم قد اون پیر زن بشه،
با مهربونی تمام کتری رو از دستش گرفت
دست پیرزن که روی اون دستکش بود رو بوسید و تشکر کرد و گفت حتما همین الان جلوی چشم شما شربت رو می ریزیم توی لیوان ها و به مردم میدیم تا خیالتون راحت بشه
🔰 برق تو چشم های این پیرزن مهربون دیده میشد ، با دستهای لرزان خودش برای عاقبت بخیری این جوانها که پای کار امام زمان (عج) بودن دعا کرد و خوشحال از اینکه تونسته بود در حد وسع خودش کاری برای امام زمان (عج) انجام بده راهی منزل شد
💠 #محمد_مهدی و ساسان که هم دوران ابتدایی و متوسطه اول (راهنمایی) رو با هم تو یه مدرسه بودن ، با هماهنگی خانواده هاشون تو یه مدرسه متوسطه دوم (دبیرستان) هم ثبت نام کردن تا با هم باشن
تو این مدت کلی با هم دوست شده بودن و از همه چیز هم باخبر بودن
#محمد_مهدی تا میتونست تو این مدت از نظر دینی به ساسان کمک کرد و الان دیگه ساسان برای خودش یه پسر مودب با خدا و نماز خون شده بود
هروقت مسجد حاج آقا عسکری که کنار خونه #محمد_مهدی بود ، مراسم داشتند ، خودش رو می رسوند به اون مسجد و تو کارها کمک می کرد و پای منبر حاج اقا می نشست
ار بس حاج اقا بیان شیرینی داشت و تو همه صحبت هاش از امام زمان (عج) می گفت ، ساسان هم عاشقش شده بود و تو جلساتش شرکت می کرد
امشب بی قرار بود ،
چون حاج اقا بهش گفته بود حتما بیا تا هم تو مراسم شرکت کنی و هم اینکه سخنرانی مهمی درباره امام زمان (عج) دارم که به درد خودت و #محمد_مهدی میخوره
#رمان_محمد_مهدی 68
💠 بالاخره شبی که همه منتظرش بودن فرار رسید
شب تولد امام زمان (عج)
✳️ برای آقا هادی این شب همیشه یک شب خاص بود، شب تولد کسی هست که فرزند خودش رو مدیون ایشون هست
تقریبا 15 سال قبل بود که با توسل به امام زمان (عج) ، مشکل بچه دار نشدنش حل شده بود و حالا سعی می کرد تا جان در بدن داره برای امام زمان (عج) کار کنه تا به نوعی ادب شکر کردن رو به جا آورده باشه
🔰 ساسان که از قبل با مادرش هماهنگ کرده بود ، بعد از مدرسه مستقیم رفت مسجد محله #محمد_مهدی تا به دیگران کمک کنه
حتی نهار هم منزل نرفت ، اما #محمد_مهدی که از خونه اومد مسجد و دید که ساسان با همون لباس مدرسه اومده ، فهمید که نباید نهار خورده باشه و سریع رفت خونه و براش غذا آورد
❇️ موقع غذا خوردن نشست کنارش و با هم راجع به کارهایی که باید بکنن و حاج اقا به عهده اونها گذاشته بود صحبت کردن
❇️ موقع اذان مغرب ، خوشحال از اینکه به خوبی کارهای خودشون رو انجام دادن و حاج آقا هم از اونها راضی بود، وضو گرفتن و رفتن برای نماز
🌀 بعد از نماز دوم ، بلند شدن که برن برای کارهای پذیرایی و تدارکات که حاج آقا بهشون گفت حتما تا نیم ساعت دیگه سخنرانی من شروع میشه کار خودتون رو تموم کنین
اگه هم تمام نشد به من بگین تا نیروی جایگزین بفرستم
اما حتما باشین
💠 پذیرایی به نحو احسن برگزار شد
یکی از همسایه ها که کنار دست آقا هادی نشسته بود به آقا هادی گفت این آقاپسر که همراه فرزند شماست ، کی هست؟
از بچه های محله ما نیست!
🔰 آقا هادی : درسته آقای حمیدی ، این آقا پسر از کلاس اول ابتدایی ، هم کلاسی و دوست #محمد_مهدی بود ، کلا تو همه این سال ها با هم بودن ، مادرش با خانم ما در ارتباط هست و هروقت بحث دینی یا سوالی پیش میاد به خانم ما زنگ میزنه و سوال میکنه
دوست داره بچش با تربیت دینی بزرگ بشه
آقای حمیدی: چرا خودشون کار خاصی نمی کنن؟ پدر این بچه مگه مذهبی نیست؟ مگه تو چه خانواده ای بزرگ شده؟
آقا هادی: مهم نیست، بگذریم، خدا همه ما رو هدایت کنه
🔰 تقریبا داشت سخنرانی شروع میشد که #محمد_مهدی و ساسان اومدن برای گوش دادن سخنرانی حاج آقا و رفتن جلو نشستن تا با همه توجه به صحبت های حاج آقا عسکری گوش بدن
حاج آقا صحبت های مهمی داشت...
ادامه دارد...
✍ احسان عبادی
بـرپایه اصـولرا بنا بایـد کـرد
بـر هـادیِراه اقـتـدا بایـد کـرد
پیشاز نجف و قدم به وادی غدیر
تعظـیم به سـوی سـامـرا بایـد کرد
#میلاد_امام_هادی(ع)💫🌺
#بر_شیعیان_جهان_مبارکبارد💫🌺
@sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_علی_دوست_زاده
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
کاش میشد
تا خدا پرواز کرد..
پای دل از بند دنیا باز کرد..
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا . . .
#صبحتون_شهدایی
#شهیدوحیدفرهنگی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#مدافعان_حرم
این لحظه هادرتاریخ ماندگار است.
خداحافظی پدربافرزندش؛
خداحافظی فرزندباپدرش؛
فرزندی که دیگر باید ازپدر یک اسم ویک عکس به خاطر داشته باشد...
پدری که برای دفاع از حریم اهل بیت و نابودی دشمنان اسلام ازهمه چیزش به خاطر خدا گذشت و شهادت را انتخاب کرد.
#سالروز_ولادت
#شهیدسید_محمدحسین_میردوستی🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
13 تیر ماه سالروز ولادت نمونه بارز مظلومیت وشجاعت و ولایتمداری شهید آرمان علی وردی مبارک باد
شادی روحش صلوات🌷
@sangarshohada 🕊🕊
#خاطرات_شهید
●می دانستم که حسین شهید شده است. محمدرضا که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به معراج شهدا ببرم تا پیکر حسین را ببینید. با هم رفتیم. در آنجا به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم.
●کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. محمد رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر شهیدش می آید. در همان مراسم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا حلال می کنی؟ گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از صمیم قلب حلالت می کنم. من هم گفتم:
حلال ِ حلال.
●چند روز بعد، شهید آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم.
✍روای: مادر شهید
📎پ ن :شهیدسیدمحمدرضا دستواره قائم مقام لشکر۲۷محمدرسول الله «ص»
#شهید_محمدحسین_دستواره
#سالروز_شهادت🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
مداحی آنلاین - معرفی یک ماکت در ولایتمداری! - حجت الاسلام ماندگاری.mp3
1.66M
🌺 #عید_غدیر
♨️معرفی یک ماکت در ولایتمداری!
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #ماندگاری
@sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمدحسین_دستواره
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
من هـــــر روز
در انتـــــظارِ
نگاهتـــــ می نشینم
تا صبح ِ من هم
بخیـــــر شود ....
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●اعجوبه ای به نام سردار حاج احمدمتوسلیان
(یوسف گمگشته ایران)
۱۴تیرسالروز ربودن دیپلمات های ایرانی درلبنان توسط صهیونیست ها
#جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●حاج احمد متوسلیان اولین مدافع حرم
○تقدیم به حاج احمدمتوسلیان و تمامی شهدای مدافع حرم
#چهارده_تیر
#سالروز_ربایش
#حاج_احمدمتوسلیان🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●اگر ایشان درمنزل بود،حتماخود رابرای انجام فعالیتی سرگرم میکرد.یابابچه هابازی ویادرکارهای منزل کمک میکرد.
●گاهی ظرف میشست گاهی خانه راجارو میکشید.بچه ها نیز سرگرم بازی باپدرمی شدندو وقتی پدر نبود، بهانه گیری آنها بیشتر میشد.
●نه تنهابافرزندان خودمان ،بلکه باتمام بچه ها ارتباط خوبی داشت.
درمهمانی هابچه هاراجمع وباخواندن قرآن وشعر سرگرم و درنهایت نیزباتقدیم هدیه کوچکی خوشحالشان میکرد.
✍راوی:همسرشهید
#شهید_کمال_شیرخانی
#سالروز_شهادت🌷
●ولادت : ۱۳۵۵/۱/۱۵ لواسان ، تهران
●شهادت : ۱۳۹۳/۴/۱۴ سامرا ، عراق
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
رقابتے شدہ..
بینِ جوانانِ پیرِ جماران
و جوانانِ سید علے
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونْ..
#شهید_میثم_نظری
#حاج_احمد_متوسلیان
#سالروز_ربایش_حاج_احمد
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺دنیا علی است عُقبا علی است
🎙نماهنگ بسیار زیبای ایلیا ... ایلیا با اجرای علی اکبر قلیچ بمناسبت عید بزرگ غدیر
📎 #عید_غدیر
@sangarshohada 🕊🕊
#ختم_قران_شهدا
#سیصدمین
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10 📿 11 📿 12 📿 13 📿 14 📿15 📿 17 📿 18 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿 27 📿 28 📿 29 📿 30 📿
صلواتهای ختم شده⇩⇩⇩
( #s3_365_900)
May 11
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_میثم_نظری
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
آنان
همہ از
تبار باران بودند
رفتنــد
ولے ادامہ دارند
هنــوز ...
#صبحتون_شهدایی 🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
●یک روز وقت نماز مغرب وعشابود که صدای زنگ آمد.من به طرف تلفن رفتم.تلوزیون روشن بود و صدای اذان می آمد.انصاری وضوگرفته وروی سجاده اش نشسته بودتانمازبخواند.
●گوشی را برداشتم.آقایی مودبانه گفت: آقای استاندار تشریف دارند؟منکه انصاری را می دیدم،گفتم:بله اینجا هستند.درهمان حال آن آقاگفتند: آقای رییسجمهور با ایشان کار دارند ومن هم فورا گفتم:علی گوشی رابگیر،آقای بنی صدر باشماکار دارند. در این اثناکه کمتر از یک دقیقه طول کشید،من مرتب به علی میگفتم آقای رییسجمهور باشماکاردارند.
●آن طرف صدای آقای بنی صدر راشنیدم،فوراگفتم:علی آقای رییسجمهور پشت خط هستند.این رابنی صدرهم شنید؛اماعلی حاضر به آمدن پای گوشی تلفن نبود وباصدای بلندگفت:به آقای رییسجمهور بفرمایید وقت نماز است عجلو بالصلاه قبل الفوت،عجلو به التوبه قبل الموت.بعدازنمازخودم باایشان تماس خواهم گرفت.او بلافاصله قامت بست ونمازش را شروع کرد.
●بنی صدر که صدای انصاری را شنیده بودباحالت عصبانی گفت:بگویید متشکرم و محکم گوشی رابه سرجایش کوبید.
✍راوی: همسر شهید
📎پ ن: استاندار انقلابی گیلان به دست منافقین به شهادت رسید
#شهید_علی_انصاری
#سالروز_شهادت🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#خاطرات_شهید
💠هدیه پدر
●فاطمه به دوسالگی که رسید،قصدداشتم جشن تولدی را برایش بگیرم.اما زخم زبان هایی ازاطراف به گوشم رسید.تصمیم گرفتم تولد دوسالگی راهمانند سال پیش با جمع چهارنفری درکنار مزارجلیل برای فاطمه بگیرم.
●خیلی دلم گرفته بود.به گلزار شهدا رفتم خودم را روی سنگ مزارش انداختم وگفتم: جلیل تحمل زخم زبان های مردم را ندارم ... برای من شاد کردن دل فاطمه مهم است و هدایای مردم برایم اصلا مهم نیست.خیلی گریه کردم و به او گفتم :روزتولدفاطمه کیک تولد میخرم وبه خانه می روم وتوبایدبه خانه بیایی.
●روز بعددر بانک بودم که گوشی تلفنم زنگ خورد.جواب دادم.گفتند:یک سفر زیارتی سوریه به همراه فرزندان درهر زمانیکه خواستید...
●ازخوشحالی گریه کردم.درراه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود که مسیر را درست نمیدیدم.یک روزه تمام وسایل ها راجمع کردم وروزبعدحرکت کردیم.ازهیجان سوریه تولد فاطمه را فراموش کردم.
●زمانیکه به سوریه رسیدم یادم آمد که تولد فاطمه چهارشنبه است.بدون اینکه به من بگویند حرم حضرت رقیه راتزیین کردند وبا حضورتمام خانواده شهدای مدافع حرم جشن گرفتند .شروع سه سالگی فاطمه خانم درکنار سه ساله امام حسین علیه السلام یک آرزوی بزرگی برای من بود.
✍راوی:همسرشهید
#شهید_جلیل_خادمی
#سالروز_ولادت🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#آقاۍ_من
ڪاش دستِ بیعتمان با تو،
از جنس حجة الوداعیان نباشد؛
ڪہ غدیر را در همان برڪہ گذاشتند..
ڪاش #بیعتمان عمّــارگونہ بماند..
ڪاش داعیہ علوی بودنمان،
رنگِ ڪوفے نگیرد...
#باولایت_تاشهادت❤️
#فقط_به_عشق_علی
#لبیک_یا_خامنه_ای
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊🕊