eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس.
113 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۷ باید امشب از خدامون بخونم دعا وذکر فراوون بخونم ناله ای از یه دل خون بخونم با دلی بی سر و سامون بخونم تر بشه چشتم و محزون بخونن دعا از دلی پریشون بخونم دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم تا سحر باید توُ این شبای تار بخونم برای یار با دل زار دیگه نیست توُ سینَه م آروم و قرار میرم و می ذارم این دارو ندار میرم و پر می کشم به سمت یار می بینم از راه دور ابر بهار دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم باید امشب تا سحر گریه کنم خیلی با دیده ی تر گریه کنم یا که با خونِ جگر گریه کنم همراه اهل نظر گریه کنم برا یارِ توُ سفر گریه کنم برا ماه منتظَر گریه کنم دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم ای قرار دلای همه بیا غصه ها رو بِده خاتمه بیا توُ بهارِ اشک و زمزمه بیا میون این همه همهمه بیا جون اون امیر علقمه بیا آخر ای یوسف فاطمه بیا دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم شبی که شب مناجات منه هر تپش که دل توُ سینه می زنه انگاری قلبمو از جا می کَنه به لبم ناله ی یابن الحسنِه چشمام اما به حال باریدنه دل من یاد اون بی کفنه دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم گناها روُ دل مثِ حجاب اومد اما عشقی به دل خراب اومد توی چشمام نقشی از سراب اومد توی گهواره ای حرف خواب اومد به مشام ، بوی نَمی از آب اومد صدای لالاییِ رباب اومد دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم محمدمبشری.........
۹۷ باید امشب از خدامون بخونم دعا وذکر فراوون بخونم ناله ای از یه دل خون بخونم با دلی بی سر و سامون بخونم تر بشه چشتم و محزون بخونن دعا از دلی پریشون بخونم دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم تا سحر باید توُ این شبای تار بخونم برای یار با دل زار دیگه نیست توُ سینَه م آروم و قرار میرم و می ذارم این دارو ندار میرم و پر می کشم به سمت یار می بینم از راه دور ابر بهار دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم باید امشب تا سحر گریه کنم خیلی با دیده ی تر گریه کنم یا که با خونِ جگر گریه کنم همراه اهل نظر گریه کنم برا یارِ توُ سفر گریه کنم برا ماه منتظَر گریه کنم دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم ای قرار دلای همه بیا غصه ها رو بِده خاتمه بیا توُ بهارِ اشک و زمزمه بیا میون این همه همهمه بیا جون اون امیر علقمه بیا آخر ای یوسف فاطمه بیا دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم شبی که شب مناجات منه هر تپش که دل توُ سینه می زنه انگاری قلبمو از جا می کَنه به لبم ناله ی یابن الحسنِه چشمام اما به حال باریدنه دل من یاد اون بی کفنه دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم گناها روُ دل مثِ حجاب اومد اما عشقی به دل خراب اومد توی چشمام نقشی از سراب اومد توی گهواره ای حرف خواب اومد به مشام ، بوی نَمی از آب اومد صدای لالاییِ رباب اومد دیگه می خوام از دل و جون بخونم من می خوام دعای بارون بخونم ...........محمد مبشری............
۹۷ من مناجات و نوای سحری می خواهم از گنه خسته و حال دگری می خواهم دست من خالی اگر چه ، تو کریمی اما از تو لطف و کرم بیشتری می خواهم تا که خاموش کنم آتش سوزان ز گناه آه سردِ دل و چشمانِ تری می خواهم تا که این کوه گناهم همه سوزد یک آن جلوه ی دلبر صاحب نظری می خواهم به گدایان حرم اذن دخولی بدهید بهر اعمالِ بَدم برگ قبولی بدهید قصه ی جرم من و بخشش تو طولانی است قصه ی توبه ی صد باره و بد پیمانی است هر چه تو ساخته ای ، شد ز گناهم ویران از تو آبادی و از من همگی ویرانی است با تو بودن همه خوشبختی و عشق است و کمال بی تو بودن همه سرگشتگی و حیرانی است عاشقانه همه را سوی ضیافت خواندی ذکر یا فاطمه زیبایی این مهمانی است آمدم آمده ام یار مرا دعوت کرد حُرمت ذکر شما بود چنین رحمت کرد دستِ خالی ز پیِ لطف خدا آمده ام به امید کرم و جود و عطا آمده ام صحنه ی رزم و جهاد است ، جهاد با نفس به سِلاحی که بُوَد اشک و بُکا آمده ام منم آن بنده ی آلوده و شرمنده ی تو که پشیمان شده از جرم و خطا آمده ام گر چه نالایقم و غرق گناهم اما به امید حرم کرببلا آمده ام حال، من آمده ام توبه ی جانانه کنم رویِ دل سوی تو ای یارِ کریمانه کنم "من کجا سفره ی احسان ابا عبدالله من کجا نوکر آستان اباعبدالله کاش مانند حبیب بن مظاهر جانم بارها بود به قربان اباعبدالله بهر سوگند به درگاه خداوند کجاست جان بالاتری از جان ابا عبدالله وای از آن بزم شرابی که در آن زینب دید چوب می خورد به دندان ابا عبدالله" اولین باب بهشتِ عرفایی تو حسین بهترین راه رسیدن به خدایی تو حسین هر کسی استفاده کرد التماس دعا ............محمد مبشری................
هفتمین شب یادِ تشنگیِ محشر می‌کنم سختیِ آن روز را امروز باور می‌کنم گریه‌ام از قبر و تنهایی و وحشت کردن است تا زمان باقی است پس گریه مکرر می‌کنم نامه‌ی اعمال من خالی است از صدق و وفا لاجَرَم این ماه را به روزه‌ها سر می‌کنم وحشتِ روز قیامت خنده‌هایم را گرفت هر سحر می‌آیم و این دیده را تر می‌کنم غرقِ عصیانم، ولی با لطفِ بی پایانِ تو در میانِ روضه‌ها خود را مطهر می‌کنم گر چه رویم از گناهانم سیاه و تیره شد یک حسین می‌گویم عالم را معطر می‌کنم تشنگی این روزها من را به روضه وصل کرد هفتمین شب گریه بر حلقومِ اصغر می‌کنم .........رضا_باقریان........
کریما بیا دست ما را بگیر اجرنا من النار یا مجیر به درگاهت آمد گدا سر به زیر اجرنا من النار یا مجیر ببین بار عصیان و گمراهیم حلالم کن از بهر کوتاهیم من و دست خالی که هستم فقیر اجرنا من النار یا مجیر سیه کرده ام زندگانی خویش به بیراهه رفتم جوانی خویش گذشت عمر و ماندم گرفتار و پیر اجرنا من النار یا مجیر تو از سر مخفی من آگهی به بتخانه رفتم به مسجد گهی و گم کرده ام خط و راه و مسیر اجرنا من النار یا مجیر به هر کس رسیدم زدم رو چه سود کسی غیر تو دستگیرم نبود دوباره به تو رو زدم ناگزیر اجرنا من النار یا مجیر چه بسیار کردم خطا و گناه به این نکته قائل که کردی نگاه گذر کن از این ظلم و جور کثیر اجرنا من النار یا مجیر ندارم به جز تو پناهی خدا به حال نزارم نگاهی خدا منم بنده ای پست و رذل و حقیر اجرنا من النار یا مجیر شنیدم که بی منت از هر خطا فقط چشم می پوشی ای باوفا بود رحمت بی حدت دلپذیر اجرنا من النار یا مجیر به جای نماز و دعا جای حمد منه بی حیا روزه خوردم به عمد مرا کرده زنجیر غفلت اسیر اجرنا من النار یا مجیر قسم بر عقیله قسم بر بتول قسم بر حسن سبط پاک رسول قسم میدهم حق شاه غدیر اجرنا من النار یا مجیر شده کربلا حسرت و فکر من به هر لحظه هر دم همین ذکر من امیری حسین و نعم الامیر اجرنا من النار یا مجیر .........محمدقاجار{زائر}.........