eitaa logo
♡«سرباز انقلاب»♡
107 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
181 فایل
برای آگاهی، بصیرت افزایی و دانایی بیشتر در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی ارتباط با مدیر کانال(نظر، پیشنهاد، انتقاد): 👇👇👇 @sarbaz_enghlab لینک عضویت گروه "سربازان انقلاب" در ایتا :⁦ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/575471644C93798be525
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
🔸️ گاهی میشه از موضوعاتی و ندید گرفت و هیچ تحلیلی نکرد چرا که هر نگاهی نمکی میشه روی قلبی مجروح.... 🔸️ گاهی میشه به واسطه حوادثی تغییر داد کردنمون از ظاهر زندگی های لاکچری و های مغموم از باطن زندگی خودمون رو .... 🔸️ گاهی میشه از آخر و عاقبت زندگیمون که ممکنه به آنی تغییر کنه و دسترنج یک عمر آبروداری و کسب اعتبارون بر باد بره..... 🔸️ گاهی میشه گرفت از نتیجه برخی از حوادث فتنه گون که ممکنه در زندگی ما هم حادث بشه و ما رو روسیاه کنه.... 🔸️ اما همیشه باید دست به دامان باشیم و کنیم برای عاقبت به خیری در دنیا و آخرت.... اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
. -عجب قیافه قبیحی دارد! حسام آشنا، این را گفت و دست به صفحه کلید -کیبورد- برد و نوشت: "آنان که می‌ خواستند مایه دیگران شوند، چه بسا نادانسته و ناخواسته مایه دیگران شدند"! غافل از اینکه، درباره دیگری قضاوت نمی کند، بلکه خود و دوستانش را در آینه می بیند! اما عجب دنیایی است: صفحه کلید هم با آدم، حرف که نه، نهیب می زند! چه قفل ها که با اسم رمز "کلید"، در دولت مدعی تدبیر، به زندگی مردم زده شد! @IMANI_mohammad
⚠️ بعضی از اشتباهات هم هستند که هیچ وقت جبران نمیشن و یک ملت و تاریخ را به فنا میدن ⚫️ مثل اعتماد به غرب و ناتو و آمریکا مثل قبول تضمین بیگانه و از بین بردن توان اتمی و هزاران موشک خودت به هوای بدست آوردن اعتماد دشمنان!! 🔴 مثل تبدیل شدن از قدرت سوم اتمی جهان به یک کشور بی توان به هوای کف و هورای غرب گاهی چه زود دیر می شود مثل اوکراین !! ✍ محمد تقی احمدی پرتو [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔺اگر تحلیل راهبردے میخوانید 🔻اگر سرخط تحلیلے میخواهید 🆔 | eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd 🆔 | http://t.me/joinchat/AAAAAEOsJgWAqXvCnsxz-w 🆔https://chat.whatsapp.com/BiUO3NnHiFkBBSkgFH0EZc 🆔 | @zamanehh
چگونه زینبِ مبارز را پرستار کردند؟🧕🏻 عمل زشت مسئولین که عاقبت چوبش را خوردند امان از عافیت طلبی🤦🏻 آخرین تحلیل‌ها با در این آدرس @mnrahi
بخوانیم و بیندیشیم و عبرت بگیریم ..... چنین آورده اند که ؛ تا زمانیکه رضاخان بود و رضاشاه نشده بود در کوشش برای جذب علماء سنگ تمام گذاشت ، در عاشوراء ، پیشاپیش دسته های سینه‌ زنیِ قزّاقها با پای برهنه به راه افتاده به سر و کله‌ اش کاه و گِل میریخت ، و در شام غریبان ، شمع گچی به دست گرفته به نوحه خوانی میپرداخت.(١) عبدالله مستوفی مینویسد ؛ به تكيۀ تركها رفتم دسته جات مختلف با شمعهاى گچى كه در دست داشتند نوحۀ شام غريبان خوانده میرفتند. يك مرتبه متوجه شدم كه دسته‌ ای كه لباس خاكى قزّاقى بر تن دارند ، وارد تكيه شدند همينكه جلوتر آمدند ديدم سردار سپه در پيش و عدۀ پنجاه شصت نفرى از افسران قزّاقخانه هستند كه سرلشكر امان الله جهانبانى و سرلشكر عبدالله خان امير طهماسبى ، با بازو بندهاى مشكى و سر برهنه هر يك ، يك شمع گچى دست گرفته ، افتان و خيزان نوحه خوانده و از مجلس خارج شدند. وزير جنگ و شام غريبان‌؟!!! آنهم با سر و پاى برهنه‌؟!!!(۲) عين ‏السلطنه مینویسد ؛ رضاشاه ، اول خيلى تظاهر میكرد ، جلوى دسته سينه‏ زن می افتاد. خودم ديدم شب عاشوراء ، شمع به دست گرفته با تمام افسرها مسجد به مسجد میرفت ، شب غريب میگرفت ، امير لشكرها مثل خدايارخان ، جان محمدخان ، عبدالله خان و غيره نوحه میخواندند ، مثل ابر بهار گريه میكردند ، جلوى آنها سردار سپه حركت میكرد با سر و پاى برهنه. یک نفر هم که در دامن خود کاه داشت به طور پراکنده بر سر دیگران کاه می پاشید.(۳) قزّاقها وقتی شور میگرفتند فریاد میزدند اگر در کربلا قزّاق بودی   حسین بی یاور و تنها نبودی اما در مقابل ، در تکیه گیلانی ها که دوستدار نهضت کوچک خان و متنفّر از قزّاقها بودند ، فریاد میزدند اگر در كربلا قزاق بودی     عبا و كفش از حسين ربودی كه بعدها اين بيت در جريان كشف حجاب به شكل زير هم خوانده شد اگر در كربلا قزّاق بودى        حجاب از سرِ زينب ربودی البته در مورد این بیت که اگر در كربلا قزاق بودى ..... مرحوم سید محمد کمره ای هم با توجه به تعدّی و ظلم قزّاقها به مردم گفته بود اگر بودند ، شب عاشورا را به إمام مهلت نمیدادند و همان شب كار را تمام كرده بودند.(۴) یک بار يكى از اين دسته جات ، طفلان مسلم درست كرده بودند يك مَردک نتراشيده نخراشيده هم زره و كلاه‏ خود نموده ، حارث شده بود ، چوبی به دست گرفته طفلان مسلم را چوب میزد. يك‏ مرتبه رضاخان سردار سپه از تخت به زير آمد و به سمت حارث رفت. حارث به گمان اينكه جايزه خواهد گرفت و رضاخان از اين چوبكارى خوشش آمده ، بنا كرد شديدتر زدن ، كه سردار سپه رسيد طناب اطفال را از دست حارث گرفته و بچه‏ ها را آزاد نموده بنا كرد حارث را چوب زدن. صداى زنها از هر طرف بلند شد قربانِ دستت برويم ، قربان چوب زدنت برويم. پس از چوبكارى رفت و دوباره به جاى خود جلوس كرد.(۵) رضاخان با این اعمال ، موفق به جذب علماء شد ، بطوریکه از بين علماء تلگرافهائی از نقاط مختلف ارسال و آرزو میكردند خداوند عمر ابد مدت رضاخان را به حكومت إمام زمان متصل كند.!!! به نوشته عبدالله مستوفی ، علماء نجف برای او از خزانۀ اشياء نفيسۀ نجف ، يك تمثال خيالى أميرالمؤمنين را فرستادند و او به این مناسبت به وزارت معارف دستور داد جشن بگیرند.(۶) برخی روزنامه‌ نگاران هم اين مرحمت عظمى را بر اثر استدعاء كافۀ مراجع تقليد نجف از آستان شاه ولايت دانسته و قبول اين استدعاء را از طرف شاه ولايت ، يكى از الطاف آن بزرگوار نسبت به رئيس الوزراء ، وانمود كردند. سردار سپه هم روز جمعه به استقبال اين تمثال تا عبدالعظيم رفت ، و با تمثال كه بسينۀ خود زده بود جشن مفصلى برپا کرد و موضوعِ تبريك عمومى واقع گرديد. از همه مضحك تر ، دعوت و حضور سفير تركيه و سفير افغان در این جشن بود.(۷) اما این حرکاتِ رضاخان ، موقّتی و تا سنه ۱۳۰۴ بود. به محض اینکه از نردبان قدرت بالا رفت و رضاشاه شد ، دیگر نیازی بدان کارها نداشت. چون اکنون ، قزاق و نظمیه داشت ، در نتیجه ۱۸۰ درجه چرخید و محدوديتهاى سختى براى عزادارى روز عاشوراء وضع كرد. حتّی برای اینکه مردم را از روزه گرفتن بازدارند ، مستوفی مینویسد عمدا توپِ افطار و سحری را پس و پیش کرده ، توپ افطار را نيم ساعت بعد از مغرب و توپِ سحر را يكى دو ساعت جلوتر از طلوع فجر ، مى‌انداختند تا مردم را كه ساعت نداشتند به واسطۀ درازى ساعات روزه ، از روزه ‌دارى برىء میكردند.(۸) ---------- ١) روزنامه خاطرات عين ‏السلطنه ۸ / ۱۶. ۲) شرح زندگانی من ۳ / ۴۶۱. ۳) روزنامه خاطرات عين ‏السلطنه ۸ / ۶۵۰۶. ۴) روزنامه خاطرات سيد محمد كمره‏ ای ۲ / ۱۱۴۷. ۵) روزنامه خاطرات سيد محمد كمره‏ ای ۸ / ۶۵۰۲. ۶) شرح زندگانی من ۳ / ۶۱۳. ۷) عبدالله مستوفی ۳ / ۶۱۴. ۸) عبدالله مستوفی ۳ / ۲۷۲. 🚫@bahaiyat🚫