تا برسیم مشهد ، دل در دلم نبود که ببینم
آخرش چ میشود ؟ ببینم نتیجه توکل و این
جور چیزا کهمیگن چی میشه ؟ صبح حوالی
۹ و ۱۰ رسیدیم #مشهد .
اولین کاری که باید میکردیم این بود که یه
جا پیدا کنیم شب را بگذرانیم . بعد از پنج
شیش سال راهی #مترو مشهد شدم .
هنوز یه چیزایی تو ذهنم مونده بود. رفتیم
و کوهسنگی و کاوه و ... رو پیدا کردیم.
به یهبنده خداییزنگ زدیم و آدرس گرفتیم
این بنده خدا #حاج_عباس بود .🤝
طبق آخرین آماری که داشتیم ، از بچه های
با صفای جبهه و جنگ و بازیگرِ مِشَدی بود .
از همان ابتدای ورود به منزل این حاجیِ با
مرام،با ما گرمگرفت و خلاصه کلی اصطلاحا
حال کردیم ... .