eitaa logo
مدافعان حرم
42هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
💬 | متن پیام: سلام چطور میتونم براتون پیام بفرستم سلام مخاطب گرامی! اگر قصد ارسال آثار شهدایی دارید آیدی خود را در پیام ناشناس بنویسید برا گرفتن مطالب شهدایی با شما ارتباط میگیریم اگر عکس و کلیپ ندارید فقط قصد ارسال متن نوشته دارید در همین پیام ناشناس ارسال کنید 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 من‌درسوریه‌خودم‌به‌این‌نتیجه‌رسیده‌ام‌ وبایقین‌می‌گویم‌هرکس‌شهیدشده خواسته‌که‌شهیدبشود،شهادتِ‌شهید فقط‌دست‌خودش‌است . شهید🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
📷 مداوای کودک سوری توسط شهید مدافع حرم فاطمیون موسی حیدری شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اھمیت ھجرت در بیان حاج قاسم 🔹️ھجرت از مقام ھا 🔹️ھجرت از مال ھا 🔹️ھجرت از مکان ھا 🔹️ھجرت از دلبستگی ھا 🔹️ھجرت از زیبایی ھا شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
📸 امروز تولد شهید مصطفی صدرزاده است 🌷 شادی روح این شهید والا مقام صلواتی هدیه کنیم سالروز ولادت❣ شهید 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به‌وقتِ‌۱۹‌شهریورماه ؛❣ تولدت مبارک دلاور. . .♡ 💢فرازی از وصیت نامه شهید مصطفی صدرزاده شکر بی‌پایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم. خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که در دل ما محبت سید علی خامنه‌ای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیت‌نامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش‌ دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💔 در وصیت‌نامه‌اش نوشته: عــزیــزانـم جنگــ واجـبـہ... اگــر ما نبـاشیـم، مـدافـع حـرم نبـاشیم همین تکـفیری ها فـردا وارد قلمــرو کشـورمان می شـونـد و استحکــام مرز کشور را از بیـن می بــرند و از طرفــی باید از خــواهـــر ارباب حضــرت زینـب دفـاع کنیـم و جـان ها فـدا کنیـم بایــد بــه کـمال مطلـق، خــدا بــرسیــم و چـــه راهــــے زیباتر نـورانـی تر با شکــوهــتر از شـہـادت؟... شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
°•🌱 ✊ ایستادن پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۱۹ شهریور ماه سالروز شهادت مدافع حرم" " و " " گرامی باد 🔴@sarbazanzeynab🔴
27.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🌱 روایت رشادت یک شهید مدافع حرم علیرضا صفرپور جاجرمی هفتمین شهید مدافع حرم گلستان است. شهید صفرپور در دوران دفاع مقدس نیز به درجه جانبازی نایل آمده بود، اما جانبازی مانع نشد برای دفاع از حریم امامت و ولایت رهسپار سوریه نشود💔🥀😔 شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هفتاد‌و‌یکم نمی توانستم جلوی اشکم را بگیرم .. مستأصل شده بود
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 جمله آوینی را می خواند: ((شهادت لباس تک سایزیه که بایدتن ادم به اندازه اون دربیاد . هروقت به سایز این لباس تک سایز دراومدی،دپرواز می کنی، مطمئن باش‌!)) نمی خواست فضای رفتن را از دست بدهد. می گفت:((همه چی روبسپار دست خدا. پدرمادرخیر بچه شون رو می خوان. خدا که دیگه بنده هاش رو از پدر و مادرشون بیشتردوست داره!)) حاج اقا وحاج خانم حالشان را نمی فهمیدند..! باخودشان حرف می زدند ، گریه می کردند آن قدر دستانم می لرزید که نمی توانستم امیرحسین را بغل کنم .. مدام می گفتم: ((خدایا خودت درست کن! اگه تو بخواس بایه اشاره کارا درست می شه!)) نگران خونریزی محمد حسین بودم. حالت تهوع عجیبی داشتم .. هی عق می زدم می دانم از استرس بود یاچیز دیگر .. حاج آقا دلداری ام می داد و می گفت: ((گفتن زخمش سطحیه! باهواپیما آوردنش فرودگاه . احتمالاباهم می رسیم بیمارستان!)) باورم شده بود.. سرم را به شیشه تکیه دادم. صورتم گر گرفته بود می خواستم شیشه را بدهم پایین ، دستانم یاری نمی کرد.. چشمانم را بستم ، چیزی مثل شهاب از سرم رد شد .. انگار درچشمم لامپی روشن کردند .. یک نفر در سرم دم گرفت شبیه صدای محمدحسین: ((از حرم تا قتلگه زینب صدامی زد حسین/ دست وپا می زدحسین/ زینب صدا می زد حسین)) بغضم ترکید .. می گفتم:((خدایا چرا این روضه اومده توی ذهنم!)) بی هوا یاد مادرم افتادم ، یاد رفتارش در این گونه مواقع .. یاد روضه خواندن هایش هرموقع مسئله ای پیش می آمد ، برای خودش روضه می خواند.. داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
مدافعان حرم
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_هفتاد‌و‌دوم جمله آوینی را می خواند: ((شهادت لباس تک سایزیه که
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 دیدم نمی توانم جلوی اشک هایم را بگیرم ، وصل کردم به روضه ارباب.. نمی دانم کجابود .. باید ماشین را عوض می کردیم. دلیل تعویض ماشین راهم نمی دانم! حاج آقا زود تراز ما پیاده شد. جوانی دوید جلو ، حاج اقا را گرفت درذبغل وناغافل به فارسی گفت: ((تسلیت می گم!)) نفهمیدم چی شد... اصلا این نیرو از کجا امد که توانستم به دو خودم راذبرسانم پیش حاج اقا... یک حلقه از اقایان دوره اش کرده بودند .. پاهایش سست شد و نشست! نمی دانم چطوراز بین نامحرمان رد شدم. جلوی جمعیت یقه اش را گرفتم! نگاهش را از من دزدید.. به جای دیگر نگاه می کرد .. بادستم چانه اش را گرفتم وصورتش را اوردم طرف خودم! برایم سخت بود جلوی مردها حرف بزنم . چه برسد به اینکه بخواهم داد بزنم .. گفتم:((به من نگاه کنید!)) اشک هایش ریخت پشت دستم خیس شد... با گریه دادزدم:((مگه نگفتین خونریزی داره؟ اینا دارن چی می گن؟)) اشکش را پاک کرد .. باز به چشم هایم نگاه نکرد و گفت:((منم الان فهمیدم!)) نشستم کف خیابان .. سرم را گذاشتم روی سنگ های جدول و گریه کردم روضه خواندم .. همان روضه ای که خودش درمسجد راس الحسین علیه السلام برایم خواند: ((من می روم ولی ، جانم کنار توست .. تاسال های سال ، شمع مزار توست .. عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان قدکمانم .. نگرانم عمه جانم ، عمه جانم ، عمه جان مهربانم..! داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آدم باید هیچ بشہ تا بہ خدا برسہ... توے شعرِ یہ توپ دارم قلقلیه ے خودمون هم میگہ "اوݪ توپ ‌زمین ‌میخوره بعد میره ‌آسمون!" ما هم باید مثل توپ باشیم اوݪ باید پیش خدا زمین بخوریم تا بتونیم بریم آسمون پیش خودش! شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بی خبری نمانیم، خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو را نرود و جانی عطا کن برای تو برود... ✍ وصیت نامه شهیدعلی اکبر عربی ؛ مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها سلام از شهرستان خمین. شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حاج قاسم سلیمانی: عمر ما می‌گذرد... تموم می‌شه... به سرعت هم تموم میشه. چه اینجا باشیم، چه تو خونه باشیم، هر کجا باشیم، بهترین جا را داشته باشیم توی بهترین هتل زندگی کنیم. همه می‌میریم. رئیس جمهور عالم باشیم, می‌میریم... امّا انتخاب راه درست خیلی مهم است.♥️ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
35.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زخم اسماعیل روایتی متفاوت از جانباز مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیری در سوریه است که از شهدایی چون محمدحسین خانی(عمار حلب) شهید قدیر سرلک و شهید مصطفی صدر زاده و شهید حججی وشهید روح الله قربانی شهید و دیگر شهدا صحبت می کنند. شهدای مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
هدایت شده از اکران مردمی عمار
♨️ بسته اکران فیلم پیشنهادی عمار در سالگرد اغتشاشات 📽 مستندات روشنگری مرتبط با فتنه و بلوای سلبریتی‌ها ✅ دریافت آثار 👇🏻 🎞 B2n.ir/b55211 📌دریافت فایل با کیفیت اینفوگرافی: eitaa.com/ekranmardomi/1847 💠 اکران مردمی جشنواره فیلم عمار @ekranmardomi
15.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ی مادر شهید بهتر معنی انتظار درک کرده😭 🎙حاج عبدالرضا هلالی 🍁 ای کاش در رِکابِ اِمامَم شَوَم شَهید... 😭 🍁من سَخت بَر دُعایِ فَرَج بَسته‌‌اَم اُمید...😔 🔴@sarbazanzeynab🔴
💐محل کشف پیکر شهید مدافع حرم مهندس سید میلاد مصطفوی. ✅از خدا خواسته بود مانند مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها و شهید ابراهیم هادی گمنام بماند، همین اتفاق هم افتاد. دو سه هفته از پیکرش خبری نبود، اما ... پس از مدتی به خواب فرمانده اش آمد و محل دفن پیکرش را نشان داد!! برای همه جای تعجب بود، او در وصیتش نیز به گمنامی اشاره کرده بود. اما به فرمانده اش گفت: پدرم هر روز برای پیدا شدن پیکر تنها پسرش، توسل به حضرت زهرا دارد و خانم به من فرمودند شما برگرد... 📚برگرفته از کتاب مهمان شام. اثر گروه شهید هادی شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
روایتی کمتر دیده شده درباره شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی ... ✍️گل علی بابایی:بعد از گذشت ۳ سال فرماندهی میدانی نبردهای ضد تکفیری در سوریه، به کشور برگشت، چند روز بعد با او در خانه حسین بهزاد دیدار تازه کردیم، عجیب سرخوش بود، پرسیدم: حاج آقا قضیه چیه خیلی سر کیفی هستید. گفت: امروز همراه حاج قاسم برای تقدیم گزارش آخرین وضعیت سوریه به بیت رهبری رفتیم بعد از تشریف فرمایی آقا، حاج قاسم شروع به صحبت کرد و اسمی هم از بنده برد. ناگهان حضرت آقا رو کرد به من و فرمود: آقای همدانی! عرض کردم: بفرمایید. آقا فرمودند: طی این سه سال از جنگ سوریه گذشته من در غالب قنوت نمازهایم شما را به اسم دعا کرده‌ام! حاجی با چشمانی اشکبار از شوق گفت: به خدا قسم با شنیدن همین فرمایش آقا، کل خستگی آن ۳ سال سرتاسر مصیبت و رنج، یک‌جا از تن و جانم بیرون رفت... شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
43.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | غوغای سرتاسر 🌷 لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در کنار پیکر مطهر شهید و صحبت با خانواده شهید 🔴@sarbazanzeynab🔴
🍃 شهید مدافع حرم🕊🌹 خدایا شبی که توفیق ملاقات با صاحب عصر را نصیبم کردی، بر من یقین شد که شهادت را هم نصیبم می کنی... 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 انگار همه بی تابی و پریشانی ام راهمان لحظه سرحاج اقا خالی کردم .. بدنم شل شد ، بی حس بی حس! احساس می کردم یکی ارامشم داد! جسمم توان نداشت ، ولی روحم سبک شد. مارا بردندفرودگاه .. کم کم خودم راجمع کردم. بازی ها جدی شده بود! یاد روزهایی افتادم که هی فیلم آن مادر شهید لبنانی را می گرفت جلویم که((توهم همین طورمحکم باش!)) حالا وقتش بود به قولم وفا کنم . کلی ادم منتظرمان بودند. شوکه شدند که از کجا باخبر شده ایم .. به حساب خودشان می خواستند نرم نرم به ما خبر بدهند! خانمی دلداری ام می داد بعد که دید ارام نشسته ام ، فکر کرد بهت زده ام .. هی می گفت:((اگه مات بمونی دق می کنی!گریه کن ، جیغ بکش ، دادبزن!)) با دو دستش شانه هایم را تکان می داد:((یه چیزی بگو!)) گفتند: ((خانواده شهیددباید برن .. شهید روفردا صبح زود یا نهایتا فردا شب میاریم!)) از کوره در رفتم. یک پا ایستادم که:((بدون محمد حسین از اینجا تکون نمی خورم!)) هرچه عزو جزکردند ، به خرجم نرفت🚶🏻‍♀ زیر بار نمی رفتم .. با پروازی که همان لحظه‌دحاضر بود برگردم می‌گفتم:((قراربودباهم برگردیم!)) گفتند:((پیکر رو باید باهواپیمای خاصی منتقل کنن! توی اون هواپیما یخ می زنی! اصلا زن نباید سوارش بشه ، همه کادر پرواز مرد هستن!)) می گفتم:((این فکر رو از سرتون بیرون کنین که قراره تنها برگردم!)) مرتب ادم ها عوض می شدند. یکی یکی می امدنددراضی ام کنند .. وقتی یک دندگی ام را می دیدند ، دست خالی برمی گشتند! داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 آخرِ سر خودِحاج آقا آمد و گفت : « بیا یه شرطی باهم بذاریم! تو بیا بریم ، من قول میدم هماهنگ کنم دو ساعت با محمدحسین تنها باشی!» خوشحال شدم ، گفتم : « خونه خودم هیچکسم نباشه!» حاج آقا گفت : « چشم!» داخل هواپیما پذیرایی آوردند . از گلویم پایین نمی رفت! حتی آب ... هنوز نمی توانستم امیرحسین را بگیرم! نه اینکه نخواهم ، توان نداشتم با خودم زمزمه کردم : « الهی بنفسی انت! آفریننده که خود تو بودی..! نمیدونم شاید برخی جون ها رو با حساب خاصی که فقط خودت میدونی ، ارزشمندتر از بقیه خلق کردی که خودت خریدارشون میشی! » بعد از ۲۸ روز مادرم را دیدم! در پارکینگ خانه .. پاهایش جلو نمی آمد اشک از روی صورتش میغلتید ، اما حرف نمی زد! نه تنها او ، همه انگار زبانشان بند آمده بود! بی حس و حال خودم را ول کردم در آغوشش رفته بودم با محمدحسین برگردم ، ولی چه برگشتنی..! می گفتند : « بهتش زده که بر و بر همه رو نگاه میکنه!» داد و فریاد راه نمی انداختم ، گریه هم نمی کردم! نمیدانم چرا ، ولی آرام بودم! حالم بد شد .. سقف دور سرم چرخید! چیزی نفهمیدم .. از قطره های آب که پاشیده می شد روی صورتم ، حدس زدم بیهوش شده ام. یک روز بود چیزی نخورده بودم شاید هم فشارم افتاده بود .. شب سختی بود همه خوابیدند اما من خوابم نمی برد! دوست داشتم پیامهای تلگرامی اش را بخوانم رفتم داخل اتاق ، در را بستم . امیرحسین هم را سپردم دست مادرم .. حوصله هیچ کس و هیچ چیز را نداشتم و می خواستم تنها باشم! داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا