فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌⚠️هویت را از ما میگیرند تا بی ریشه شویم و از بین برویم
🎥 ایرانی هایی که میرن خارج، از خودِ اونا، غربی تر میشن
عارش میاد بگه ایرانیم
میگه یونانی یا ایتالیایم تا به چهره ش هم بخوره !!!
❌هویت را از ما میگیرند تا بی ریشه شویم و از بین برویم
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
❗️چرا رهبری اجازه ملاقات به #خاتمی را نمیدهند؟
🔻مجتبی ذوالنوری،در مجلس درباره اعتراض به دیدار تعدادی ازنمایندگان با خاتمی:
🔹خاتمی سهم و نقش مهمی در #فتنه88 داشته است واز سردمداران آن به شمار میآید؛فتنهای که اصول ما در آن مورد تعرض قرار گرفت.او ازسال ۸۸ تلاش کرده است یک ملاقات چند دقیقهای از رهبر انقلاب بگیرد،چرا آقا اجازه ملاقات وی را نمیدهند؟خاتمی هشت سال رئیسجمهور مملکت بود و به طور متوسط هفتهای دو جلسه با رهبر انقلاب داشته است.
🔹چرا رهبرانقلاب که برای شعرا،مداحان و حتی جوانی که در شطرنج با حریف اسرائیلی بازی نمیکند،وقت میگذارند،ولی برای رئیسجمهور قبلی کشور وقت ندارند؟
🔹پیام این رفتار آقا این است که میخواهند او #خیانتهایی را که در فتنه درحق مردم و منافع ملی کرده، #جبران کند.وقتی موضع رهبری نظام در قبال افراد مشخص است و بیش از ۵۰نفر از مردم بیگناه درفتنه کشته شدهاند و هشت ماه اقتصاد کشور به هم ریخت و حیثیت نظام در دنیا برباد رفت و عدهای علیه امام راحل حرکت کردند،مرگ بر اصل ولایت فقیه گفتند و شعار"تقلب بهانه است اصل نظام نشانه است"همه زیر چتر رئیس دولت اصلاحات انجام شد
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
🔴 قدردان این نعمت!
🔹ما همیشه دعاگوی شما هستیم.
🔹انشاءالله خدا دعای همهی مؤمنین را در حق شما و امثال شما مستجاب کند. سایه آقا را از سر همهی ما؛ به خصوص شما کم نکند.
🔹شما را قدردان نعمت آقا قرار بدهد.
🔹این طرفینی است؛ هرچه ما قدر ایشان را بدانیم، خدا هم نعمتش را بر ما زیاد میکند.
🔹هرکسی به قدر خودش باید قدردان این نعمت باشد.
۱۳۹۴/۰۷/۰۹
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد رائفی پور: تکنولوژی ساخت ماشین یک دهم موشکی ک میسازیم هم نیست
🔺پراید میسازن با پنجاه تا سرعت لخ لخ میکنه😂
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے ام فایل رو پاک کردم ... و
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے و یـکم
چه اتفاقی افتاد؟ ... چرا اینطوری شدی؟ ...
چند لحظه بهش نگاه کردم ...
- دنبالم بیا ... باید یه چیزی رو بهت نشون بدم ...
با همون سر و صورت خیس از دستشویی زدم بیرون ... لوید هم دنبالم ... برگشتم تو همون اتاق شیشه ای ...
- بشین رو صندلی ...
هدست رو گذاشتم روی گوشش و همون فایل رو پخش کردم ... چشم هاش رو بست ... منتظر بودم واکنشش رو ببینم اما اون بدون هیچ واکنشی فقط چشم هاش رو بسته بود ...
با توقف فایل ... چشم هاش رو باز کرد ... حالتش عجیب بود ... برای لحظاتی سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... نفس عمیقی کشید ... انگار تازه به خودش اومده باشه ...
- این چی بود؟ ...
- نمی دونم ... نوشته بود "چپتر اول" ...
حالت اوبران هم عادی نبود ... اما نه مثل من ... چطور ممکن بود؟ ... ما هر دومون یک فایل رو گوش کرده بودیم ...
از روی صندلی بلند شد ...
- چه آرامش عجیبی داشت ...
این رو گفت و از در رفت بیرون ... و من هنوز متحیر بودم ... ذهن جستجوگرم در برابر اتفاقی که افتاده بود آرام نمی شد ...
تمام بعد از ظهر بین هر دوی ما سکوت عجیبی حاکم بود ... هیچ کدوم طبیعی نبودیم ... من غرق سوال ... و اوبران ... که قادر به خوندن ذهنش نبودم ...
میزمون رو به روی همدیگه بود ... گاهی زیر چشمی بهش نگاه می کردم ... مشغول پیگیری های پرونده بود ... اما نه اون آدم قدیمی ... حس و حالش به کندی داشت به حالت قبل برمی گشت ...
حتی شب بهم پیشنهاد داد برم خونه شون ... به ندرت چنین حرفی می زد ... با این بهانه که امشب تنهاست ... و کیسی به یه سفر چند روزه کاری رفته ...
- بهتره بیای خونه ما ... هم من از تنهایی در میام ... هم مطمئن میشم که فردا نخوام از کنار خیابون جمعت کنم ...
بهانه های خوبی بود اما ذهنم درگیرتر از این بود که آرام بشه ... از بچگی عشق من حل کردن معادلات و مساله های سخت ریاضی بود ... ممکن بود حتی تا صبح برای حل یه مساله سخت وقت بگذارم ... اما تا زمانی که به جواب نمی رسیدم آرام نمی شدم ... حالا هم پرونده قتل کریس ... و هم این اتفاق ...
هر چند دلم می خواست اون شب رو کنار لوید باشم تا رفتارش رو زیر نظر بگیرم و ببینم چه بلایی سر اون اومد ... و با شرایط خودم مقایسه کنم ... اما مهمتر از هر چیزی، اول باید می فهمیدم چی توی اون فایل صوتی بود ...
فایل ها رو ریختم روی گوشی خودم ... و اون شب زودتر از اداره پلیس خارج شدم ... مقصدم خونه کریس تادئو بود ...
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے و یـکم چه اتفاقی افتاد؟ .
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے و دوم
پدرش در رو باز کرد ... چقدر توی این دو روز چهره اش خسته تر از قبل شده بود ... تا چشمش به من افتاد ... تعللی به خودش راه نداد ...
- قاتل پسرم رو پیدا کردید؟ ...
حس بدی وجودم رو پر کرد ... برعکس دیدار اول که امید بیشتری برای پیدا کردن قاتل داشتم ... چطور می تونستم در برابر اون چشم های منتظر ... بگم هنوز هیچ سرنخی پیدا نکردیم ...
اون غرق اندوه در پی پیدا کردن پسرش بود ... و من در جستجوی پیدا کردن جواب سوال دیگه ای اونجا بودم ... برای لحظاتی واقعا از خودم خجالت کشیدم ...
- خیر آقای تادئو ... هنوز پیداش نکردیم ... اما می خواستم اگه ممکنه شما و همسرتون به چیزی گوش کنید ... شاید در پیدا کردن قاتل به ما کمک کنه ...
انتظار و درد ...
از توی در کنار رفت ...
- بفرمایید داخل ...
و رفت سمت راه پله ها ...
- مارتا ... مارتا ... چند لحظه بیا پایین ... کارآگاه مندیپ اینجاست ...
چند دقیقه بعد ... همه مون توی اتاق نشیمن بودیم ... و من همون فایل رو دوباره پخش کردم ...
چشم های پدرش پر از اشک شد ... و تمام صورت مادرش لرزید ... آقای تادئو محکم دست همسرش رو گرفت ... داشت بهش قوت قلب می داد ...
- من که چیزی نمی دونم ...
و نگاهش برگشت سمت مارتا ...
- خانم تادئو شما چطور؟ ... اینها روی گوشی پسرتون بود ...
هنوز چشم ها و صورتش می لرزید ...
- این اواخر دائم هندزفری توی گوشش بود و به چیزی گوش می کرد ... یکی دو بار که صداش بلندتر بود شبیه همین بود... اما هیچ وقت ازش نپرسیدم چیه ...
سرش رو پایین انداخت ... و چند قطره اشک، خیلی آروم از کنار چشمش جاری شد ...
- ای کاش پرسیده بودم ...
آقای تادئو دستش رو گذاشت روی شانه های همسرش ... و اون رو در آغوش گرفت ... با وجود غمی که خودش تحمل می کرد ... سعی در آرام کردن اون داشت ... و دیدن این صحنه برای من بی نهایت دردناک بود ...
چون تنها کسی بودم که توی اون جمع می دونست ... شاید این سوال هرگز به جواب نرسه ... که چه کسی و با چه انگیزه ای ... کریس تادئو رو به قتل رسونده ...
بدون خداحافظی رفتم سمت در خروجی ... تحمل جو سنگین اون فضا برام سخت بود ... که یهو خانم تادئو از پشت سر صدام کرد ...
- کارآگاه ... واقعا اون فایل می تونه به شما در پیدا کردن حقیقت کمک کنه؟ ...
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
30.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ماجرای عجیب و تکان دهنده از زنده شدن یک جنازه بعد 30 ساعت
⚫️ #امام_رضا(ع) شفاش داد و زنده شد
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
🌷پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
✍ از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را نامگذاری کردند.
✍رسول خدا (ص) اعمالی را برای آن شب به این کیفیت بیان فرمودهاند:
✨«روز پنج شنبه اول ماه رجب را در صورت امکان روزه میگیری،
✨چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشاء ۱۲رکعت نماز میگذاری (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ» و ۱۲مرتبه «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را می خوانی.
✨پس از اتمام نماز ۷۰مرتبه میگویی: أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ وَ عَلی آلِهِ آنگاه به سجده می روی و ۷۰بار میگویی: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»
✨سپس سر از سجده برمی داری و ۷۰بار میگویی: «رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِیُّ الاْعْظَمُ»
✨بار دیگر نیز به سجده میروی و ۷۰مرتبه میگویی: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ» آنگاه حاجت خود را میطلبی که انشاالله برآورده خواهد شد.
❣دعاهاتون مستجاب
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
😱🔞
🔴کلیپی تکان دهنده🔴
🔴ماجرای مرده بی نماز و خانه نفرین شده😱
صدها هزار نفر تاکنون این کلیپ رو دیدن😳
💽خیلیا با دیدن این کلیپ تکون خوردن
👌حتما عضو شید و
کلیپ های صوتی و تصویری زیبایی رو ببینید که به شکرانه خدا خیلی ها رو متحول کرده👇👇👇
eitaa.com/joinchat/102301700C9f0c0e4097
eitaa.com/joinchat/102301700C9f0c0e4097
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
📝 استاد #رائفی_پور « تضمین برجام »
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
🔴آژیرهای خطر حمله موشکی در تلآویو به صدا درآمد.
صدای دستکم ۲ انفجار هم در تلآویو شنیده شده است. ارتش رژیم صهیونیستی هنوز به این خبر واکنشی نشان نداده است.
🔹بر اساس گزارشهای غیررسمی، ۲ یا ۳ راکت از نوار غزه به سمت تلآویو شلیک شده و سامانه گنبد آهنین را وادار به واکنش کرده است.
🔹ارتش رژیم صهیونیستی از ساکنان تلآویو خواسته به پناهگاه بروند.
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فوری
۲۷ شهید در حمله به ۲ مسجد نیوزیلند
فیلمی که مهاجم به طور زنده از حمله مسلحانه به مسجد و قتل عام نمازگزاران پخش کرد
حمله هنگام نمازجمعه صورت گرفت
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
🔸انگیزه حمله مرگبار به مسجد نیوزیلند مشخص شد
🔹یکی از مهاجمان با انتشار ویدئویی انگیزه خود را از حمله مسلحانه به نمازگران مسجد النور در شهر کرایست کرچ نیوزلند، "مقابله با مهاجرت مسلمانان" اعلام کرد.
🔹این فرد در این ویدئو خود را «برنتون تارانت» ۲۸ ساله، اصالتا اهل استرالیا، و یک «سفید پوست معمولی» معرفی کرده است.
🔹وی در این ویدئو میگوید: «میخواستم به مهاجمان (مسلمانان) بگویم که سرزمین ما هرگز سرزمین شما نخواهد شد؛ زمین ما متعلق به خود ماست؛ تا زمانی که یک سفید پوست زنده باشد، هرگز نمیتوانید به سرزمینهای ما هجوم بیاورید و هرگز جایگزین مردم ما نخواهید شد.»
پ.ن: نژادپرستی در فرهنگ غرب بیداد میکند.
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے و دوم پدرش در رو باز کرد
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے و ســـوم
برگشتم سمت در ...
- هیچ چیز مشخص نیست خانم تادئو ...
نگاه امیدوارش مایوس شد ...
- فکر می کنم اونها رو از آقای ساندرز دبیر ریاضیش گرفته باشه ... دقیق چیزی یادم نمیاد ولی شاید جواب سوال تون رو پیش اون پیدا کنید ...
چشم هاش مصمم تر از آدمی بود که از روی حدس و گمان... اون حرف رو بزنه ... شاید نمی دونست اون فایل چیه ... اما شک نداشتم که مطمئن بود جواب سوالم پیش دنیل ساندرزه ...
در ماشین رو بستم اما قبل از اینکه فرصت استارت زدن پیدا کنم ... یه نفر چند ضربه به شیشه زد ... آقای تادئو بود ... شیشه رو که کشیدن پایین، موبایلش رو از جیبش در آورد ...
- کارآگاه ... میشه اون فایل ها رو برای منم بریزید؟ ... می خوام چیزهایی که پسرم بهشون گوش می کرده رو، منم داشته باشم ...
دستش رو گذاشت روی در ماشین ... حس کردم پاهاش به سختی نگهش داشته ...
- سوار شید آقای تادئو ... هوا یکم سرد شده ...
نشست توی ماشین ... کمی هم از پسرش حرف زد ... وقتی از تغییراتش می گفت ... چشم هاش برق می زد ... چقدر امید و آرزو توی چهره خسته اون بود ...
هنوز دیروقت نبود ... هنوز برای اینکه برم سراغ ساندرز و زنگ خونه اش رو به صدا در بیارم دیر نشده بود ... اما حالم خیلی بد بود ... وقتی به پدر و مادرش فکر می کردم و چهره و حالت اونها جلوی چشمم می اومد ... با همه وجود دلم می خواست جوابی پیدا کنم ... جوابی که توی اون مجبور نباشم به اونها، چیز دردناک تر و وحشتاک تری رو بگم ... جوابی که درد اونها رو چند برابر نکنه ...
به اوبران قول داده بودم ... فردا مجبور نباشه من رو از کنار خیابون جمع کنه ... به جای بار ... جلوی یه سوپرمارکت ایستادم ...
توی خونه خوردن شاید حس تنهایی رو چند برابر می کرد اما حداقل مطمئن بودم ... صبح چشمم رو توی جوب یا کنار سطل های آشغال باز نمی کنم ...یه بطری برداشتم ... گذاشتم روی پیشخوان مغازه ...
دستم رو بردم سمت کیفم تا کارتم رو در بیارم ...
سنگین شده بود ... انگشت هام قدرت بیرون کشیدن اون کارت سبک رو نداشت ... چند لحظه به کارت و بطری اسکاچ خیره شدم ...
- حالتون خوبه آقا؟ ...
نگاهم ناخودآگاه برگشت بالا ...
- بله خوبم ... از خرید منصرف شدم ...
و از در مغازه زدم بیرون ...
کنار ماشین ایستادم و به انگشت هام خیره شدم ...
- چه بلایی سر شماها اومده؟ ...
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے و ســـوم برگشتم سمت در ..
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے و چـهــارم
سوار ماشین ... به خودم که اومدم جلوی در آپارتمان دنیل ساندرز بودم ... با زنگ دوم در رو باز کرد ...
- خواب بودید؟
جا خورده بود ... لبخندی زد ...
- نه کارآگاه ... بفرمایید تو ...
دختر 4، 5 ساله ای ... واقعا زیبا و دوست داشتنی ... با فاصله از ما ایستاده بود ... رفت سمتش و دستی روی سرش کشید ...
- برو به مامان بگو مهمون داریم ...
- چندان وقتتون رو نمی گیرم ... بعد از پرسیدن چند سوال اینجا رو ترک می کنم ...
چند قدم بعد ... راهروی ورودی تمام شد ... مادرش روی ویلچر نشسته بود ... بافتنی می بافت و تلوزیون نگاه می کرد ...
از دیدن مادرش اونجا، خیلی جا خوردم ... تصویری بود که به ندرت می تونستی شاهدش باشی ... زمینگیرتر از این به نظر می رسید که بتونه به پسرش اجاره بده ...
- منزل شیکی دارید ... مادرتون هم با شما و همسرتون زندگی می کنه؟ ...
با لبخند با محبتی به مادرش نگاه کرد ... و دوباره سرش برگشت سمت من ...
- کار پرونده به کجا رسید؟ ... موفق شدید ردی از قاتل پیدا کنید؟...
دستم رو کردم توی جیبم و گوشی موبایلم رو در آوردم ...
- در واقع برای چیز دیگه ای اینجام ... می خواستم ببینم می تونید این فایل رو شناسایی کنید و بهم بگید چیه؟ ...
و فایل صوتی رو اجرا کردم ... لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد ... لبخندی که ناگهان روی چهره اش خشک شد ... و در هم فرو رفت ...
- فکر می کنید این به مرگ کریس مربوطه؟ ...
تغییر ناگهانی حالتش، تعجب عمیقم رو برانگیخت ...
- هنوز نمی تونم در این مورد با قاطعیت حرف بزنم ...
با همون حالت گرفته روی دسته مبل نشست ... و چشمان کنجکاو من، همچنان در انتظار پاسخ این سوال بود ...
لبخند دردناکی چهره اش رو پر کرد ... لبخندی که سعی داشت اون تبسم زیبای اول رو زنده کنه ...
- چیزی که شنیدید ... آیات اول قرآنه ... سوره حمد ... آیات ستایش خدا ... حمد و ستایش از آنِ خداوندی است که پرورش دهنده مردم عالم است ...
چپترها به مفهوم بخش یا قسمت نیست ... هر کدوم از اون چپترها یکی از سوره های قرآنه ...
چهره من غرق در تحیر بود ... تحیری که اون به معنای دیگه ای برداشت کرد ...
- قرآن کتاب الهی آخرین فرستاده و پیامبر خدا ... حضرت محمده ... کتابی که برای هدایت انسان ها به سمت درستی و کمال نازل شده ...
ناخودآگاه یه قدم برگشتم عقب ...
- اسم قرآن رو شنیده بودم ... اما ... این یعنی؟ ... تو ... یک...
و همزمان گفتیم ...
- مسلمان ...
- عربی ... ؟
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار رهبری : از دشمن اصلی که امریکاس غافل نشوید و به اختلافات داخلی دامن بزنید .
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
👤 استاد #رائفی_پور « جنون جنسیِ چشم و دل سیرها! »
⛔️🔞 دیدن این کلیپ به افراد زیر ١۶ سال و کسانی که ناراحتی قلبی دارند توصیه نمیشود
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے و چـهــارم سوار ماشین ...
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے وپـنـجــم
با شنیدن سوال من، ناخودآگاه و با صدای بلند خندید ...
- کارآگاه ... تنها عرب ها که مسلمان نیستن ... انسان های زیادی در گوشه و کنار این دنیا ... با نژادها ... شکل ها ... و زبان های مختلف ... مسلمان هستند ...
از جا بلند شد و رفت سمت آشپزخانه ...
- چای یا قهوه؟ ...
- هیچ کدوم ...
جرات نمی کردم توی اون خونه چیزی بخورم ... اما می ترسیدم برخورد اشتباهی ازم سر بزنه ... و اون بهم مشکوک بشه که همه چیز رو در موردش فهمیدم ...
یه مواد فروش مسلمان ... شاید بهتر بود بگم یه تروریست ... حتما تروریست و خرابکار بودن به مفهوم گذاشتن یک بمب یا حملات انتحاری نیست ... می تونست اشکال مختلفی داشته باشه ...
وقتی بعد از شنیدن یک فایل صوتی ساده به اون حال و روز افتاده بودم ... اگر چیزی به خوردم می داد ... ممکن بود چه بلایی به سرم بیاد؟ ...
کی بهتر از اون می تونست پشت تمام این ماجراها باشه ... و به یه قاتل حرفه ای دسترسی داشته باشه؟ ... شاید اصلا مدیر دبیرستان هم برای اون کار می کرد ...
همین طور که پشت پیشخوان آشپزخانه ایستاده بود ... خیلی آروم، اسلحه ام رو سر کمرم چک کردم ... آماده بودم که هر لحظه باهاش درگیر بشم ...
در همین حین، دخترش از پشت سر به ما نزدیک شد ... و خودش رو از صندلی کنار پیشخوان بالا کشید ...
- من تشنه ام ...
با محبت بهش نگاه کرد و براش آب ریخت ...
- چند لحظه صبر کن یکم گرم تر بشه ... خیلی سرده ...
لیوان رو برداشت و دوید سمت مادربزرگش ...
زیر چشمی مراقب همه جا بودم ... علی الخصوص دختر ساندرز ... دلم نمی خواست جلوی یه بچه با پدرش درگیر بشم و روش اسلحه بکشم ...
- می تونم بپرسم چه چیزی باعث شد ... این فکر براتون ایجاد بشه که قتل کریس ... با مسلمان بودنش در ارتباطه؟ ...
با شنیدن این جمله شوک جدیدی بهم وارد شد ... به حدی درگیر شرایط بودم که اصلا حواسم نبود ... بودن اون فایل ها توی گوشی کریس ... می تونست به مفهوم تغییر مذهب یک نوجوان 16 ساله باشه ... تا اون لحظه داشتم به این فکر می کردم شاید کریس متوجه هویت اونها شده بوده ... و همین دلیل مرگش باشه ...
اما این سوال، من رو به خودم آورد ... و دروازه جدیدی رو مقابلم باز کرد ...
حملات تروریستی ...
شاید کریس حاضر به انجام چنین اقداماتی نشده و برای همین اون رو کشتن ... یا شاید دیگه براشون یه مهره سوخته بوده ...
مسلمان ... مواد فروش ... افغانستان .. القاعده ... یعنی من وسط برنامه های یه گروه تروریستی قرار گرفته بودم؟ ...
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے وپـنـجــم با شنیدن سوال م
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے و شـشــم
مهم نبود به چه قیمتی ... نمی تونستم اجازه بدم جوان ها و مردم کشورم رو نابود کنن ...
اون از پشت پیشخوان، دست من رو نمی دید ... دستی که دیگه تقریبا روی اسلحه ام بود ... و تیری که هرگز خطا نمی رفت ...
با چهره ای گرفته ... هنوز منتظر جواب بود ... چرا باید مرگ کریس به خاطر مسلمان بودنش باعث ناراحتی اون بشه؟ ... اونها که به راحتی خودشون رو می کشن ...
- هنوز چیزی مشخص نیست ... ما موظفیم تمام جوانب زندگی مقتول و اطرافیانش رو بررسی کنیم ... اولین نظریه ای که دیروز برام ایجاد شد ... این بود که شاید به خاطر اینکه مقتول از گروه گنگی که قبلا عضوش بوده جدا شده ... همین باعث ایجاد درگیری بین شون شده و علت مرگ کریس باشه ...
نظریه ای که بعد از اون به نظرم رسید ... این بود که شاید داشته تحت پوشش کار می کرده و تظاهر به تغییر ... سرپوشی روی کارهایی بوده که می کرده ...
چهره اش جدی شد ... اون جملات رو از قصد به کار بردم تا واکنشش رو بیینم ...
همزمان مراقب بودم یهو یکی از پشت سرم پیداش نشه ...
یه قدم اومد جلوتر ... حالا دیگه کاملا نزدیک پیشخوان آشپزخانه ایستاده بود ... و دسته اسلحه، کاملا بین انگشت هام قرار گرفت ...
- سرپوش؟ ... روی چی؟ ... چه چیزی باعث شده چنین فکری بکنید؟ ...
- شواهد و مدارکی پیدا کردیم که هنوز نیاز به بررسی داره ...
یه جمله تحریک آمیز دیگه ... و سوالی که هر خلافکاری توی اون لحظه از خودش می پرسه ... یعنی چقدر از ماجرا رو فهمیدن؟ ... ممکنه منم لو رفته باشم؟ ... اون وقته که ممکنه هر کار احمقانه ای ازش سر بزنه ...
خیلی آروم ... با انگشت اشاره ... اسلحه رو از روی ضامن برداشتم ...
چهره اش به شدت گرفته شده بود ...
- فکر نمی کنم کریس دوباره پیش اونها برگشته بوده باشه ... یه سالی بود که ترک کرده بود ... البته قبل هم نمی شد بهش گفت معتاده ... ولی نوجوان ها رو که می شناسید ... تقریبا نمیشه نوجوانی رو پیدا کرد که دست به کارهای ناهنجار نزنه ... اما کریس حتی کارت های شناسایی جعلیش رو سوزونده بود ...
نشست روی صندلی ... دست هاش روی پیشخوان ... بدون حرکت ...
- چرا چنین کاری رو کرد؟ ...
- می دونید که نوجوان ها اکثرا برای تهیه مشروب، اون کارت های جعلی رو می خرن ... در اسلام مصرف نوشیدنی های الکی یه فعل حرامه ... ما اجازه مصرف چنین موادی رو نداریم ...
کریس دیگه بهشون نیاز نداشت ... خودش گفت نگهداشتن شون وسوسه است ... برای همین اونها رو سوزوند ...
مطمئنید مدارکی که علیه کریس پیدا کردید حقیقت دارن؟... شاید مال یه سال و نیم پیش باشن ... وقتی هنوز مسلمان نشده بود ...
صادقانه بگم ... کریسی رو که من می شناختم محال بود به اون زندگی قبل برگرده ...
برای چند ثانیه حس کردم ناراحته ... واقعا خوب نقش بازی می کرد ... تروریست لعنتی ...
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پرتاب نارنجک به سر پلیس موتور سوار
📹روایت تلخ خانواده یک شهید از حادثه شب چهارشنبه سوری
مدعیان اریایی که این بدعت را ترویج دادن قطعا تقاص این کار که این همه صدمه میزنه به مردم را پس خواهند داد😏 حالا بهتر میشه به منحرف بودن این منحرفان پی برد !و به حقانیت اسلام که هیج رسمی نداره که به مردم صدمه بزنه
#چهارشنبه_سوزی
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
هدایت شده از سرباز گمنام امام زمان (عج)
🅾فوری
زنی که پس از ۷روز در قبر زنده شد😱
بیا ببین چه شکلی شده ازعذاب هایی که کشیده میگه🔞ورود افردی که نارحتی قلبی دارندممنوع
👇بزن رولینک
🍃🍃🍃💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسمت خدا»
👇👇👇
eitaa.com/joinchat/102301700C9f0c0e4097
+18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #فیلم_کوتاه
🎞 "اسنیف"
📽 تهیه شده در واحد مستند و فیلم سازی موسسه مصاف ایرانیان
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #بحران_پاریس
💠 در هجدهمین هفته پیاپی از اعتراضات مردمی فرانسه، درگیری های سختی بین معترضان و پلیس رخ داد و چندین رستوران، مغازه، بانک و خودرو در خیابان معروف شانزهلیزه به آتش کشیده شد. #جلیقه_زردها
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 ناز کردن های آقای ظریف
👤استاد #رائفی_پور
🍃🍃🍃🌹🌹🌹🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏
سرباز گمنام امام زمان (عج)
✨#مــردے_در_آیــنــہ ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے 🌹قــسـمـت ســـے و شـشــم مهم نبود به چه ق
✨#مــردے_در_آیــنــہ
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانـــے
🌹قــسـمـت ســـے و هـفــتــم
توی اون شرایط سخت ... داشتم غیر مستقیم بازجوییش می کردم ... و دنبال سرنخ بودم ...
فشار شدیدی رو روی بند بند وجودم حس می کردم ... فشاری که بعضی از لحظات به سختی می تونستم کنترلش کنم ... و فقط از یه چیز می ترسیدم ... تنها سرنخی که می تونست من رو به اون گروه تروریستی وصل کنه رو با دست خودم بکشم ... و اینکه اصلا دلم نمی خواست ... اون روی جلوی چشم دخترش با تیر بزنم ...
ضربان قلبم به شدت بالا رفته بود ... دیگه برای شمارش تعداد ضربه ها ... فقط کافی بود کسی کنارم بایسته ... از یه قدمی هم می تونست ضربات قلبم رو بشنوه ...
در این بین ... دخترش با فاصله از من ... چیزی رو روی زمین انداخت ...
با وحشت تمام برگشتم پشت سرم ... و لحظه ای از زندگیم اتفاق افتاد که هرگز فراموش نمی کنم ... اسلحه توی غلاف گیر کرد ...
درست لحظه ای که با وحشت تمام می خواستم اون رو بیرون بکشم ... گیر کرد ... به کجا؟ ... نمی دونم ...
کسی متوجه من نشد ... آقای ساندرز دوید سمتش و اون رو بلند کرد ... با لیوان آب خورده بود زمین ... دستش با تکه های شکسته لیوان، زخمی شده بود ... زخم کوچیکی بود ... اما دنیل در بین گریه های اون، با دقت به زخم نگاه کرد ... می ترسید شیشه توی دست بچه رفته باشه ...
اون نگران دخترش بود ... و من با تمام وجود می لرزیدم ... دست و پام هر دو می لرزید ... من هرگز سمت یه بچه شلیک نکرده بودم ... یه دختر بچه کوچیک ...
حالم به حدی خراب شده بود که حد نداشت ... به زحمت چند قدم تا مبل برداشتم و نشستم ... سرم رو بین دست هام گرفته بودم ... و صورتم بین انگشت هام مخفی شده بود ... انگشت هایی که در کمتر از یک لحظه، نزدیک بود مغز اون بچه رو هدف بگیره ...
هیچ کسی متوجه من نبود ... و من نمی دونستم باید از چه چیزی متشکر باشم ...
سرم رو که بالا آوردم ... همسرش اومده بود ... با یه لباس بلند ... و روسری بلندی که عربی بسته بود ...
نورا گریه می کرد ... و مادرش محکم اون رو در آغوش گرفته بود ...
که ناگهان ... روسری؟ ...
مادر ساندرز، روسری نداشت ... مادر ساندرز مسلمان نبود... چطور ممکنه؟ ...
توی تمام فیلم های مستند از افغانستان ... من، زن های مسلمان رو دیده بودم ... اونها حق خروج از منزل رو نداشتد ... بدون همراهی یک مرد، حق حاضر شدن در برابر مردهای غریبه رو نداشتن ... و از همه مهمتر ... اگر چنین کارهایی رو انجام می دادن ... معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار اونهاست ... وقتی با خودشون چنین رفتاری داشتند اون وقت ...
مادر دنیل ساندرز مسلمان نبود اما هنوز زنده بود ... چطور چنین چیزی ممکن بود؟ ... شاید اون نفر بعدی بود که باید کشته می شد ...
#ادامه دارد...
🍃🍃🍃💞💞💞💞🍃🍃🍃
«عضویت درسربازگمنام»
👇👇👇👇👇👇
🌷 @sarbazegomnam🌹
🍃🌺http://eitaa.com/joinchat/69533698C69f05ae668🌺🍃
فورواردیادتون نره🙏