eitaa logo
به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
1.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
49 فایل
یادت سردار عزیز همیشه در قلبمان میماند وخونت هرلحظه میجوشد و همه را انقلابی میکند🌾🌾 در کنار اولیاءاللّه ماراشفاعت کن❤❤ شهادتت مبارک #پدرجان کپی از مطالب کانال به هر شکل آزاد است
مشاهده در ایتا
دانلود
✿شـ⭐️ـبــ هنگام نفس پشتِ نفس هایت برایم تڪرار مےشود😔 ✿از اینکہ برایم چه کردے و برایتـــ چہ⁉️ 💔🍃 🌙 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/bachehshei
خاطرات شهید حاج قاسم‌ سلیمانی🥀 پنج شنبه (۱۳۹۸/۱۰/۱۲)_دمشق آخرین روز زندگی ساعت ۷🕖صبح باخودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می شوم هوا ابری☁️ و نسیم سردی می وزد. ساعت ۷:۴۵ به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات ، تمامی مسئولین گروه های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸🕗 صبح همه باهم‌ صحبت می کنند.... درب باز می شود و فرمانده بزرگ‌ جبهه مقاومت وارد می شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می شود تا این که جلسه را رسما آغاز می کند.... هنوز در مقدمات بحث است که می گوید ؛ همه بنویسین🖌 هرچی می گم رو بنویسین! همیشه نکات را می نوشتیم ولی این بار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت وگفت... از منشور پنج سال آینده...از برنامه تک تک گروه های مقاومت در پنج سال بعد....از شیوه تعامل با یکدیگر..از...کاغذ ها📑 پر می شد و کاغذ بعدی.... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک جلسه!! آن هایی که با حاجی کار کردند می دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع کردن صحبت هایش را نمی دهد ، اما پنج شنبه این گونه نبود.... بار ها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید‌حرف من تموم بشه.... 🔺ادامه دارد.... 📚منبع: کتاب "حاج قاسم http://eitaa.com/bachehshei
سرزده آمد به جلسه قرآن روستا مثل بقیه نشست یک گوشه و شروع کرد به خواندن از حفظ !✅ پرسیدم شما با این همه مشغله چطور فرصت حفظ قرآن داشتید ؟ گفت در ماموریت ها فاصله بین شهرها را عقب ماشین مینشینم و قرآن میخوانم👌 🌹 🌷🌹🌹🌷 http://eitaa.com/bachehshei
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️خاطره 🕊 با آمدن پر و بال باز کردم 🕊 ✍پدر می‌گوید: چند روز بعد از دفن پسرم آمدند منزل ما و گفتند: «من در عراق بودم و وقتی موضوع را شنیدم، آمدم.» درست همان زمانی بود که رسانه‌ها مطالب کذبی❌ را می‌نوشتند و می‌گفتند که سردار سلیمانی مجروح شده و در بیمارستان است یا شده و اطلاع نمی‌دهند و از این جور حرف‌ها. همان روز چند تا از خبرنگاران🎙 در منزل ما بودند. یکی از دوستان تماس☎️ گرفت و گفت: «مهمان داری؟» گفتم: «بله.» گفت: «بگو بروند.» گفتم: «نمی‌توانم و درست نیست.» گفت: «کار واجبی هست و باید انجام شود.» من هم از آن‌ها عذر خواهی کردم و رفتند. وقتی آمدند منزل ما من واقعا پر و بال باز کردم، چون از طرفی فرزندم تازه شده بود و از طرفی هم این شایعات خیلی ما را اذیت کرده بود. ایشان در مورد سوریه صحبت کردند و از رشادت رزمندگان گفتند و گفتند: «اگر این بچه‌ها نبودند معلوم نبود سر بقیه کشور‌ها و به ویژه ایران🇮🇷 چه می‌آمد، هدف اصلی هم است و این‌ها می‌خواستند به ایران لطمه بزنند.» http://eitaa.com/bachehshei
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی 🌸هیچ کس مانند نبود همسر می‌گوید: اوایل همسرم بود که قرار شد به برویم، بعد از حدود ۳، ۴ ساعت معطلی سوار هواپیما شدیم. ✈️ سردار هم با چند تا از دوستانشان آمدند و نشستند و شروع کردند به مطالعه. آن زمان بچه‌های من ۹ و ۶ ساله بودند و ایشان را نمی‌شناختند. من به بچه‌ها گفتم ایشان هستند بروید و به ایشان سلام کنید، بچه‌ها گفتند خجالت می‌کشیم.☺️ اصرار کردم و بالاخره رفتند و سلام کردند و ایشان به هر کدام از بچه‌ها یک هدیه داد و با بچه‌ها شروع کرد به صحبت کردن. بچه کوچکم اذیت می‌کرد، سردار او را روی پایش نشاند و بعد هم آن‌ها را برد داخل کابین هواپیما و با هم چند تا عکس گرفتند. دو سال بعد ما جایی بودیم که ایشان هم آمده بودند. آن روز با بچه‌ها صحبت کردند و عکس گرفتند که عکس‌هایشان هم منتشر شد. 📸 من گفتم بچه‌ها خیلی دوست دارند شما به منزل ما بیایید که گفتند: «چشم چشم حتما می‌آیم.» به قولشان عمل کردند و حدود دو هفته بعد آمدند. بچه‌ها گفتند: «ما دوست داریم بیاییم و مانند پدرمان شویم» که حاج قاسم گفتند: «نه شما فقط باید درس بخوانید وقتی درس خواندید و بعد شهید شدید اشکالی ندارد، شما باید درس بخوانید که بدانید پدرتان برای چه شهید شده است.» ایشان خیلی مهربان بودند. خودشان گفتند از من و بچه‌ها عکس بگیرید. گاهی عکس‌ها خراب می‌شد و من ناراحت می‌شدم؛ اما سردار با آرامش می‌گفتند: «خب یکی دیگه بگیرید.» آن روز دختر یکی از شهدای هم منزل ما بود، سردار منزل ایشان هم رفتند و به ایشان هم خیلی احترام گذاشتند و گفتند: «دعا کن من هم مانند پدرتان شهید شوم.🤲» یعنی برایشان فرقی نمی‌کرد و به شهدای دفاع مقدس هم سر می‌زدند. http://eitaa.com/bachehshei
شهید(حاج قاسم سلیمانی) ✍ حسنی سعدی اظهار داشت: یک روز رفتیم خانه دو ، پدر این خودش جانباز ۵۰ درصد و در زمان جنگ تحمیلی برای مدت نسبتا طولانی راننده  بود. وی افزود: پدر دو شهید انجم شعاع تعریف می کرد : زمانی سردار سلیمانی را از برای حضور در جلسات به می بردم، حاج قاسم به دلیل کار زیاد و خستگی، می رفت آخر استیشن می خوابید، من که می دیدم هوا گرم است کولر ماشین را روشن می کردم اما سردار به محض خنک شدن هوا بیدار می شد و می گفت "کولر را خاموش کن. درست نیست من زیر باد خنک کولر بخوابم و رزمندگان و بسیجیان در هوای گرم بیابانها باشند." 🍃مدیرکل سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: پدر شهیدان انجم شعاع افزود: زمانی که هوا سرد بود و من بخاری ماشین را روشن می کردم باز با مخالفت سردار روبرو می شدم و ایشان می گفت: "درست نیست، زمانی که همرزمان ما در بیابان سردشان است ما گرم باشیم." http://eitaa.com/bachehshei
•💛🌱💛🌱💛🌱💛🌱💛• . 💥 باران‌است...؛🌨 همه‌ا‌‌ز‌آن‌...؛ اما‌فقط‌عده‌ی‌‌ا‌ز‌آن..✔️ 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/bachehshei
▪️▪️▪️▪️▪️ ⚫️سال اول است سردار که 🏴 نیستی ⚫️فقـــــط این را بدان حاج قاسم که بعد تو همه چیز فرق کرده است ⚫️حال دلمان هیچ خوش نیست😭برایمان دعاکن🤲 💔 ◾️شبتون شهدایی🌙 http://eitaa.com/bachehshei
🌱من خجالت می‌کشم توی صورت نگاه کنم اسفند سال ۱۳۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد آقا و آقا مراسمی برگزار شده بود. تهران بودم آن روزها. محمودرضا زنگ زد و گفت: «می‌آیی مراسم؟» گفتم: «می‌آیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است». مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. پیدایش کردم و با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلی‌ها پر بود و جا برای نشستن نبود. به زحمت روی لبه یکی از سکو‌ها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم. ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمی‌زد. من گوشی موبایلم📱 را درآوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم. محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش می‌داد. وقتی حاج قاسم داشت حرف‌هایش را جمع‌بندی می‌کرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت: «حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست می‌بینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!» موقع پایین آمدن از پله‌ها به محمودرضا گفتم: «نمی‌شود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت می‌کشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهره‌اش خسته است.» پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور در فیلم آژانس شیشه‌ای به او گفتم: «این شما، اینم مربی‌تون!» دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته. پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. می‌گفت: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عده‌ای حرف می‌زدم. گفتم من این طور فهمیده‌ام که خداوند را به کسانی می‌دهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بوده‌اند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود». 💚 http://eitaa.com/bachehshei
🌟♥️🌟 🍂می‌شود باز تـ✨ـو در خانۀِ ما پا بنهی😍 🍃می‌شود باز مرا در جا بدهی 🍂دل💓 من تنگ برای بغلت شد 🍃وعدۀِ از چه غلط شد بابا⁉️😔 🌙 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/bachehshei
✨🌼✨ یک عمر شهید بود و دل باخته بود بر دشمن و نفس خویشتن تاخته بود از پیکر سوخته، نبودش باکی او سوخته‌ای بود که «خودساخته» بود http://eitaa.com/bachehshei
♥️★♦️★❤️ 🌸وقت است و دلــم💕پیش تـ★ـــو 🍃سـرگـردان است..! ای نفست...شرح من... 🌷 🌈🌤 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸🌺 ✨ای عاشقان❤ابا عبدالله بایستی"شهادت"را در گرفت 🌱گونه ها از شوقش سرخ🥀 شود و ضربان قلب💞 تندتر بزند. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
۰۰۰۰۰۰ ✍زندگی نامه : 🔻حضور در عراق و سوریه و مبارزه با داعش 🔻قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیرو‌های تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیرو‌های شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیرو‌های حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق، از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله خامنه‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهر‌های سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است. 🔻فعالیت های سپاه قدس ایران در کنار دیگر مبارزان ضد گروه های تروریستی در نهایت سبب شد تا داعش در کشورهای عراق و سوریه نابود شود. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
  ✍احسان گل محمدی روزنامه نگار در مطلبی کوتاه در خصوص دیدار اتفاقی خود و سپهبد شهید‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی در هفته بسیج نوشت: تاریخ همین روزها را نشان می‌داد، اما حدوداً هشت سال قبل بود؛پژوئی ایستاد و او از آن پیاده شد؛ به طرفش رفتم لبخندم را که دید مرا در آغوش کشید و بدون اینکه شناخت قبلی از من داشته باشد حال و احوال کرد و اشاره‌ای به ساعت خود کرد که زمان ندارد و برای دیدن هم قطارانش باید به داخل برود.با توجه به اینکه نیاز بود برای پوشش حضور مراسم در بیرون بمانم از همراهی با او محروم ماندم. منتظر ماندم و او برگشت؛ پس از برگشت از او خواستم با توجه به هفته بسیج چند کلمه‌ای در مورد آن صحبت کند؛ او گفت من نوکر بسیجم، مخلص بسیج هستم. با توجه به عجله‌ای که داشت، سعی می‌کرد هم به کارش برسد و هم به گونه‌ای باشد که من دلخور نشوم. ادامه داد که بعداً حرف بزنیم؟ گفتم شما را مگر می‌شود پیدا کرد؟ گفت چرا نمی‌شود؟ بیا دفتر گپ بزنیم. امروز داشتم ضبط صوتم را جستجو می‌‌کردم با صدای این ماجرا روبه‌رو شدم. یادش گرامی باد. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✅خاطره ✍همین روزهای ماه مبارک رمضان بود و حلب به شدت درگیر هجوم سخت تروریست‌ها در محورهای جنوبی، حاجی هم تو‌ منطقه بود. حاجی برای نماز و افطار برگشت قرارگاه. آشپز کباب برگ آماده کرده بود با مخلفات. جمعی از رزمنده ها هم در قرارگاه بودن و منتظر دیدن حاجی. بعد از نماز آمد سر سفره، غذا را که دید چهره در هم کرد ولی حرف نزد، همه مشغول افطاری خوردن بودن. همش نگاهم به نگاه حاجی بود، جز سه دونه خرما و چایی و یک قاشق از ظرف یک رزمنده که تعارف کرد لب به غذا نزد و رفت با بچه های فاطمیون افطاری خورد. البته ساعت ۱۲ شب ... ❤️ https://eitaa.com/sardaredeLhaman
: زمین و آسمان را برای صهیونیست ها به جهنم تبدیل می کنیم. پ.ن : بدون شک روح پاک و مطهرت و دعایت بدرقه ی عزیزان مقاومت بوده و هست. 👈۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، شبی که توسط نیروهای مقاومت و فلسطینی، صهیونیست ها مورد حمله ی راکت و موشک قرار گرفتند و خسارت های فراوانی به آنها وارد شد😉 نوش جانشان...😁 جهنمی که وعده داده بود حتمی است. و می دانیم کار قدس هنوز هم تحت فرماندهی اوست به یاری و مدد الهی.. @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🌱 اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیت‌الله‌الحرام و قرآن آسیب خواهد دید. 🗳 🇮🇷 🌱کلام @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 دشمنان به جای حاج قاسم ماشین علی را زدند علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. 💠 پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد... تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۴/۰۱ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌹درخواست شهید مدافع حرم از حاج قاسم سلیمانی ✍از فرماندهان خواهش میکنم که اگر خداوند توفیق شهادت را نصیبم کرد، اگر جنازه ام دست دشمنان اسلام افتاد، به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بنده‌ی حقیر نکنند. از فرمانده‌ی محترم این عملیات و یا «حاج قاسم» در خواست دارم فرصت دیدار با امام و سیدمان را برای خانواده‌ی این حقیر ایجاد نمایند، تا شاید این کار باعث شود زحماتشان را تا حدی جبران کرده باشم. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
من نام کسی نخوانده‌ام، اِلّا تو با هیچکسی نمانـــده‌ام، اِلّا تو✨ عید آمد و من خانه تکانےکردم از دل،همه را تکانده‌ام اِلّا تو😍☝️ ✨ 🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
نَفتَقِدكَ ... يا ​​صاحِبَ الضَحَكَ الجَميل دلتنگت هستیم .... ای صاحب خنده‌های زیبا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein🌹🍃