eitaa logo
لبیک یا مهدی عج
436 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
38 فایل
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌱السَّلامُ عَلَیڪ یا فاطِمَةَ الزَّهرا(س) . 🌷روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران تا از دلم بشویی غم های روزگاران ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ ﴾﷽﴿ ✨ ✨رمان جذاب و مفهومی ⚔ ✨قسمت ✨سر هفت شیعه، بهشت را واجب می کند اکثر مسلمانان کشور من، هستن... و به علت رابطه که دولت ما با داره ، جامعه دینی ما توسط علما و مفتی های عربستانی مدیریت میشه ... عربستان و نفوذ بسیار زیادی در بین و علی الخصوص ها پیدا کرده... تا جایی که میشه گفت در حال حاضر، بیشتر مردم کشور من، 📛 📛 هستند... من هم در یک خانواده بزرگ با تفکرات و بزرگ شدم ... و مهمترین این تفکرات ... "بذر از شیعیان و علی الخصوص بود" .. من توی تمام جلسات مبلغ های عربستانی شرکت می کردم ... و این تنفر در من تا حدی جدی شده بود که برعکس تمام اعضای خانواده ام،... به جای رفتن به ، تصمیم گرفتم به برم .... می خواستم اونجا به صورت روی 💚 و 🇮🇷 مطالعه کنم... تا رو بهتر بشناسم... و بتونم همه شون رو نابود کنم ... 👈" کسی که سر هفت شیعه رو از بدن جدا کنه، بهشت بر اون واجب میشه " .. روز به روز محکم تر می شد... تا جایی که... بالاخره شب تولد 16 سالگیم👉.. از پدرم خواستم به جای ، بهم اجازه بده... تا برای به عربستان برم و .. پدرم هم با خوشحالی، پیشانی منو بوسید ... و مشغول آماده سازی مقدمات سفر شدیم .. 👈سفری برای نابودی دشمنان خدا ✨✨⚔⚔⚔✨✨ ✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی __________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 ✨ یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ 🌹کانال ؛ 🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃 🆔@sardaredelha ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
✨ ﴾﷽﴿ ✨ ✨رمان جذاب و مفهومی ⚔ ✨قسمت ✨سرنوشت نامعلوم 📓دفتری را که محاسن و را در آن نوشته بودم، آتش زدم ... هر برگ📄🔥 آن را که می سوزاندم می کردم... که چطور مرا گول زد... و داشت کم کم دلم را نسبت به این نرم می کرد .. برگ های دفتر که تمام شد،.. برای آخرین بار ... دیگر هرگز نسبت به💚 نرم نخواهم شد.. تا آنها را کنم و های شان شوند؛ دست از مبارزه برنمی دارم .. بعد از چند ماه،... دوباره ساکم را جمع کردم و رفتم سمت ترمینال ... حالا وقت این رسیده بود که کاملا بین آنها کنم... و درباره شیعیان کنم ... . از خوابگاه که بیرون زدم هنوز مقصدم را انتخاب نکرده بودم ... مشهد یا قم؟ ... خودم را به سپردم .. برای خرید بلیط اتوبوس، وقتی باجه دار مقصدم را پرسید با صلابت گفتم: _قم یا مشهد، . هر کدوم جا داره و زودتر حرکت می کنه ... . حدود یک ساعت و نیم بعد، من توی اتوبوس 💨🚌 نشسته بودم... و در پی سرنوشت نامعلوم به سمت 🕌 می آمدم ... ✨✨⚔⚔⚔✨✨ ✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی __________________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 ✨ یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ 🌹کانال ؛ 🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃 🆔@sardaredelha ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
✨ ﴾﷽﴿ ✨ ✨رمان جذاب و مفهومی ⚔ ✨قسمت ✨سلام خدا بر صراط مستقیم نفس و زبانش بند آمده بود ... یا باید روی منبر ....👉😌 ❌به امام علی و فرزندانش شهادت می داد ❌یا تایید می کرد که عایشه بر خلیفه و کرده بود ... قبل از اینکه به خودش بیاد، دوباره با صدای بلند فریاد زدم: 😡👈 _بگیرید و این کافر نجس رو از خانه خدا بیرون کنید ... و به سمت منبر حمله کردم ...🏃 یقه اش رو گرفتم و اون رو از بالای منبر به پایین کشیدم و محکم توی گوشش زدم ... .😡👋 جمع هم که هنوز گیج و مبهوت 😳😐😟😰😕😨😟بودند با این حرکت من، .... ملتهب شدند و به سمت اون حمله کردند ... و الله اکبر گویان از مسجد بیرونش کردند ... .😏✌️ جماعت هنوز از التهاب و هیجانی که بهشون وارد کرده بودم؛ آرام نشده بودند ... رفتم سمت منبر ... چند لحظه چشم هام رو بستم ...😌👌 بسم الله گفتم و کردم و برای از پله های منبر بالا رفتم ... . 🎙بسم الله الرحمن الرحیم ...😊✋ سلام و درود خدا بر جویندگان و پیروان حقیقت ...☝️ سلام و درود خدا بر مجاهدان و سربازان راه حق ...🌷 سلام و درود خدا بر پیامبری که تا آخرین لحظات عمر مبارکش، هرگز از فرمان الهی کوتاهی نکرد ...🌸 سلام و درود خدا بر صراط مستقیم و تک تک پیروان و ادامه دهندگان ...💚 و اما بعد ... . سالن تقریبا ساکت و آرام شده بود.... اما هنوز قلب من، میان شقیقه هایم می تپید ...💓😥 ✨✨⚔⚔⚔✨✨ ✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی ___________ ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش 👇🍃🌸 ✨ یا فاطمه زهرا سلام الله علیها✨ 🌹کانال ؛ 🍃اجتماعی، مذهبی سردار دلها🍃 🆔@sardaredelha ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─