#کلام_شهدا
#کلام_عشق
•°شهید امیر حاج امینی•°
اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم
به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم....
#تفکر
#در_ثواب_نشر_شریک_باشیم
🌹 @sardareghalba
#کلام_شهدا♥️
از شما بزرگواران خواهشے دارم
بعد از نمازهایِ یومیه
دعاےِفرج فراموش نشود
و تا قرائت نڪردید ؛
از جایِ خود بلند نشوید زیرا
امامزمان منتظر دعایِخیر شماست
.
#شهیدسجادزبرجدی
#سلام_ودرود_برشهیدان🌸
#شهید_معزغلامی🌿
🖋 #کلام_شهدا 🌸
♥️هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو #ولایت_فقیه باشید.
امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون #شهدا پایمال شود.
#کلام_شهدا
وقتی براۍ خدا باشی ،
تو را آنقدر مشهور مـےکند کھ
عالم تو را بشناسد ..
ثمره اخلاص و معامله با خدا این است .
#شهیدانه
#شهید_ابراهیم_هادی
💌 اسلام میگه هر جای دنیا که آه مظلومی رو شنیدید که داره در حقش ظلم و جفا میشه، وظیفه مسلموناست که برن اونجا و از حق مظلوم و حق اهل بیت دفاع کنن.
_شهید مهدی ذاکر حسینی🥀
#کلام_شهدا
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
❤️#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
معمولاً صورت بشاشی داشت. یکبار سر مسئلهای با هم به توافق نرسیدیم. هر کدام روی حرف خودمان ایستاده بودیم که او عصبانی شد، اخم روی صورتش افتاده بود و لحن مختصر تندی به خود گرفت، بعد از خانه زد بیرون... وقتی برگشت دوباره همانطور با روحیه باز و لبخند آمد. بهم گفت: بابت امروز ظهر معذرت میخواهم.
میگفت نباید گذاشت اختلافات خانوادگی بیش از یک روز ادامه پیدا کند...
راوی: همسر #شهید_اسماعیل_دقایقی
#شهیدانه #کلام_شهدا
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#عکس_نوشته 🌱
#کلام_شهدا
#یک_تلنگر_برادرانه
✅فرازی از #وصیت_نامه
شهید علاء حسن نجمه از
شهدای
#مدافع_حرم حزب الله لبنان
خطاب به بانوان مسلمان:
«هرگاه تصمیم گرفتی #بدون_حجاب و با ظاهر غیر اسلامی بیرون بروی،
بدان که غرب را در تهاجم فرهنگیاش یاری میکنی و توجه جوانانی که سعی بر حفظ نگاهشان دارند را جلب میکنی!
مبادا حجابی که بر تو واجب شده تا تو را با نجابت فاطمی پاکدامن نگه دارد را تحریف کنی چراکه تو آبروی تمامی دختران
#محجبه و #پاکدامن هستی.
با این همه اگر همچنان به این مسئله بی توجه بودی، بدان که دیگر اسم شیعه بر روی تو نمیتوان گذاشت.»
#شهید #تلنگر #حجاب
💠از توي كوچه رد مي شد. بچه ها داشتند فوتبال بازي مي كردند. يكدفعه توپ را شوت كردند و محكم به صورت ابراهيم خورد. آنچنان ضربه شديد بود كه صورتش سرخ شد.
كمي نشست. بچه ها از ترس فرار كردند. ابراهيم دست كرد داخل ساك دستي و مقداري خوراكي بيرون آورد و گفت: كجا رفتيد؟ بياييد! براتون خوراكي آوردم! خوراكي را كنار دروازه گذاشت و رفت. او مصداق كلام نوراني خداست كه مي فرمايد:
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى بده). ما به آنچه توصیف مى کنند داناتریم. (مؤمنون/96)
📗 برگرفته از کتاب خدای خوب ابراهیم
#شهیدانه🕊
#کلام_شهدا