eitaa logo
🌷سردارقلبم🌷
777 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
64 فایل
🕊﷽ 🕊 🦋چشمـان خلیج فاࢪس بارانے شد 🕊حال خـزر از غمے پریشانے شد 🦋از ساعت ابتدایی پࢪ زدنش 🕊نقاش دل همه سـلیمانے شد تبادل @yadeshbekheyrkarbala 🗯کپی به شرط دعای شهادت🥀🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. 🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش. 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه. 🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.» 🌹 او حـرّی دیگر شده بود. فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری " بقلم کبری خدابخش
💢 سردار شهید جلال الدین علاءالدینی از فرماندهان گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا تو وصیت نامه ش نوشت : ملت ما چگونه زندگی کردن را از رمضان و چگونه جهاد کردن را از محرم آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم گمنام بمیرم‌. 🕊 🌙
پست نگهبانی رو زود تر ترک کرد.. فرمانده گفت 300تا صلوات جریمته چند لحظه فکر کرد و گفت برادرا بلند صلوات، همه صلوات فرستادن.. گفت بفرما از 300تا هم بیشتر شد😂 🕊
🌱و سلام بر شهید مصطفی چمران که می گفت: «راستی عبادت چیست؟! احساسی که در آن تمام ذرات وجود به ارتعاش در آید، جسم می سوزد قلب می جوشد، اشک فرو می ریزد روح به پرواز در می آید و جز خدا نمی بیند و جز خدا نمی خواهد» 🕊
هر روز پیش از بیرون آمدن از بُرجک با دعای محسن کارمان را تمام می کردیم یکی از دعاهایش عجیب دلم را لرزاند : خدایا ! مرگی بهمون بده که همه حسرتش رو بخورن ... 🌱
براے خواندن ڪارے به من نداشت، اصرار نمی‌ڪرد با هم بخوانیم، خیلے مقید نبود ڪه بخواهم بگویم هرشب بلند میشد براے تهجد، نه، هر وقت امڪان و فضا مهیا بود، از دست نمی‌داد، گاهے فقط به همان شفع و وتر اڪتفا می‌ڪرد، گاهے فقط به یک سجده، ڪم پیش مے آمد مفصل و با اعمال بخواند، می‌گفت: آقاے بهجت مے فرمودند: اگه بیدار شدے و دیدے هنوز اذان نگفتن و فقط یه سجدهٔ شڪر به جا بیارے ڪه سحر رو بیدار شدے، همونم خوبه! محمدحسین دو تا رفاقت خیلی جدے داشت. یڪی رفاقت با شهدا و یڪی رفاقت با امام حسین (علیه‌السلام) و همه‌ے زندگیش را پاے این دو رفاقت گذاشت... سرباز‌ سیدعلی شادی روح شهدا صلوات🌱🕊 ‌ ‌
عجیب حضرت زهـــــــرایی بود. همرزمش تعریف میکنه سه ساعت قبل از شهادتش اومد داخل سنگر، نیمه شب بود، گفت اسدی بچه ها رو بیدار کن خانوم حضرت زهرا (سلام‌اله‌علیها) اینجاست، داره نگاهشون میکنه بگو ادب کنن...بعدش رفت و یه گوشه مشغول راز و نیاز شد. بعد از سه سال حضور تو جبهه هنوز وصیت نامه ننوشته بود شروع کرد زیر نور کم فانوس به نوشتن وصیت نامه.اول سحر با قایق عازم شدیم یدالله شروع کرد از حضرت زهرا (سلام‌اله‌علیها) خوندن. رمز عملیات یازهرا (سلام‌اله‌علیها) بود‌. یدالله که مسئول تخریب بود برای گرفتن دستور و بازکردن معبر باید خودش رو میرسوند به حاج قاسم که اون روز فرمانده محور عملیات بود از قایق پیاده شد داشت میرفت سمت سنگر حاج قاسم...یه خمپاره اومد...همه جا ریخت بهم به خودمون اومدیم دیدیم یدالله غرق خون به سجده افتاده...دستش رو پهلوشه و داره ذکر میگه... سرباز روح‌ الله🕊 🕊 ‌ ‌ ‌
🕊️🍃 🍀 ابراهیم‌میگفت‌؛ همیشہ‌بھ‌دنبال‌حلال‌باش! مال‌حرام‌زندگی‌رابہ‌آتش‌می‌کشد. پول‌حلال‌کم‌‌هم‌باشدبرکت‌دارد.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎
🌱 به روح‌الله گفت : این تقوا كھ میگن دقیقا یعنی چی؟! گفت : چیزی که من از تقوا میدونم یعنی ایمان مستمر ؛ عمل مکرر ! آدم‌بایِ‌‌شب‌دوشب‌به‌جایـےنمیرسه . باید ایمانت‌دائم باشه‌و عملت‌مداوم! اینکه یِ شب بری هیئت و کلی گریه کنی بعدش انتظار داشته‌باشی نفس مسیحایی پیداکنی اینجوری نیست.. دو روز بعد میبینی تو منجلاب دنیا گرفتار شدی🙃
از شهید پرسیدند : چرا آرام نمی نشینی؟ ببین آیت الله بروجردی ساکت است گفت : آقای بروجردی است من اگر کوتاهی کند ، مجبور می شود بیاید وسط ! هر بار که ، می آید وسط ، یعنی ما کم گذاشته ایم . اللهّم أحفظ قائدنا الخامنه ای
🌱جان داد اما از امام بد نگفت وقتی اسیر شد، ۱۷ سال بیشتر نداشت بعثی‌ها می‌خواستند از نوجوانی او سوءاستفاده کنند... گفتند باید جلوی دوربین به امام توهین کنی! اما علاقه سید نصرالدین به امام بیش از این حرف‌ها بود. حتی دستان سید را به درخت میخ‌کوب کردند و او را شکنجه کردند اما نتوانستند به خواستهٔ خود برسند و چاره‌ای جز شهادت او نیافتند...
-حجاب دارند ولی با صورت آرایش کرده...! حجاب دارند ولی با چادر زرق و برق دار...! داریم به سوی بدعت ها می رویم ، احترام چادری را که به سر داری نگه دار ! ‹ شهیداحمدمشلب ›🕊