eitaa logo
کانال سردار هور🌹
273 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
49 فایل
امروز زنده نگه داشتن. یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست🌷 ⬅ (مقام معظم رهبری) توجه 👈کانال قبلی منهدم شده لطفا ازکانال تازه تاسیس حمایت کنید 👉 کانال سردار هور شهید حاج علی هاشمی جهت هماهنگی به ایدی ⬇️ @Yahossein44 @F_Tayi_916
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نَصر مِنَ اللّه و فَتح قَریب وبَشرِ المومنین 🌷@sardarehour63🌷 کانال سردار هور شهید حاج علی هاشمی
♦️بازی هوشمندانه با آمریکا و اسرائیل 🔹️آینده‌نگری بی‌نظیر یک و ربانی 🔹️تنش در منطقه بالا گرفته، اسرائیل سخت ترین شرایط سالهای اخیر خود را تجربه میکند و به شدت هم تحقیر شده است.😏 تحلیل‌ها غالبا حول غافلگیری صهیونیست‌ها می‌چرخد 🔹️گاهی البته اشاراتی به لبنان میشود و نحوه ورود احتمالی اش به معرکه را ارزیابی میکنند 🔹️هشدارهای به ایالات متحده هم دیروز سر و صدای زیادی به پا کرده است. آنها گفته اند فلسطین اوکراین نیست، و چنانچه دولتِ واشنگتن دخالتی داشته باشد تمام منافعش در منطقه به اهداف مشروع بدل خواهند شد و در نهایت آمریکا باید منطقه را ترک کند 🤨 یعنی هرگونه مداخله آمریکایی ها میتواند به پایان حضور نظامی‌شان در سراسر غرب آسیا منتج شود. 🔹️اسرائیل جمهوری اسلامی را پشت پرده این حوادث میداند ولی آمریکا که نمیخواهد وارد چالش جدیدی شود میگوید تاکنون نشانه ای از دست داشتن ایران در حوادث اسرائیل ندیده است! 🔹️با این حال هنوز کسی از نقش ماهواره‌های ایرانی، قدرت اطلاعاتی محور مقاومت، تاثیر آن بر پیروزی بزرگ حماس، و نیز امکان ارتباط درگیری های اسرائیل با جنگ اوکراین را بصورت جدی تحلیل نکرده است. 🤔 🔹️تردید نکنید روسیه اگرچه پشت پرده، ولی از جنگ مبارزان فلسطینی با اسرائیل حمایت میکند همانطور که می دانیم، جنگ روسها با ناتو در اوکراین محور مقاومت را در موقعیت بی‌نظیری قرار داد. 🔹️آمریکا و اسرائیل بدجوری رکب خورده‌اند😉 🔹️آنها هنوز نمیدانند چه باید بکنند؛ 👈 درگیری با مقاومت به نفع اسرائیل تمام مواضعشان در منطقه را زیر ضربه میبرد؛ 👈 از یک طرف نمیتواند نسبت به صهاینه بی‌تفاوت باشد، 👈 از طرفی نیز مثل روز برایش روشن است این مداخله نه تنها آورده‌ای ندارد که منطقه را کامل تحویل ایران خواهد داد 👈از سویی نیز جنگ حیثیتی اوکراین که شکست آمریکا در آن آغاز دنیای چند قطبی و انتقال قدرت جهانی از غرب به شرق عالم را رقم میزند دست و پای واشنگتن را بسته و نمیداند چه کند! 🔹️ما هنوز از سوریه حرفی نزده‌ایم؛ جایی که قرارگاه اتحاد محور مقاومت با روسیه است؛ کشوری که مرحله حساسی از جنگ احتمالی باید از خاک آن عملیاتی شود حمله همه جانبه به جولان اشغالی، همزمان با یورش شیربچه‌های حزب‌الله در مزارع شبعا و گرد و خاک رزمندگان حماس و جهاد اسلامی در غزه! 🔹️با این وجود هنوز کسی نمیداند در مرزهای مصر و اردن با فلسطین اشغالی چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد! 🔹️هنوز اطلاعی از نقشی که به انصارالله و رزمندگان یمنی سپرده شده در دست نیست. 🔆 فلسطین امروز کانون تحولات بزرگ جهانی است، و تمام این برنامه های دقیق حاصل اندیشه حکیمی فرزانه است که صحنه را از خانه ای محقر در تهران مدیریت میکند! 🔹️و هر روز که صفحهٔ جدیدی از موضوعات در هم تنیده ورق میخورد و پرده ای تازه از تحولات پیچیده منطقه ای برایمان روشن میشود 🤔به نماز حاج قاسم در کاخ کرملین فکر میکنم و آن نامه‌ای که قالیباف مامور شد به دست پوتین برساند! 🔹️فقط یک نفر میتوانست آن موقع چنین تحلیل عمیقی داشته باشد و برایش برنامه بریزد، جبهه خودی را در بهترین موقعیت قرار دهد، روسیه را وارد بازی مقاومت کند و اسرائیل و آمریکا را اینگونه به گوشه رینگ ببرد! 🔹️شما دور اندیشی را ببینید و بخود ببالید از قدرت تحلیل و آینده نگری عمیق مردی که در ظاهر انسانی معمولی می نماید 👈. 🔹️شخصا به این مسئله اعتقاد قلبی دارم و میفهمم چنین طراحی هایی آن هم در آن زمان که زمام دولت ایران در دستان فردی غربگرا چون حسن روحانی بود چقدر دشوار بوده است! 🔹️و نکته پایانی که ملت ما باید عمیقا به آن توجه کنند و این عزت و عظمت را به پای سختی معیشت قربانی نکند اینست که چنین اتفاقات مهمی با ادامه مدیریت غربگرایان و غربگدایان قبلی هرگز میسر نمی‌شد. اگر امروز به جای ولایی و انقلابی، یک غربگرا نشسته بود، جمهوری اسلامی باز مجبور می‌بود این فوز عظیم را به تعویق بیاندازد. 🔹️دولت رئیسی اما همه جانبه، نه تنها پای کار نظام، که پای کار انقلاب اسلامی، و تسهیل کننده حرکت‌های بزرگ منطقه‌ای به سمت ظهور با قدرت و قاطعیت و تبعیت از ولایت ایستاده است.... کمی صبر... ‎ 🔅 برای دوستان خود ارسال کنید و در افزایش سواد رسانه‌ای جامعه سهیم باشید. @khakriz2
💠امام صادق (عليه السلام) : 📜كَلامٌ فى حَقٍّ خَيرٌ مِن سُكوتٍ عَلى باطِلٍ. 💬سخن گفتن درباره‌ی حق،از سكوت بر باطل بهتر است. 📚{من‌ لايحضره‌الفقيه،ج۴،ص۳۹۶}
💢 🌹 💠 ما زن‌ها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست همه تن و بدن‌مان می‌لرزید. اما عمو اجازه تسلیم شدن نمی‌داد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رخت‌خواب‌ها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!» 💠 چهارچوب فلزی پنجره‌های خانه مدام از موج می‌لرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم. آخرین نفر زن‌عمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکش‌های انفجار بهتون نمی‌خوره!» 💠 اما من می‌دانستم این کمد آخرین عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپش‌های قلب را در قفسه سینه‌ام احساس کردم. من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر می‌شد؟ 💠 عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما کند. دلواپسی زن‌عمو هم از دریای دلشوره عمو آب می‌خورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای بخونیم!» در فشار وحشت و حملات بی‌امان داعشی‌ها، کلمات دعا یادمان نمی‌آمد و با هرآنچه به خاطرمان می‌رسید از (علیهم‌السلام) تمنا می‌کردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه می‌لرزد. 💠 صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفس‌مان را در سینه حبس کرد. نمی‌فهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجره‌های اتاق رفت. حلیه صورت ظریف یوسف را به گونه‌اش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا می‌کرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگنده‌ها شمال شهر رو بمبارون می‌کنن!» 💠 داعش که هواپیما نداشت و نمی‌دانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتش‌بازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم. تحمل اینهمه ترس و وحشت، جان‌مان را گرفته و باز از همه سخت‌تر گریه‌های یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش می‌کرد و من می‌دیدم برادرزاده‌ام چطور دست و پا می‌زند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد. 💠 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمی‌دانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان می‌داد و مظلومانه گریه می‌کرد و خدا به اشک او رحم کرد که عباس از در وارد شد. مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرت‌زده نگاهش می‌کرد و من با زبان جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم. 💠 ما مثل دور عباس می‌چرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل می‌سوخت. یوسف را به سینه‌اش چسباند و می‌دید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلی‌کوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟» 💠 عباس همانطور که یوسف را می‌بویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمی‌دونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح کردیم، دیگه تانک‌هاشون پیدا بود که نزدیک شهر می‌شدن.» از تصور حمله‌ای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانک‌ها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچه‌ها میگفتن بودن، بعضی‌هام می‌گفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچه‌ها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برق‌ها تموم نشده می‌تونیم گوشی‌هامون رو شارژ کنیم!» 💠 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لب‌های خشکم به خنده باز شد. به جوانان شهر، در همه خانه‌ها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباط‌مان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بی‌پاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!» 💠 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد. نمی‌دانست از اینکه صدایم را می‌شنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بی‌خبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»... ادامه دارد ...
110.mp3
2.42M
زمين از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه روايت کرده‌اند ارديبهشتي مي‌رسد از راه بهاري م‍ي‌رسد از راه و مي‌گويند مي‌رويد گل داوودي از هر سنگ، حسن يوسف از هر چاه بگو چله‌نشينان زمستان را که برخيزند به استقبال مي‌آييمت اي عيد از همين دي‌ ماه به استقبال مي‌آييمت آري دشت پشت دشت چه باک از راه ناهموار و از ياران ناهمراه به استهلال مي‌آييمت اي عيد از محرم‌ها به روي بام‌ها هر شام با آيينه و با آه... سر بسمل شدن دارند اين مرغان سرگردان گلويي تر کنيد اي تيغ‌هاي تشنه، بسم الله! ┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅ 🌷@sardarehour63🌷 کانال سردار هور شهید حاج علی هاشمی ⬆️🌷
🌹شهادت‌طلبی آیت‌الله کاشانی در راه دفاع از منافع دینی و ملی به روایت روزنامه‌نگار مشهور مصری ⚫️سالروز ارتحال آیت‌الله کاشانی 🔻حسنین هیکل، روزنامه نگار معروف مصری که در آن زمان در ایران اقامت داشت آن روز تاریخی را چنین توصیف می کند: 🔹صدای آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در تمام گوشه و کنار دنیا چنین می پیچید: سگ های انگلیس! از کشور ما شوید و نفت ما را کنید. 🔸رزم آرا با هفت تیر از میدان اخراج شده بود و در نتیجه موقعیت کاملا تحت سیطره و نفوذ آیت الله در آمده بود... 🔹 اولین قسمت از سری عجایب، قصه صدهزار نفری بود که آیت الله به هنگام مناقشه در مجلس به آن امر کرد. 🔸 سیل جمعیت از طریق خیابان هایی که به میدان بهارستان منتهی می شد، در حال فریاد و شعار دادن پیش می رفتند. 🔹در میان صفوف متظاهرين شایع شده بود که پلیس در صورت نزدیک شدن جمعیت به مقر پارلمان دستور دارد به سوی آنها تیراندازی کند! و این خبر به منزل آیت الله نیز رسیده بود. 🔸 در این هنگام شنیده شد که ایشان به پسرش می گفت: کفن مرا بیاور، کفن برای ایشان آورده شد. سپس آیت الله بعد از غسل و دو رکعت نماز، کفن را پوشیده و برای ملاقات با مرگ، در جمعیت به راه افتاد... 🔹جمعیت با جوش و خروش مانند امواج دریا و مانند قضا و راهی به سوی پارلمان پیش می رفتند، ولی هنگامی که مردم به مقر پارلمان رسیدند ناگاه افراد پلیس که بالای ساختمان مجلس بودند، مواضع خود را ترک کردند؛ زیرا طبق یک دستور از گفته می شود که در مقابل آیت الله نکنید. 📔آیت الله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت،ص١۶٣ به نقل از ایران کوه آتشفشان محمد حسنین هیکل، ص٧٢- ٧٠ 😔 ┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅ 🌷@sardarehour63🌷 کانال سردار هور شهید حاج علی هاشمی ⬆️🌷
Copy of سخنرانی شهادت سید حسن نصرالله 1403.07.08.m4a
4.44M
سخنرانی | شهادت سید حسن نصرالله حجت الاسلام والمسلمین پناهیان ۸ مهر ۱۴۰۳ حجم تقریباً ۴ مگابایت