▪️۱-جمعیتشان یک دهم ایران است ۲-هزینه نظامیشان از ایران بیشتر است ۳-خیابانها و خانه هایشان هم هر چند ماه یکبار سیل میبرد... اما زبانشان دراز است
عکس ۱: اسرائیل ده روز پیش
عکس ۲: اسرائیل چند ماه پیش
@sardarr_soleimani
#به_وقت_دلتنگی :) 🍃
دلبۍٺو ُبه جانآمد وقتاست ڪه بازآیۍ :) ♥️ 🥀 ✨
#امام_زمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ♡
@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم جالب از والیبال بازیکردن
#حاجقاسمسلیمانی☺️
@sardarr_soleimani
🔸اهل دیده شدن نبود، روحیهاش این نبود که در هر جا، در هر حال، کنار هر کس بخواهد خودی نشان بدهد.
اما یک گروه بودند که حاج قاسم را متفاوت میکردند!
خانواده شهدا هرکسی نبودند.
پدر شهید را میبوسید، مقابل مادر شهید سر خم میکرد، بر همسران شهید درود میفرستاد و فرزندان شهداء آغوش گرم حاج قاسم و نگاه مهربان و لبخندهای شیرینش را هدیه میگرفتند.
تنها آنوقت بود که حاج قاسم میگذاشت آرزوی دل خانوادههای شهدا برآورده شود، یک عکس یادگاری با فرمانده سپاه قدس!
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_حاج_قاسم
🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی
خوش آن روزهایی که عزیز دلمون حاجی دلها بین ما بود
حضور حاج قاسم سلیمانی در یادواره شهدای شهرستان بابل
پیشنهاد دانلود👆
هر کس نبیند ضرر کرده
حاجی جان کجایی که یادت بخیر
😭😭😭😭😭
#یاد_عزیزش_با_صلوات
اللهم صلی علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم
@sardarr_soleimani
🔴 جناب روحانی بر تجربه خود تاکید کردهاند که اگر ۷ سال است در دولت هستم، قبل از آن، ۲۰ سال در مجلس بودهام.
🔹البته بزرگوار شکسته نفسی میکنند! والا بیش از دولت و مجلس، تجربه اصلی را در سفرهای ۱۷ ساله به #انگلیس داشتهاند.
"حمید رسایی"
#فارغ_التحصیل_انگلیس
@sardarr_soleimani
⭕️ بازی با دم شیر!
•••
🔹در جنگ سوریه #اردوغان در سودای امپراتوری عثمانی، شریک جرم جنایات داعش و مثلث عبری عربی و غربی شد، مدافعان حرم چنان به وی سیلی زدند که ناچار به تغییر موضع شد و در کودتا هم آویزان ایران شد!
🔻حال در قضیه #آذربایجان و #ارس با غلطِ زیادی، دودمان خود را بر باد می دهد.
#اردوغان_غلط_کرد
@sardarr_soleimani
اردوغانی که در کودتای ۲۰۱۶ترکیه درسوراخ موش مخفی شده بود شیر نشده که امروز به اراضی ایران خط ونشان میکشه، مشکل از دولتمردان ودستگاه دیپلماسی ماست که به موش ترکیه جولانگاه توهین وتحقیر داده اند!
مااز دیپلماسی خود قدرت ندیدیم، فقط شوء تبلیغاتی ولبخند وقهقهه دیدیم تا بگویند مابادنیابلدیم بخندیم حتی اگر ناسزا بگویند.
@sardarr_soleimani
اردوغان تحقیر شد اما
از افتادن در باتلاق درس نگرفت!
🔹اردوغان با رویای نو عثمانی، می خواست در سوریه و عراق مرتکب سیاست غلطی بشود اما نتوانست. او در توهم احیای امپراتوری عثمانی بود که ناگهان دید کودتا گران فرش زیر پایش را کشیده اند. و اگر حمایت ایران نبود، ابقای او و دولتش بسیار دشوار می شد.
♦️او اما به جای قدرشناسی از حمایت ایران، دوباره توهم زده و این بار در باکو، شعری را که در ایران، در باره جدایی جمهوری آذربایجان از ایران بزرگ خوانده می شود، بر عکس خوانده است!
🔹شعر و شاعری مبتنی بر خرد و حکمت، بسیار ارجمند است. اما یک سیاستمدار، وقتی به شعر خواندنِ پس و پیش و تا به تا می افتاد، خبر از ورشکستگی خویش می دهد.
♦️اردوغان با وجود لفاظی علیه صهیونیست ها، در ماجرای فتنه انگیزی در سوریه و عراق، در خدمت نقشه "صهیونیسم مسیحی" عمل کرد؛ اما از همان ها، در ماجرای کودتای پنج سال قبل خنجر خورد.
🔹با این وجود، گویا او هنوز عبرت نگرفته، که در فتنه انگیزی صهیونیسم مسیحی در منطقه قفقاز، باز هم پذیرفته نقش پادویی را ایفا می کند. او بلا تردید، نتیجه این بلاهت و خوش رقصی را خواهد دید؛ همچنان که صدام و محمد مُرسی، هر کدام به نوعی، نتیجه خوش رقصی های شان را دیدند و چشیدند.
🔹مرُسی هم که از نظر اخوانی بودن به اردوغان نزدیک بود، توهم زد و ضمن مقابله جویی با جبهه مقاومت (به رهبری ایران)، به دشمنان ملت های مسلمان اعتماد کرد؛ تا آن که در اثر کودتا به زیر کشیده شد و در غربت زندان، در تنهایی مُرد. بدون هیچ سر و صدایی در دنیا.
♦️اردوغان یک بار از خطر جست و اگر اندکی درایت و عبرت اندوزی داشت، پا در همان باتلاقی نمی گذاشت. او یک تا حد غرق شدن پیش رفت و با حمایت ایران، نجات یافت. اما گویا کم حافظگی و سفاهت، در کمین وی نشسته و این می تواند یک سیاستمدار را نابود کند.
#محمد_ایمانی
@sardarr_soleimani
#بســـــم_اللّہ
رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا
? #قسمت_بیست_پنجم?
دو، سه ساعت از شروع حرکتمان نگذشته بود که اتوبوس خراب شد و راننده زد کنار. دود از جلوی اتوبوس بلند میشد! زهرا زیر لب گفت: اوه اوه! گاومون زایید!
راننده و کمک راننده پیاده شدند. با توقف ما، ماشین تدارکات و اتوبوس برادران هم توقف کرد. همه از پشت شیشه به راننده نگاه میکردیم که با پریشانی با آقای صارمی صحبت میکرد. آقاسید با تلفن حرف میزد. اعصاب من هم مثل راننده خورد بود، اما زهرا انگار نه انگار! با لهجه اصفهانی اش مزه می پراند و حرص مرا درمیاورد: آی اوتوبوسا بسیجا برم من! یکی از یکی خب تر آ سالم تر!… از شواهد و قرائن مشخصس که حالا حالا ول معطلیم!
با عصبانیت گفتم: میذاری بفهمم چه خبره یا نه؟
همان موقع سید از پله ها بالا آمد و گفت: خانم صبوری! یه لحظه اگه ممکنه!
بلند شدم. زهرا هم پشت سرم آمد. سرش را پایین انداخت و گفت : قرار شد خواهرا جاشونو با برادرا عوض کنن. زنگ زدیم امداد خودرو الان میرسن ولی گفتیم خواهرا رو با اتوبوس سالم تا یه جایی برسونیم که شب تو بیابون نمونن. تا یه جایی میرسوننتون که این اتوبوس تعمیر بشه.
– یعنی الان پیاده شون کنم؟
– بله اگه ممکنه. چون برادرا پیاده شدن منتظرن
?ادامه_دارد?
#بســـــم_اللّہ
رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا
? #قسمت_بیست_ششم ?
به طرف بچه ها برگشتم و صدایم را بالا بردم: خواهرا قرار شد جامونو با آقایون عوض کنیم که شب تو بیابون نمونیم. سریع پیاده بشین.
پیاده شدیم و جایمان را با برادرها عوض کردیم. آقاسید خودش هم سوار شد، نشست کنار کلمن آب و به تسبیح فیروزه ای رنگش خیره شد. مثل پنج سال پیش! نامه اش را از لای قرآنم درآوردم و گرفتم جلوی صورتم. دوباره اشکهایم چکید. سید هنوز لایق دوست داشتن بود اما… نمیدانم!
رسیدیم به یک مرکز رفاهی بین راهی. موقع اذان مغرب بود. اتوبوس توقف کرد. وضو گرفتیم، نفس عمیقی کشیدم و به آقاسید گفتم: میشه به شما اقتدا کنیم؟
– من؟
– بله چه اشکالی داره؟ ثوابشم بیشتره!
– آخه…
– الان نماز دیر میشه ها!
نفسش را بیرون داد و گفت: چشم!
برای نماز صف بستیم. آقاسید چفیه اش را پهن کرد روی زمین، ایستاد و دست هایش را بالا برد: الله اکبر…
دوباره مثل ۵سال پیش مقتدایم شد…
#با_وجود_خم_ابروی_تو_ام_میخواند
#زاهد_بی_خبر_از_عشق_به_محراب_نماز!
بعد از نماز آقای صارمی تماس گرفت و گفت تا یک ربع دیگر می رسند به ما. به راه ادامه دادیم.
وقتی اتوبوس برای نماز صبح توقف کرد بیدار شدم و چشم هایم را مالیدم. یک ساعتی تا دوکوهه مانده بود. زهرا را تکان دادم: زهرا پاشو نماز!
آقای صارمی و آقای نساج داشتند برای نماز زیرانداز پهن میکردند. آماده شدم برای نماز، داشتم سجاده ام را پهن میکردم که دیدم آقاسید با لباس روحانیت جلویمان نشست! پس چرا تاحالا لباسش را نمی پوشید؟
زهرا گفت: عه! این روحانیه!
– این یعنی چی درست حرف بزن!
?ادامه_دارد?
⭕️ آذری ها یه باکری داشتن که کیلومترها از خاک ایران رو آزاد کرد و خودش مفقود شد و دلش نیومد دو متر از خاک ایران رو بگیره ...
فقط سپاه عاشورا تبریز براتون کافیه!
#اردوغان_غلط_کرد
@sardarr_soleimani
🔺 برای من میدان انقلاب با دمشق فرقی نمیکند ، هر کجا حرف انقلاب هست ما هستیم.
"شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی"
یکی از دلاور مردانِ آذریِ ایران زمین،
یاشاسین آذربایجانِ قهرمان❤
#یاشاسین_ایران
#Erdoğan_Kapa_çeneni
@sardarr_soleimani
صبــــح ڪہ نہ
تمام عمرمان بہ خیــر مے شود
اگر سایہ اے
از خلوصتان بر اعمالمان افتد...
#صبح_زیبایتاڹ_شهدایے🌹
#رزمندگاڹ_لشڪرویژه_۲۵ڪربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رفتی....
و گفتی که شرف مرز ندارد....🍃🥀
۲۱ روز تا سالگرد شهادت🌹
#حاج_قاسم_سلیمانی
#اردوغان_غلط_کرد
@sardarr_soleimani
#فوری| روحالله زم اعدام شد
مدیر کانال تلگرامی آمدنیوز که خود را لیدر اغتشاشات در ایران میدانست، ساعتی پیش به سزای اعمالش رسیده و به دار مجازات آویخته شد.
@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 روایتی ناب از لحظه انفجار و شهادت حاج قاسم به نقل از حجت الاسلام امینی خواه
♦️ بعد از یک عمر زندگی خالصانه لحظه وصال با امیرالمومنین فوق العاده ست،
گوارای وجود بنده صالح خدا
@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آخرین حاکمی که آرزوی الحاق بخشی از ایران به خاک خود را در سر داشت را از لانه موش بیرون کشیدند. بهتر است که به جای شعر، تاریخ بخوانند تا بدانند ایران بیشه شیرانی چون باکری ها و سلیمانی هاست.
🎥 رزمندگان لشکر قهرمان ۳۱ عاشورا در دفاع مقدس
🌷🌷🌷🌷🌷
@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسل جدید سلیمانی
ان شاءالله ب زودی از راه میرسد
#چریکي
@sardarr_soleimani
🔸طرحجدید
شهیدمصطفیصدرزاده❤️
💰هزینهاستفاده:
🔉قرائتدعایفرج
😍بهنیابتازشهید
''بسماللهالرحمنالرحیم''
👤الہےعظمالبلاء...
@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نقشههای شوم شبکههای وهابی و حامیان روحالله زم برای ترور حاج قاسم سلیمانی
💠 @sardarr_soleimani
#بســـــم_اللّہ
رمان عاشقانه مذهبی #مقتدا
? #قسمت_بیست_پنجم?
دو، سه ساعت از شروع حرکتمان نگذشته بود که اتوبوس خراب شد و راننده زد کنار. دود از جلوی اتوبوس بلند میشد! زهرا زیر لب گفت: اوه اوه! گاومون زایید!
راننده و کمک راننده پیاده شدند. با توقف ما، ماشین تدارکات و اتوبوس برادران هم توقف کرد. همه از پشت شیشه به راننده نگاه میکردیم که با پریشانی با آقای صارمی صحبت میکرد. آقاسید با تلفن حرف میزد. اعصاب من هم مثل راننده خورد بود، اما زهرا انگار نه انگار! با لهجه اصفهانی اش مزه می پراند و حرص مرا درمیاورد: آی اوتوبوسا بسیجا برم من! یکی از یکی خب تر آ سالم تر!… از شواهد و قرائن مشخصس که حالا حالا ول معطلیم!
با عصبانیت گفتم: میذاری بفهمم چه خبره یا نه؟
همان موقع سید از پله ها بالا آمد و گفت: خانم صبوری! یه لحظه اگه ممکنه!
بلند شدم. زهرا هم پشت سرم آمد. سرش را پایین انداخت و گفت : قرار شد خواهرا جاشونو با برادرا عوض کنن. زنگ زدیم امداد خودرو الان میرسن ولی گفتیم خواهرا رو با اتوبوس سالم تا یه جایی برسونیم که شب تو بیابون نمونن. تا یه جایی میرسوننتون که این اتوبوس تعمیر بشه.
– یعنی الان پیاده شون کنم؟
– بله اگه ممکنه. چون برادرا پیاده شدن منتظرن
?ادامه_دارد?