eitaa logo
سطلیات
236 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
112 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
[Forwarded from حسین بیاتانی(مهدیزاده)] ✴️انقلاب در ساختار جمهوری اسلامی(1)⛔️ 📗رد صلاحیت احمدی نژاد پدیده مهم انتخابات 96 است. این رخداد و پیامدهای ما قبل و مابعدش که البته هنوز هم ادامه دارد، یک اتفاق قابل تحلیل در وزان اندیشه سیاسیِ انقلاب اسلامی است. ❓اولین نکته ای که بخصوص توجه طرفداران احمدی نژاد را جلب کرده است، مساله مکانیزم تایید یا رد صلاحیت او است. بخصوص آنجایی که کسانی مثل مهندس میرسلیم و آقای هاشمی طبا امکان رقابت برای پست ریاست جمهوری را می یابند و تعدادی از وزرای دولت نهم و دهم که تجربه وزارت های های عریض و طویلی را هم داشتند، امکان رقابت را پیدا نمی کنند. ✅به نظر میرسد این نقد می تواند وجوه درستی هم داشته باشد. جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از فضاهای ساده سابق خارج شده و مساله ها پیچیده تر شده اند. لذا با اینکه خیلی از سازه های نظام هنوز از لحاظ جایگاه و حتی شخصیت های متصدی آن بسیار قابل توجیه هستند، اما به دلیل ضعف در مکانیزم ها و قاعده مند سازی فرآیندهای آن، حداقل قدرت «تفاهم» نظام با مردم را کم رده است. اگر بخواهم غیر سیاسی نگاه کنم، این یک چالش فقهی-حقوقی جدید است که از حدود انتخابات خبرگان و مجلس در 94 پررنگ تر شده است. مرجع حل این مشکل هم مسئولین نظام نیستند. اولا فقها و حقوق دانان باید به دنبال سازوکارهایی باشند که در عین مشروعیت وقاعده مندی، قدرت تفاهم نظام را با بدنه نظام ارتقاء دهد. به هر حال نه اعضای شورای نگهبان به دنبال خودرایی هستند و نه نقد فعالان سیاسی که تایید صلاحیت را امری پیش بینی ناپذیر و گفتگو ناپذیر یافته اند، سخنی به گذاف می گویند. ❓دومین نکته مساله خود احمدی نژاد است. 🔆تحلیل نگارنده از مساله احمدی نژاد بررسی دوگانه موقیت 8 ساله دولت او و شخصیت خود اوست. ✅ابتدا مساله دولت هشت ساله او. اساسا احمدی نژاد در سال 84 انتخاب شد تا طبقه جدیدی را وارد عرصه قدرت کند. به این معنا که کسانی که پای شعارهای آرمانی انقلاب بودند، در دولت او برای اولین بار وارد عرصه قدرت ورزی پیچده پس از جنگ شدند. محصول این ورود، شکل گیری جریان انتقادی جدیدی در درون نظام بود که اینبار از جنس طرفداران پروپاقرص نظام و ولایت فقیه بودند. درست است که این عده پیش از این هم در دوره دولت اصلاحات، راهپیمایی و انتقاد از دولت مستقر را تجربه می کردند، اما نقد آنها در دوره سازندگی و اصلاحات از جنس نقد توده های مردمی و یا کسانی بود که فکر می کرند ساختار کلان نظام بسیار کامل طراحی شده و حتی یک ایده گلوبال است اما به هر حال در ساختار رسمی قدرت تجربه قدرت ورزی کلان نداشتند. دولت نهم و دهم این عده را به عرصه قدرت وارد کرد. این تجربه اما آوای انتقادی همین عده که با این فرصت به روابط قدرت ملحق شده بودند را بلند کرد. اینگونه بود که در درون انقلاب از «یک جریان چپ جدید» را رونمایی شد. ⚠️چپ در ادبیات سیاسی امروز دنیا به منتقدین نظم موجود اطلاق می شود. چپ ها لزوما با آرمانهای نظام خود مشکل ندارند بلکه بیشتر با نظم و سازه و ساختار مستقر مشکل دارند. مثلا چپهای سوسیالسم در دنیا با آرمان مدرنیته مشکل ندارند، بلکه با نهادسرمایه داری و نظم بازار و طبقات اجتماعی شکل گرفته بر اساس آن دست به گریبان هستند. چپ ها خود به دو دسته تقسیم می شوند، چپ های تدریجی و چپ های انقلابی. ✅در سالهای پس از جنگ و تا پیش از ورود ارمان خواهان حزب اللی به طبقات بالای قدرت -که به تجربه و تفکر کردن ایشان درباره قدرت ورزی کلان و جهانی منتهی شد- چپ در ایران به کسانی اطلاق می شد که از آرمانهای انقلاب چپ کرده بوند. حال چه به سمت نظم جهانی سرمایه داری و چه به سمت سوسیالیسم. به هر حال چون از ادبیات انقلاب و آرمانهای آن فاصله گرفته بودند و دل در گرو طرحهای بشری مدرن بودند عنوان چپ را بر آنها اطلاق می کردند یعنی «چپ از انقلاب». (البته این اصطلاح غیر از اصطلاح چپ در دهه 60 شمسی است که شبیه به اصطلاح چپ جهانی به کسانی اطلاق می شد که به نگاه های سوسیالیستی در اداره کشور علاقه داشتند.) ⁉️اما با تجربیاتی که حزب اللهی ها در این 8 سال بدست آوردند، جریان چپ جدیدی در عرصه عمومی ایران ظهور و بروز پیدا کرد که چپ از آرمانهای انقلاب نبود، بلکه چپ از ساختار فعلی نظام جمهوری اسلامی بود. اینها معتقدند که انقلاب اسلامی توسط مدیران غربگرا به درون سیاهچاله نظم نوین سیاسی-اقتصادی مدرن انداخته شده است و به همین دلیل است که انقلاب نمی تواند به ماموریت خود که حداقل ساخت یک جامعه مستقل از نظم نئولیبرالیسم -نظام سیاسی اقتصادی بعد از جنگ دوم جهانی- است دست پیدا کند. این جریان به دنبال «انقلاب در ساختار انقلاب» بود نه «انقلاب در انقلاب». @satliyat
[Forwarded from حسین بیاتانی(مهدیزاده)] 📛انقلاب در ساختار جمهوری اسلامی(2)⛔️ ⚠️یکی از مشکالت احمدی نژاد این است که به عنوان رئیس دولتی که این تجربه در زمان او انجام شده است و به عنوان یک انسان تیزهوش که خیلی زودتر از بسیاری از این چپ ها، خودش این مساله را فهمید و به آن عامل شد، می خواهد که کل بدنه ای که به چنین نتیجه ای رسیده اند را در مسیر تحول سرپرستی کند. غافل از اینکه احمدی نژاد از زمانی که ایده های مهندس مشائی را در انظار عمومی مطرح کرد، تا او به عنوان یک متفکر برای ارائه راه حل اثباتیِ برون رفت از بن بست نظام معرفی شود خود را از رهبری حرکت به یک کنش گر کنار کنشگر های دیگر تقلیل داده بود. ✅ مشکل عمومی حزب اللهی ها با احمدی نژاد از همان جایی شروع شد که راه حل اثباتی اش را رونمایی کرد. احمدی نژاد که در عمق وجودش آرامش تحولات فرهنگی را نمتواند تحمل کند، متوجه نشد که نقدهای شکل گرفته بر «چرایی کند بودن قطار انقلاب» در طول این سالها به فکر خیلی ها رسیده و عده کثیری در حال تفکر به آن هستند. شاهد هم عده کثیری که انحراف احمدی نژاد را قبول نکردند اما خودشان را هم هزینه ادامه حیات سیاسی او نکردند. چون همزمان با او، آنها هم به نتایج اثباتی رسیده اند که مغایر ایده احمدی نژاد بود. 🔆مضاف بر اینکه اساسا از ابتدای انقلاب بعضی از جریانهای انقلابی، ایده انقلاب فرهنگی را تمام نشده می دانستند و معتقد بودند که دیر یا زود انقلاب به بن بست های نرم افزاری اش بر خواهد گشت. گفتمانی که رهبر انقلاب از همان سالهای دولت اول محمد خاتمی گفتمان آن را در میان همین حزب اللهی ها توسعه میداد. لذا تطبیق مشکلات دولت با بحران فرهنگی و نرم افزاری نظام، ایده ای نبود که تنها ذهن احمدی نژاد را درگیر کند. ✅ایده احمدی نژاد فارغ از اینکه هیچوقت نه به درستی گزارش شد و نه به درستی خوانده شد، یک مشکل عمده دارد، آن هم اینکه بیرون از سنت فرهنگی رایج، در بدنه سیاسی دولت احمدی نژاد متولد شد. نه سازمان فرهنگ سنتی ما در حوزه و. مساجد و هیاتها و بسیج پایگاه آن است و نه سازمانهای مدرن فرهنگی دانشگاه و فرهنگسراها و.... . اما احمدی نژاد سعی می کرد با ضد و بند های سیاسی آن را در جامعه تثبیت کند. سخنرانی های مکرر مهندس مشایی و احمدی نژاد در همایش های مرسوم دولتی، حاکی از این بود که احمدی نژاد انیبار هم میخواهد مساله عدم تفاهم بین خودش با نخبگان عرصه فرهنگ را با همان روش معروف «احمدی نژادی» که در 88 حل کند. چیزی که نه قبلا موفق شد و نه اینبار. ⛔️این روزها نیز طرفداران احمدی نژاد سعی می کنند تکثر افکار و ایده های چپ انقلاب اسلامی را ندیده بگیرند و نیامدن احمدی نژاد را به انسداد «انقلاب در ساختار انقلاب» معرفی کنند. اما واقعیت این است که حتی اگر بپذیریم که احمدی نژاد یک قرائت پیشرو از چپ انقلاب اسلامی است، هم اکنون قرائت های دیگری از چپ انقلاب اسلامی در ایران وجود دارند که طرح های اثباتی معارض طرح آقای احمدی نژاددارند. ✅ نگارنده خود بر این است که شرکت احمدی نژاد در انتخابات 96 بازگشت زودهنگام یک چپ انقلاب اسلامی بود. احمدی نژاد نظریه اداره اجتماعی مناسبی برای اداره 4 سال اینده کشور ندارد چه اینکه بحرانهای پولی و مالی که دکتر روحانی در عدم موفقیت برجام برای کشور ایجاد کرده است آنچنان سهمگین است که ایران آینده را در جلوی یک پرتگاه مالی بزرگ قرار داده است که عدم عبور مدبرانه و با دقت حداقل به یک تورم تاریخی منتهی خواهد شد! و نگارنده چنین تدبیری را در تیم اقتصادی دکتر احمدی نژاد نمی بینم.(گرچه تاکنون در تیم های اقتصادی هیچ کاندیدای دیگری هم ندیدم). احمدی نژاد عقبه ی آکادمیکی که برای کارهایی که باید انجام بشود پژوهش کرده باشند ندارد، اگرچه سلطان رای آوری امروز ایران باشد! لذا اگرچه دکتر خوب رای می آورد اما خوب دولتی برپا نخواهد کرد و چه بهتر که دولت بد آینده به پای اصلاح طلبان انقلابی گذاشته نشود و یکی از جریانهایی که سبقه محافظه کارانه تری دارند مسئول آن باشند؛ حتی خود دکتر روحانی! دولت بعد اگر به حیثبت انقلاب لطمه نزند، برای رئیسش آبرویی جمع نخواهد کرد.😊 🔴🔑🔴 چپ انقلاب اسلامی در چهار سال آینده باید به مدیریت اصلاحاتش از بیرون قدرت بپردازد، باید گفتمان های جزئی خود را تولید کند و آن ها را در میان نخبگان متدین به انقلاب توسعه دهد تا به کمک انقلاب بیایند. باید در مراکز تصیم سازی و تصمیم گیری کشور آنقدر تجربه اصلاحاتی به نفع انقلاب اسلامی شکل بدهند و به عبور انقلاب از این بحران کمک کنند تا بار دیگر کشور برای بازگشت چپ های انقلاب اسلامی به راس قدرت آماده شود. بدون این کار، حضور احمدی نژاد یا هر چپ انقلابی دیگر در انتخابات ها، همچون سو استفاده بازیگران و ورزشکاران از انتخابات های شورای شهر تهران می ماند. @satliyat
✴️اكونوميست : ارزشمندترین منبع دنیا دیگر نفت نیست، Data است! ترجمه_اختصاصی تببين ☑️مجله اکونومیست در مقاله ای جدید و جذاب ارزشمندترین منبع دنیا را Data اعلام کرد. 5 شرکت (گوگل، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت) ارزشمندترین بنگاه‌ها در دنیا هستند. سودهایشان سرسام‌آور است: آنها روی‌هم‌رفته 25 میلیارد دلار سود خالص در فصل اول سال 2017 جمع کردند. نیمی از تمام دلارهایی که در آمریکا آنلاین خرج می‌شوند، نصیب آمازون می‌شود. تقریباً تمام رشد درآمد در حوزۀ تبلیغات دیجیتال در آمریکا در سال گذشته، مدیون گوگل و فیسبوک است 💠 یک قرن قبل، منبع مد نظر نفت بود. اکنون غول‌ها به نگرانی های مشابهی دامن زده‌اند که به "داده‌ها" "Data"مربوط می‌شود، یعنی به نفتِ عصر دیجیتال! ◀️کنترل شرکت‌های اینترنتی بر داده‌ها، قدرت شگرفی به آنها می‌دهد. الگوهای قدیمی دربارۀ رقابت که در عصر نفت تدوین شدند، در آنچه به «اقتصاد داده‌محور» مشهور شده منسوخ به نظر می‌آیند. به رویکرد جدیدی نیاز است @medialogy
✅🔴🔆پیشنهادی برای شنبه 30 اردیبهشت🔆🔴✅ ✏️حسین مهدیزاده 1⃣یادم می آید که سال 88 وقتی آقای کاندیدای ریاست جمهوری شد، فکر می کردم که حتی اگر نژاد هم رای نیاورد، کشور به عقب بر نخواهد گشت و ما به سیاست های بی سر و ته دولت اقای بر نخواهیم گشت. از لحاظ فرهنگی هم تصور می کردم که میرحسین هیچ وقت نیست و او را انسانی معتقدتر و اصیل تر از خاتمی می شناختم. برای این نکته البته همه تصور ما از میرحسین، میرحسین بود. 2⃣راجع به دومی هیچ وقت نشد به قضاوت برسیم. میرحسین با عصبی شدن از باخت در انتخابات 88، قدرت قضاوت را از همه سلب کرد و ما دیگر او را ندیدیم تا بفهمیم بعد از 20 سال نبودن، امروز کیست و چه فکر میکند. راجع به اولی هم دکتر احمدی نژاد در آن معروف 88، قبل از اینکه ما به بررسی بپردازیم، همه تصورهای ما را از میرحسین تغییر دارد. 3⃣به نظر نگارنده، سال 84 با رای آوردن دکتر احمدی نژاد، ما حزب اللهی ها سومین جریانی بودیم که در مملکت داری ایران صاحب کرسی شدیم. اما قبل از اینکه از دو جریان قبلی اعلام استقلال کنیم، یک جریان بود که نمادش میرحسین بود و جریان دیگری که نمادش آقای هاشمی رفسنجانی. ما بچه حزب اللهی ها تا 68 با میرحسین بودیم و با افول او و یکه تازی هاشمی بعد از جنگ، به سابقه انقلابی هاشمی اعتماد کردیم و جریان اول را به فراموشی سپردیم، اما خاطره بدی هم از آن نداشتیم. ⚠️البته را هم هیچ وقت نفهمیدیم چیست! ما 76 تا 84 همیشه بر این باور بودیم که خاتمی وجه جمع همه بدی های هر دو جریان سابق است و شاید هم حرف بدی نباشد، اما در بدو امر او از گفتمان میرحسین آمده بود و قرائتی جدید از گفتمان او بود به خاطر همین ما به این نتیجه رسیده بودیم که چپ های ایران دیگر چپ نیستند. حرکت چارنعل دولت خاتمی در مسیر عبور از فرهنگ مذهب، تیر خلاص را بر رابطه بین ما و چپها زد. به همین دلیل اعلام استقلال کردیم و دیگر نه زیر علم چپ سینه زدیم و نه راست هاشمی. اسم ما شد راست اصول گرا! 4⃣سال 88 وقتی میرحسین آمد نمی دانستیم که این کیست! میرحسین است یا خاتمی؟ من شخصا دلم می خواست میرحسین باشد ولی همه چیز حدثی و دلی بود! 5⃣این روزها اما زمان برای بازخوانی مناسب است. چه رای با رئیسی ما باشد یا روحانی هاشمی. میرحسین چرا برای عبور از ما با هاشمی هم پیمان شد؟ آن همه فاصله، چگونه بین این دو پر شد؟ ایا اصلا پر شد؟ یا جملات طوفانی دکتر احمدی نژاد در مناظره دوم تاریخ را به هم ریخت؟ من تا به حال خیلی گشته ام، کسی از چپ های اصیلی مثل میرحسین و ننوشته که در آن فاصله بیست سال چه بر سرشان آمد، همه از خاتمی و و و می نویسند! 6⃣امروز که و ما (همانطور که احمدی نژاد و خاتمی) در حل مشکلات همان برنامه هایی را دارند که هاشمی و کارگزارانش به خاطر اعتقاد شش دونگ به آنها میرحسین را منزوی کردند، ما کجا میز نشسته ایم؟ ما با هاشمی هستیم؟ میرحسین با ما نیست؟ یا رئیسی و قالیباف با روحانی هستند؟!!! من کی ام؟ تو کی هستی؟ تجربه 84 تا 92 با ما چه کرد؟ 7⃣به هر حال من امروز به رئیسی را می دهم! 8⃣ولی چه رای آوردیم چه رای نیاوردیم و بی کار بودیم، یکبار سرنوشت دوگانه دهه 60 و 70 را بررسی کنیم و نگذاریم همه سودش را هاشمی ببرد. هاشمی فتیله آرمانهای انقلاب ما حزب اللهی ها و چپها را پایین کشید. آرمانهای دهه 60 چه بلایی سرشان آمد؟ https://www.instagram.com/p/BUO27syDYqY/
سطلیات
✅🔴🔆پیشنهادی برای شنبه 30 اردیبهشت🔆🔴✅ ✏️حسین مهدیزاده 1⃣یادم می آید که سال 88 وقتی آقای #میر_حسین_مو
حضرات سرمایه دار حسابی از انتخاب آقای روحانی کیفور شده اند. دیروز اتاق بازرگانی بیانیهء 10 ماده ای صادر کرده و نقشهء راه مطلوب اقتصادی دولت رو بهش توصیه کرده. امروز هم جلال پور (رئیس قبلی اتاق) تحلیل نوشته که دلیل پیروزی روحانی، آگاهی ضدپوپولیستی بوده که نهادهای اطلاع رسانی بخش خصوصی و جامعهء مدنی (مثل روزنامه دنیای اقتصاد و مجموعه نشریات تجارت فردا و موسسهء پژوهش در برنامه ریزی و ...) منتشر کردن و مردم رو آگاه کردن؛ این یعنی آقای روحانی ما هم شریک!! در قدم سوم هم آقای دکتر بهکیش از همرزمان آقای غنی نژاد است طی یک پیشنهاد بیشرمانه با گرفتن ژست بی طرفی و مقابله با رانت خواری، وقیحانه ترین پیشنهاد رو به دولت داده با این مضمون که بخش خصوصی (اتاق بازرگانی) رو بیش از پیش توی برنامه ریزی های اقتصادی دولت مشارکت بده. یعنی با زبون بی زبونی طلب زشت ترین نوع رانت (رانت سیاست گذاری که از رانت اطلاعاتی هم بدتره) رو برای اتاق بازرگانی کرده. http://donya-e-eqtesad.com/news/1101766 http://donya-e-eqtesad.com/news/1102020 http://donya-e-eqtesad.com/news/1102019
می نویسند نسل آینده خودروها اما بخوانید نسل آینده نه خانواده دارد و نه دوست فراوان! شرکت ها، آینده را پیش بینی نمی کنند، اینگونه آ نرا می سازنند
ﺁﻣـــﺎﺭ ﮐــﻠﯽ ﺷــﻬﺪﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ؛ 💥 ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺷــﺎﻣﻞ؛ ــ ۱۵۵۰۸۱ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ، ــ ۱۶۱۵۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﻤﻼﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ، ــ ۱۱۸۱۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ ــ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۹۸۸۹ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ــ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۵۵۲۵۹ ﻧﻔﺮ ﻣﺠﺮﺩ، ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۵۵۹۹۶ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ، ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۰۵۴ ﻧﻔﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ، ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۶۵۵۷۵ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۱۵ ﺗﺎ ۱۹ ﺳﺎﻟﻪ، ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۸۷۱۰۶ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۰ ﺗﺎ ۲۳ ﺳﺎﻟﻪ، ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۲۷۰۳ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۴ ﺗﺎ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ، ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۰۸۱۷ ﻧﻔﺮ ۳۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺳﭙﺎﻩ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۳۱۹۹ ﻧﻔﺮ ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۱۶۷۳۸ ﻧﻔﺮ ﺍﺭﺗﺶ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﮐــﺎﺩﺭ: ۹۰۸۹ ﻧﻔﺮ ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۳۶۹۶۵ ﻧﻔﺮ ژاندارمری ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۹۲۶ ﻧﻔﺮ ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۵۶۷۲ ﻧﻔﺮ ﺷﻐﻞ ﺁﺯﺍﺩ: ۳۱۶۷۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ: ۳۲۲۷۵ ﻧﻔﺮ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ۲۶۰۸ ﻧﻔﺮ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ۲۷۴۲ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﮑﺎﺭ: ۶۱۲۸ ﻧﻔﺮ ﺩﻭﻟﺘﯽ : ۲۶۲۹۳ ﻧﻔﺮ ﺑﺴﯿﺞ ﻭﯾﮋﻩ: ۲۳۲۹ ﻧﻔﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ : ۳۱۳۶ ﻧﻔﺮ ﮐﻮﺩﮎ : ۲۹۰۶ ﻧﻔﺮ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ: ۴۵۶۴ ﻧﻔﺮ ﺟﻤـــﻊ ﮐــﻞ : ۲۱۳۲۵۵ ﻧــﻔﺮ ... ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۳۱/ ۶ / ۱۳۵۹ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ۱۲ ﻟﺸﮕﺮ ﺯﺭﻫﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻩ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻭ ۳۶ ﺗﯿﭗ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯ ۳ ﻣﺤﻮﺭ ( ﺟﻨﻮﺑﯽ؛ ﻣﯿﺎﻧﯽ؛ ﺷﻤﺎﻟﯽ) ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻨﮕﯽ ــ ۵۴۰۰ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺗﺎﻧﮓ، ــ ۴۰۰ ﻗﺒﻀﻪ ﺗﻮﭖ ﺿﺪﻫﻮﺍﺋﯽ، ــ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ، ــ ۴۰۰ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ، ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ( ۵ /۱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ، ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ) ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ــ ۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺰﺭﮒ، ــ ۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﺘﻮﺳﻂ، ــ ۱۲۵ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﻮﭼﮏ، ﺗﻮﺳﻂ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ . ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲۸۸۷ ﺭﻭﺯ ( ۹۶ ﻣﺎﻩ) ﻭ ۸ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﺭﻃﻮﻝ ﻧﺒﺮﺩ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ۱۰۰۰ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﺮﺩ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ: ــ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ، ــ ۱۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ، ــ ۳۲۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺠﺮﻭﺡ ، ــ ۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۲۳۶۳ ﻧﻔﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۹۵۱۴۸ ﮐﺸﺘﻪ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭ ۹۰ ﻫﻠﯿﮑﻮﭘﺘﺮ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ: ــ ۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ــ ۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ــ ۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ ــ ۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺯﻫﺮﺍ ــ ۱۱ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ــ ﻭ ۸ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ: ــ ۴۵۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ــ ۲۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﺸﺎﻥ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ــ ۳۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ ــ ۲۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺭﺿﺎ ــ ۱۳۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ــ ۵۴۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﺒﺎﺱ ــ ۴۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﮐﺒﺮ ــ ۳۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻐﺮ ــ ۲۳۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺳﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻣﻄﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ... ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺍﺯ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ؛ ۱۷۱۲۳۵ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ، ۱۶۸۷۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﺣﻤﻼﺕ ﻫﻮﺍﺋﯽ ﻭ ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﺒﻬﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ... ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ــ ۴۴ ﺩﺭﺻﺪ ﺷﻬﺪﺍ ﺳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ۱۶ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ ــ ۳۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ۲۱ ﺗﺎ ۲۶ ﺳﺎﻝ ــ ۸ ﺩﺭﺻﺪ ۲۶ ﺗﺎ ۳۰ ﺳﺎﻝ ــ ۱۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎﻻﯼ ۳۰ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ... ﺷـــﺎﺩﯼ ﺭﻭﺣﺸــــﺎﻥ ﺻﻠــــﻮﺍﺕ ...
[Forwarded from ميلاد دخانچي] 🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۱) 🔺🔺فجایع اجتماعی اخیر قبل از هرچیزی پیکان توجه را به سمت مشکله "امر جنسی" در جامعه ایرانی رهنمون میسازد. جامعه ای که به استناد شواهد مختلف میتوان گفت از منظر جنسی "تعادل" را تجربه نمیکند. این همان جامعه است که نرخ طلاق و خیانت در آن در سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است، سن تجربه جنسی کاهش پیدا کرده و سیاسی ترین مساله اجتماعی اش حجاب زن است و یکی از موضوعات مورد تذکر بزرگان اش سندی آموزشی است که به امورجنسی ربط دارد. امر جنسی در بطن و حاشیه این جامعه به عنوان یک مساله حل نشده در جریان است و هم افراد و هم ساختارهای اجتماعی از وضعیت جنسی کنونی احساس رضایت نمیکنند. این جامعه در امور مربوط به جنسیت، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد "ارضا" نیست و از آنجا که احساس میکند نیازهای مربوط به امر جنسی در ساختارها و چارچوب های کنونی قابل حل نیستند خود را همواره در معرض نوعی طغیان میبیند. 🔻البته میتوان درصدی از این عدم رضایتمندی را به "زیاده خواهی" ربط داد اما با در نظر گرفتن تناوب شکل گیری پدیده های اجتماعی و سیاسی مربوط به امر جنسی میتوان گفت مشکل دیگر "انحراف" یک اقلیت از "نُرم" اکثریت نیست. انحراف کنونی، انحراف یک اکثریت از نُرم چه بسا اقلیت است و این یعنی نُرم هرچه هست هم مشروعیت خود را از دست داده است و هم کارکرد خود را. در چنین شرایطی انحراف، خود به یک "نُرم" تبدیل گشته است و نرم کنونی هر چه هست نه پاسخگوی غریزه انسانی و نه پیچیدگیهای فرهنگی جامعه سنتی-مدرن-پست مدرن ایرانی است. این نُرم نشان داده است که نه بدن را ارضا میکند و نه روح و نه فکر را و این گونه است که انحرافاتی مانند خیانت و تجاوز و دعوا برسر امر جنسی هر روز صورت نرمال تری پیدا میکنند. 🔻آنچه در کانون این عدم رضایتمندی نهفته است موضوع "لذت" است. آنچه جامعه خود را از آن محروم میبیند تجربه لذت است. نُرم قادر به تامین لذت های مشروع نیست و به همین خاطر انحراف موضوعیت پیدا میکند. 🔻این البته درحالیست که موضوع لذت در جامعه ای مفقود گشته که اکثریت آن پیرو تنها دین ابراهیمی هستند که بر آمیختگی لذت و امرجنسی تکیه کرده است. این همان جامعه است که مردان آن گویا تا همین چندی پیش چند زن داشته اند و مذهب جعفری رایج در آن در متعه به زنان این اجازه را میدهد که مردان را با قواعد خود به عقد خود دربیاورند. این همان جامعه است که معمولا یک زن درنقش بزرگ خانواده مسئولیت آموزش مسائل ریز امور جنسی به جوان ترها را برعهده داشته است. این همان جامعه است که برای تبین آموزه های عرفانی به استعاره های جنسی تکیه میکرده و مفاهیمی همچون شرم و حیا را برای مدیریت فضای لذت جوی خود اختراع کرده است.** این جامعه از دسترسی به گفتمان لذت محروم نبوده است. 🔻این گفتمان اما با مرور زمان رنگ باخت و جایگزینش گفتمانی شد که در نهایت دسترسی به گفتمان لذت را از جامعه سلب میکرد. ورود مدرنیته استعماری و زیست سرمایه دارانه، در تار و پود فرهنگی خود به همه لذت بیشتری را نوید میداد، اما نحوه ورود و بسط آن در عمل این جامعه را به "ازینجا مانده از آنجا رانده" تبدیل کرد. مدرنیته استعماری سوژگی جنسی و تجربه لذت را از همه سلب کرد و بدون اینکه جایگزنی بدهد همه را به حال خود رها کرد. 🔻مدرنیته استعماری البته خود به زودی فهمید که خانواده هسته ای که بر مدلهای زندگی معطوف به سرمایه داری و مسیحیت و استعمارگری شکل گرفته است قادر به تامین لذت نیست. لذا بازار را مامور کرد تا مسئولیت ارائه لذت را برعهده گیرد و اینجا بود که رسانه و بعضی نهادهای عمومی کنترل شده به امرجنسی پرداخته اند تا شهروند جامعه سرمایه داری با کسب رضایت جنسی کارگر و یا کارمند بهتری باشد. 📑پاورقی: **حیا و شرم اختراع جامعه مردسالار نبوده است. حیا اختراع جامعه است که اندرونی آن به شدت لُخت، بی بندوبارو پرحرارت است. او چون میداند که در باطن غوغا برپاست برای ثبات خود تکنولوژی حیا را اختراع کرده است تا با تفکیک اندرونی و بیرونی بتواند به حیات خود ادامه دهد. این جامعه چادر را اختراع کرده است چرا که میخواهد از "لذت" خود مراقبت کند. حیا اختراع جامعه است که در آن سکس کارکردی مرکزی داشته است و این سکس لزوما یک سکس مرد سالار نبوده است. لذت در چنین جامعه ای هرچقدر هم مردانه بوده است نمی توانسته است بدون لذت زنانه به حیات خود ادامه دهد. مرد لذت جوی دوران قدیم، نه زنانی سرکوب شده، بلکه زنان لذت جوی متناسب با خود را میساخت و روابط هرچه بود، در آن لذت به انزوا نرفته بود. [نقد و تحلیل] [تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران] ا[ yon.ir/skXYd ] ➕قسمت دوم یادداشت را اینجا بخوانید👇
[Forwarded from ميلاد دخانچي] 🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۲) 🔺🔺این تجربه اما به طور کامل به جوامع استعمار زده نرسید. در این سوی عالم، خانواده هسته ای از مدرنیته استعماری اخذ شد اما با نفی تکنولوژیهای ارائه لذت آن، جامعه هم از گفتمان پیشینی خود محروم شد و هم به گفتمان جدید دسترسی -حداقل- مستقیم پیدا نکرد و نتیجه همین عدم تعادلی شد که پیش روی جامعه کنونی ایرانی است. خانواده هسته ای که مشروعیت اش را از دفترخانه های مورد تایید دولت مدرن دریافت میکند از اساس اختراع جامعه مسیحی-سرمایه داری بود اما توانست لباس شرقی به تن کند و با استمداد از آیات و روایات حتی خانواده الگوی اسلامی را نیز با معیار خود به تصویر بکشد. اینجا خوانش مسیحی از جنسیت ادامه پیدا کرد و فقه اسلامی به جای کارکردی ایجابی برای ایجاد امکان لذت مشروع، کارکردی سلبی برای مهار لذت پیدا کرد و این گونه شد که نُرم جنسی در ایران به همان اندازه که در فرم به شدت تحت تاثیر مدل سرمایه داری-مسیحی قرار گرفت که در محتوا دشمن آن شد.** 🔻با گذر این فرایند تاریخی جامعه خود را فاقد گفتمان لذت در امر جنسی یافت و اینگونه شد که امر جنسی کنونی قاعده لذت را نه سامان بلکه آن را کم و بیش حذف کرد. گفتمان جدید، جامعه را مطلقه کرد، تعداد زیادی از دختران جوان را مجرد نگاه داشت، مردان را متجاوز کرد و زنان را خیانتکار و دریک کلام همه را از لذت مشروع محروم کرد. 🔻این عدم دسترسی به گفتمان و تجربه لذت در شرایطی است که لذت و سوژگی در هم آميخته اند و سوژه ای که به لذت دسترسی نداشته باشد، اصلا هیچگاه به سوژه تبدیل نمیشود. تفاوت سوژه ها (انسانها) در لذت های مطلوب آنان است و لذت های مختلف، انسانهای مختلف و به تبع آن فرهنگ های مختلف میسازند. جستجوی موضوع و نوع تجربه لذت، گزارش های قابل استنادی درباره انسانها و فرهنگ های مختلف ارائه میکند چرا که لذت سبک زندگی سوژه را میسازد و برآیند سبک زندگی فرهنگ را. هر فرهنگی نیز شکلی از تجربه لذت را محقق و اشکال دیگر را محذوف میکند. 🔻به طور خاص در مورد لذت جنسی، تمدن سرمایه داری قادر به ایجاد نوعی از لذت جنسی به قیمت قربانی کردن اشکال مختلف آن بوده است و تسلط این تمدن در یک جامعه با سودای "انقلاب اسلامی" به معنی ربودن امکان تولید سوژه جدید از این جامعه بوده است. فقدان گفتمان لذت یعنی چنین جامعه ای قادر به ساخت سوژه جدید متناسب با ارزشهای خود نیست و این جامعه نمی تواند چه برای خود و چه برای عالم قرارداد جدیدی وضع کند. این جامعه تنها زمانی میتواند یک مدینه جدید بسازد و "انقلابی" باشد که لذت های ملازم با آرمانهای خود را "کشف" و تجربه کند و الا شهروندان این جامعه کسانی نیستند جز سرکوب شدگان جامعه شبه سرمایه داری که از پستوهای انحراف طلب لذت میکنند. 🔻قطعا بخش زیادی از این کشف به بازتولید سنت گذشته نیاز دارد و قسمتی از آن به الهام گیری از آنچه در دوران جدید لذت شناخته میشود. از آنجا که لذت جدید جبر تمدن جدید است، نمی توان با تمام قوا به جنگ آن رفت اما میتوان با احیای گفتمان لذت جایگزین، یک سوژه آلترناتیو و میانی ساخت، سوژه ای که چون به لذت جدید دسترسی دارد، سوژه متفاوتی است و لذا امکان ساخت زمان و مکان جدیدی نیز دارد. 🔻مساله جنسیت خاتمه ای نخواهد داشت مادامی که موضوع حل نشده لذت به یک سرانجام برسد. کشف گفتمان بومی لذت و نُرم کردن آن بزرگترین پروژه جامعه است که قرار است در آن فقه حرفی برای گفتن داشته باشند. بزرگترین پروژه فقها کشف قواعد لذت برای دوران جدید است، پروژه ای که البته سرمایه داری و شاپینگ مالهایش اجازه جدی گرفته شدن آنرا نخواهند داد. 🔻همه در شاپینگ مالها قدم میزنند و دست از پا "دراز" تر به خانه برمیگردند و این همان چیزی است که همه میخواهند. 📑پاورقی: **این البته یک بلای تمدنی است که در همه جا، چه در سینما، چه در معماری، چه در کلیپ ضد آمریکایی و چه در سیاست خود را نشان داده است: آنجا که فرم غربی برای مبارزه با یک محتوای غربی مورد استفاده قرار میگیرد. [نقد و تحلیل] [تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران] ا[ yon.ir/skXYd ]
سطلیات
[Forwarded from ميلاد دخانچي] 🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۲) 🔺🔺این تجربه اما به طور
این متن از لحاظ روشی، از محبوب ترین روش تحلیل اجتماعی در ذهن من بهره برده است. اینکه تعادل نیروهای اجتماعی را موضوع قرار دهیم و جامعه را از آن حیث که این تعادل را ندارد بازخوانی کنیم. توصیه می کنم از این حیث روشی متن را حتما بخوانید
عمل چشم چپ حداد عادل دانشمند طرفدار انقلاب و چشم راست عارف توسط دکتر هاشمی، پدیده پزشک-سرمایدار-مدیر امروز ایران، استعاره ای است از واقعیت جاری در فضای کنونی ایران.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدئوی بسیار جالب ناسا از چگونگی گسترش فضای شهر تهران به سمت شمال و غرب در طی سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۸ @maktubmed
🔴هر چهار طلاق یک تقاضا در بازار مسکن ایجاد می‌کند ♦️حسین عبده تبریزی، اقتصاددان، می‌گوید: طلاق تقاضا در بازار مسکن را افزایش می‌دهد به طوری که هر چهار طلاق یک تقاضای جدید در بازارایجاد می کند/کانال جامعه شناسی
کتاب «تغییر مذهب در ایران» پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شامل پنج فصل توسط منصور صفت‌گل ترجمه شده.
یک پژوهش بسیار مهم 👇👇👇👇 [Forwarded from ترجمان علوم انسانى] چکیده: تا اوایل قرن نوزدهم متفکران اروپایی همچنان ارزیابی‌های مثبتی از اسلام داشتند. مثلاً گوته از پیامبر اسلام به‌عنوان سومین منبع الهام خود یاد می‌کرد. اما، در نیمۀ دوم قرن نوزدهم، دیدگاهی بسیار متفاوت ظهور می‌کند، نگرشی که اسلام را مخالف خرد می‌دانست و پیشرفت‌های اعراب را به تأثیر آریایی‌ها و غیرمسلمانان نسبت می‌داد. استاد مطالعات اسلامی، اسماء افسرالدین، کتاب جدیدی را بررسی کرده که دلایل این تغییر شگرف در نگرش‌های اروپاییان به مسلمانان را کاویده است. (۱۰۸۵ کلمه، زمان مطالعه ۷ دقیقه) ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید: http://tarjomaan.com/vdcc.iq4a2bqepla82.html
در جستجوی راه سوم.pdf
289.2K
در جستجوی راه سوم؛ تقریر درس داوود فیرحی در تاریخ اندیشه سیاسی ایران معاصر (قسمت نخست)، تقریر: سیدنوید کلهرودی، هفته نامه سازندگی.
سه برداشت از مفهوم قانون.pdf
167.1K
سه برداشت از مفهوم قانون؛ تقریر درس داود فیرحی در تاریخ اندیشه سیاسی ایران معاصر (قسمت دوم)، تقریر: سیدنوید کلهرودی، هفته نامه سازندگی.
🔴 تشریح نموداری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط شهید مهدوی
احبائی!
احبائی ! احبائی ! استمعت الی رسالتکم و فیها العز و الایمان فانتم مثلما قلتم : رجال الله فی المیدان و وعد صادق انتم و انتم نصرنا الآتی و انتم من جبال الشمس عاتیه علی العاتی احبائی ! احبائی ! بکم یتحرر الاسری بکم تتحرر الارض بقبضتکم ، بغضبتکم یصان البیت و العرض بنات حضاره انتم و انتم نهضه القیم و انتم خالدون کما خلود الارض فی القمم و انتم مجد امتنا و انتم ، انتم القاده و تاج رووسنا انتم و انتم ، انتم الساده احبائی ! احبائی ! اقبل نبل اقدام بها یتشرف الشرف بعزه ارضنا انغرست فلا تکبو و ترتجف بکم سنغیر الدنیا و یسمع صوتنا القدر (و یحنی راسه القدر) بکم نبنی الغد الاحلی بکم نمضی و ننتصر ... ترجمه : دوستانم ! دوستانم ! پیامتان را شنیدم که نشاندهنده سرافرازی و ایمان است و شما همان گونه که گفته اید مردان خدا در میدان جنگید و شما "وعده صادق" و پیروزی قریب الوقوع مایید و شما چون قله های سربلند خورشید در برابر یاغیان ، سرکش و نافرمانید دوستانم ! دوستانم ! اسیران با همت شما آزاد می شوند و سرزمینهای اشغالی را شما باز پس می گیرید با مشتهای گره کرده تان و با خشم مقدستان خانه هامان و آبرومان محفوظ می ماند شما سازندگان تمدن و خیزش ارزشهایید و مانند کاج – نماد جاودانگی لبنان تا همیشه خواهید ماند شما رمز مجد وعظمت امت ما و رهبران مایید و تاج سرهامان و سروری تنها سزاوار شماست . دوستانم ! دوستانم ! بر گامهای نجیب شما بوسه می زنم گامهایی که به شرف ، شرافت می دهند و صنوبرهای سرزمینمان از آب عزت آن آبیاری می شوند نهراسید و استوار بمانید با مقاومت شما ، دنیا تغییر می کند و صدای ما به گوش سرنوشت خواهد رسید (و سرنوشت سر تسلیم فرو خواهد آورد) به دست شما فردای بهتر و دلپذیرتری می آفرینیم با شما همراه می شویم و به پیروزی می رسیم .
✔️آیت‌الله گرامی در گفتگو با مباحثات: ممکن است طلاب به حوزه نجف مهاجرت کنند. طلبه‌ی قم آزاد نیست که نزد کدام استاد درس بخواند؛ آزاد نیست هر کتابی را بخواند و هر حرفی را بزند. 🔸من مدتی پیش یک بیانیه هم دادم که ممکن است طلاب به حوزه نجف مهاجرت کنند. طلبه‌ی قم آزاد نیست که نزد کدام استاد درس بخواند؛ آزاد نیست هر کتابی را بخواند و هر حرفی را بزند. در سه جهت در نجف آزادی است و فطرت بشر هم متمایل به آزادی است؛ بنابراین به نظر می‌رسد قوت حوزه در آینده در نجف باشد. اتفاقاً پس از همان ایامی که آن بحث را مطرح کردم، افراد متعددی جهت تدریس به نجف رفتند. این یک بعد است که خود حوزه در این جهت گرفتاری دارد. 🔸میرزای شیرازی گفته بود سه نفر هستند که اصرار دارند حکومت را خود من بگیرم؛ یکی خود ناصرالدین شاه که هوسش به قدری غالب است که از جمع بین اختین در ازدواج نگذشت؛ یعنی دو خواهر را با هم عقد کرده بود؛ چنین کسی چطور حکومت را به من می‌دهد؟ بنابراین او می‌خواهد آبروی ما را ببرد. دوم میرزا ملکم‌خان، متولد جلفا و متمایل به انگلستان است. او نیز اصرار دارد که من حکومت را بگیرم؛ او هم به این علت است که می‌خواهد آبروی من برود. سوم هم سید جمال‌الدین اسدآبادی است که او هم دوست دارد من حکومت را بگیرم که این هم از سادگی ایشان است. اداره‌ی حکومت به این راحتی نیست. اکنون ما در بین مردم وجهه و آبرو داریم. اگر بخواهیم حکومت کنیم کجا این‌همه گروه متدین داریم که کل مملکت را در اختیار بگیریم؟ این‌ها می‌روند و کارهای نادرستی انجام می‌دهند که به نام ما نوشته می‌شود. بعدها هم بسیاری به این حرف معتقد بودند؛ می‌گفتند هنگامی که حکومت در دست غیرروحانیت است، روحانیت حالت انتقادی دارد و مردم هم می‌پذیرند و به نفع دین تمام می‌شود؛ اما زمانی که حکومت در دست خود روحانیت باشد، مردم انتقاد از حکومت ـ یعنی خود روحانیت ـ دارند و بنابراین به خود دین انتقاد پیدا می‌کنند و دین تضعیف می‌شود. 🔸پیرمردها و حتی بزرگانی بودند که خود ما در دوره‌ی جوانی که داغ و انقلابی بودیم با آن‌ها درگیر می‌شدیم؛ آن‌ها مکرراً به ما می‌گفتند به نتیجه نمی‌رسد؛ تعبیرشان این بود که جوجه را آخر پاییز می‌شمارند. الآن در هر جمعی که می‌نشینیم معمولاً به غیر از ۴-۳ نفر ـ که معمولاچهره‌‌های رسانه‌ای هستند ـ بقیه‌ی افراد از اوضاع اقتصادی و مسائل دیگر گلمه‌مندند. البته مخالفت عملی هم انجام نمی‌شود؛ چون به‌هرحال نظام اسلامی است و بسیاری زحمت کشیدند آن را به این‌جا رساندند. حتی المقدور باید همکاری کرد. اما در عمل همه ناراحت هستند و شرایط اقتصادی را می‌بینند. 🔸هنگامی که مرحوم امام از زندان آزاد شد، یک سخنرانی مفصلی در مسجد اعظم کردند و در آن گفته بودند لااقل آموزش و پرورش را به ما بدهید، ما اداره کنیم. این طرحی بود که در لبنان هم مرحوم آسید شرف الدین و آسید محسن امین با حکومت مطرح کرده بودند. یکی از دوستان ما ـ که فوت کرده است ـ با ما هم‌زندانی بود؛ می‌گفت شب نزد امام رفتم و گفتم آقا این مقدار دبیر متدیّن برای کل مملکت دارید؟ ایشان هم جوابی به این تعبیر داده بود: «می‌گویی که ما بلوف هم نزنیم؟». منظور ایشان این بود که یعنی تبلیغ هم نکنیم؟ به هر حال این نگرش‌ها وجود داشت. 🔸علما یا باید از اوضاع تعریف کنند که دروغ است؛ یا باید انتقاد کنند که بیشتر به درد مردم افزوده خواهد شد و تلقی مخالفت با حاکمیت می‌شود که آن هم مصلحت نیست. افراد فهمیده متوجه می‌شوند که معنای این سکوت موافقت با بلا نیست؛ دیگران هم باید به مرور متوجه شوند. در هرحال بیان آن، تضعیف نظام است که آن هم درست نیست. 🔸عامه‌ی مردم از اوضاع سیاسی زدگی پیدا کرده‌اند؛ چون نتیجه‌ای که می‌خواستند را نگرفته‌اند. این زدگی از اوضاع سیاسی آن‌ها را به سمت و سوی کسانی که مخالفت وضع موجود هستند متمایل می‌کند. برخی از مقامات اطلاعاتی به خود بنده گفتند که در شهر مشهد بیش از ۳۰ کلیسای خانگی وجود دارد. تصور این‌ها بر این است که مسیحیت دعوی به صلح و آرامش می‌کند؛ و برعکس؛ حاکمیتی مثل حاکمیت ما این‌طور نیست. اشتباه هم می‌کنند؛ مسیحیت ظلم‌ها و قتل و غارت‌های خود را کرده است. 🔸برخی وقتی می‌خواهند از کوچه عبور کنند، از مدتی قبل از آن، مأمورین می‌ایستند تا ماشین‌ها عبور نکنند؛ همه کنار بروند تا این آقا رد شود. زمانی هم که به آن‌ها تذکر داده می‌شود می‌گویند در اختیار ما نیست؛ در اختیار محافظین ماست! 🔸آقای مهدوی کنی به خود من گفت که زمانی آقای خمینی به ما گفت اگر شخص شما را ترور کنند بهتر از این وضع تشریفات است؛ چون این‌ ترور شخصیت است. خود امام به آقای مهدوی کنی گفته بود. آقای مهدوی کنی گفته بود که ما را می‌کشند و… امام گفته بودند که اگر بکشند بهتر از این وضع است. http://mobahesat.ir/15449
[Forwarded from فرزاد جهان بین] موسیقی در نگاه رهبر انقلاب «هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمی‌کند . در عین حال، ویژگی‌های مثبت غرب را از روی محاسبه، تأیید می‌کنم. یکی از آن ویژگی‌ها، مقوله موسیقی است. درست است که در غرب، موسیقی‌های منحط وجود دارد. اما در همان نقطه از جهان، از دیر باز موسیقی‌های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقیی که برای گوش سپردن به آن، انسانِ عارفِ واقفِ خردمند، می‌تواند بلیط تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی‌هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیح هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگیی نیز بوده و هست. در شرق که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در این جا عبارت از آهنگ‌ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن به موسیقی لهوی حرام تعبیر کرده‌اند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شب دچار بی‌خوابی می‌شده است. موسیقیدان‌ها همراه با کنیزکان مُغنی، بایستی می‌آمدند تا اسباب طرب او را فراهم کنند.» مقام معظم رهبری، بازدید از صدا و سیما و در جمع اهالی موسیقی، ٩ مرداد ۱۳۷۵
[Forwarded from ساخت داخل (حسین بیاتانی(مهدیزاده))] ✅تحریم های جدیدی در راه است؟ 🖍حسین مهدیزاده 🔺اتفاقات چند روز اخیر در ایران به طور قطع، به یک بحران فراگیر بدل نخواهد شد، چه اینکه در کلانشهرها، محل تجمعات در جاهایی است که طبقات ناراضی متوسط به بالا را هدف قرار داده است و بازیگوشی و شوخی بودن رفتار غالب شرکت کنندگان پیداست. 🔻مثلا در قم تجمعات در جایی که به «فلکه بستی» معروف است و شبها جمعیت فراوانی برای تفریح های دوستانه و خانوادگی در آنجا تجمع دارند برگذار میشود. یا در کرج، دو شبه است که خیابان رجائی شهر که محل تجمع مراکز خرید لوکس و مدرن است و آنقدر شلوغ است که تاکنون چندبار شهرداری کرج تصمیم گرفته است آنجا را سنگفرش کند و عبور خودرو ممنوع کند برگزار می شود نه در محله های کارگری و پایین شهری. 🔆خلاصه در کلان شهرها ماجرا کمی «فان» شده است. 🔺اما از طرف دیگر مناطق غرب کشور که فرهنگهای عشیره ای و غیر مدرن دارند هم ماجرا جدی شده است و البته بنظرم تحولات این مناطق بسیار جدی تر از کلانشهر هاست. اتفاقات ملایر، درود، کرمانشاه و... همه حکایت از این دارد که اتفاقات اخیر ایران شبیه 88 نیست، بلکه شبیه اتفاقاتی مثل سوریه است که از حاشیه شروع شد و با ایجاد هرج و مرج در مرزها و شهرهای مرزی، تنها ضریب نفوذ ناامنی و هرج و مرج را به مرکز صادر کرد چرا که در شهرهای حاشیه ای، کسانی که بتوانند یک جنبش مدنی را رهبری کنند و مطالبات آن را به گوش مرکز نشینان برسانند غالبا وجود خارجی ندارد. به همین دلیل حاکمیت هم بیشتر سعی خود را بر مدیریت حاشیه کرده است و مرکز را رها کرده است تا خود مردم متوجه شوند که ماجرا چقدر غیر جدی و بچگانه است. اما نکته مهم تر این است که بعد ازاین اشوبها که غرب هم اصلا امید ندارد که آن را فراگیر کند، یک 🔑«بسته تحریمی جدید»🔑 در پیش خواهد بود. آمریکا و اروپا به دنبال بهانه ای برای درگیری بیشتر با ایران هستند که این بهانه را هرج و مرجهای جدید براحتی بدست آنها داد. به یاد داریم که زمینه اصلی روانی برای مشروعیت تحریمهای فلج کننده سال 90 به بعد را به افکار عمومی جهان داد. اگرچه بدنه مردم مطالباتشان را چیز دیگری می دانستند، اما عملا 88 به ضرر خود مردم ناراضی هم تمام شد. حتی تصویر «دیکتاتوری» که از رئیس جمهور وقت در جهان معرفی شد تا تحریم فلج کننده ایران معنا دار باشد، حتی از این زوایا مورد نظر اعضای میدانی جنبش سبز نبود، اما غرب به معنایی از دیکتاتور نیاز داشت که در آن بتوان حتی ورود دارو را هم به ایران محدود کند. 🔆هدف فعال شدن گسلهای اجتماعی در حوزه عمومی بود. هدف این بود که حوزه عمومی ایران از طریق گسلهایی که فعال شده بود و بعد از تحریم قرار بود فعال تر شود، چنان متلاشی بشود که دیگر باره قدرت بازسازی و ترمیم نداشته باشد. 🔻تحریم های بعدی می خواهد نهادهای مردم و رابطه مردم ایران با هم را باز هم تیره تر کند به همین دلیل اثرش را بیش از همه در نهادهای عمومی خواهد گذاشت و مردم را بیشتر و بیشتر تحریم خواهد کرد اما بهانه سرکوب جنبش های مردمی خواهد بود. 🔑اهرم اصلی هم به نظرم همان تحریم های معروف «کاتسا» است که می خواهد ایرانی ها را به تحریم یکدیگر وادار کند. کاتسا یک شبکه تحریمی هوشمند و در حال گسترش است و اگر ایرانی ها حاضر باشند همدیگر را تحریم کنند، فایده خواهد داشت. لذا اگر گسل های اجتماعی درون ایران بیشتر و بیشتر فعال شود، حالا وقت دادن لیست های تحریمی است که به سرعت مثلا به بدنه مردم سرایت کند و مردم برای اینکه پول به حساب هم کارت به کارت هم بکنند، بپرسند، ایا فلانی عضو سپاه و خانواده سپاه و رفیق سپاهی دارد یا نه!!! ⛳️فقط یک نکته: مردم اگر نتوانند مبارزه برای اصلاح را یاد بگیرند، می شوند مرغ عروسی و عزا. ما باید یاد بگیریم که مطالباتمان را چطور دنبال کنیم. ما باید مبارزه مدنی و از پایگاه حوزه عمومی را یاد بگیریم تا خودمان له نشویم. الان دیگر وقت سرکوب یا پایان دادن اغتشاشات نیست، باید مردم با شادی از این ماجرا خارج شوند و الا خطرناک ترین قسمت این هرج و مرجها چیزی است که بعد از پایان آن تازه شروع خواهد شد