سطلیات
[Forwarded from دنیوی احسان] 💢 برخی نظرات فقهی آیتالله هاشمی رفسنجانی 🔹یك مجتهد به تنهایی در همه
[Forwarded from آب و آتش]
✳️ مرحوم #هاشمی_رفسنجانی نخستین باری که خواست رئیسجمهور شود، گفت: الگوی بازسازی ما ژاپن است. بعد شکست خورد، گفت: الگوی بازسازی ما مالزی است. بعد شکست خورد آخر عمر ریاست جمهوریاش گفت: الگوی بازسازی ما ترکیه است. یعنی این الگو همینطور نزول کرد.
من اخیراً که سفر به مالزی داشتم فهمیدم آقای #روحانی آنموقع که شورای امنیت ملی بوده یک ماه تمام در مالزی بوده برای اینکه الگوگیری کند. خب مالزی چیست؟ مالزی یک اقتصاد بازار دارد با برندهای جهانی و یک مونتاژی که فقط در الکترونیک دارد و دیگر هیچ چیزی ندارد.
کشور مالزی، کشور روستایی مونتاژ شده است؛ یعنی ۸۵ درصد از جمعیت آن روستایی است که حالا بحران سه تا پنج سال آینده مالزی را شکل میدهد... یک تکنولوژی ابتدایی با یک بازار برند و وارداتی تا ساعت ۱۰ شب و بعد از ۱۰ شب بازار فحشا و مواد مخدر و مشروب در مالزی بشدت رایج است. خلاصهاش اینکه مالزی یک اقتصاد تا ۱۰ شب دارد و یک اقتصاد از ۱۰ شب تا صبح که خیلیها میگویند این اقتصاد دومی قویتر از اولی است. الان اینها الگویشان اینگونه است؛ یعنی ایران را کردند یک کشور مونتاژی که الان داریم میبینیم و جالب است مونتاژی که میکنیم مونتاژ دقیق نیست و مثلاً نرفتیم ماشین پروتون مالزی را بیاوریم که بسیار ماشینهای خوبی هستند بلکه رفتیم #پراید کره را وارد کردیم که این فجایع را بهبار آورد.
بعد هم میگوییم مردم مشتریاش هستند؛ بعد هم ۱۱ هزار کشته در جاده میدهیم. نگاه آقای روحانی به کشورهای غربی است که یک #ایرباس بگیرد، یک بوئینگ بگیرد نه اینکه ۱۱ هزار کشته در جاده را مدیریت کند.
این یک مبنای تفکری دارد و آن هم تفکر لیبرالیستی ضد عدالت است که این مبنا هر چقدر سر کار باشد در جمهوری اسلامی همین روند را ادامه خواهد داد و فاصله طبقاتی عظیمتر میشود و آسیبهای اجتماعی بشدت افزایش مییابد.
#ابراهیم_فیاض
ویژهنامه چهره
#روزنامه_صبح_نو
۲۵ بهمن ۹۵
شماره ۱۸۴، ص ۳.
نظام سوالاتی راجع به نسبت دین و دولت
بسیاری از این سوالات بصورت منفرد پاسخ داده شده اند
اما بصورت پیوسته و در قالب یک «نظام پرسش» و معطوف به یک طبقه خاص سوال کننده، پاسخ داده نشده اند.
به نظر نگارنده پاسخ این سوالات وجه مشترک مذهبی های سنتی و مخالف حکومت دینی است.
از سوی دیگر بسیاری از انقلابی هایی که ظرف سالهای اخیر برای قرائت انقلاب، انواع و اقسام مکاتب پست مدرن آلمانی و فرانسوی و مارکسی و... را انتخاب کرده اند، همگی دوست دارند پاسخ های جدی از سوی حکمت دینی به این سوالها داده شود تا بتوانند قرائت قابل قبولی از حکومت دینی در مقابل این ابهامهایی که از سوی رویکردهای پست مدرن هم مطرح شده است داشته باشند:
👇👇👇👇👇👇👇
سطلیات
نظام سوالاتی راجع به نسبت دین و دولت بسیاری از این سوالات بصورت منفرد پاسخ داده شده اند اما بصورت
1⃣ جامعه پردازی در عصر غیبت به چه معنایی مشروع است؟(مبانی مشروعیت جامعه دینی در عصر غیبت)
📍آیا بر این مبنا که مومنین مکلف اند که با ظلم و محرومیت و طواغیت مبارزه کنند؟ هدف این جامعه مبارزه با طواغیت محلی و لو در فرصت های کوتاه و غیر قابل ادامه است.
📍آیا بر این مبنا که مومن مکلف است که برای عدالت در مقیاس جهانی مبارزه کند؟ هدف این جامعه زیست بر محور شریعت دینی و دست یابی به عدالت از طریق تفقه در دین است.
📍آیا بر مبنای یک جنگ تاریخی بین طبقه مستضعف و سطله گر؟ هدف از این جامعه شکستن طبقات سلطه گر و رسیدن به جامعه منصف و بی طبقه است.
📍ایا بر مبنای ضرورت دینی زیستن در دنیا باید جامعه تاسیس کرد؟ هدف از این جامعه ایجاد محیط زیست دینی برای عده ای است که عضو آن جامعه می شوند.
📍آیا بر مبنای یک جنک تاریخی بین حق و باطل؟ هدف این جامعه تاسیس جامعه انتظار و مقاومت و مبارزه برای رسیدن به پایان تاریخ استکبار علی الله
در عصر ظهور است.
2⃣ چرا این ماموریت بدون تاسیس جامعه ممکن نیست؟
✅آیا مبارزه فرهنگی در بستر شبکه های فرهنگی-مردمی که درون نظام های سیاسی دیگر است برای این مطلوب کافی نیست؟
✅آیا جهاد و مبارزه زیرزمینی و چریکی برای تامین مطلوبیت های ما در عصر غیبت، قدرت کافی برای مومنین تحصیل نمی کند؟
✅ایا در عصری جدید که همه انسانها به دنبال حق خود هستند میتوان(یا باید) بر مبنای دین که تکلیف محور است جامعه تاسیس کرد؟(شبهه سروش)
3⃣ هدف و ماموریت دولت در جامعه دینی
⭕️آیا در عصری که طبقات سلطه گر خاص و بی اخلاق جامعه جهانی تشکیل داده اند و ما مجبور به استفاده از برخی قواعد آنها برای ادامه حکومت هستیم، میتوان ادعای تاسیس حکومت دینی داشت؟
⭕️آیا در این عصر دولت دینی ماموریتی غیر از حکومت بر انسانی که گریز از دینی زیستن دارد را خواهد داشت؟ در این صورت آیا حکومت چیزی غیر از غول خشمگین و یا ابزار سلطه طبقه متدین بر غیر متدین چیزی خواهد بود؟
⭕️آیا توسعه دینی و رشد باطنی و معنوی جامعه با چنین دولتی و در چنین عصری ممکن است؟
⭕️نسبت عرصه عمومی و حوزه قدرت در یک نظام دینی چیست؟ مردم سالاری در حوزه حکمرانی دینی در این عصر چه معنایی میتواند داشته باشد؟ رابطه مردم و ولایت -که راس نظام دینی است- چگونه معنا می شود؟ آیا ایده مرجعیت دینی در نظام سیاسی مادی امروز، ظرفیت دینی بیشتری برای حیات مدنی مومنان نداشت؟
⭕️آیا دولت دینی به دنبال بیرون آوردن مردم از فرهنگ مدرنِ مادی است؟ آیا دولت این کار را به نحو قهرآمیز و جبرآلود انجام میدهد یا مردم خودشان باید این امر را طلب کنند؟
4⃣ نسبت دولت دینی و نرم افزار جهانی شده دولت داری مدرن
🔍دولت دینی تا چه حد باید از این نرم افزار دولت داری مدرن بهره ببرد؟
🔍منطق گزینش ساختار و نرم افزار از فرهنگ مدرن و استفاده از آن در نظام دینی چیست؟
و....
5⃣تحلیل جایگاه دولت در مراحل پنج گانه مقام معظم رهبری از انقلاب تا تمدن
⁉️چرا دولت سازی در این 5گانه باید پیش از جامعه سازی باشد؟
و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روسلینگ، سوئدی، میگوید اگر چهار دقیقه وقت برای تماشای این ویدئو صرف کنید، معادل این است که یک سال زمان را در دانشگاه به مطالعهی تاریخ صرف کرده باشید.
سطلیات
روسلینگ، سوئدی، میگوید اگر چهار دقیقه وقت برای تماشای این ویدئو صرف کنید، معادل این است که یک سال ز
[In reply to سطلیات]
👆👆👆👆👆
لازم دیدم کمی راجع به دروغ بزرگ این کلیپ نکاتی را بنویسم
دروغ بزرگ این کلیپ در قسمت بعد از جنگ جهانی دوم است
بعد از جنگ دوم اتفاق مهمی در دنیا افتاده است و آن هم اینکه سرمایه داری بین المللی شده است. در عصر سرمایه داری بین المللی سرمایه دارها و توانمندان جهانی همه در قله درآمد و سلامت هستند و در بلکه یک کشور مستقل از جغرافیاهای ملی را شامل می شوند. آنها در تعامل با شرکت های بین المللی یک شبکه مستقل از طبقات پایین جامعه را تشکیل داده اند لذا اگر واقعت شکل گیری این دولت جدید را در دنیا ی بعد از جنگ دوم بپذیریم، باید بگوییم که اصلا نمودار دولت-سرزمین نمودار سلامت و درآمد ملت ها را نشان نمی دهد.
باید جامعه فقیران را از طبقه متکن یک درصدی جدا کنند تا معلوم شود دنیا درآمد و سلامت در چه وضعی به سر می برد.
آیا شما باور می کنید که در یک نمودار آماری بگویند که میانگین درآمد مردم ایران در عصر حقوق های نجومی بالای ۳ میلیون تومان است؟
لطفا باور کنید که نمودار میانگین چنین است، اما باور نکنید که این یعنی بالا بودن درآمد مردم. چرا که درآمد و سلامت طبقه یک درصد آنچنان بالاست که هیچ چیز نمی تواند عدد میانگین را به درآمد عموم مردم شبیه کند
کاپیتالیسم بزرگترین دروغهای تاریخ را می گوید چون می توان به زبان علم سخن بگوید
[Forwarded from داود فیرحی]
🍀راه سوم
🔹چهار مسیر مواجهه جهان اسلام با غرب: کمپانی هند شرقی، جنگ های ایران و روس، مواجهه عثمانی با اروپا، حمله ی ناپلئون به مصر.
🔹این مواجهه سه رویکرد را برانگیخت: اول،حفظ سنت و گرایش به تقابل با غرب آن هم نه با سیاست غرب بلکه با کل تمدن غرب مثل تحریم نظام آموزشی غرب.
دوم، جریانی که معتقد بود نباید با غرب درگیر شد و باید آن را شناخت و این شناخت هم بر این مبنا بود که تمدن غرب یک کانون دارد و آن هم عمل گرایی است و باید آن را شناخت .
سوم، راه سوم نام دارد که این طریق دو نفی داشت: یکی غرب، و دیگری سنت. و دو چیز را هم اثبات می کرد یکی تجدد و دیگری مذهب.
🔹این جریان معتقد بود که مذهب با سنت فرق دارد و تجدد هم با غرب فرق دارد. راه سوم به دنبال تجدد مذهبی بود. راه سوم سرگذشتی را در دنیای اهل سنت و در ایران طی کرده است . در این کلاس روایت ایرانی راه سوم دنبال می شود.
🔹سه دوره در «راه سوم»: دوران پیشامشروطه، مشروطه تا سال 1320، سال 1320 تا 1357.
دوره نخست) دوران پیشا مشروطه یا عصر روشنگری در ایران. سه دسته متفکر در این دوران فعالیت می کنند: مدیران دولتی مانند امیرکبیر و سپه سالار؛ رهبران مذهبی مانند کاشف الغطا، صاحب جواهر، و شیخ انصاری؛ منورالفکرها مثل میرزا فتحعلی آخوندزاده ، میرزا ملکم خان، مستشارالدوله، مجدالملک، سیدجمال، شیخ هادی نجم آبادی، طالبوف، میرزا آقاخان کرمانی، و زین العابدین مراغه ای که راه سوم از این گروه اخیر درمی آید.
دوره دوم) دوره مشروطه تا دوره پهلوی اول که این دوره به لحاظ فکری تا سال 1320 پیش می رود. متفکران مذهبی راه سوم در این دوره: آخوند خراسانی، نایینی، مدرس، شیخ اسماعیل محلاتی و میرزا اسدالله خرقانی. روشنفکران راه سوم در این دوره: صوراسرافیل، فروغی، سعید نفیسی، کسروی، و سنگلجی.
دوره سوم، از سال 1320 تا 1357: راه سوم در این دوره زمانی به بازاندیشی می پردازد. اگر در دوره قبل، مسأله متفکران، «استبداد»، «غرب»، «تجدد»، و «مذهب» بود؛ در دوره ی سوم ما شاهد تعریف جدیدی از راه سوم هستیم.
راه سوم در این دوره(20 تا57)، به جای این که بخواهد بین استبداد و غرب ، راهی را پیدا کند؛ به دنبال یافتن راهی است بین کاپیتالیزم و سوسیالیسم. در این دوره نوعی دولت گرایی مطرح می شود و اکثر متفکران راه سوم نوستالژی چپ نیز پیدا می کنند مانند طالقانی و نخشب .
🍂برگ هایی از درس گفتار "راه سوم"، جلسه نخست، داود فیرحی، پاییز1395.
[Forwarded from حسین بیاتانی(مهدیزاده)]
✴️انقلاب در ساختار جمهوری اسلامی(1)⛔️
#حسین_مهدیزاده
📗رد صلاحیت احمدی نژاد پدیده مهم انتخابات 96 است. این رخداد و پیامدهای ما قبل و مابعدش که البته هنوز هم ادامه دارد، یک اتفاق قابل تحلیل در وزان اندیشه سیاسیِ انقلاب اسلامی است.
❓اولین نکته ای که بخصوص توجه طرفداران احمدی نژاد را جلب کرده است، مساله مکانیزم تایید یا رد صلاحیت او است. بخصوص آنجایی که کسانی مثل مهندس میرسلیم و آقای هاشمی طبا امکان رقابت برای پست ریاست جمهوری را می یابند و تعدادی از وزرای دولت نهم و دهم که تجربه وزارت های های عریض و طویلی را هم داشتند، امکان رقابت را پیدا نمی کنند.
✅به نظر میرسد این نقد می تواند وجوه درستی هم داشته باشد. جمهوری اسلامی در سالهای اخیر از فضاهای ساده سابق خارج شده و مساله ها پیچیده تر شده اند. لذا با اینکه خیلی از سازه های نظام هنوز از لحاظ جایگاه و حتی شخصیت های متصدی آن بسیار قابل توجیه هستند، اما به دلیل ضعف در مکانیزم ها و قاعده مند سازی فرآیندهای آن، حداقل قدرت «تفاهم» نظام با مردم را کم رده است. اگر بخواهم غیر سیاسی نگاه کنم، این یک چالش فقهی-حقوقی جدید است که از حدود انتخابات خبرگان و مجلس در 94 پررنگ تر شده است. مرجع حل این مشکل هم مسئولین نظام نیستند. اولا فقها و حقوق دانان باید به دنبال سازوکارهایی باشند که در عین مشروعیت وقاعده مندی، قدرت تفاهم نظام را با بدنه نظام ارتقاء دهد. به هر حال نه اعضای شورای نگهبان به دنبال خودرایی هستند و نه نقد فعالان سیاسی که تایید صلاحیت را امری پیش بینی ناپذیر و گفتگو ناپذیر یافته اند، سخنی به گذاف می گویند.
❓دومین نکته مساله خود احمدی نژاد است.
🔆تحلیل نگارنده از مساله احمدی نژاد بررسی دوگانه موقیت 8 ساله دولت او و شخصیت خود اوست.
✅ابتدا مساله دولت هشت ساله او. اساسا احمدی نژاد در سال 84 انتخاب شد تا طبقه جدیدی را وارد عرصه قدرت کند. به این معنا که کسانی که پای شعارهای آرمانی انقلاب بودند، در دولت او برای اولین بار وارد عرصه قدرت ورزی پیچده پس از جنگ شدند. محصول این ورود، شکل گیری جریان انتقادی جدیدی در درون نظام بود که اینبار از جنس طرفداران پروپاقرص نظام و ولایت فقیه بودند. درست است که این عده پیش از این هم در دوره دولت اصلاحات، راهپیمایی و انتقاد از دولت مستقر را تجربه می کردند، اما نقد آنها در دوره سازندگی و اصلاحات از جنس نقد توده های مردمی و یا کسانی بود که فکر می کرند ساختار کلان نظام بسیار کامل طراحی شده و حتی یک ایده گلوبال است اما به هر حال در ساختار رسمی قدرت تجربه قدرت ورزی کلان نداشتند. دولت نهم و دهم این عده را به عرصه قدرت وارد کرد. این تجربه اما آوای انتقادی همین عده که با این فرصت به روابط قدرت ملحق شده بودند را بلند کرد. اینگونه بود که در درون انقلاب از «یک جریان چپ جدید» را رونمایی شد.
⚠️چپ در ادبیات سیاسی امروز دنیا به منتقدین نظم موجود اطلاق می شود. چپ ها لزوما با آرمانهای نظام خود مشکل ندارند بلکه بیشتر با نظم و سازه و ساختار مستقر مشکل دارند. مثلا چپهای سوسیالسم در دنیا با آرمان مدرنیته مشکل ندارند، بلکه با نهادسرمایه داری و نظم بازار و طبقات اجتماعی شکل گرفته بر اساس آن دست به گریبان هستند. چپ ها خود به دو دسته تقسیم می شوند، چپ های تدریجی و چپ های انقلابی.
✅در سالهای پس از جنگ و تا پیش از ورود ارمان خواهان حزب اللی به طبقات بالای قدرت -که به تجربه و تفکر کردن ایشان درباره قدرت ورزی کلان و جهانی منتهی شد- چپ در ایران به کسانی اطلاق می شد که از آرمانهای انقلاب چپ کرده بوند. حال چه به سمت نظم جهانی سرمایه داری و چه به سمت سوسیالیسم. به هر حال چون از ادبیات انقلاب و آرمانهای آن فاصله گرفته بودند و دل در گرو طرحهای بشری مدرن بودند عنوان چپ را بر آنها اطلاق می کردند یعنی «چپ از انقلاب». (البته این اصطلاح غیر از اصطلاح چپ در دهه 60 شمسی است که شبیه به اصطلاح چپ جهانی به کسانی اطلاق می شد که به نگاه های سوسیالیستی در اداره کشور علاقه داشتند.)
⁉️اما با تجربیاتی که حزب اللهی ها در این 8 سال بدست آوردند، جریان چپ جدیدی در عرصه عمومی ایران ظهور و بروز پیدا کرد که چپ از آرمانهای انقلاب نبود، بلکه چپ از ساختار فعلی نظام جمهوری اسلامی بود. اینها معتقدند که انقلاب اسلامی توسط مدیران غربگرا به درون سیاهچاله نظم نوین سیاسی-اقتصادی مدرن انداخته شده است و به همین دلیل است که انقلاب نمی تواند به ماموریت خود که حداقل ساخت یک جامعه مستقل از نظم نئولیبرالیسم -نظام سیاسی اقتصادی بعد از جنگ دوم جهانی- است دست پیدا کند. این جریان به دنبال «انقلاب در ساختار انقلاب» بود نه «انقلاب در انقلاب».
@satliyat
[Forwarded from حسین بیاتانی(مهدیزاده)]
📛انقلاب در ساختار جمهوری اسلامی(2)⛔️
#حسین_مهدیزاده
⚠️یکی از مشکالت احمدی نژاد این است که به عنوان رئیس دولتی که این تجربه در زمان او انجام شده است و به عنوان یک انسان تیزهوش که خیلی زودتر از بسیاری از این چپ ها، خودش این مساله را فهمید و به آن عامل شد، می خواهد که کل بدنه ای که به چنین نتیجه ای رسیده اند را در مسیر تحول سرپرستی کند. غافل از اینکه احمدی نژاد از زمانی که ایده های مهندس مشائی را در انظار عمومی مطرح کرد، تا او به عنوان یک متفکر برای ارائه راه حل اثباتیِ برون رفت از بن بست نظام معرفی شود خود را از رهبری حرکت به یک کنش گر کنار کنشگر های دیگر تقلیل داده بود.
✅ مشکل عمومی حزب اللهی ها با احمدی نژاد از همان جایی شروع شد که راه حل اثباتی اش را رونمایی کرد. احمدی نژاد که در عمق وجودش آرامش تحولات فرهنگی را نمتواند تحمل کند، متوجه نشد که نقدهای شکل گرفته بر «چرایی کند بودن قطار انقلاب» در طول این سالها به فکر خیلی ها رسیده و عده کثیری در حال تفکر به آن هستند. شاهد هم عده کثیری که انحراف احمدی نژاد را قبول نکردند اما خودشان را هم هزینه ادامه حیات سیاسی او نکردند. چون همزمان با او، آنها هم به نتایج اثباتی رسیده اند که مغایر ایده احمدی نژاد بود.
🔆مضاف بر اینکه اساسا از ابتدای انقلاب بعضی از جریانهای انقلابی، ایده انقلاب فرهنگی را تمام نشده می دانستند و معتقد بودند که دیر یا زود انقلاب به بن بست های نرم افزاری اش بر خواهد گشت. گفتمانی که رهبر انقلاب از همان سالهای دولت اول محمد خاتمی گفتمان آن را در میان همین حزب اللهی ها توسعه میداد. لذا تطبیق مشکلات دولت با بحران فرهنگی و نرم افزاری نظام، ایده ای نبود که تنها ذهن احمدی نژاد را درگیر کند.
✅ایده احمدی نژاد فارغ از اینکه هیچوقت نه به درستی گزارش شد و نه به درستی خوانده شد، یک مشکل عمده دارد، آن هم اینکه بیرون از سنت فرهنگی رایج، در بدنه سیاسی دولت احمدی نژاد متولد شد. نه سازمان فرهنگ سنتی ما در حوزه و. مساجد و هیاتها و بسیج پایگاه آن است و نه سازمانهای مدرن فرهنگی دانشگاه و فرهنگسراها و.... . اما احمدی نژاد سعی می کرد با ضد و بند های سیاسی آن را در جامعه تثبیت کند. سخنرانی های مکرر مهندس مشایی و احمدی نژاد در همایش های مرسوم دولتی، حاکی از این بود که احمدی نژاد انیبار هم میخواهد مساله عدم تفاهم بین خودش با نخبگان عرصه فرهنگ را با همان روش معروف «احمدی نژادی» که در 88 حل کند. چیزی که نه قبلا موفق شد و نه اینبار.
⛔️این روزها نیز طرفداران احمدی نژاد سعی می کنند تکثر افکار و ایده های چپ انقلاب اسلامی را ندیده بگیرند و نیامدن احمدی نژاد را به انسداد «انقلاب در ساختار انقلاب» معرفی کنند. اما واقعیت این است که حتی اگر بپذیریم که احمدی نژاد یک قرائت پیشرو از چپ انقلاب اسلامی است، هم اکنون قرائت های دیگری از چپ انقلاب اسلامی در ایران وجود دارند که طرح های اثباتی معارض طرح آقای احمدی نژاددارند.
✅ نگارنده خود بر این است که شرکت احمدی نژاد در انتخابات 96 بازگشت زودهنگام یک چپ انقلاب اسلامی بود. احمدی نژاد نظریه اداره اجتماعی مناسبی برای اداره 4 سال اینده کشور ندارد چه اینکه بحرانهای پولی و مالی که دکتر روحانی در عدم موفقیت برجام برای کشور ایجاد کرده است آنچنان سهمگین است که ایران آینده را در جلوی یک پرتگاه مالی بزرگ قرار داده است که عدم عبور مدبرانه و با دقت حداقل به یک تورم تاریخی منتهی خواهد شد! و نگارنده چنین تدبیری را در تیم اقتصادی دکتر احمدی نژاد نمی بینم.(گرچه تاکنون در تیم های اقتصادی هیچ کاندیدای دیگری هم ندیدم). احمدی نژاد عقبه ی آکادمیکی که برای کارهایی که باید انجام بشود پژوهش کرده باشند ندارد، اگرچه سلطان رای آوری امروز ایران باشد! لذا اگرچه دکتر خوب رای می آورد اما خوب دولتی برپا نخواهد کرد و چه بهتر که دولت بد آینده به پای اصلاح طلبان انقلابی گذاشته نشود و یکی از جریانهایی که سبقه محافظه کارانه تری دارند مسئول آن باشند؛ حتی خود دکتر روحانی! دولت بعد اگر به حیثبت انقلاب لطمه نزند، برای رئیسش آبرویی جمع نخواهد کرد.😊
🔴🔑🔴 چپ انقلاب اسلامی در چهار سال آینده باید به مدیریت اصلاحاتش از بیرون قدرت بپردازد، باید گفتمان های جزئی خود را تولید کند و آن ها را در میان نخبگان متدین به انقلاب توسعه دهد تا به کمک انقلاب بیایند. باید در مراکز تصیم سازی و تصمیم گیری کشور آنقدر تجربه اصلاحاتی به نفع انقلاب اسلامی شکل بدهند و به عبور انقلاب از این بحران کمک کنند تا بار دیگر کشور برای بازگشت چپ های انقلاب اسلامی به راس قدرت آماده شود. بدون این کار، حضور احمدی نژاد یا هر چپ انقلابی دیگر در انتخابات ها، همچون سو استفاده بازیگران و ورزشکاران از انتخابات های شورای شهر تهران می ماند.
@satliyat
✴️اكونوميست : ارزشمندترین منبع دنیا دیگر نفت نیست، Data است!
ترجمه_اختصاصی تببين
☑️مجله اکونومیست در مقاله ای جدید و جذاب ارزشمندترین منبع دنیا را Data اعلام کرد. 5 شرکت (گوگل، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت) ارزشمندترین بنگاهها در دنیا هستند. سودهایشان سرسامآور است: آنها رویهمرفته 25 میلیارد دلار سود خالص در فصل اول سال 2017 جمع کردند. نیمی از تمام دلارهایی که در آمریکا آنلاین خرج میشوند، نصیب آمازون میشود. تقریباً تمام رشد درآمد در حوزۀ تبلیغات دیجیتال در آمریکا در سال گذشته، مدیون گوگل و فیسبوک است
💠 یک قرن قبل، منبع مد نظر نفت بود. اکنون غولها به نگرانی های مشابهی دامن زدهاند که به "دادهها" "Data"مربوط میشود، یعنی به نفتِ عصر دیجیتال!
◀️کنترل شرکتهای اینترنتی بر دادهها، قدرت شگرفی به آنها میدهد. الگوهای قدیمی دربارۀ رقابت که در عصر نفت تدوین شدند، در آنچه به «اقتصاد دادهمحور» مشهور شده منسوخ به نظر میآیند. به رویکرد جدیدی نیاز است @medialogy
✅🔴🔆پیشنهادی برای شنبه 30 اردیبهشت🔆🔴✅
✏️حسین مهدیزاده
1⃣یادم می آید که سال 88 وقتی آقای #میر_حسین_موسوی کاندیدای ریاست جمهوری شد، فکر می کردم که حتی اگر #دکتر_احمدی نژاد هم رای نیاورد، کشور به عقب بر نخواهد گشت و ما به سیاست های بی سر و ته دولت اقای #هاشمی_رفسنجانی بر نخواهیم گشت. از لحاظ فرهنگی هم تصور می کردم که میرحسین هیچ وقت #سید_محمد_خاتمی نیست و او را انسانی معتقدتر و اصیل تر از خاتمی می شناختم. برای این نکته البته همه تصور ما از میرحسین، میرحسین #جنگ_تحمیلی بود.
2⃣راجع به دومی هیچ وقت نشد به قضاوت برسیم. میرحسین با عصبی شدن از باخت در انتخابات 88، قدرت قضاوت را از همه سلب کرد و ما دیگر او را ندیدیم تا بفهمیم بعد از 20 سال نبودن، امروز کیست و چه فکر میکند. راجع به اولی هم دکتر احمدی نژاد در آن #مناظره معروف 88، قبل از اینکه ما به بررسی بپردازیم، همه تصورهای ما را از میرحسین تغییر دارد.
3⃣به نظر نگارنده، سال 84 با رای آوردن دکتر احمدی نژاد، ما حزب اللهی ها سومین جریانی بودیم که در مملکت داری ایران صاحب کرسی شدیم. اما قبل از اینکه از دو جریان قبلی اعلام استقلال کنیم، یک جریان بود که نمادش میرحسین بود و جریان دیگری که نمادش آقای هاشمی رفسنجانی. ما بچه حزب اللهی ها تا 68 با میرحسین بودیم و با افول او و یکه تازی هاشمی بعد از جنگ، به سابقه انقلابی هاشمی اعتماد کردیم و جریان اول را به فراموشی سپردیم، اما خاطره بدی هم از آن نداشتیم.
⚠️البته #سید_محمد_خاتمی را هم هیچ وقت نفهمیدیم چیست! ما 76 تا 84 همیشه بر این باور بودیم که خاتمی وجه جمع همه بدی های هر دو جریان سابق است و شاید هم حرف بدی نباشد، اما در بدو امر او از گفتمان میرحسین آمده بود و قرائتی جدید از گفتمان او بود به خاطر همین ما به این نتیجه رسیده بودیم که چپ های ایران دیگر چپ نیستند. حرکت چارنعل دولت خاتمی در مسیر عبور از فرهنگ مذهب، تیر خلاص را بر رابطه بین ما و چپها زد. به همین دلیل اعلام استقلال کردیم و دیگر نه زیر علم چپ سینه زدیم و نه راست هاشمی. اسم ما شد راست اصول گرا!
4⃣سال 88 وقتی میرحسین آمد نمی دانستیم که این کیست! میرحسین است یا خاتمی؟ من شخصا دلم می خواست میرحسین باشد ولی همه چیز حدثی و دلی بود!
5⃣این روزها اما زمان برای بازخوانی مناسب است. چه رای با رئیسی ما باشد یا روحانی هاشمی. میرحسین چرا برای عبور از ما با هاشمی هم پیمان شد؟ آن همه فاصله، چگونه بین این دو پر شد؟ ایا اصلا پر شد؟ یا جملات طوفانی دکتر احمدی نژاد در مناظره دوم تاریخ را به هم ریخت؟ من تا به حال خیلی گشته ام، کسی از چپ های اصیلی مثل میرحسین و #عالی_نسب ننوشته که در آن فاصله بیست سال چه بر سرشان آمد، همه از خاتمی و #معین و #عبدالله_نوری و #محتشمی_پور می نویسند!
6⃣امروز که #رئیسی و #قالیباف ما (همانطور که احمدی نژاد و خاتمی) در حل مشکلات همان برنامه هایی #نئولیبرالیستی را دارند که هاشمی و کارگزارانش به خاطر اعتقاد شش دونگ به آنها میرحسین را منزوی کردند، ما کجا میز نشسته ایم؟ ما با هاشمی هستیم؟ میرحسین با ما نیست؟ یا رئیسی و قالیباف با روحانی هستند؟!!! من کی ام؟ تو کی هستی؟ تجربه 84 تا 92 با ما چه کرد؟
7⃣به هر حال من امروز به رئیسی را می دهم!
8⃣ولی چه رای آوردیم چه رای نیاوردیم و بی کار بودیم، یکبار سرنوشت دوگانه دهه 60 و 70 را بررسی کنیم و نگذاریم همه سودش را هاشمی ببرد. هاشمی فتیله آرمانهای انقلاب ما حزب اللهی ها و چپها را پایین کشید. آرمانهای دهه 60 چه بلایی سرشان آمد؟
https://www.instagram.com/p/BUO27syDYqY/
سطلیات
✅🔴🔆پیشنهادی برای شنبه 30 اردیبهشت🔆🔴✅ ✏️حسین مهدیزاده 1⃣یادم می آید که سال 88 وقتی آقای #میر_حسین_مو
حضرات سرمایه دار حسابی از انتخاب آقای روحانی کیفور شده اند.
دیروز اتاق بازرگانی بیانیهء 10 ماده ای صادر کرده و نقشهء راه مطلوب اقتصادی دولت رو بهش توصیه کرده. امروز هم جلال پور (رئیس قبلی اتاق) تحلیل نوشته که دلیل پیروزی روحانی، آگاهی ضدپوپولیستی بوده که نهادهای اطلاع رسانی بخش خصوصی و جامعهء مدنی (مثل روزنامه دنیای اقتصاد و مجموعه نشریات تجارت فردا و موسسهء پژوهش در برنامه ریزی و ...) منتشر کردن و مردم رو آگاه کردن؛ این یعنی آقای روحانی ما هم شریک!!
در قدم سوم هم آقای دکتر بهکیش از همرزمان آقای غنی نژاد است طی یک پیشنهاد بیشرمانه با گرفتن ژست بی طرفی و مقابله با رانت خواری، وقیحانه ترین پیشنهاد رو به دولت داده با این مضمون که بخش خصوصی (اتاق بازرگانی) رو بیش از پیش توی برنامه ریزی های اقتصادی دولت مشارکت بده. یعنی با زبون بی زبونی طلب زشت ترین نوع رانت (رانت سیاست گذاری که از رانت اطلاعاتی هم بدتره) رو برای اتاق بازرگانی کرده.
http://donya-e-eqtesad.com/news/1101766
http://donya-e-eqtesad.com/news/1102020
http://donya-e-eqtesad.com/news/1102019
ﺁﻣـــﺎﺭ ﮐــﻠﯽ ﺷــﻬﺪﺍﯼ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ؛
💥 ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺷــﺎﻣﻞ؛
ــ ۱۵۵۰۸۱ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ،
ــ ۱۶۱۵۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﻤﻼﺕ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ،
ــ ۱۱۸۱۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ
ــ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۹۸۸۹ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ــ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۵۵۲۵۹ ﻧﻔﺮ ﻣﺠﺮﺩ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۵۵۹۹۶ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۰۵۴ ﻧﻔﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۶۵۵۷۵ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۱۵ ﺗﺎ ۱۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۸۷۱۰۶ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۰ ﺗﺎ ۲۳ ﺳﺎﻟﻪ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۲۲۷۰۳ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﻦ ۲۴ ﺗﺎ ۲۹ ﺳﺎﻟﻪ،
ــ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۰۸۱۷ ﻧﻔﺮ ۳۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩﻩ
ﺳﭙﺎﻩ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺍﺳﻼﻣﯽ
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۳۱۹۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۱۶۷۳۸ ﻧﻔﺮ
ﺍﺭﺗﺶ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ
ﮐــﺎﺩﺭ: ۹۰۸۹ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۳۶۹۶۵ ﻧﻔﺮ
ژاندارمری
ﮐــﺎﺩﺭ: ۲۹۲۶ ﻧﻔﺮ
ﺳﺮﺑﺎﺯ: ۵۶۷۲ ﻧﻔﺮ
ﺷﻐﻞ ﺁﺯﺍﺩ: ۳۱۶۷۴ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ: ۳۲۲۷۵ ﻧﻔﺮ
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ۲۶۰۸ ﻧﻔﺮ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ۲۷۴۲ ﻧﻔﺮ
ﺑﯿﮑﺎﺭ: ۶۱۲۸ ﻧﻔﺮ
ﺩﻭﻟﺘﯽ : ۲۶۲۹۳ ﻧﻔﺮ
ﺑﺴﯿﺞ ﻭﯾﮋﻩ: ۲۳۲۹ ﻧﻔﺮ
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ : ۳۱۳۶ ﻧﻔﺮ
ﮐﻮﺩﮎ : ۲۹۰۶ ﻧﻔﺮ
ﻏﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ: ۴۵۶۴ ﻧﻔﺮ
ﺟﻤـــﻊ ﮐــﻞ : ۲۱۳۲۵۵ ﻧــﻔﺮ ...
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۳۱/ ۶ / ۱۳۵۹ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ۱۲ ﻟﺸﮕﺮ ﺯﺭﻫﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯿﺰﻩ، ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻭ ۳۶ ﺗﯿﭗ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺍﺯ ۳ ﻣﺤﻮﺭ
( ﺟﻨﻮﺑﯽ؛ ﻣﯿﺎﻧﯽ؛ ﺷﻤﺎﻟﯽ) ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻨﮕﯽ
ــ ۵۴۰۰ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺗﺎﻧﮓ،
ــ ۴۰۰ ﻗﺒﻀﻪ ﺗﻮﭖ ﺿﺪﻫﻮﺍﺋﯽ،
ــ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ،
ــ ۴۰۰ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻠﯽ ﮐﻮﭘﺘﺮ،
ﺑﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻭﺳﯿﻊ ﺗﺮﯾﻦ
ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ( ۵ /۱ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ، ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﻮﺩﻩ
ﺍﺳﺖ )
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ
ــ ۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺰﺭﮒ،
ــ ۱۹ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﺘﻮﺳﻂ،
ــ ۱۲۵ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﻮﭼﮏ،
ﺗﻮﺳﻂ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲۸۸۷ ﺭﻭﺯ ( ۹۶ ﻣﺎﻩ) ﻭ ۸ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺩﺭﻃﻮﻝ ﻧﺒﺮﺩ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ ۱۰۰۰ ﺭﻭﺯ ﻧﺒﺮﺩ ﻓﻌﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
ــ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ،
ــ ۱۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯ ،
ــ ۳۲۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺠﺮﻭﺡ ،
ــ ۴۰ ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺁﺯﺍﺩﻩ
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺟﻨﮓ ﺗﺤﻤﯿﻠﯽ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۷۲۳۶۳ ﻧﻔﺮ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺳﯿﺮ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ
۳۹۵۱۴۸ ﮐﺸﺘﻪ ﻭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۳۶۶ ﻓﺮﻭﻧﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻭ ۹۰ ﻫﻠﯿﮑﻮﭘﺘﺮ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺷﺪﻩ
ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
ــ ۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ
ــ ۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ــ ۷ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
ــ ۱۳ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺯﻫﺮﺍ
ــ ۱۱ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ــ ﻭ ۸ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﺎ ﺭﻣﺰ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ۸ ﺳﺎﻝ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻘﺪﺱ:
ــ ۴۵۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ
ــ ۲۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﺸﺎﻥ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ــ ۳۰۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﯽ
ــ ۲۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺭﺿﺎ
ــ ۱۳۰۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ
ــ ۵۴۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻋﺒﺎﺱ
ــ ۴۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﮐﺒﺮ
ــ ۳۵۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻐﺮ
ــ ۲۳۰۰ ﺷﻬﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﻗﺎﺳﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﻣﻄﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ...
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺍﺯ ۲۱۳ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ؛
۱۷۱۲۳۵ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺭﺧﻂ ﻣﻘﺪﻡ،
۱۶۸۷۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﺣﻤﻼﺕ ﻫﻮﺍﺋﯽ ﻭ ﺗﻮﭘﺨﺎﻧﻪ
ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺟﺒﻬﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ...
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ:
ــ ۴۴ ﺩﺭﺻﺪ ﺷﻬﺪﺍ ﺳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ۱۶ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ
ــ ۳۰ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺯ ۲۱ ﺗﺎ ۲۶ ﺳﺎﻝ
ــ ۸ ﺩﺭﺻﺪ ۲۶ ﺗﺎ ۳۰ ﺳﺎﻝ
ــ ۱۸ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﺎﻻﯼ ۳۰ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...
ﺷـــﺎﺩﯼ ﺭﻭﺣﺸــــﺎﻥ ﺻﻠــــﻮﺍﺕ ...
[Forwarded from ميلاد دخانچي]
🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۱)
🔺🔺فجایع اجتماعی اخیر قبل از هرچیزی پیکان توجه را به سمت مشکله "امر جنسی" در جامعه ایرانی رهنمون میسازد. جامعه ای که به استناد شواهد مختلف میتوان گفت از منظر جنسی "تعادل" را تجربه نمیکند. این همان جامعه است که نرخ طلاق و خیانت در آن در سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است، سن تجربه جنسی کاهش پیدا کرده و سیاسی ترین مساله اجتماعی اش حجاب زن است و یکی از موضوعات مورد تذکر بزرگان اش سندی آموزشی است که به امورجنسی ربط دارد. امر جنسی در بطن و حاشیه این جامعه به عنوان یک مساله حل نشده در جریان است و هم افراد و هم ساختارهای اجتماعی از وضعیت جنسی کنونی احساس رضایت نمیکنند. این جامعه در امور مربوط به جنسیت، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد "ارضا" نیست و از آنجا که احساس میکند نیازهای مربوط به امر جنسی در ساختارها و چارچوب های کنونی قابل حل نیستند خود را همواره در معرض نوعی طغیان میبیند.
🔻البته میتوان درصدی از این عدم رضایتمندی را به "زیاده خواهی" ربط داد اما با در نظر گرفتن تناوب شکل گیری پدیده های اجتماعی و سیاسی مربوط به امر جنسی میتوان گفت مشکل دیگر "انحراف" یک اقلیت از "نُرم" اکثریت نیست. انحراف کنونی، انحراف یک اکثریت از نُرم چه بسا اقلیت است و این یعنی نُرم هرچه هست هم مشروعیت خود را از دست داده است و هم کارکرد خود را. در چنین شرایطی انحراف، خود به یک "نُرم" تبدیل گشته است و نرم کنونی هر چه هست نه پاسخگوی غریزه انسانی و نه پیچیدگیهای فرهنگی جامعه سنتی-مدرن-پست مدرن ایرانی است. این نُرم نشان داده است که نه بدن را ارضا میکند و نه روح و نه فکر را و این گونه است که انحرافاتی مانند خیانت و تجاوز و دعوا برسر امر جنسی هر روز صورت نرمال تری پیدا میکنند.
🔻آنچه در کانون این عدم رضایتمندی نهفته است موضوع "لذت" است. آنچه جامعه خود را از آن محروم میبیند تجربه لذت است. نُرم قادر به تامین لذت های مشروع نیست و به همین خاطر انحراف موضوعیت پیدا میکند.
🔻این البته درحالیست که موضوع لذت در جامعه ای مفقود گشته که اکثریت آن پیرو تنها دین ابراهیمی هستند که بر آمیختگی لذت و امرجنسی تکیه کرده است. این همان جامعه است که مردان آن گویا تا همین چندی پیش چند زن داشته اند و مذهب جعفری رایج در آن در متعه به زنان این اجازه را میدهد که مردان را با قواعد خود به عقد خود دربیاورند. این همان جامعه است که معمولا یک زن درنقش بزرگ خانواده مسئولیت آموزش مسائل ریز امور جنسی به جوان ترها را برعهده داشته است. این همان جامعه است که برای تبین آموزه های عرفانی به استعاره های جنسی تکیه میکرده و مفاهیمی همچون شرم و حیا را برای مدیریت فضای لذت جوی خود اختراع کرده است.** این جامعه از دسترسی به گفتمان لذت محروم نبوده است.
🔻این گفتمان اما با مرور زمان رنگ باخت و جایگزینش گفتمانی شد که در نهایت دسترسی به گفتمان لذت را از جامعه سلب میکرد. ورود مدرنیته استعماری و زیست سرمایه دارانه، در تار و پود فرهنگی خود به همه لذت بیشتری را نوید میداد، اما نحوه ورود و بسط آن در عمل این جامعه را به "ازینجا مانده از آنجا رانده" تبدیل کرد. مدرنیته استعماری سوژگی جنسی و تجربه لذت را از همه سلب کرد و بدون اینکه جایگزنی بدهد همه را به حال خود رها کرد.
🔻مدرنیته استعماری البته خود به زودی فهمید که خانواده هسته ای که بر مدلهای زندگی معطوف به سرمایه داری و مسیحیت و استعمارگری شکل گرفته است قادر به تامین لذت نیست. لذا بازار را مامور کرد تا مسئولیت ارائه لذت را برعهده گیرد و اینجا بود که رسانه و بعضی نهادهای عمومی کنترل شده به امرجنسی پرداخته اند تا شهروند جامعه سرمایه داری با کسب رضایت جنسی کارگر و یا کارمند بهتری باشد.
📑پاورقی:
**حیا و شرم اختراع جامعه مردسالار نبوده است. حیا اختراع جامعه است که اندرونی آن به شدت لُخت، بی بندوبارو پرحرارت است. او چون میداند که در باطن غوغا برپاست برای ثبات خود تکنولوژی حیا را اختراع کرده است تا با تفکیک اندرونی و بیرونی بتواند به حیات خود ادامه دهد. این جامعه چادر را اختراع کرده است چرا که میخواهد از "لذت" خود مراقبت کند. حیا اختراع جامعه است که در آن سکس کارکردی مرکزی داشته است و این سکس لزوما یک سکس مرد سالار نبوده است. لذت در چنین جامعه ای هرچقدر هم مردانه بوده است نمی توانسته است بدون لذت زنانه به حیات خود ادامه دهد. مرد لذت جوی دوران قدیم، نه زنانی سرکوب شده، بلکه زنان لذت جوی متناسب با خود را میساخت و روابط هرچه بود، در آن لذت به انزوا نرفته بود.
[نقد و تحلیل]
[تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران]
ا[ yon.ir/skXYd ]
➕قسمت دوم یادداشت را اینجا بخوانید👇
[Forwarded from ميلاد دخانچي]
🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۲)
🔺🔺این تجربه اما به طور کامل به جوامع استعمار زده نرسید. در این سوی عالم، خانواده هسته ای از مدرنیته استعماری اخذ شد اما با نفی تکنولوژیهای ارائه لذت آن، جامعه هم از گفتمان پیشینی خود محروم شد و هم به گفتمان جدید دسترسی -حداقل- مستقیم پیدا نکرد و نتیجه همین عدم تعادلی شد که پیش روی جامعه کنونی ایرانی است. خانواده هسته ای که مشروعیت اش را از دفترخانه های مورد تایید دولت مدرن دریافت میکند از اساس اختراع جامعه مسیحی-سرمایه داری بود اما توانست لباس شرقی به تن کند و با استمداد از آیات و روایات حتی خانواده الگوی اسلامی را نیز با معیار خود به تصویر بکشد. اینجا خوانش مسیحی از جنسیت ادامه پیدا کرد و فقه اسلامی به جای کارکردی ایجابی برای ایجاد امکان لذت مشروع، کارکردی سلبی برای مهار لذت پیدا کرد و این گونه شد که نُرم جنسی در ایران به همان اندازه که در فرم به شدت تحت تاثیر مدل سرمایه داری-مسیحی قرار گرفت که در محتوا دشمن آن شد.**
🔻با گذر این فرایند تاریخی جامعه خود را فاقد گفتمان لذت در امر جنسی یافت و اینگونه شد که امر جنسی کنونی قاعده لذت را نه سامان بلکه آن را کم و بیش حذف کرد. گفتمان جدید، جامعه را مطلقه کرد، تعداد زیادی از دختران جوان را مجرد نگاه داشت، مردان را متجاوز کرد و زنان را خیانتکار و دریک کلام همه را از لذت مشروع محروم کرد.
🔻این عدم دسترسی به گفتمان و تجربه لذت در شرایطی است که لذت و سوژگی در هم آميخته اند و سوژه ای که به لذت دسترسی نداشته باشد، اصلا هیچگاه به سوژه تبدیل نمیشود. تفاوت سوژه ها (انسانها) در لذت های مطلوب آنان است و لذت های مختلف، انسانهای مختلف و به تبع آن فرهنگ های مختلف میسازند. جستجوی موضوع و نوع تجربه لذت، گزارش های قابل استنادی درباره انسانها و فرهنگ های مختلف ارائه میکند چرا که لذت سبک زندگی سوژه را میسازد و برآیند سبک زندگی فرهنگ را. هر فرهنگی نیز شکلی از تجربه لذت را محقق و اشکال دیگر را محذوف میکند.
🔻به طور خاص در مورد لذت جنسی، تمدن سرمایه داری قادر به ایجاد نوعی از لذت جنسی به قیمت قربانی کردن اشکال مختلف آن بوده است و تسلط این تمدن در یک جامعه با سودای "انقلاب اسلامی" به معنی ربودن امکان تولید سوژه جدید از این جامعه بوده است. فقدان گفتمان لذت یعنی چنین جامعه ای قادر به ساخت سوژه جدید متناسب با ارزشهای خود نیست و این جامعه نمی تواند چه برای خود و چه برای عالم قرارداد جدیدی وضع کند. این جامعه تنها زمانی میتواند یک مدینه جدید بسازد و "انقلابی" باشد که لذت های ملازم با آرمانهای خود را "کشف" و تجربه کند و الا شهروندان این جامعه کسانی نیستند جز سرکوب شدگان جامعه شبه سرمایه داری که از پستوهای انحراف طلب لذت میکنند.
🔻قطعا بخش زیادی از این کشف به بازتولید سنت گذشته نیاز دارد و قسمتی از آن به الهام گیری از آنچه در دوران جدید لذت شناخته میشود. از آنجا که لذت جدید جبر تمدن جدید است، نمی توان با تمام قوا به جنگ آن رفت اما میتوان با احیای گفتمان لذت جایگزین، یک سوژه آلترناتیو و میانی ساخت، سوژه ای که چون به لذت جدید دسترسی دارد، سوژه متفاوتی است و لذا امکان ساخت زمان و مکان جدیدی نیز دارد.
🔻مساله جنسیت خاتمه ای نخواهد داشت مادامی که موضوع حل نشده لذت به یک سرانجام برسد. کشف گفتمان بومی لذت و نُرم کردن آن بزرگترین پروژه جامعه است که قرار است در آن فقه حرفی برای گفتن داشته باشند. بزرگترین پروژه فقها کشف قواعد لذت برای دوران جدید است، پروژه ای که البته سرمایه داری و شاپینگ مالهایش اجازه جدی گرفته شدن آنرا نخواهند داد.
🔻همه در شاپینگ مالها قدم میزنند و دست از پا "دراز" تر به خانه برمیگردند و این همان چیزی است که همه میخواهند.
📑پاورقی:
**این البته یک بلای تمدنی است که در همه جا، چه در سینما، چه در معماری، چه در کلیپ ضد آمریکایی و چه در سیاست خود را نشان داده است: آنجا که فرم غربی برای مبارزه با یک محتوای غربی مورد استفاده قرار میگیرد.
[نقد و تحلیل]
[تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران]
ا[ yon.ir/skXYd ]
سطلیات
[Forwarded from ميلاد دخانچي] 🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۲) 🔺🔺این تجربه اما به طور
این متن از لحاظ روشی، از محبوب ترین روش تحلیل اجتماعی در ذهن من بهره برده است. اینکه تعادل نیروهای اجتماعی را موضوع قرار دهیم و جامعه را از آن حیث که این تعادل را ندارد بازخوانی کنیم.
توصیه می کنم از این حیث روشی متن را حتما بخوانید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدئوی بسیار جالب ناسا از چگونگی گسترش فضای شهر تهران به سمت شمال و غرب در طی سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۸
@maktubmed
یک پژوهش بسیار مهم
👇👇👇👇
[Forwarded from ترجمان علوم انسانى]
چکیده: تا اوایل قرن نوزدهم متفکران اروپایی همچنان ارزیابیهای مثبتی از اسلام داشتند. مثلاً گوته از پیامبر اسلام بهعنوان سومین منبع الهام خود یاد میکرد. اما، در نیمۀ دوم قرن نوزدهم، دیدگاهی بسیار متفاوت ظهور میکند، نگرشی که اسلام را مخالف خرد میدانست و پیشرفتهای اعراب را به تأثیر آریاییها و غیرمسلمانان نسبت میداد. استاد مطالعات اسلامی، اسماء افسرالدین، کتاب جدیدی را بررسی کرده که دلایل این تغییر شگرف در نگرشهای اروپاییان به مسلمانان را کاویده است. (۱۰۸۵ کلمه، زمان مطالعه ۷ دقیقه)
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/vdcc.iq4a2bqepla82.html
در جستجوی راه سوم.pdf
289.2K
در جستجوی راه سوم؛
تقریر درس داوود فیرحی در تاریخ اندیشه سیاسی ایران معاصر
(قسمت نخست)،
تقریر: سیدنوید کلهرودی،
هفته نامه سازندگی.