🖤🍃#دعای# شنبه حضرت #فاطمه(س)
🖤🍃"پروردگارا!
گنجهاى رحمتت رابراى ما بگشاو ما را مشمول رحمتى قرار ده كه بعد از آن دردنيا و آخرت عذابمان ننمائى.
🌺🍃و از فضل گسترده ات،مارا از روزى حلال وپاكيزه اى،بهره مندگردان،و ما را نيازمند و محتاج كسى جز خودت قرار نده،
🌺🍃وشكرگذارى ما را نسبت بخودت،
و نيز فقر و نيازمان را به تو،وبی نيازى و كرامت نفسمان ازغير خودت را، افزون فرما.
🌺🍃خداوندا!
در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را درحالیكه ديدارت را طالبيم ، ازديدارت منع نمائى،به تو پناه می بريم.
🌺🍃پروردگارا!
برمحمد و خاندانش درود فرست،وآنچه راكه دوست دارى بما عطافرماو آنرا نيرويى قرار ده در آنچه که مادوست می د اريم، اى بهترين رحمت كنندگان".
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🖤🖤🖤🖤
kesa.mp3
7.58M
یا اباصالح المهدی ادرکنی 🖤🤲
حدیث کساء صوتی با صدای استاد علی فانی🖤🖤
اللهم عجل لولیک الفرج 🖤
✅ توصیههای برای ماه #محرم ؛
آیت الله فاطمی نیا رحمةالله علیه:
▪️خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین (علیه السلام) چیزی نبینید.
▪️ با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همانطور که با وضوء وطهارت در این جلسات شرکت میکنیم، به وسیله استغفار، طهارت باطنی هم کسب کنیم.
▪️قبل از ورود به مراسم عزای ابی عبدالله علیه السلام بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابی عبدالله علیه السلام هست، آن را برطرف بفرما.
▪️ دهه محرم، دهه تحول است، جناب حرّ یک شخص است، اما حرّ شدن یک جریان میباشد. در این دهه باید متحول شویم.
🌱⃟🌸๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢#السلام_علیک_یازینب_کبری
🥀رد مکن این هدیه ام را جان زهرا مادرت
ای فدایت خواهرت
کودکانم نذر چشمان علی اصغرت
ای فدایت خواهرت🖤
ای فدایت خواهرت🖤
#_چهارم_محرم
فرزندان زینب کبری سلام الله علیها
🌱⃟🌸๛
17.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ
🎧 پادکست
مناسبت: روز چهارم ماه #محرم الحرام
موضوع امروز: «سی هزار نفر در برابر ٧٢ نفر؟!»
روز شنبه، ١۴٠٢/٠۴/٣١
🌱⃟🌸๛
ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «سی هزار نفر در برابر ٧٢ نفر؟!»
روز شنبه، ١۴٠٢/٠۴/٣١
✍️ مناسبت روز: امروز چهارمین روز از ماه محرمالحرام است که در کتب تاریخی آمده در چنین روزی در سال ۶١ هجری قمری، ابن زیاد ملعون، مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و با تهدید و تطمیع آنها، جمع زیاد دیگری را به کربلا گسیل داشت؛ بهطوری که برخی از مورخین نوشتهاند ١٣ هزار نفر در قالب ۴ گروه به سپاه عمر بن سعد ملعون که تا آن زمان حدود ده هزار نفر بودند، پیوستند و در برابر کاروان حسینی صفآرایی نمودند؛ البته این پایان کار نبود و طبق برخی از مستندات تاریخی تا روز عاشورا، حدود هفت تا ده هزار نفر دیگر نیز به لشگر عمربنسعد پیوستند تا با بیش از ٣٠ هزار نفر با سپاه ٧٢ نفری امام بجنگند!
❓براین اساس یکی از شبهاتی که پیوسته در طول تاریخ مطرح شده این است که به راستی تعداد لشکر یزید و همچنین تعداد جنگجویان کاروان حسینی چند نفر بودهاند؟ و اگر واقعاً سپاه امام تنها ٧٢ نفر بودهاند، چه نیازی به تدارک بیش از ٣٠ هزار نفر در لشکر عمر بن سعد بوده است؟!
✅ برای پاسخگویی به این سؤال، ابتدا باید عرض کنیم که مسلماً «آمار» نقش بنيادی در ارائه روشن از سيمای يك فرايند و حادثه تاريخی دارد، ليكن در رابطه با حادثه تلخ کربلا، اعداد مختلفی برای سپاهيان دو طرف ذکر گردیده، اما این موضوع، تفاوت زیادی را در اصل حادثه کربلا ایجاد نمیکند، چراکه آنچه كه مسلم است، مجموع سپاهيان حضرت اباعبدالله (ع) بسیار اندک بوده و طبق قول مشهور که شيخ مفيد (ره) در ارشاد، صفحه ۴۴٧ به آن اشاره نموده بجز شخص امام، تنها ٧٢ نفر (٣٢ نفر سواره و ۴٠ تن پياده بودهاند؛ و البته در روایت دیگری که علامه مجلسی (ره) در بحارالأنوار، جلد ۴۵،صفحه ۴ آورده، اصحاب امام حسین را ١۴۵ نفر ( ۴۵ نفر سواره و ١٠٠ تن پياده ذكر کرده است، اما بالاخره در اصل موضوع که قلیل بودن تعداد اصحاب حضرت است، تفاوتی وجود ندارد؛
در رابطه آمار سپاهیان یزیدی نیز اعداد متفاوتی ذکر شده و آمار از ١۴ هزار تا ٣۵هزار و بیشتر در کتب مختلف تاریخی آمده، اما به نظر مىرسد گزارش قابل اعتماد در اینباره، دو روایت از شیخ صدوق (ره) در امالى، مجلس ٢۴، ص ١٧٧ میباشد که آمار ٣٠ هزار نفری سپاه يزيد را تأیید مینماید؛ اما به هر حال با این ارقام نیز در اصل موضوع که کثرت لشگریان یزید در کربلا بوده، تفاوتی ایجاد نمیشود؛
✅ اما در پاسخ به سؤال دوم که در برابر ٧٢ نفر، چه نیازی به تدارک چند ده هزار نفر نیرو بوده است؟ باید به چند نکته مهم اشاره نمائیم:
1️⃣ تمامی افراد لشگر عمر بن سعد به ظاهر مسلمان بودهاند و حتی در برخی از کتب تاریخی نام برخی از صحابه پیامبر (ص) و تابعین در این لشگر ذکر شده، لذا آنها از زبان پیامبر (ص) در رابطه با امام حسین (ع) سخنان بسیاری شنیده بودند؛ سخنانی همچون:
⬅️ «حسن و حسين(ع) دو سرور جوانان اهل بهشتند، هر كه آنان را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر كه با آنان دشمنى كند، با من دشمنى كرده است» (بحارالأنوار، ج۴٣، ص٣٠۴)
⬅️ «حسین از من است و من از حسین هستم؛ خدا دوست دارد كسی را كه حسین دوست دارد...» (سنن ترمذی، ج ۵، ص ۶۵٨؛و ارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص ۱۲۷)
لذا آنها از رویارویی و کشتن امام حسین (ع) به شدت وحشت داشتند، از همین رو ابنزیاد ملعون تصمیم گرفت که با ایجاد کثرت در سپاه، قبح این جنایت بزرگ را در بین مردم کوفه بشکند و بهگونهای در بین آنها «مسابقه رذالت» برپا کند؛
2️⃣ از آنجا که طبق تاریخ، سران بنیامیه، خودشان نیز از کشتن امام بسیار وحشت داشتند و حتی بعد از ماجرای کربلا نیز یزید و ابن زیاد هر کدام به نحوی این جنایت را به گردن دیگری میانداختند؛ لذا ابنمرجانه ملعون تمامی سعی خود را بهکار گرفت تا بیشترین جمعیت ممکن از تمامی قبیلههای ساکن در کوفه در این کارزار حضور و نقش داشته باشند تا این جنایت بزرگ، کمترین اثر و بازخورد منفی را برای بنیامیه داشته باشد؛
3️⃣ بنیامیه، جنگ های صدر اسلام مانند جنگ بدر و جنگ احزاب را کاملاً به یاد داشتند که عدد لشکر کفر بسیار زیادتر از سپاهیان اسلام بود، اما مسلمانان با قدرت ایمان به خداوند متعال و با بهرهگیری از امدادهای غیبی بر لشگریان بزرگ کفار غلبه نمودند، لذا بنیامیه از این موضوع نیز به شدت وحشت داشتند و برای جلوگیری از تکرار آن، تا میتوانستند بر تعداد لشگریان خود در کربلا افزودند تا مبادا سرنوشت این جنگ نیز مانند «بدر و احزاب» شود؛
✍️ لذا با توجه به نکات فوقالذکر، کاملاً بدیهی است که ابن زیاد ملعون اگر میتوانست باز هم بر شمار لشکریان در کربلا میافزود تا با کمترین ریسک و احتمال خطر به همهی اهداف خبیثانه خود در این جنگ نابرابر دست یابد.
🌱⃟🌸๛
ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ⋆⃟݊🖤ᘜ
📅 #تقویم_روز
🗓 #شنبه ۳۱ تیر | سرطان ۱۴۰۲
🗓 ۴ محرم ۱۴۴۵
🗓 22 ژوئیه 2023
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹فتوی شریح قاضی ملعون به قتل امام حسین، 61ه-ق
📆 روزشمار:
▪️6 روز تا عاشورای حسینی
▪️21 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️31 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️46 روز تا اربعین حسینی
▪️54 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
❇️ #ذکر روز شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان"
❇️ این #ذکر که مربوط به روز #شنبه است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم میباشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند #بی_نیاز می شود و در این روز #زیارت حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود.
❇️ #ذکر (یا #غنی) ۱۰۶۰ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #غنی و #بی_نیاز شدن میشود.
⛔️ برای #حجامت و #خون دادن روز خوبی نیست.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز خوبی نیست.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز خوبی نیست.
⛔️ برای #ازدواج و #خواستگاری روز خوبی نیست.
✅ برای #زایمان روز خوبی است.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز خوبی نیست.
✅ برای #مسافرت رفتن روز خوبی است.
🔹امروز روز مناسبی است.
🔹امروز برای شروع کارها مناسب است.
🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز بیمار شود زود خوب میشود.
🔸کسی که امروز گم شود، پس از چند روز پیدا میشود.
🔸قرض دادن و قرض گرفتن خوب است.
🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔸خرید و فروش و تجارت، نیکو است.
🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔹صدقه دادن خوب است.
🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 کعب پاها 》است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔸 تعبیر خواب خوب، خوب و تعبیر خواب بد، بد میباشد.
🔸مسیر رجال الغیب از میان غرب و جنوب میباشد. بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.
چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔹 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۳:۲۳:۵۴ طلوع آفتاب ۵:۰۴:۲۸
🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۰:۴۵ غروب آفتاب ۱۹:۱۶:۴۲
🔹 اذان مغرب ۱۹:۳۷:۰۳ نیمه شب شرعی ۲۳:۲۰:۱۸
⏰ ذات الکرسی عمود ۱۳:۲۰
🤲 دعا در زمان ذات الکرسی #مستجاب است.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #شنبه است.
🔰 #رفع_افسردگی_و_غم_و_اندوه
🔰 برای از بین رفتن غم و اندوه ، ذکرشریف یونسیه «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین» را روزانه به هر تعدادی که میتواند تکرار کند. بهترین مواقع انجام این ذکر ، صبح ها و بعداز ظهرها و همچنین زمان قبل از اذان مغرب است.
#امام_حسین
#امام_زمان
#محرم
#حضرت_رقیه و حــر
🌱⃟🌸๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻 #صبح و #سلام به #ارباب
⚜️یکی از اوجب اعمال همه نوکرهاست ...
⚜️بامدادان ... یک سلامی طرفِ کربوبلا
🥀#السلام_علیک_یااباعبدالله
🌱⃟🌸๛
#صبحتبخیرمولایمن
⚘روشن از پرتوے رویت،
نظرے نیست ڪہ نیست
منّتِ خاڪِ درت،
بر بَصَرے نیست ڪہ نیست
ناظرِ روے تو صاحبنظرانند،آرے
سِر ِّگیسوے تو در
هیچ سَرے نیست ڪہ نیست
"حافظشیراے"⚘
🏝به همین "سلام"ها دل، خوش کردهام!... همین "مستحبى" که جوابش واجب است، مرا آرام مىکند!...
آنقدر آرام که از همه چیز فارغ مىشوم و تنها به تو فکر مىکنم!...
به واقع که فکر کردن به تو، لذتبخش است!... آنقدر لذتبخش که شیرینىاش را با هیچ آمال و آرزویى عوض نمىکنم!...
اصلاً مگر آرزویى زیباتر از این هم وجود دارد؟!...
روشنتر از آفتاب؛ سلام!...🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#روزتونمهدوی
🌱⃟🌸๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️من و شش گوشه تان
💚صبح قراری داریم
❤️دلبری کردن از او
💚ناز کشیدن از من
❤️اَلسلامُ علی الحُسین
💚وعلی علی بن الحُسین
❤️وَعلی اُولاد الـحسین
💚وعَلی اصحاب الحسین
🌱⃟🌸๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شروع هفته مان را
💫پُر برکت می کنیم
🌸صبحمان را معطر می کنیم
💫نفسمان را خوشبو می کنیم
🌸به ذکر صلوات بر
💫حضرت محمد(ص)
🌸و خاندان مطهرش
🌸برای امروزتون برکتی عظیم
💫و معجزه های خدایی آرزومندم
🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌸
🌸شروع هفته تون پر از بهترینها🌸
🌱⃟🌸๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚قسم به سوره ی والشّمس یعنی روی محمّد
💙قسم به آیه ی والّیل یعنی موی محمّد
💚قسم به عرش عظیم خدای حیّ توانا
💙قسم به مصحف منزل قسم به خوی محمّد
💚در آرزوی بهشتند انبیای اولوالعزم
💙ولی بهشت برین دارد آرزوی محمّد
💚خدای گفته به قرآن سخن ز کوثر و تسنیم
💙که هر دو هست به جنّت روان ز جوی محمّد
💚به خلقت دو جهان نور اوست علّت غائی
💙جهانیان همگی پرتوی ز روی محمّد
💚ســلام شنبه تون پراز عشق بر محمد و آل محمد💚
🌱⃟🌸๛
39.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ حاج اسماعیل دولابی (ره) :
در بازار چوب فروشها، در هر حجره روزی چند كاميون چوب معامله میشود، ولی در پايان روز كه سؤال كنی چقدر كاسبی كرده ايد، میگويند مثلاً ده هزار تومان. امّا يك منبّت كار تكّهی كوچكی از آن چوبها را میگيرد و حسابی روی آن كار میكند و بر روی آن نقش میاندازد و همان تكّه چوب را صد هزار تومان يا بيشتر میفروشد.
گاهی اوقات آن قدر نفيس میشود كه نمیتوان روی آن قيمت گذاشت. در اعمال عبادی هم زياد عبادت كردن چندان ارزش ندارد بلكه روي عمل حسابی كار كردن و آن را خوب از كار درآوردن و حقّ آن را ادا كردن نتيجه بخش است.
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
✍"علامه حسن زاده آملی"
اگر انسان، تشنه باشد عاقبت به آب میرسد.
شما اگر تشنهی معارف باشید، عاقبت به آب میرسید.
حکمت در قضا و قدر الهی چنین است که تشنه به دنبال آب و آب به دنبال تشنه است.
🌸من گاهی که از جاده هراز به آمل میروم در بین راه رودخانه هراز را تماشا میکنم که با چه تلاش و زحمتی از لابلای صخرهها و کوهها و از بلندی ها و پستیها میگذرد و گاه از آبشارها فرو میریزد و کفهای فراوانی ایجاد میکند!
از او میپرسم:
چه خبر است که این چنین با شتاب و خروش و جوش به جلو میروی؟!
می گوید: آقا!
زمین های تشنهی فراوانی هم اکنون منتظر من هستند و دهانشان باز است که با من سیراب شوند؛ من به سوی آنها میروم!
🌼بله آقا؛ حکمت خداوند بین پدیدههای هستی،
جذب و انجذاب و عشق ویژهای قرار داده است!
انسان تشنهی معارف هم، عاقبت آب را می یابد؛ بو میکشد و مییابد.
الان خیلی آبها هستند که منتظر شما تشنهها میباشند.
📚"کتاب پندهای حکیمانه"
#بیماریهای_روحی
#معارف_الهی
#علامه_حسن_زاده_آملی_ره
🌴🔅🌴🔅🌴🔅🌴🔅🌴
#داستان_آموزنده
🔆غسلین و آتش
💥ملّا عبدالرزّاق کاشانی (م ۷۲۶) شارح کتاب «منازل السّائرین» خواجه عبدالله انصاری، میگوید: «ما دیدیم کسانی که دارند غِسلین میخورند.»
💥خداوند در سورهی الحاقّه آیهی ۳۷ میفرماید: «وَ لا طَعامٌ اِلّا مِن غِسلین: (خطاکاران در قیامت) طعامی غیر از چرک و خون نمیخورند.»
💥مرحوم ملّا صدرای شیرازی (م ۱۰۵۰) میفرماید: «افرادی هم بودند که مشاهده میکردند، وقتی دیگران حرف میزنند از دهانشان آتش درمیآید، وقتیکه خاموش میشوند مثلاینکه درب تنور را بستند.» (اسرار عبادت، ص ۲۷۹)
👈👌پس فحش، غیبت، تهمت و رنجاندن، همه آتش است که از دهان بیرون میآید. این نموداری از باطن دوزخی افراد است که در کشف، برای اهل شهود مکشوف میگردد.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹صبح تا شب پای فضایمجازی!
✍ روزهایی از جوانیام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد...
بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم...
📚 کتاب نسیمی از ملکوت. آیات الهی در تجربه های نزدیک به مرگ
■غصه خوردنهای بی منشأ
استاد فاطمینیا:
⚠️گـــاهـــی اوقــات مـا یـک غُــصــههــایی داريم
کـــه مــنـشأ آن مـعـلــوم نـیسـت و فـرد نـمــیدانــد
که چه اتــفــاقی افــتـاده کــه دلــش گرفــتــه است!
در اين مواقع بايد گفت انشاءالله که خير است.
✖️گاهی دل گرفتنیهایی هست که هيــچ
منشأیی ندارد و فرد به سبب آنها غُــصـه
میخورد. در حديث داريم کــه اين غــصـه
خـــوردن هــای بـــدون مــنــشـــأ، ســـبــب
"آمرزش گناهان" میشود.
🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐#تلنگر
✍دیروز می توانست پایان زندگی من باشد. پس امروز که زنده ام لطفی از جانب خداوند است. در حقیقت دیدن هر روز، لطفی از جانب اوست. خدایا تو را شاکرم به خاطر امروزم که به من عطا فرمودی.
🔸رسول گرامی اسلام (صليالله عليه و آله) می فرمایند: آدم شكرگزار چهار علامت دارد:
1⃣ در وقت نعمت شاكر است
2⃣ هنگام بلا صابر است
3⃣ به قسمت خدا قانع است
4⃣تنها خدا را ستايش می کنیم .
🌸ســـــلام
صبحتون پُر از لبخند
🍃امیدوارم
زندگیتون سرشار از
مهر و محبت باشه
🌸و به هرچیزی که تو
زندگیتون میخواهید برسید
🍃و همون جایی باشید
که دلتون می خواهد
🌸صبح شنبه تون پرخیرو برکت
۱۴۰۲-۴-۲۷شهید مدافع امنیت تبریزی از نوع دکتر و کراواتی تبریز امروز شاهد تشییع شهیدی بود که از آن جوانهای امروز مارکپوش و عطرزده و البته دکتری بود که جانش را داد برای شهرش و عزای حسینی.
خبرگزاری فارس_تبریز؛ کتایون حمیدی: امروز تبریز برای یک جوان آمده است، جوانی امروزی! از همان جوانهای نسل زِد، جوانی که گاهی کراوات میزد و گاهی زنجیر گردنی میانداخت، لباسهای رنگی میپوشید، عینک آفتابیاش مارک بود، بوی عطرش تا ساعتها هوای جایی که حضور داشته را پُر میکرد؛ از امیر حسینپور میگویم، همان جوانی که دکتر بود. جوانی که میتوانست بار سفر ببندد و به فرنگ رود برای ساختن قابهای رنگی رنگی. یا اصلا میتوانست در آغوش وطناش جای بگیرد و جایی هم نرود و مدام عکس و استوری از قشنگیهای روزش بگذارد! میتوانست آن شب وقتی فرمانده پایگاه همه را دعوت کرد تا جلوی یک نابرادر را بگیرند، بهانه بیاورد و بگوید به من چه! بگوید من کار دارم و نمیتوانم همراهتان بیایم.
ایستادهام وسط میدان شهدا، میدانی که شاهد تشییع پیکرهایی به پاکی شهدا بود. امروز هم قرار است امیرمان را تشییع کنند. به عکسهای فضای مجازیاش نگاه میکنم، عکسهای شیک و پیک دارد با کپشنهایی پُر از حیات. همه حرفهایش از وطن است و عشقاش به آن.
متنهایی در وصف مادرش هم هست، نوشته بود او تنها کسی است که در صعبترین شرایط پناه میبرد به آغوش او؛ در مورد پدرش هم گفته است که چقدر شبیه اوست. متنهایش را خوانده و خیره به پدر و مادر داغدارش میشوم؛ انصافا راست گفته است، خیلی شبیه هماند، چشمهایشان عین هم است اما نگاهش شبیه به مادر.
نگاهم میچرخد به سمت خواهرش "سمیرا"، معلوم است از آن خواهر برادرهایی بودند که با هم قدرتمند بودند، کنار هم امنیت و دلگرمی داشتند؛ گریههایش فریاد میزد که داداش امیر چقدر بیچشم داشت دوستت داشتم! چهرهاش میگفت که دلم میخواست بنشینم در مراسم عروسی و خیره بشوم به تابلو عکس دامادیات نه عکس بنر شهادتاش.
مادر داغدیده خیره به عکس تک پسرش کرده و خواهر نمیداند چه کند، انگار که گیر کرده در پیچک بیتابی! اما امان از نگاه پدر، پدری که گویا یکی شبیه خودش را از دست داده است.
قشنگ میتوان فهمید که مادر و پدرش هیچ صدایی نمیشنوند جز آخرین صدای امیر را که بهششان گفته بود که برای شام قیمه بار بگذار تا بروم و زود برگردم، یا آن آخرین نگاه و آخرین وداع.
چقدر نوشتن لحظه به لحظه این خبر تلخ است، چطور میتوان روبروی یک خواهر و مادر داغدیده ایستاد و توصیف کرد آن روز زمخت روزگار را که دردانهشان را از آنها گرفت.
چطور میتوان محکم ایستاد در مقابل اشکهایی مادری و کمر شکسته پدری و چشمهای بیرمق خواهری و گفت: دُردانهتان چرا رفت؟ عزیز تهتغاریتان چه چیزهایی دوست داشت؟ نازکردهتان را توصیف کنید؟ اصلا مگر میشود آن 27 سال با هم بودنشان و عاشقی کردنشان را در عرض چند دقیقه پرسید؟ چطور میشود مادر یک خاطره از آن 27 سال را انتخاب کند و برایم بگوید. مثلا از شیطنتهای کودکیاش بگوید که آنقدر در روزهای آفتابی و نهایت گرمیِ هوا شیطنت میکرد و از گرما تبخیر میشد اما باز هم دست از بازی بر نمیداشت.
یا از روزی که تصمیم گرفت تا بزرگ شود و برود در پایگاه سر محلهشان بشود بسیجی خوشتیپ و امروزی.
نفسم را حبس کرده و میروم سراغ مادرش؛ امیر خوب نوشته بود، مادرش برای منِ هفت پشت غریبه هم آغوش باز کرد. میگفت همگی میهمان امیر هستید، امیر هیچ وقت برای میهمانهایش اخم نمیکرد اصلا پسرم بلد نبود که اخم کند. لبش هم نمیخندید چشمهایش میخندید. دوباره قربان قد و بالای رعنای تک پسرش میشود.
گفتم قربان دلت شوم مادر، دستم را محکم فشار داد: امیر را کاش میدیدی، آنقدر مومن بود، آنقدر قشنگ بود؛ میگفت مامان وطن برای همه ماست و آنقدر دوست دارم که همه در آرامش و امنیت در شهر قدم بزنند و شادی کنند.
هنوز مراسم به صورت رسمی شروع نشده بود، کنار مادر نشستم و او حرف میزد از امیر: به لحظه به لحظه پسرم افتخار میکنم، اسماش را امیر گذاشتم تا زیر ولایت امیرالمومنین(ع) باشد. آن طور هم شد، امانت خدا را امروز پس دادم تا برود پیش بابایش امیرالمومنین(ع).
به چهره بابایش خیره شدم، نگاهم کرد و بدون اینکه سوالی بینمان رد و بدل شود، شروع کرد تا از امیرش برایم بگوید: میدانی دختر جان، این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفتههای زیادی میماند! هی میگفت میخواهم مدافع حرم شوم! آن موقعها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام میگفت کاش در کربلا شهید شوم.
گفتم در کربلا شهید نشد ولی به نظرم هیچ فرقی با کربلا نداشت، هر چه باشد برای عزاداری امام حسین(ع)مان رفت، سرش را چرخاند به طرف بنر دُردانهاش: وقتی به مراسم تشییع شهدا در میدان شهدا میآمد تا چند مدت کیفور بود، میگفت دیدید چقدر با عزت رهسپار شدند، برای ما این چیزها دور است الان میخواهم به امیر بگویم دیدی بابا! اصلا دور هم نبود نگو دقیقا این تشییع برای تو شایسته بود.
بابا دستهایش را بهم فشرد: وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر میخواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. میگفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمیرسد به جان بنرهایش افتادهاید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشمهایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.
دیگر صدای تشریفات نظامی به صدا در آمد؛ پیکر شهید غرق در گلهای گلایول و در میان دستهای رفقایش از میان مردم رد شد. سمیرا را نگاه میکنم که سرش را به کنار میلههای سِن تکیه داده و خیره به پیکر برادرش یواشکی اشک میریزد.
مداح ناله میکند از زخمهای حضرت عباس! همه یکصدا با او تکرار میکنند: یارالاریوا قربان یا ابوالفضل.
🌺