گزیده ای از مصاحبه سعید مستغاثی با خبرگزاری تسنیم درباره حال و هوای این روزهای تلویزیون:
▪️فاصله گرفتن رسانهها خصوصاً #سازمان_صداوسیما از مراکز فکری و آکادمی بهتعبیر مقام معظم رهبری #هیئتهای_اندیشهورز باعث شده خیلی از محصولات سریالی و برنامهای خالی از #محتوا باشد.
▪️دومین مسئله عدم همکاری #دولت با #رسانه_ملی است. بودجهها کم شده و هزینههای #تولید و ساخت برنامه و #سریال هر روز بیشتر میشود، از این رو، رادیو و #تلویزیون مجبورند تَن به همکاری با #مافیای_مالی و اسپانسرها بدهند.
▪️امروز #اسپانسر حرف اول را در تلویزیون میزنند؛ مردمانی که هیچ تخصص رسانهای ندارند و فقط بهدنبال منافع خاص خودشان هستند. همین حضور تعیینکننده اسپانسرها باعث شده که به صداوسیما شبهه #بختآزمایی و #قمار هم وارد کنند.
▪️مخاطب پایِ تماشایِ هر برنامهای مینشیند چشمانش بهروی ستارهمربعهایی باز میشود که #مجری به او میگوید "وارد این #اپلیکیشن بشوید" یا "فلان پیامک را به فلان ستاره بزنید". آنقدر این رویه ادامه پیدا کرده که مخاطب کلافه شده است. چرا باید در هر #پلان از برنامهای یک چنین پلاتوهای تبلیغی #مخاطب را آزار بدهد؟
▪️این تلویزیون روزگاری افرادی را کنار خودش داشت که از تفکرات رسانهای برخوردار بودند، دلشان برای اعتلای #رسانه میتپید اما آرامآرام از حیطه رسانه کنار رفتند، چون مورد توجه آن مراکز اسپانسری نبودند و نمیتوانند به رویه امروز تلویزیون خودشان را وفق بدهند.
▪️مگر در گذشته همه سریالها با بودجههای فاخر ساخته میشد. مگر همه سریالها بودجه «#مختارنامه» را داشتند یا دیگر سریالهای الف یا الفویژه! یک سریالهای سادهای همچون «پدرسالار»، «خانه سبز» و «همسران» در لوکیشنهای آپارتمانی ساخته شدند ولی در ذهن مخاطب ماند، بنابراین مسئله #بودجه نیست ....
▪️یک #خانم شیکپوش زیبا را میآورند یخچال فلان کشور بیگانه را #تبلیغ میکند که ادا و اطفاری نیز بههمراه دارد تا این محصول بهفروش برسد، همان تفکرات ضدفرهنگی را بهرخ میکشد که حرکتهای #تجاری منبعث از اندیشههای غربی است.
▪️#نفوذ در برنامههای تلویزیونی اتفاق افتاده است، زیرا برای جذب تماشاگر از #ماهواره کپی میکنند. میبینیم این کپیبرداریها حریم خانوادهها را میشکند. در برنامههای تلویزیونی از مهمان برنامه میخواهند "خصوصیترین حرفی را که به همسرت در خانه میزنی جلوی دوربین بگویی"! این حیازدایی اساس خانواده ایرانی است، یا میگویند "چطور عاشق شدی؟!"
▪️یک جایی باید متوجه بشویم این #سبک_زندگی غربی با ما فرق میکند. خانواده ما با خانوادههای آنها فرق میکند، برای همین است که #سند_2030 را برای خانوادههای ما ترجمه میکنند یعنی بهدنبال #همجنس_گرایی و مسائل دیگر هستند که ایدئولوژیهایشان با ما متفاوت است.
▪️برنامهای بهسبک یک برنامه #مستهجن هندی ساخته میشود حتی از رنگ، دکور و استودیوی آن کپیبرداری میکنند. غیر از ننگ #تقلید روی پیشانی رسانه، فرهنگ ایرانی نیز فراموش میشود و یک فرهنگ مسموم غربی جای آن را میگیرد. خطر این کار بهمراتب از #مشروبات_الکلی هم بدتر است.
▪️چه اجباری است 20 شبکه ترتیل، دعای جوشن کبیر و دعای #ماه_رمضان پخش کند و برنامههای بیخاصیت هم داشته باشد، این برنامهها را تعطیل کنید! اتفاقاً #مساجد بیشتر رونق پیدا میکند که این برنامههای بیخاصیت و مشغولیتهای اشتباه باعث شده تا مساجد هم خلوت شوند. #مقام_معظم_رهبری هم فرمودند "هنرمندانه در این مباحث ورود کنید."
▪️امروز سریالهایی روی #آنتن میروند که یک پلانش رمضانی نیست و به #روزه و #نماز ربطی ندارند. محض رضای خدا راجع به رمضان صحبت نمیکند؛ یک سفره افطاری پهن میشد و آدمها دور هم جمع میشدند سبک زندگی رمضانی خانوادهها بهرخ کشیده میشد. لااقل یکی میگفت "من روزهام"! اما این سریالها هیچکدامشان مناسبتی نیستند.
▪️چه نیازی است که اینهمه سریالهای سطحی ساخته شود در حالی که در مسئله #سیل یا #راهپیمایی_اربعین به ساخت یک کار نمایشی مؤثر و مفید اعتنایی نکرد. 5 سال است این حرکت بزرگ در اربعین اتفاق میافتد اما دریغ از توجه مدیران تلویزیون که بهروی چنین موضوعات مغتنمی، تمرکز کنند. واقعاً باید بازخواست شوند که این هزینهها را چگونه صرف میکنند.
و ....
https://tn.ai/2025312
#انجمن_سواد_رسانه_طلاب
✅ @savad_rasaneh
✅ایده تحولم آرزوست
شنبه با یکی از دوستان قدیمی پیام رد و بدل میکردیم. در اثنای بحث به مسائل تربیتی بچهها رسید. گفت: "چند روزی است تلویزیون، #سریال دودکش 2 رو داره پخش میکنه. بخشهائی از قسمت اولشو دیدم، مناسب بچه ها و حرمت خانواده نبود. مجبور شدم یه جوری سر بچهها رو گرم کنم و نذارم ببینند. "برام جالب بود، فصل اول و حتی بخش دومش که با نام پادری پخش شد، سریالی خوش دست و در چارچوب بود ولی حالا همان نویسنده، کارگردانی رو هم (بجای محمدحسین لطیفی در دو سریال قبلی) بعهده میگیره و بعد...
اگر نگیم از اول انقلاب، حداقل 27 ساله که #تلویزیون رو خودیها یا همانها که پای راستشان را در زمین انقلاب میدانیم اداره کردهاند، پس چه شده است که بعد از نزدیک به سه دهه، تلویزیون حتی از سالهای اولیه این سه دهه هم برای خانوادهها امن نیست و باید حتما در خانه ممیزی کنند و بعد بچه ها رو پای تلویزیون بنشانند.
تلویزیون بیشتر از اینکه در همه این سالها با یک ایده تحولی حرکت کند در دام روزمرگیها افتاده بطوری که سالهاست درگیر پرکردن آنتن به هر طریقی است. حداقل و فقط سالی هزار قسمت سریال باید توسط سیمافیلم برای شبکه ها آماده یا مجوز آمادهسازی اش صادر شود فلذا همچنان لنگ نان شب است.
ورودی نیروی انسانی تلویزیون با گزینش سفت و سخت، سعی میشود از باصطلاح خودیها جذب شود. لذا نیروی انسانی وارد شده در رسانه نیز مهر تائید نظام را خورده است؛ اما در کدام بخش؟ بجز معاونت سیاسی، در سایر بخشها غالبا دور از آنتن و با فاصله معنادار از گروههای برنامهساز و یا حداکثر مشارکت در ساخت برنامههای جیم و دال و...
شهریور سه سال پیش یکی از بزرگان نظام در دیدار با مدیران #رسانه میفرمودند (نقل به مضمون و با سانسور اسامی): پخش صحبتهای فلان اندیشمند برجسته اسلامی یا بهمان مفسر قرآن برای استفاده در آنتن تلویزیون خوب است ولی بدانیم اگر این صحبتها ترجمه به متنهای اقتباسی و نمایشی نشود، بیننده عام تلویزیون رغبت کمتری به دیدن آن میکند و تقریبا اینگونه صحبتها بسیار کم مورد توجه مخاطب توده قرار میگیرد...در این رده چقدر نیروی تراز و کارآمد تربیت شده است؟ اصلا این تربیت، کجای دستورکارهای رسانه است؟
رسانه در همه این سالها اداره شده است، شاید به نسبت بودجه و درگیریهای دیگرش هم بد اداره نشده باشد ولی این مسیری که می رویم شاید برای برخی نان داشته باشد (که دارد... مثل اینکه خوب هم دارد) اما برای #انقلاب، آبی بهمراه ندارد.
در حقیقت، درست است که اداره کلان رسانه و حتی جذب نیرو در قسمتهای سیاستگذاری و بدنه کارشناسی ستادی با فرمولهای غربالگری انقلابی سامان یافته است، اما همچنان #آنتن از طریق درپشتی بدون غربال و حساسیت لازم در حال تامین است؛ و چون همیشه لنگ آنتن هستیم لذا با غمض عین و فروکاستن شدید و غلیظ انتظارات، از آن گذشته و میگذریم.
#رسانه_ملی، در همه این سالها بدون کوچکترین نشانه از داشتن ایده تحولی فقط اداره شده است؛ یعنی نیروهای اصلی و صفی که با استاندادهای حرفهای رسانه هم منطبق باشند، کمتر در مجامع رسمی رسانه (مثل دانشگاه صدا و سیما) یا مجامع ضمنی تربیت نیرو (مثل گروههای برنامهساز) رشد پیدا کردهاند. نیروهای خوب انقلابی نیز یا از نظر عده، تعداد قلیلی هستند یا در فضای حرفهای رسانه و اتمسفر حاکم، شبیه بقیه شدهاند.
بعد از بیست و هفت سال (اگر نگوئیم چهل سال)، همچنان مشغول کارهای ضربتی و تند و سریع و "در برهه حساس کنونی" هستیم و هنوز به ایده تحولی و اجرای آن نرسیدهایم. حتی ایدههای فاخری مثل جوانگرائی دستخوش بازیهای مدیریتی و کش و واکشها و سهمخواهیها شده است و ذیل فکرهای سطحی دست و پا میزند تا شاید جوانمرگ نشود ......
📝 مصباح الهدی باقری کنی، استاد دانشگاه امام صادق(ع)
#انجمن_سواد_رسانه_طلاب
✅ @savad_rasaneh