eitaa logo
مدرسه‌تـ؋ــکرونوآوری‌ نگاه
4.2هزار دنبال‌کننده
807 عکس
237 ویدیو
3 فایل
مدرسه تفکر و نوآوری نگاه؛ «آگاهی» برای سامانی دیگر سایت مدرسه: www.negahschool.ir ارتباط با ادمین: @sch_negah_admin ارتباط با مسئول سایت: @sch_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 پرونده ✍🏻 یادداشت تحلیلی در متن و حاشیه دیدار بانوان با رهبری بخش اول: دوگانه خانه-اجتماع 🔷 با گذشت چند روز از دیدار رهبری با بانوان به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) می‌توان گفت که یکی از حاشیه‌های پررنگ این دیدار، صحبت خانم پریچهر جنتی در مقابل ایشان بود. فارغ از نوع پوشش ایشان که از جهت جریان‌های غیر مذهبی مورد توجه و گمانه زنی و نقد و شاید هم توهین و... قرار گرفت، اما نکته جالب این‌جاست که انتخاب ایشان و صحبت‌های ایشان درون جامعه فعالان انقلابی هم بحث برانگیز بود. 🔹 در ابتدای امر شاید افرادی که صحبت‌های ایشان را شنیده‌اند اما در جریان گفتگوها و بحث‌های فعالان حوزه زنان نیستند، درک حساسیت برانگیز بودن این صحبت‌ها چندان قابل درک نباشد. لذا باید متذکر شد که بسیاری از این حساسیت‌ها به نکات فرامتنی ایشان و یا به عبارتی سابقه فعالیت خانم پریچهر جنتی برمی‌گردد. 🔹 خانم جنتی از فعالان با سابقه و پرمخاطب توییتر با نام کاربری پریچهر بود که عموما نوع موضع‌گیری‌های ایشان محل نزاع واقع می‌شد، به خصوص در مسایل حساسیت برانگیز حوزه زنان. بنابراین نوع صحبت ایشان به عنوان نماینده مادران خانه‌دار و فرماندهان سلول‌های بنیادین امت اسلامی (تعبیر از خود ایشان است) به خاطر همان مسائل فرامتنی مذکور، بلافاصله دوگانه «خانه- اجتماع» و نزاع های کش‌دار پیرامون آن را پررنگ کرد. 🔹 گویی که انتخاب ایشان و صحبت‌های ایشان در باب مشکلات مادران خانه‌دار و... همه در جهت تبلیغ گفتمانی است که جای زن و میدان عملیات ایشان را چهاردیواری خانه (تعبیر خانم جنتی) می‌داند. لذا نقدهای طرفداران آن قطب دیگر که اتفاقا خود را به نگاه رهبری نزدیک‌تر می‌بینند، بلافاصله شروع شد؛ از چرایی انتخاب ایشان گرفته تا نقد به عدم بیان صحبت‌ها از روی متن، تا کم محلی شدن نسبت به صحبت‌های ایشان از جانب رهبری، و حتی بیان اینکه رهبری پاسخ درخوری به ایشان داده است! که احتمالا فهم این عبارات برای خواننده بی‌خبر از همه جای این سطور که صحبت‌های این دیدار را هم پیگیری کرده باشد، کمی تعجب برانگیز باشد. 🔹 حال ممکن است این سوال ایجاد شود که خب اصل نزاع بر سر چیست و اگر این خانم میدان عملیاتش در خانه است، پس آن روز در دیدار رهبری چکار می‌کرد آن هم با چنین شهرت اجتماعی؟ 🔹 در پاسخ می‌توان گفت که هر چند در ظاهر، منازعه بین گفتمانی است که می‌گوید میدان اصلی عملیات زن خانه است با گفتمانی است که می‌گوید میدان اصلی عملیات زن صرفا خانه نیست! اما در حقیقت باید گفت که این منازعه حداقل در ایران 1401 حقیقتا بر سر هیچ و پوچ است! 🔹 همه این بزرگواران دارای پیش فرض‌های مشترکی هستند که نهایتا، آنها را ذیل یک پارادایم واحد می‌آورد که این پارادایم متفاوت از زن مسلمان چند دهه گذشته و پارادایم زن مسلمان آینده‌ای است که نشانه‌های ظهورش نیز، در حال نمایان شدن است. بیان این ادعا نیازمند مقدماتی است که در بخش دوم مطرح می گردد. آگاهے‌‌ براے‌‌ سامانے‌‌ دیگر مدرسه‌ تفکر و نوآوری‌ نگاه https://eitaa.com/joinchat/2450981038C684782fb42
🔹 با این وصف از شرایط کنونی جامعه ایران اگر به تفکیک مذکور در بالا میان «وظیفه اجتماعی» و «حضور در اجتماع» توجه کنیم، در می‌یابیم مجادله میان افرادی که تماما مسأله را در پارادایم نیاز و ضرورت و وظیفه فهم می‌کنند تقریبا مجادله‌ای بر سر هیچ است! 🔹 اینکه الان خانه به شما نیاز داشته باشد و شما «وظیفه اجتماعی» خود را در خانه بودن بدانید و مطالبه کنید که این چه خانه‌های تنگ و تاریکی است که برای ما ساخته‌اید یا اینکه بیرون از خانه به شما نیاز باشد و فردی وظیفه اجتماعی خودش را بودن در اجتماع و ساختارهای اجتماعی بداند و مطالبه کند که این چه ساختارهای ضد زنی است که بر ما تحمیل کرده‌اید، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد! برای همین هم هست که اگر سبک زندگی بیرونی این بانوان دو سر طیف را ملاحظه کنید در نهایت تفاوت چندانی با هم ندارند. همه یک اکانت فعال در شبکه‌های اجتماعی دارند. از یک سخنرانی به سخنرانی دیگر می‌روند و در نهایت هم همه به شغل شریف خانه‌داری مشغول هستند! 🔹 جالب‌تر اینکه که احتمالا در پس ذهن قاطبه این بزرگواران هم این است که از سر ضرورت بیرون آمده و لذا دیر یا زود پس از انجام وظیفه اجتماعی به خانه برمی‌گردند! تفاوت منظر زن و مرد در این نگاه این است که زن از خانه بیرون آمده است تا کار و وظیفه خود را انجام دهد و دوباره به خانه برگردد با مردی که آمده است به خانه تا استراحتی کند و آرامش پیدا کند تا بتواند فردا بیرون از خانه به کارش بپردازد. 🔹 اما مسأله مهم این است که آیا این قبیل بحث‌ها حکایت‌گر همه‌ی اتفاقات جاری در جامعه امروز ما و به خصوص جامعه مذهبی است؟! یا اینکه ما شاهد فاصله گرفتن و گسست گفتمانی دیگری هستیم که به مفاهیم مأنوس ذهنی ما چون حضور اجتماعی، وظیفه، خانه‌داری، مادر بودن، همسر بودن و... صورت‌بندی جدیدی می‌دهد و نظام معنایی جدیدی از زن در حال شکل‌گیری است؟! گسستی که اگر واقعی باشد محل نزاع را جدی‌تر خواهد کرد و از حرف‌های رایج و پیشنهادات ساده در رابطه با به رسمیت شناختن زنان فاصله معناداری خواهد گرفت و حل مسأله زن را در لایه‌ای بنیادی‌تر جستجو خواهد کرد. 🔺 پاسخ این سوال نیازمند تبیین بیشتری است که در بخش سوم بیان می‌گردد. آگاهے‌‌ براے‌‌ سامانے‌‌ دیگر سایت|تلگرام|بله|اینستا|روبیکا|ایتا
✍🏼 یادداشت تحلیلی در حاشیه و متن دیدار رهبری با بانوان بخش سوم: تغییر گفتمان جنسیتی 🔷 گفته شد که قاطبه فعالان دخیل در مجادله نظری میان دوگانه خانه-اجتماع، دارای پیش‌فرض‌های مشترکی هستند و لذا همه در یک پارادایم فکری قرار دارند. بنابراین ما در اینجا دیگر با یک مجادله مبنایی روبه‌رو نیستیم؛ بلکه با یک نزاع صوری مواجه هستیم. 🔹 اما به نظر می‌رسد که اکنون و در مساله زنان ما با گفتمان دیگری روبه‌رو شده‌ایم که دیگر مساله را در پارادایم «نیاز، ضرورت و وظیفه» فهم نمی‌کند. همچنان که حتی در نسبت با مفهوم حقوق بشر و احقاق حقوق شهروندیِ ادبیات روشنفکری دهه‌های گذشته هم فهم نمی‌کند. 🔹 بن‌مایه این نگاه علی‌السویه بودن و عدم تفاوت مطلق میان زن ومرد در نسبت با اجتماع و ساختارهای اجتماعی است. این نگاه نه تنها به دنبال تعیین جایگاه زنان نیست؛ بلکه اساسا همین تعیین کردن جایگاه زنان برایش نامفهوم شده است. همانطور که هیچگاه کسی به دنبال تعیین کردن جایگاه مردان در اجتماع و ساختارها نبوده و سوال از جایگاه آنها در فاهمه جمعی ما (فعلاً) نامفهوم و ناآشناست. 🔹 برای فهم بداهت این علی‌السویه بودن هر دو جنس در منظر این رویکرد به این‌ مثال توجه کنید: فرض کنید جمعی از آدم‌ها بنابر یک سری نیازهای انسانی دور هم جمع شوند و بخواهند با یک توافق جمعی و با ایجاد یک سری ساختارها و قوانین، امورات خود را بگذارند. شکل صحیح این اجتماع این است که به صورت مشارکت پایا، برابر و مستقیم و یکسان همه آن افراد ساخته شود. 🔹 حالا باز فرض کنید نیمی از این اجتماع از گونه x و نیم دیگر از گونه y است و روند ساخت نهادها، ساختارها و قوانین این اجتماع صرفا توسط y ها انجام شد؛ در این صورت آیا این یک جامعه سالم است؟ آیا راه حل برگرداندن این اجتماع به سلامت این است که حالا از y ها بخواهیم که اگر ممکن است از این به بعد x ها را هم در ساختارها و قوانین و ... لحاظ کنند یا اینکه باید y ها را ملتفت جایگاه غصبی و سازندگی غاصبانه‌شان بکنیم؟ اگر تا پیش از این، توافق اجتماعی y ها را نشانی از برتری ذاتی Y ها و نقص ذاتی x ها می‌دانستند، حال با مشخص شدن توانایی x ها شاید علت را باید در نقص و ایراد جدی y ها دید که به چنین غصب تاریخی دست زده‌اند! ❓ممکن است بپرسید جدید بودگی این مساله چیست، آن هم وقتی که مدت‌های مدیدی است که جنبش‌های فمینیستی همین ادعا را مطرح کرده‌اند و بخش‌های زیادی از جامعه ما نیز همین گونه می‌اندیشند و اتفاقا ماحصل نوع کشگری بسیاری از فعالان مذهبی و انقلابی نیز ناخودآگاه بازی در همین گفتمان است؟ 🔹 باید گفت خاص بودگی این برهه از این جهت است که با گذر از مرحله ناخودآگاه، این بار بسیاری از فعالان مذهبی هم می‌خواهند نسبت خود را با این گفتمان تعیین کنند؛ آن هم گفتمان و مساله‌ای که انگار دیگر یک مساله بیرونی نیست و شرحی از احوال دل خویشتن شده است. 🔹وقتی که در اثر تغییر و تحولات نظری و ساختاری، زن مسلمان انقلابی جدیدی ظهور کرده است که عملاً خودش را در همین نسبت با جامعه و ساختارهایش درک می‌کند، لذا باید نظراً هم نسبتش را با آن مشخص کند. حال اگر مطالبه‌ای نه از طرف جریان‌های رقیب بلکه از دل خود افراد یک جریان جوشید دیر یا زود باید همه نسبت خود را با آن مشخص کنند. 🔹 البته که این بار هم به‌سان تمام مواجهات قبلی با مفاهیم جدید یا می‌توان در برابرش ایستاد و مقاومت نظری کرد و آن را کاملا برآمده از خواست اغیار دانست! یا آن را دوباره ذیل مفاهیم مانوس دینی بازتفسیر و صورتبندی کرد و مدعی شد که اسلام از همان اول هم همین طور به ماجرا نگاه می کرده است! و یا اینکه دست به تولید مفاهیم و روش‌های جدید زد و عملا پیچ تند تغییر گفتمان جنسیتی از مشروطه تا به حال را در جریان‌های مذهبی رقم زد. به نحوی که شاید بعضی از زنان فعلی با هم‌صنفان فعال خود در عصر مشروطه قرابت بیشتری احساس کنند تا با بعضی از فعالین هم‌دوره خود. ❓اما در نهایت باید گفت این نوشتار در باب اینکه آیا این گفتمان کاملا منطبق بر گفتمان دینی است یا نه؟ آیا خواست حقیقی و فطری زنان است یا نه؟ آیا در نهایت به نفع زنان است یا نه؛ ساکت است و تنها در مقام توصیف آنچه در حال رقم خوردن است می‌باشد. 🔷 بنابراین با توجه به اینکه دیگری‌های انقلاب اسلامی در عرصه جنبش‌های زنانه هم دچار یک شیفت گفتمانی و روشی شده‌اند که ظهور آن را در جنبش «زن، زندگی و آزادی» هم به نوعی دیدیم (که در یادداشتی جداگانه به آن پرداخته می‌شود)؛ لذا باید زین پس جریان‌های فعال حوزه زنانِ ذیل انقلاب اسلامی، تکلیف و نسبت خود را با گفتمان‌های جدید مشخص کنند. وگرنه از قافله تاثیرگذاری و اثربخشی خارج شده و در حاشیه متن وقایع زنان قرار خواهند گرفت. آگاهے‌‌ براے‌‌ سامانے‌‌ دیگر مدرسه‌تفکرونوآوری‌نگاه سایت|تلگرام|بله|اینستا|ایتا