eitaa logo
گام _ دوم
516 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
14 فایل
@Scnd_s_rvltion کانال سخنرانی های استادعلی اکبر رائفی پور و دکتر حسن عباسی و... کلیپ های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی بانشرمطالب در اشاعه فرهنگ مهدوی سهیم باشید 💠 ارتباط با ادمین وارسال نظرات وانتقادات: @ansaralhossein این کانال رسمی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
همه ی ما ... روزی ! غروب خواهیم کرد ... کاش آن غروب را ... بنویسند : شهادت ...💔❤️ 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🍁🌾🌻🍂 🌾🌻🍂 🌻🍂 🍂 🔴 *شما ظهور مرا به عقب‌ انداختید* ❓اگر روزی سر از خواب غفلت برداریم و ببینیم امام عصر ارواحنافداه ظهور فرموده‌اند، اگر از آن حضرت بپرسیم: «آقا جان! چرا این‌قدر ظهور مبارکتان عقب افتاد، چقدر ما انتظار شما را کشیدیم؟» ❓آن حضرت در پاسخ چه خواهند گفت؟ 📔طبق آن‌چه از روایات برداشت می‌شود، آن حضرت خواهند فرمود: ⚜«من دیر نکردم و ظهورم را خودم عقب نینداختم. این شما بودید که به همه چیز توجه داشتید جز به من و هیچ گاه به‌درستی باور نکردید که ظهور من، به درخواست شما از خداوند متعال بستگی دارد و مانند توبه است که اگر انسان به‌سوی خدا توبه کند و از خدا بخواهد که او را ببخشد، خداوند هم وقتی دید او پشیمان است، او را می‌بخشد اما اگر این‌کار را نکند، چه بسا سال‌های سال بگذرد و هم‌چنان خداوند از او ناراضی باشد. ⚜شما هم همین‌طور هستید، وقتی از گناه بزرگِ اجتماعی خود، که بی‌توجهی به ما و وفا نکردن به پیمان‌تان با ماست، توبه نکرده و درصدد جبران آن برنیامده‌اید، روشن است که خداوند متعال هم ظهور ما را به تأخیر خواهد انداخت که تأخیر قریب به ١٢٠٠ ساله‌ی قیام من، به همین جهت است. دربارهٔ پیامبران و جانشینان ایشان است که اگر مردم، آن‌ها را یاری کنند، آن‌ها هم خواهند توانست در میان مردم به‌طور آشکارا به اقامه عدل و داد بپردازند». 🌹 آن حضرت به ما خواهند فرمود: ❓«مگر جدم امیرالمؤمنین علی عليه‌السّلام ٢۵ سال به‌خاطر سستی و ضعف مردم، خانه‌نشین نشد؟ ❓آیا او دوست داشت خانه‌نشین باشد یا خانه‌نشینی بر او تحمیل شد؟ ⚜من هم دوست ندارم غایب باشم و غیبت من، همان خانه‌نشینی من به شکل دیگری است که بر من تحمیل شده است و علت اصلی آن، سستی و ضعف مردم و عدم یکپارچگی آنان در یاری امام زمانشان است». 📚در اوج تنهایی ❣الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣ 🍂 🌻🍂 🌾🌻🍂 🍁🌾🌻🍂
🌨🌧: زيباي يك رزمنده برای نسلهای بعد 💢ما می خواستیم محکوم تاریخ نشویم و نسل بعد ما را نداند و جنگ آمد ... میدانی چه میگویم؟؟ آری جنگ آمد. ما به دنبال جنگ نرفته بودیم🚫 او آمد 🔰تعدادی از ما تحت امر امام و ولی مان جنگیدیم👊 شدیم. عده ای رنگ رزمنده گرفتند. عده ای نیز رنگ رزمندگی به خود پاشیدند. و تعدادی نیز رنگ جبهه را ندیدند و جنگ شدند. عده ای . عده ای . اما یا ز برتن یا داغ بر دل و عده ای نیز داغ بر پیشانی زدند. ↫عده ای ↫عده ای مظلوم ↫عده ای مغموم ↫وعده ای نیز مذموم 💢تعدادی آمده بودند تا بروند. قرار را بر گذاشته بودند. عده ای نیز آمده بودند تا بمانند. چاره ای نبود. شهیدی گفته بود: "از یک طرف باید بمیریم تا آینده شهید🌷 نشود و از طرفی باید شویم تا آینده زنده بماند. 🔰عده ای آمده بودند تا از خود بکشند. عده ای تا حساب های خود را تسویه کنند. عده ای آمده بودند تا آدم حسابی شوند👌 عده ای نیز حساب باز کردند. عده ای نیز آمده بودند تا حسابی آدم شوند. عده ای آمدند تا بی پیکر شوند ... عده ای نیز تراش عده ای نیز پیکره ی یک "بت" عده ای ویلچری♿️ تعدادی ویلایی عده ای حاضر✌️ تعدادی ناظر قومی نیز 💥واما.. 💢دیوانگی ما با جنگ مصادف شد. در ما میل به زیستن زنده بود. حس عاشقی و معشوقی نیز جریان داشت. اما جنگ آمده بود.چه باید میکردیم؟ آیا جز جنگیدن چاره ای داشتیم⁉️ ما هم آینده را برای خود ترسیم کرده بودیم. اما نزدیکتر از دور بود. 🔰جنگ بود. باید این نزدیک را پاسخ میدادیم و نزدیکمان دور شد و دور و دور و دور به ساعات ۸ سال باید میرفتیم به دنبال این . مگر چاره ای جز جنگیدن داشتیم❓ 💢برای ما هم عزیز بود. از توپ وتفنگ و ترکش💥 میترسیدیم. باید جرأت می یافتیم. عشق و عاشقی و معشوقه را به امید از تمامی عاشقان ومعشوقانی مانند شما رها کردیم ...و رفتیم ...چه باید میکردیم؟ 🔰ما بدنبال شدن نرفتیم🚷 خواستیم محکوم تاریخ آینده نشویم. خواستیم فردا از نگاه تیز و شماتت بار شما فرار نکنیم. ما خونخواری نیاموخته بودیم. باور کن از رنگ خون میترسیدیم. اما به رفتیم. خونخواهی سرهای به ناحق بریده شده. مگر چه باید میکردیم؟؟؟ 💢از جنگ به بعد شکل عاشقی مانیز تغییر کرد. ما با دلتنگی و دلبستگی به محبوبه های شب♥️محبوبه های شب عملیات. محبوبه های جا مانده در ارتفاعات میمک، قلاویزان "ماووت" و جاماندگان در زیر خاک ریزهای و رفیقان رفته تا دهانه ی خلیج و نبرد های نابرابر جبهه ها 🔰باور کنید قطار قطار رفتیم👥 واگن واگن برگشتیم جوان رفتیم پیر پیر برگشتیم راست راست رفتیم شکسته شکسته🥀 بر گشتیم گروه گروه رفتیم.دسته دسته برگشتیم دسته دسته رفتیم، برگشتیم 💥اما 💢آری من و تو حق داریم همدیگر را نشناسیم. از دو نسل ، دوستان ما آنسوی دردها ورنج ها به ساحل و ما این سمت چشم دوخته به افق های نامعلوم😭 🔰راستی اگر نمیرفتیم چه میکردیم⁉️ باور کنید ما هم دل داشتیم😢 ↵با دل رفتیم، بیدل برگشتیم ↵با رفتیم، با بار بر گشتیم ↵با پا👣 رفتیم، بی پا برگشتیم ↵با عزم رفتیم، با زخم💔 برگشتیم ↵پر شور رفتیم، برگشتیم ⇜ما پریشانیم ...اما نه ⇜شکسته ایم ... اما نشسته نه❌ ⇜دلخسته ایم ...اما دست بسته نه 💢ما همان پیاده ایم. سواری نیاموخته ایم. سوای شما نیز نیستیم✘ ما همان دیروزی هستیم. تعداد ما میدانید در ۸سال چه تعداد بود؟ ۳ونیم درصد از جمعیت . اما مردم تنهایمان نگذاشتند. 🔰آری همه ی ما ۸ سال بودیم، با هم در کنار هم. هم بودی. آری همه بودند. نگاه محبت آمیز آن دوران به ما؛ هدایای مادران و پدران شما به جبهه♥️ گذشتن از شام شب و هدیه به جبهه. گذشتن از فرزند و اعزام فرزند دیگر. بمباران. تشییع رفیقان ما. دیدار وعیادت و دلجویی از جانبازان ما. 💢آری مردم بودند..ایستادند، مقاومت کردند👊 تلخی چشیدند اما به رخ ما نکشیدند. ما هنوز لقمه های سفره های شما هستیم که بیدریغ به سنگر های ماهدیه کردید. 🔰ما هنوز به آنسو و این سو بدهکاریم. طلبی نداریم❌ اما بدانید... قرار "دیروز" آنچنان بود. از امروز شرمنده ایم. ما غارت را آموزش ندیده بودیم. را تجربه کردیم. از امروز 😔 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🌷 ✍ 🔰پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱📆 در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، . نامت را گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت♥️ 🔰به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود👌 همیشه مراقب نگاهت بودی و این کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به ندوزد❌ حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! 🔰و چه است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو ؟ چه گفتی؟ چه خواستی⁉️ که اجابتش هم صحبتی با شد؟! 🔰بعید میدانم کسی از داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن ظلمت🌚 وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر گذاشتی و ندا از آسمان💫 به گوشَت رسید که از این سو بروید. 🔰تو خاصی...! یعنی باید بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را می‌کنند تنها نمی‌گذاریم⁉️ 🔰به گمـانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با (ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر. همچو مادر🥀 بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. رفته رفته شبیه معشوق💖 می‌شود و تو چه خوب شکل شدی. 🔰سال‌ها گمنامی و بی‌نشانی. و در آخر سهم ما از تو، یک ، صفحاتی قرآن📖 و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته. 🔰سال‌هاست ، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا‌‌.دعایمان کن شویم؛ جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم😔 🔰رسم عاشقی را خوب بلدی، گرد قدم‌هایت👣 بر سر و روی ما هم بنشیند. 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
📝 🌾فک کن بری 😍 به همه بگی فردا میرم پیش بی بی بری تو صحن پرچم یا سربند کلنا عباسک یا 🌾بری تو حرم روبه روی ضریح دست تو بزاری رو با زبون بی زبونی بگی خانوم جات اینجاست👈❤️ اونجا چیکار میکنین بگی خانوم اجازه میدی،برم کنم از حرمتون⁉️ 🌾بعد،یه ،یه لباس نظامی،یه کلاشینکف، یه کلت،یه بیابون،بیابون نه پشتت یه گنبد🕌انگار داره نگات میکنه😍 🌾خانوم نگات میکنه میکنی کنارته👥 بهت افتخار میکنه بهت میزنه یه نگاه به پشت سرت به یا عباس میندازی 🌾میگی تا اسم شما رو گنبد هست مگه کسی میتونه به حرم چپ نگاه کنه👊 خم شی بند پوتینتو سفت میکنی سفت میکنی اسلحه رو سفت میچسبی، میگیری میگی یا عباس 🌾بعد از اینکه چندتا حرومی👹 رو به رسوندی؛ببینی یه ضربه خورده به قلبت💘 🌾 شروع میکنه به سوختن،از خون دستت میفهمی شدی🤕 میگی بی بی ببخشید ،دیگه توان ندارم😓دوستات جمع شن دورت👥👥 نفسات به شمارش بیوفته؛چشمات تار ببینه 🌾بی بی بیاد بالا سرت برا خون زیادی ازت بره.دوستات پاهاتو بلند کنن تا خون به مغزت برسه⚡️امابگی پاهامو بذارین زمین بلند کنین 🌾بی بی اومده میخوام بهش بدم چند دقیقه بعد ببندی😌 چند روز بعد به خانوادت خبر بدن شدی🌷 😇 💢 بحق بی بی زینب 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
‍ ‌ 🌸سحر دوم.... ✍ یک روز... گذشت! به همین سادگی لحظات مهمانی، بسرعت به پیش می روند... و من نمیدانم، چند سحر ، فرصت آرام گرفتن در آغوش تو را دارم؟ به خودم که می نگرم؛ حتی لحظه ای از این ضیافت را، چشم انتظاری نتوانم کرد. اما ؛ کرامت تو که بر من مستولی می‌شود؛ دلم برای تمام سحرها،برنامه می چیند! 💢جانِ عالم به فدای یک بوسه ات...خدا همه ی سال، دلواپسی، مهمان دلم بود؛ نکند از سجاده رمضانت جا بمانم! و این تویی که باز گداپروری کردی... و مرا، گوشه ای، در لابلای اشراف ضیافتت، جای دادی... 👈و من نشسته ام اینجا؛ درست سر بر زانوان تو..... و حرارت آغوشت را به هیچ مأمن دیگری، نمی دهم! اما دلم شور میزند...؛ دلبرم نکند؛ امراضِ دلم، مرا از تو بگیرند. نیمه شب را ، به قصد علاج آمده ام... طبیب تویی؛ نَفْسِ بیمارم را، شفا نداده، رها مکن! ✨دستان خالی ام، پر از تکرار "یا طبیب" شده. یقین دارم بی اجابت، رهایم نخواهی کرد. 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•