در عملیات والفجر چهار
تو پاسگاه گرمک
بودیم پاسگاهی که
سقفش با خمپاره سوراخ
شده بود
ماهم با برادرکبیری
و بقیه برادرا گاهی داخل پاسگاه
و گاهی هم بیرون در تلاش عبور از تنگه
پشت پاسگاه هم در ست به همین
نام تنگه گرمک بود
به معنای واقعی تنگه بود
ماشین آلات سنگین پشت تنگه
گیر کرده بودن
توپخانه عراق هم تنگه را زیر
آتش گرفته بود
هم کل آن منطقه را
هر رانندای هم حرکت میکرد
تا از تنگه عبور کند
یا مجروح میشد یا شهید
آقا مهدی باکری فرمانده
لشگر 31عاشورا هم پشت
بیسیم مکرر تکرار می کرد زود باشین برادر کبیری
لودر و بلدوزهارو
بفرستین
این جلو برادرای رزمنده
بدون خاکریز ماندن
تاروشن شدن هوا باید
خاکریز ایجاد بشه
والا صبح عراق پاتک میزنه
برادرا قتل عام میشن
ادمه 👇
این خاطره
شفاعت شهدا شامل حالتان🌹
سردار عاشورایی
راوی .یه بنده خدای بیسیمچی
#جامانده_از
#قافله_عشق🦋🦋
او در باران آمد👇👇
برای او باران بود🌨💦
نه گلوله باران
زیر گلوله باران بعثی ها در تنگه گرمک
شهید حمید باکری را
هرگز ندیدم
سرش را از
انفجار خمپاره ها بدزد یا خیز برود
گلوله خمپاره و کاتیوشا و خمسه خمسه نگو مثل بارون میبارید
همه خیز می رفتیم
ولی حمید آقاباکری در عالمی دیگر بود با قامت رعنایی که داشت
بانفسی مطمئنه از شیب تند روبروی پاسگاه به سوی ما می آمد
تا چاره ای برای عبور ماشین آلات
از تنگه گرمک بیندیشد
ولی گلوله باران برای این مجاهد مخلص
مثل باران بود
اصلا او خودش سرچشمه باران بود
باران عشق به خدا
سرچشمه باران ایثار خلوص و شجاعت
مهربانی
او در باران آمد🌨💦
راوی .سیداخلاص موسوی
#جاماندگان_ازقافله_عشق
@jAmAndgA90zA
ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلداده_هم_نباشی
آن یار ما آن یار ما آن یارما
دل میبرد آن یار ما آن یارما
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
درفکه هنوزم سرگشته و حیرانم 🥀🍂
زیر رمل و ماسه هایِ داغ این وادی
قدم بقدم
اندر پی یاران شهید و فرمانده
گردانم 🎋🌾🍃
🔰 شانزده شهیدی که در روز ۲۲ خرداد ماه آسمانی شدند:
🇮🇷شهید سید اکبر مهدوی تیکدری
🇮🇷شهید علیرضا شهبخش
🇮🇷شهید علیرضا مظهری صفات
🇮🇷شهید محسن یزدانی
🇮🇷شهید اصغر مولایی
🇮🇷شهید عباس انجم شعاع
🇮🇷شهید محمدرضا معین الدینی
🇮🇷شهید محمد محمدی قناتغستان
🇮🇷شهید علیرضا خسرویانی
🇮🇷شهید محمد تقی طالبی زاده
🇮🇷شهید مسعود زاهدی
🇮🇷شهید علی بیگ زاده
🇮🇷شهید مجید ایرانمنش
🇮🇷شهید محمد ابراهیمی
🇮🇷شهید مهدی شفیعی
🇮🇷شهید محمد حسین دادبهش
🇮🇷شهید علیرضا مینایی فر
🔹 شادی روحشان صلوات
#سالروز_شهادت
🇮🇷مکتب حاج اول "استان کرمان"
همه مدیون شهدا هستیم
🍀🍁🍂مجنون تر ازمجنون ‼️
💥💥💥برشی از خاطرات یک رزمنده
عملیات والفجر چهار در منطقه
عمومی پنجوین👇
در مرحله دوم عملیات والفجر ۴ ، دشمن با استفاده از کمک های اهدایی فرانسه یک جنگ الکترونیک تمام عیار راه انداخته و تقریبا همه ی بیسیم های پی آر سی را از کار انداخته بود .
هیچکس نمی دانست آیا جناحینش به هدف رسیده اند ، آیا برای الحاق آماده اند ؟ آیا دستور جدیدی ابلاغ شده ؟ آیا نیروی جایگزین برای پدافند در راه است ؟ و....
گروهان ما به لحاظ اقتضائات میدانی و صلاحدید فرماندهی لشکرمان تحت امر لشکر ۸ نجف بود .
پس از گرفتن تپه ی هدف ، به دلیل اینکه تماس های رادیویی مختل بود ،همه بلاتکلیف بودیم و بچه ها چنان خسته و گرسنه که خیلی ها سرپایی می خوابیدند ( خواب سرپایی باید به واژه های ادبیات مقاومت اضافه شود ) .
به قدری خسته بودیم که وقتی یکی از بچه های بستان آبادی( که نمی شناختمش ، چون تازه به گردان سیدالشهدا مامور شده بودم . روی سینه اش نوشته بود اعزامی از ... ) که کمی از بقیه سرحالتر بود فریاد زد برادران ، در ۶۰ متر جلوتر از ما یک سنگر خالی پر از نان خشک عراقی است ، دو نفر با من بیایید تا نان بیاوریم ، کسی را حال همراهی او نبود ...... البته او به تنهایی رفت و کمی نان کلفت مخصوص موارد اضطرار عراقی که باید با سرنیزه نرمش می کردیم آورد ).
در همین اثنا که همه کلافه بودیم و خسته و بی اطلاع از سرنوشت نبرد ، به یکباره نوای دلنشین آهنگران ( بار دیگر شد بسیجی بی شمار ...) در منطقه ی عملیاتی پیچید .
با شنیدن آن صدا ، گویا به کالبد خسته و کم رمق بچه ها جان آمد ، سه سوته همه آماده ی ادامه پیشروی شدند و بقیه جناح ها هم همینطور .....
تا آنجا که فرماندهان می گفتند حتی بیشتر از مواضعی که قرار بود در این مرحله فتح شوند ، پیشروی شد .
پس از فروکش کردن نبرد ، مشخص شد که
🌴یک بسیجی شجاع مجنون تر از مجنون ،‼️💥💥💥
یک بلندگوی قوی برمی دارد و چهار شیپور بزرگ روی تویوتا می بندد و دل به دریا زده و به استقبال دالان آتش می رود و ....
و از طرفی هم این صدا اردوگاه دشمن را به هم می ریزد و ترس و وحشت از بابت اینکه ایرانی ها سررسیدند دل دشمن را می لرزاند و ...
در دفاع مقدس نقش این قبیل دلباختگان جان بر کف بسیار ارزنده بود و البته به نظر حقیر ، برادر آهنگران با آن حماسه سرایی هایش به تنهایی نقش بزرگی در هدایت نبردها داشت ( دقیقا مشابه این کار را من در جنگ های اطراف کارخانه نمک شاهد بودم ، شعار آنجا این بود : ای لشکر حسینی ، تا کربلا رسیدن ، یک یا حسین دیگر ... و دوباره نیروهای خسته و کم رمق ، جان گرفتند و هدف تسخیر شد .
💦💦💦🍃🌱🎋
راوی 👇
رزمنده پیشکسوت
حاج حمید مصطفی زاده
از استان اردبیل شهرستان خلخال
گوران سراب
#جامانده_از
#قافله_عشق🦋🦋
🍃🌼 چهارشنبه تون معطر به ذکر شریف صلوات
بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش🌼🍃
🍃🌼الّلهُمَّ
🍃 ♥️صلّ
🍃 🌼علْی
🍃♥️محَمَّد
🍃 🌼وآلَ
🍃 ♥️محَمَّدٍ
🍃🌼وعَجِّل
🍃♥️ فرَجَهُم
🌴🌹سلام صبحتون زیبا روزتون بخیر وشادی ان شاءالله
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
🕊🕊🕊
🕊💐
🕊
امیـرالمؤمنین یا شاه مردان
دل ناشاد ما را شاد گردان
🕊
🕊💐
🕊🕊🕊
💦💦🍀🍀
🌺🌾🍃🍃
نگارا دل آرام همه عالم
توئی
دل نا آرام ما آرام کن 🦋🦋
الهی ❤️❤️❤️
💦💦🍀🍀
🌺🌾🍃🍃
🦋🦋
🌹🌺💐🍀🌱
شاه بیتِ عارفان است شاه مردان یاعلی
🥀🍂🍁دلهای مارا شاد گردان شاه مردان یاعلی
🌹🌺💐🍀🍀🍃
🦋🦋
🔬🍀دکتر به مقر لشگر 31 عاشورا
دیر رسیده بود
نزدیک غروب بود
برای ادامه مرحله سوم عملیات
والفجر چهار آماده شده بودیم
دکتر هم ولایتی من بود
سراغم را از چند نفر گرفته بود
گفته بودن سید با برادر کبیری هست
ما داشتیم دعا میخوندیم و از همدیگر طلب حلالیت میکردیم
برادر کبیری صِدام زد گفت
(میری)سید؛ بیسیم تو آماده کن
داریم حرکت میکنیم
در این هنگام دیدم دکتر
به سمت ما که در زیر درختان جنگلی بودیم میاد
با دیدن دکتر هم تعجب کردم
هم تو دلم ول وله شد
گفتم خدایا با
این بنده خدا چکار کنم
تا رسید پیش من گفتم
پدر بیامرز
ما داریم میریم عملیات اینجا
چکار میکنی
گفت اومدم تو عملیات
شرکت کنم
خلاصه سوار تویوتا شدیم
پشت فرمان برادر کبیری نشته بود
منم دکتر را وسط نشوندم خودمم
سمت درب شاگرد
گفتم یک دفعه خمپاره میفته
نکنه دکتر ترکش بخوره
خلاصه رفتیم تا پشت خاکریزی که در دشت شیلر بود منتظر
فرمان شهید آقا مهدی باکری ماندیم
وقتی رسیدیم پشت خاکریز
شرایط تغریبا آرام بود
من که میدونستم وقتی عملیات شروع بشه دیگه چند شب باید بیدار بمونیم
به دکتر گفتم من یک ربع میخوام
چُرت بزنم بعد منو صدا کن
فک کنم.به یک ربع نکشید
یک دفعه دیدم دکتر دودستی
با شادی و فریاد منو تکان میده
فریاد میزنه سید بیدار شو
عملیات شروع شده ببین
چجوری داریم عراقیا را میزنیم
چشاما باز کردم
دیدم
بله خمپاره های دشمن داره مثل بارون میخوره بعد از انفجار میدونین
که ترکشها در شب
شبیه به نور افشانی بالا میرن
ماندم خدایا چی بگم
گفتم دکتر اون خمپاره های عراقیا ست داره منفجر میشه
تعجب کرد .........و...
بعد هم همه حرکت کردیم
تاپشت رود خانه شیلر رسیدیم
که با گلوله باران شدید دشمن
پشت همان رود خانه زمین گیر شدیم
دکتر دچار موج انفجار شد
اورا به جاده ای از کف دشت که
کمی به لحاظ عمق پاینتر بود آوردم تا شاید صبح
امدادگرها دکتر را به پشت جبهه
به بیمارستان زیر زمینی ارتش
انتقال بدن
تا نزدیک های صبح زیر
گلوله باران عراقیها قرا داشتیم
تا اینکه کمی آتش دشمن کمتر شد
و برادر کبیری باقی مانده نیروها را سروسامان داد و از رود خانه عبور کردیم .
بعدها دکتر سیدحسین عزیزی
مسئول حلال احمر زنجان شد
و سردار کبیری بعد از شهادت
سرداران مهدی باکری و حمید باکری؛ فرمانده لشگر عاشورا
راوی :
سیّد اخلاص موسوی
سلام
بر عاشقان و وفادران به شهدا
لطفا صبوری فرماید
ما در حال تهیه و تدوین خاطرات
رزمندگان و شهدا هستیم
بمرور آن را منتشر خواهیم کرد
ما را با صبوریتان
یاری فرمایید 🍀🍀🍀🌴🌴
🍀🍀💦💦💧
ممنون که همیشه یاد ما هستی
🍂🍁🍃🍃🍁🍃🍃
از پیشکسوت ورزش کار عارف
پرسیدن 🔻
بالاترین وزنه چند کیلو است که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان...؟
در جــواب گفتند:
بالاترین وزنه یه پتــوی نیم کیلویی است که....!!!!! 🔻
یه نفر بتواند هنگام نـــماز صبـح از روی خود بلنـد کند.!🔻
هر کس بتونه اون وزنــه رو بلنــد کنه باید بهش گفت پهلــــوان
🟢رسول الله صلواه الله علیه فرموده اند تــــرک کردن🔻
نماز صبــح : نــور صــورت
نماز ظهـــر : بـــركت رزق
نماز عصــر : طاقتــــ بـدن
نماز مغــرب : فــايده فــرزند
و نماز عشــاء : آرامــش خواب
را از بيــن میبـــرد...
با یاد خدا دل ها آرام میگیرد 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
ای آن که سرچشمه آرامش جهان هستی، هستی ..
گه گاه میدانی که میبریم تورا زیاد
ممنون که همیشه به یاد ما هستی
ای هستی تمام عالم هستی 🍀☘💦🌫💦💧🍀☘
دستمان بگیر در این عالم پَست ی
یارب 🤲
🍀🌾💐🍃
اوست نشسته در نظر من
به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر را به دل
من به کجا سفر کنم
مولانا جلال الدین محمد بلخی
الهی مارا 🍂🥀از نظر مبر ☘🍀🍀
#جامانده_از
#ازقافله_عشق🦋🦋
پنجشنبه آمدو یاد شهدا 🌹
و اموات درگذشتگان را باصلوات بر محمد و آل محمد یادکنیم
🌹🌹🥀🌺🍀☘🥀🌹
شهدا اهل کجایند؟
✍جامانده
این که شهدا اهل کجایند
مهم نیست
🌹از سر زمین حجاز مثل نُمر النُمر
🌹فرزند، مادری از سرزمین سامورائیها
🌹از سر زمین مظلوم فلسلطین
🌹از سر زمین عروس خاور میانه
لبنان، عماد مُغنیه
🌹از سرزمین افغانستان مظلوم فاطمیون
🌹فرزند، میلیاردری از ایتالیا
🌹از پاکستان زینبیون
🌹از شام و. صفین و از بلاد کوفه و کنار شط فرات ابومهدی
🌹از سرزمین احرام ثلاثه ؛ مصر
🌹از بادکوبه آذربایجان ؛ حسینیون
یا از سرزمین پهلوانان و یلان
🇮🇷ایران زمین فرزندان امام خمینی
و فدائیان امام خامنه ای
سرداردل ها ❤️و بیش از 200 هزاز شهید سرزمین🎋🍀🥀🌾🍃
🌹یا سردار شهید قنبر ابراهیمی از استان اردبیل شهرستان خلخال
♦️مهم این است که شهدا🌹
درس آموخته و پیرو شهیدی از اهل
مدینه. فرزند بوتراب فرزند دخت رسول خدا 😭😭
شهید دشت کربُ بلا حضرت سید الشهدا علیه السلام هستند😭😭
🍀🌺🌹🥀🍀🌾💐🍃
🔹بقول سید شهیدان اهل قلم
شهید سید مرتضی آوینی🌹
((اینان جنود و مجاری تحقق
اراده حق در سیاره زمین هستند
🌹💦💧💦🍀☘🍃🌺🌾
💐🍀🍃🌱🌺🌹
✍#جامانده_از_قافله_عشق
شهدا از
اهالی سیاره زمین بودندکه آسمانی شدن، 🕊🍃🕊🍀🕊🍀
و همه ی آزاد مردان اهل زمین
قدر و قیمت این
جنود خدا (شهدارا) میدانند و ارج می نهند
همه ما مدیون شهدا 🌹هستیم
حتی سیاره زمین🌏
ملائکه هم به این جنود خدا؛ شهیدان 🕊🍀🌺🥀🕊🕊🥀
غبطه میخورند
افسوس کز
از قافله عشق 🍀🍀🌺🌹🍃🌱جاماندیم
در سیاره زمین سر گشته و
حیران ماندیم
#جامانده_
#قافله_عشق🦋🦋
eitaa.com/jAmAnbH
سید اخلاص موسوی
🌱سین آخر
سین آخر🍀☘🌺🥀🍁🍂
بی روی یار هیچ سری را قرار نیست
دلداده را هوای کسی جز نگار نیست
💐🌺💐
بی روی گل مخواه تغزل زِعندلیب
در هجر گل فسرده دلی چون هزار نیست
💐🌺💐
با مبتلای هجر مکن صحبت وصال
غمدیده را هوای گل و لاله زار نیست
💐🌺💐
با اهل دَرد قصه دُرد فراق گوی
خمّار جام هجر، دگر هوشیار نیست
💐🌺💐
با عاشقان مگو سخنی غیر از عاشقی
مانوس عشق را غم ایل و تبار نیست
💐🌺💐
با اهل عشق صحبت سود و زیان مکن
در بزم عشق، منطق عقل استوار نیست
💐🌺💐
کبری مچین که غمزه صغری مرا بس است
در بحث عشق، فلسفه را اعتبار نیست
💐🌺💐
با من بخوان حکایت تاراج باغ دل
وَز قمری غمین که به باغش چنار نیست
💐🌺💐
حرف از حساب سال و مه عمر گل مزن
بلبل به دام وعده لیل و نهار نیست
💐🌺💐
با من مگو زِشهد گوارای انگبین
شهدی چو شهد جام بلا خوشگوار نیست
💐🌺💐
با من بگوی از شب هجران عاشقان
یلدا شبی به طول شب انتظار نیست
💐🌺💐
من داغدار داغ غریبی پری رخم
داغ غریبه ای که غمش را شمار نیست
💐🌺💐
حرف از مسافری ست غریب و شکسته دل
از آن ستاره ای که زمینش مدار نیست
💐🌺💐
مهدی ، بیا که خنده کند لاله در چمن
بی تو، درخت آرزوی ما به بار نیست
💐🌺💐
آقا بیا ، که بی تو فسرده ست باغ دل
بی مهر طلعت تو ضیایی به دار نیست
💐🌺💐
ای سین آخرین همه سفره های عید
بی " سبز سنبلت " خبری از بهار نیست
💐🌺💐
🔥🔥🔥آتش مزن به جان شقایق دگر، حمید
گل را شکیب سرزنش نیش خار نیست
♥️♥️♥️💐🌺💐♥️♥️♥️
🍀🌺🌾🍃🌱
موج می زد مهربانی ❤️❤️❤️
دریغ از دیروز 🌕🍁🍂🥀
روزگاری بود ایمان محور اعمالمان
بر مدار عشق و ایمان دور می زد حالمان
بود جاری چشمه های عاطفه در رود جان
موج می زد مهربانی ❤️🍀🌺🌾🍃🌱از کران تا بیکران
نقش زرّین محبت بود نقش سینه ها
بسته بود از گلشن دین رخت خود را کینه ها
صدق و اخلاص و مروت بود شرط مهتری
شاخص آزادگی بود آن زمان حق باوری
منتهای آرزوها وصلت دلدار بود
سعی ها طیّ طریق قله ی ایثار بود
بی حیایی ننگ بود و حجب هم فرهنگ بود
هرزه گان را عرصه تنگ و لهو پایش لنگ بود
بود روزی سادگی شرط خورشت نان ما
گشته سرشار از تجمل اینک اما خوان ما
بود روزی بی ریایی مایه ی فوز و فلاح
گشته اینک خودستایی لاجرم امری مباح
بود بی آلایشی آن روز فخر مردمان
وصف بی آلایش ، امّل گشته اما این زمان
شرط لازم بود روزی قرب را شرط وفا
مایه ی قربند اینک غدر و نیرنگ و جفا
اصل انصاف آن زمان ها بود شرط هرعمل
صد دریغ امروز گشته سود اصلی بی بدل
داشت معنایی حقیقی عشق بازی آن زمان
عشق ها گشته مجازی اینک اما بی گمان
روزگاری از تعلق داشت نفرت جان ما
صد دریغ امروز گشته علقه ها جانان ما
داشت روزی کارهامان بوی ایمانهایمان
اینک ایمانهایمان هم بو گرفته ، وایمان
وایمان،این سرگرانی وین تکاهل تا به کی ؟
این تغافل وین تساهل وین تجاهل تا به کی ؟
تا به کی دیروز را بینیم در رویایمان ؟
تا به کی در گل بماند مثل پیلان پایمان ؟
ما مگر دریادلان بدر و خیبر نیستیم ؟
ما مگر لب تشنگان جام کوثر نیستیم ؟
طرحی از نو ریخت باید بهر تغییر فضا
بی گمان دست خود ما هست تقدیر و قضا