📌لذت جوئی به توان بی نهایت تعریف مدرنیته از تربیت
🔹فاطمه ترزقان در یادداشتی برای صدای حوزه نوشت: آثار #مدرنیته همه زوایای زندگی را تحت الشعاع قرارداده است به گونه ای که تعاریف ما از محبت درون خانوادگی، تفریح، تربیت و همسرداری متفاوت شده است در این چرخه تحول و دگرگونی دختران و زنان بیشتر از دیگر اقشار جامعه تن به این عوض شدن ها در گفتار وعمل و ظواهر داده اند و گاه این کشش های افراطی نسبت به مدرن شدن سبب چالش هائی از جنس هویت و بحران میشود.
🔹اگر چه فضای مجازی بستر بسیاری از روابط صحیح و منطقی و علمی را برای مخاطب حداکثری گشوده است اما از طرفی جذابیت های غیر حساب شده آن باعث #ولنگاری_عاطفی در خانواده شده و گاه عبور از خط قرمزهائی را به دنبال دارد و منجر به سست شدن پیکره و ستون خانواده می شود.
🔹برای زندگی مدرن مشترک امروز نمی توان ساحل آرامشی متصور شد آنچه بیشتر محسوس است طوفان است که دست و پاگیر خانواده می شود تربیت نادرست فرزندان از نوع خوشگذرانی به توان بی نهایت و همسرداری بدون جذر رادیکالی و افسار گسیخته نشانهای از #فروپاشی_خانواده_واقعی در قاب و پیکره جامعه است.
🔹امروز واژههای مانند تفریح، تربیت، همسرداری، لذتجوئی و شاد زیستن نیاز به تعریف مجدد امروزی و بازخوانی از جنس عرف و شرع دارد که بتوان کفه ترازوی زندگی را همسان و متعادل نگه داشت و به بیماری افراط و تفریط مبتلا نشد.
متن کامل این یادداشت را در سایت #صدای_حوزه بخوانید:
https://v-o-h.ir/?p=2629
صدای حوزه امروز🔻
@sedayehowzeh
🔊 رقص ساسی مانکن کاشتند و قمه هلیا درو کردیم
🔻نگاههای #تکنوفیلی و غربزده همچون وزیر جوان ارتباطات که در مواجهه با رسانه و اتفاقاتی مثل #ساسی_مانکن، برخوردی لارج و ریلکس داشته و ادعا نمودند که مساله ای طبیعی است و نباید خیلی برجسته شود، الان باید پاسخگو باشند.
🔹گویا نوجوان فریاد میکشد که، گرفتار قفس آهنین مجازی و حقیقی هم بودن در سرشت و ذائقه ما نیست و ما همان نسل نهایی بشریم که قرار است #آخرالزمان را رقم بزنیم و جدی ترین و مهمترین نقاط عطف تاریخ، به دست ما اتفاق خواهد افتاد.
🔹بعد از مدتی که #مدرنیته و #سرمایه_داری و ساختارهایش رو به افول می گذارد، فرد و سوژه، به خودآگاهی نزدیک می شود و آگاهی های کاذب و سرگرمی های سخیف را کنار نهاده و در کف خیابان عربده می کشد.
🔹حال اگر هلیا را بلحاظ روانشناختی تحلیل کنیم، چه بسا به یک "اوی مغفول واقع شده" برسیم که یقه خانواده، مدرسه، حوزه علمیه، ارتباطات و رسانه و سیستم فرهنگی کشور را می گیرد.
🔹نتیجه این می شود که #یک_خویشتن_سرگردان و یک دروازه بان ضعیف و خودآگاه نامعقول و پرخاشگری را به نمایش می گذارد.
🔹پدیده هلیا یک #واپسزنی_دهه_هشتادی است و حاکی از هزینهی نداده ما به نفع نسل ناشناخته امروزی است. نسلی که علیرغم یک #پرخاشگری_فروخفته، پر از اورانیوم غنی شده ای از جنس احساس، انرژی، خلاقیت و چموشی است.
متن کامل یادداشت:
https://v-o-h.ir/?p=18420
✍️علیرضامحمدلو، سردبیر #صدای_حوزه
🆔 @sedayehowzeh
🔊 #شیعه ی تراریخته!
🔺 یک جامعه نیز مثل یک موجود زنده ممکن است ژنی بیرونی به آن تزریق و جزء ژنوم آن شود و به نسل بعد منتقل شود؛ میشود شیعه تراریخته!
🔹 اشتباه نگیر ! قصه عمیق تر از عکس بالا یا عزاپارتی و حتی پاپ-مداحی هاست!
▪️ فرهنگ شاهان، چه ژنهایی به شیعه تزریق کردند؟!
#مدرنیته مشغول چه دستکاریِ ژنتیکی بر تشیع است؟!
تشیع اصیل و ارگانیک چه ریختی است؟!
▫️حجت الاسلام محسن قنبریان
🆔 @sedayehowzeh
✍️ مسیری برای رهایی از قفس آهنین و تراژدی فرهنگ
🔺در عصری هستیم که به تعبیر زیمل، جامعه شناس آلمانی، ساختارها و دولت ها فربه تر و چاق تر می شوند و عامل ها و افراد، کوچک و کوچک تر. او اسم این رویداد را #تراژدی_فرهنگ می نامد.
🔹یعنی #مدرنیته با سرعت بالا و نامهربانی تمام، در حال حذف و محو و یکسان سازی انسان هاست. #مرگ_سوژه یعنی همین حالت که دیگر کسی توان و جرات دیده شدن نخواهد داشت و مدرنیته و ساختارهای مدرن، یکه تاز میدان سلطه خواهد بود.
🔹حال در این هیاهو و سرگردانی، عده ای هستند که قصد و مرام مقدس را برای رهایی از #قفس_آهنین مدرنیته انتخاب کرده اند. از اتوبان به ظاهر شیک و در باطن، چدنیِ مدرنیته، به جاده در ظاهر خاکی و در باطن پر از معنا و آزادی و آزادگی نجف تا کربلا پناه میبرند.
🖊حجت الاسلام علیرضا محمدلو، سردبیر #صدای_حوزه
متن کامل یادداشت:
v-o-h.ir/?p=26400
🆔 @sedayehowzeh
🔻«خوارج نو» در ایران امروز
▫️اصل «گسست میانِ من و دیگری» به مثابه نخستین اصل در اندیشه خوارج می باشد، اینکه هرکسی از من نیست در دارالکفر هست. این اصل، پایهای موثر در اخلاق دینداری خوارج و خودشیفتگی و خودارضاییِ دینی و سیاسی آنها در برخوردهای اجتماعی¬ با دیگران بوده و همین نیز موجب انسداد گفتگوی خوارج با اغیار بوده است. آنگاه که این مقاله را مینوشتم فکر میکردم مصادیق مهم از این جریان را میتوان در برخی از خطبا و گاه #روحانیان_لجباز در ایران مشاهده کرد، لیکن تجربههای مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران نشان داد که روحیۀ خوارجی صرفا یک روحیۀ دینی و مذهبی نبوده، بلکه قالبهای #روشنفکری و گاه ریشههای #دانشگاهی عمیقی دارد، قالبهایی که دارالکفرش را از خودیها شروع میکند، «دیگری»هایش را از خودیها و «خودی»هایش را از بیگانگان برمیگزیند، و به رغم ادعای گفتگوی تمدنها، نمیتواند همین گفتگو را در وطن بوجود آورد و بلکه در دام تئوری های جدید خشونت میافتد.
🔹اصل دیگر در عقاید اجتماعی خوارج، اصل «عدم تبعیض ایمان» است، اینکه ایمان یک امر به هم پیوسته است و قابل تجزیه (بعض بعض کردن) نیست. از این رو کسی یا ایمان دارد و یا ندارد و کافر است. کسانی که گناهکاراند، نمی¬توانند ایمان داشته باشند و کسی هم که ایمان ندارد کافر و مهدور الدم است. دوباره زمانی که این مقاله را مینوشتم تصورم این بود که مصادیق این اصل را باید در میان برخی از #روحانیون_انحصارطلب جستجو کرد، لیکن بعدها دیدم این سختگیری و گاه سادهلوحی را میتوان در میان برخی جریانهای روشنفکری در ایران نیز پی گرفت. بر اساس چنین اصلی همه باید نابِ ناب باشند و جامعه نیز باید مبرای از خطا باشد (برای همین، این طیف یا سفید سفید می بینند و یا سیاه سیاه). دشوارتر اینکه، نه تنها افراد جامعه باید مصون از خطا باشند، بلکه دولت اسلامی نیز باید خالی از ضعف و اشتباه باشد. از این نظر، اگر دولت جایی مرتکب خطا شود گناه کبیره کرده و «کافر» و «مرتد» می¬شود و در این صورت نه تنها باید از آن سرپیچی کرد بلکه باید با ایشان «جهاد» نمود. (اصل «استعراض» یا «اعدام مرتدان»).
🔸قاعدۀ دیگر در رفتار اجتماعی خوارج تقدم «شور» بر «عقلانیت» است. شور و هیجانات نفسانی (passion) همواره یکی از محوری¬ترین پرسش¬ها در اندیشه سیاسی بوده و هست. اندیشمندان بسیاری مانند اسمیت و پاسکال و دیگران در مورد امکان مهار (harnessing) و یا سرکوب (repressing) هیجانات نفسانی و غریزی سخن گفته¬اند و کسانی نیز با عنوان کردن "کنترل آتش با آتش"، شورهای نفسانیِ خطرناک را قابل کنترل با شورهای و هیجانات دیگر تلقی کرده اند. در این باره برخی نیز تأکید کردهاند که تا زمانی که شورهای نفسانی از رهگذر عقل و اندیشه تعدیل نشود (تبدیل به interest نشود) نظم اجتماعی بوجود نمیآید. آنگاه که این مقاله را مینوشتم دوباره مصادیق آن را در میان برخی از جریانات مذهبی و گروههای به اصطلاح #فشار انقلابی میدیدم، لیکن الان که تحولات پیرامونیام را میبینم تقدم هیجانات و شورهای کور نفسانی بر عقل و اندیشه، و تقدمِ تعصبهای کور بر قانون و اخلاق را در جریانهای مدعی #مدرنیته درایران بوضوح میبینم.
➖به نظرم آنچه در دو سویۀ به اصطلاح نخبگانی ایران میتوان مشاهده کرد، دو گونه از خوارجبودگی است که مسیرهای گفتگو را از هر دو سویۀ عرفی و مذهبی در ایران به انسداد میبرد و تراکمی از نفرت و خشونت را در جامعه بوجود میآورد. جنس این خوارجبودگی در ایران، جنس اخلاقی است و نه اندیشهای، و باید آن را در نظام پر از عیب آموزش و پرورشمان چاره کنیم. لیکن عجالتا امروزه لازم است دلسوزان نظام از هر دو طرف برای شنیدن از یکدیگر (حسن الاستماع به مثابه اساس در صورتبندی گفتگوهای سازنده) اندیشه کنند و زمینههای لازم را برای ایجاد ارتباطی موثر با یکدیگر و گفتگو با نسل منتقد و گاه معترض (که بسیاری از آنها در خانه هستند و نه در خیابان) فراهم آورند. یکی از نقطههای مهم #گفتگو که باید در مورد آن فکر کرد و به توافقی در سطح ملی رسید، «فرایند مسالمتآمیز نقد و مکانیسمهای قانونی آن» است تا بتوان انتقادات دلسوزان انقلاب و نخبگان جامعه برای اصلاح رویهها و اقدامات به موقع را شنید.
✍️ حجت الاسلام دکتر حبیب اله بابایی
✔️ پایگاه خبری، تحلیلی #صدای_حوزه؛ رسانه آزاد و مستقل طلاب و فضلای حوزه های علمیه
🌐 eitaa.com/joinchat/1467023382C72b81b3b57