eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
9.1هزار ویدیو
139 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #ادمین_تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🎬 دانلود 📝 خلاصهٔ تدریسِ موضوعِ فلسفهٔ غیبت و 👤 استاد (قسمت سوم) ❌ امام غایب چه فوایدی دارد؟ 📎 برگرفته از 📥 دانلود با کیفیت بالا
‏کرونا این بار ‎ بازیگر بچه مذهبی محبوب, دوست داشتنی, بی حاشیه و مردمی سینمای ایران رو, ازمون گرفت . علی سلیمانی,با ده ها فیلم و کلی سریال در باره جبهه و جنگ خاطرات زیادی برای مردم ایران ساخت . حق اوست که برای شادی روحش فاتحه ای قرایت کنیم. "آقا میثم.تمار"
ا🏴🏴🏴 اومد خدمت امام و برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی‌خوره، مرخصی خواست. امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در بحبوحه‌ی جنگ پرسیدند. عباس گفت: من در دهه اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم. امام خمینی (ره) به ایشون فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم! که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان چای بشویی ... 🏴🌹🏴🌹🏴🌹 #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که حدود حلال و حرام خداوند خالق هستی را بی ارزش دانسته و خودش برای خانواده اش حد تعیین میکند، چگونه توقع دارد که مرزهای او از مرزهای خداوند برای آنها، محترم تر باشد؟ پ.ن: محرم و نامحرم دستورالعمل خالق هستی است برای سعادت دنیا و آخرت بشر. #برنامه_چراغ #محرم #نامحرم #کارکرد_حجاب_و_عفاف #پویش_حجاب_فاطمے
همیشه خودشو یه بسیجی ساده می‌دونست یه تک تیرانداز! می‌خواست بین این همه سرباز‌هایِ معصوم، گمنامِ گمنام باشه و هیچ‌کس اون رو نشناسه..:)
# یا حسین مظلوم ✋🌷 وصیت نامه 💠شهید شهرام حسین زاده: امروز در روزگاری به سر می بریم که خوب بودن دیوانگی است و انسان بودن کفاره می خواهد. از هر سوی دشمنان ما را احاطه نمودند و در صدد ضربه زدن هستند و ما نیز آرام و خاموش به سر می بریم گویی که اتفاقی رخ نداده و آب از آب تکان نخورده است . آیا هنوز خواب بس نیست؟
بخشی از وصیت نامه شهید محمدرضا تورجی زاده: 🔸هم رزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفته‌ام: بسیجی‌ها، سپاهی‌ها ... این لباسی که بر تن کرده‌اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خودبیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خوددقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکی‌ها به دوربود. عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بربگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است...
شهادت را همه دوست دارند اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟ شهید شدن یک اتفاق نیست. گلی است که برای شکوفا شدنش باید خون دل بخوری...❤️ به بی دردها به بی غصه ها به عافیت طلب ها شهادت نمیدهند. به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده. یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته، شهادت طلب نمیگویند. دغدغه هیأت دغدغه بسیج دغدغه کار جهادی دغدغه دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا. دغدغه ترک گناه دغدغه آدم شدن 🍃🌺دغدغه ی شهادت، به حرف که نیست قلبت را بو میکنند اگر بوی دنیا می داد رهایت می کنند... اگر عاشق شهادتی اول باید سرباز خوبی باشی خوب مبارزه کنی مجروح شوی اما کم نیاوری... درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی ¤شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند
!! 🌷ذکاوت و هوشیاری رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس در بین نیروهای تا بن دندان مسلح عراق زبانزد خاص و عام بود و باعث ترس و واهمه آنها شده بود. در ابتدای جنگ، عراقی ها تا نزدیکی های اهواز پیش آمده بودند و شهرهای سوسنگرد، بستان، هویزه و.... در دست آنها بود. بچه های اطلاعات عملیات و در رأس آنها شهید حسن باقری برای شناسایی با لباس مبدل به قلب دشمن نفوذ می‌کردند. 🌷گاه‌گاهی گشتی های دشمن هم داخل شهر اهواز می‌آمدند و بر می‌گشتند. روزی یکی از فرماندهان جبهه جنوب به سوسنگرد ما آمد. نزدیک ظهر بود گفت: «ناهار چی دارید؟» گفتم :«ناهار ما همین‌هاست که می‌بینید، تن ماهی و خوراک سیب زمینی.» گفت:«غذای دیگری ندارید؟» گفتم :«ما این‌جا غذای گرم نداریم.» گفت:«الان می‌روم و غذای گرم می‌آورم.» گفتم:«از کجا؟» گفت:«می‌روم از یک جایی می‌آورم.» 🌷رفت و بعد از نیم ساعتی دیدم که با غذای گرم برگشت. به او گفتم: «این غذا را از کجا گرفتی؟» گفت: «رفتم از برادران عراقی گرفتم.» اول فکر کردم شوخی می‌کند. ولی دیدم نه غذایش با غذای ما فرق دارد. معلوم شد با لباس مبدل رفته بود داخل صف عراقی ها و غذا گرفته بود. راوی: رزمنده دلاور محمد امیری
به جبهه که رسید، کفشهاشو داد به یکی! تو جبهه دیگه کسی اونو با کفش ندید! میگفت: اینجا جاییه که خون شهدامون ریخته شده، حرمت داره.. و معروف شد به سید پابرهنه... شهید سید‌ حمید میرافضلی🌷