گاهیوقتابهشوخیمیگفت
درجهبرایآبگرمکناست..
"بهدرجهاعتقادینداشت
ودنبالشهمنمیرفت
رویلباسشهمنمیزد"
میگفتدرجهروبایدخدا
بدهتاشهادتنصیبتبشه..🍃
#شهیدجوادمحمدی
🆔 @seedammar
من از تمامِ دنیا فقط حسین میخواهم
قسم به اسم زهرا فقط حسین میخواهم!
آری آغاز دوست داشتن است گرچه
پایانِ راه ناپیداست!
ولی من به پایان خوبی میاندیشم هرچند که میدانم همین دوست داشتن زیباست..!
#شهید_محسنغلامی
🆔 @seedammar
#یادی_از_شهدا
🌷 خواستگاری اومد گفت:
من چهار تا زن دارم
اول با سپاه ازدواج کردم
بعد با جبهه
بعد با شهادت
آخرش با تو ...🌷
همسر #شهید_مهدی_زین_الدین
🆔 @seedammar
💢رکعتي در آتش
مرحله ي مقدماتي عمليات نصر 4 با موفقيت به پايان رسيده بود . دو روز بعد از طرف قرارگاه ماموريت جديد لشکر قدس (تامين شهر ماووت) ابلاغ گرديد. هدايت گردان ابوالفضل (ع) بر عهده آقا مهدي خوش سيرت بود . با موافقت شهيد املاکي من هم به همراه آقا مهدي براي بررسي بهتر اوضاع به منطقه ي نبرد عزيمت کردم . وقتي به محل نبرد نزديک شديم ، اذان صبح گذشته بود. روي تپه اي در نزديکي مان ، چند سنگر انفرادي با گوني هاي شني که به فاصله ي کمتر از دو متر از هم احداث شده بودند. هر کدام وارد يکي از سنگرها شديم . تيمم کرديم و نشسته مشغول نماز شديم . وسط نماز ، خمپاره اي بين سنگر من و آقا مهدي اصابت کرد و موج انفجار باعث فرو ريختن گوني ها شد. من به خيال اينکه خمپاره به سنگر او اصابت کرده است ، بدون اراده ، نمازم را به هم زدم و سرم را به طرف او برگرداندم. در ميان گرد و غبار و دود ناشي از انفجار ، دست هاي آقا مهدي را ديدم که به آسمان بلند شده بود و قنوت را به آسمانيان هديه مي کرد . در حالي که نيمي از سنگر فرو ريخته و ترکش ها در اطراف او زوزه کشان مي گذشتند.
✍♦️سردار قاسم شافعي♦️
@seedammar
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#نحوه_آشنایی قسمت دوم پدرم سخت مخالف رفتن من بود ووقتی که بهم گفت رضایت نمیده اشکم در اومد وبا گری
#نحوه_آشنایی
قسمت سوم
بالاخره روز سفر رسید وعازم شدیم مهمونی شهدا خیلی خوش گذشت وشهدا حجاب رو بهم هدیه دادند و به شهدا قول دادم که حجابمو رعایت کنم :)😍
من تو ۱۹ سال زندگیم هیچ وقت نمازصبح رو اول وقت نخوندم به جز سه چهار بار که اونم مربوط به زمان راهیان نور بود که البته خود خادم ها برای نماز بیدارمون میکردن وگرنه من که اهل نماز اول وقت نبودم 😔
اون موقع خیلی دوست داشتم شهید هادی رو تو خواب ببینم یه شب بهشون گفتم بیاین تو خوابم وبرای نماز صبح بیدارم کنین گفتم اگه نیاین تو خوابم حتی اگه خودم برای نماز بیدار شم نمازمو نمیخونم😐
چون میدونستم نماز اول وقت برای شهید هادی خیلی اهمیت داره وبرای همین نمازم که شده میان تو خوابم
موقع اذان صبح بود که اومدن به خوابم و با خنده گفتن که:(حتما باید من بیام تا تو پاشی ونمازتو بخونی )همینو که گفتن من از خواب بلند شدم و دیدم صدای الله اکبر اذان میاد😳😍
در دوران مدرسه من یکی از اون بچه هایی بودم که تقلبی میرسوندم به رفیقام ولی بعد از آشنایی با شهید هادی تصمیم گرفتم که توبه کنم ودیگه دور تقلبی رو خط بکشم وهمین کارم کردم
من به شهید هادی قول داده بودم که دیگه تقلبی نکنم
ولی برای یه امتحان یکی از رفیقام ازم خواهش کرد که جوابارو براش بگم ومنم از روی دلسوزی جوابارو بهش دادم همون شب شهید هادی با ناراحتی اومدن تو خوابم وبهم گفتن که:(مگه قول ندادی چرا به قولت عمل نکردی)😔
ادامه دارد
@seedammar
#ارسالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری شهید #حاج_قاسم سلیمانی در حرم #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🔴 بهترین شیوه ارتباط با امام زمان علیه السلام چی هست؟!
🎙 مرحومآیت الله بهجت (ره)
#مهدویت
჻ᭂ♣️჻ᭂ
#شهیدانه
*دوست شهید میدونے یعنےچے؟؟*
یعنے:...↷°"
•| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند
•| یاد نگاهش بیوفتـــے....
•| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃
•| یعنے محرم اسرار قلبت
•| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند...
•| بین خودت و...
•| خــدا و...
•| دوست شهیدتـــ
•| باشد...‹‹‹
*امتحان ڪن...🌹🌿*
*زندگےات زیباترمےشود
#یادی_از_شهدا
شهیدی که پیکرش را پیغمبر (ص) برگرداند
🌷🌷🌷توی هویزه شهید شده بود, اما خبری نبود از پیکرش. با کاروان شیراز رفتم مکه، توی حرم پیغمبر (ص) نشسته بودم که یادش افتادم. عزیزدردانهام بود، گریهام گرفت. رو کردم به ضریح پیامبر و گفتم:
یا رسولالله! من فرخ ام را از شما میخواهم.
ناخودآگاه به ذهنم آمد عکس سه در چهارش را که همیشه توی کیفم داشتم بیندازم توی ضریح به نیت پیدا شدن پیکرش...
با روحانی کاروان در میان گذاشتم.
گفت: حرفی نیست فقط هر کاری میکنید دور از چشم مأموران سعودی بماند.
عکس قشنگش را چسباندم به سینهام، بااحتیاط دور و برم را پاییدم و انداختم توی ضریح.
عکس که رها شد از دستم دلم آرام شد. قرار گرفت انگار.
چند ماه پس از برگشتنم پیکر فرخ درآمد از خاک و شناسایی شد همراه سید حسین علم الهدی، جمال دهش ور و محسن غدیریان.
درست بعد از سه سال و یک ماه پیغمبر صلی الله علیه و آله پیکرش را برگرداند.🌷🌷🌷
راوی: مادر دانشجوی شهید کربلای هویزه فرخزاد سلحشور.
#شهید_فرخزاد_سلحشور
#شهید_فرخ_سلحشور
#یادی_از_شهدا
🌷 شهید را دیشب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) میگویند حق است. از شب اول قبر و سوال و ...🌷
#شهید_احمد_علی_نیری
سلام علیکم
برای حاجت روایی و بهتر شدن حالشون بنده خدایی هرکدوم سه تا صلوات بفرستین🌸🌹🌱
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#نحوه_آشنایی قسمت سوم بالاخره روز سفر رسید وعازم شدیم مهمونی شهدا خیلی خوش گذشت وشهدا حجاب رو بهم
#نحوه_آشنایی
قسمت آخر
در تک تک لحظاتم حضور شهید هادی رو حس میکنم ،همیشه باهاشون حرف میزنم وهر روز بهشون سلام میکنم :)🌱
صبح جمعه آخر سال شهید هادی رو تو عالم رویا دیدم 😍 که دو بیت شعر خوندن ومن فقط مصراع اول شعرشون یادم موند ومضمون شعرشون این بود که هر وقت بهم سلام میکنی جوابتو میدم و همیشه هم به حرفات گوش میکنم :)🌱
یه بار دیگه هم زمانی که برای کنکور خیلی استرس داشتم اومدن به خوابم وگفتن که :(تلاشتو کن انشالله درست میشه)
اینها بخش کمی از عنایاتی هست که من از شهید هادی دیدم واینا رو به این دلیل گفتم که بدونیم شهدا زنده هستن وباتمام وجودشون هوامو دارن :)
من به این باور رسیدم که خدا تک تک بنده هاشو هدایت میکنه یه کسی رو بواسطه قرآن ،یکی دیگه رو بواسطه یه سفر ,یا یه خواب ،یه کسی رو هم بواسطه یه شهید
مهم اینه که ما دعوت خدا رو میپذیریم یا ...
واین جمله رو هم با تمام وجودم میگم که ابراهیم خودش انتخاب میکنه که کی رفیقش باشه
انشالله که عاقبت هممون ختم به شهادت بشه:)♥️
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدزینبڪمایی 💔•.•🌿
او را نہ با اسلحہ و نہ با چاقو ...
او را با چادرش بہ شهادت رساندند.. 😔
#گاندو #محرم #فلسطین #صفر
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣