هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
شهدا پای روضه حضرت رقیه جون می دادند... | #محمد_میرزاپور
امسال قبل از ماه محرم داشتیم، کارهای فضاسازی هیئت رو برای مراسمات دهه اول محرم انجام می دادیم.
حسین پرسید که راسی رفقا شب سوم محرم چند شنبه است؟!
بهش گفتم چهارشنبه می شه.
وقتی گفتم چهارشنبه، خیلی خوشحال شد یه جوری که انگار دنیا رو بهش داده باشن.
دلیل خوشحالی اون روزش رو بعد شهادتش فهمیدم.
اون وقتی که فهمیدم حسینی که عاشق حضرت رقیه س بود، حسینی که ذکر لبش موقع کار تو هیات این شعر بود:
شاه بانو یا رقیه...
می زنم روضتو جارو...
چهارشنبه ها از اهواز می اومده دزفول.
حالا شب سوم محرم (شب روضه حضرت رقیه) می تونسته راحت تو مراسمات عزاداری شرکت کنه...
می تونست خوب نوکری کنه...
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#شهدای_اهواز97
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
عشق حسین به حضرت رقیه س زبانزد همه بود | #محمد_بادروج
با حسین رفته بودیم هیئت،
روضه که تموم شد دیدم حسین عین دیوونه ها خیره شده به یک نقطه. هی میزنه رو پاش و میگه رقیه...
این کار رو چند بار تکرار کرد.
تعجب کردم خواستم باهاش حرف بزنم که اشاره کرد به اون نقطه.
نگاه کردم دیدم یه بچه کوچولو پدرش رو گم کرده و اینطرف و اونطرف رو نگاه میکنه.
حسین هم با دیدن اون بچه یاد حضرت رقیه افتاده بود و جگرش میسوخت..
#شهید_حسین_ولایتی_فر
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#مذهبی_بودن_ما_دردسری_شد_که_نگو
.
.
برای کسی که بهترین سفرش #تایلند و #ترکیه س..
من چگونه از #عاشقانه های بین الحرمین بگویم ...؟!
چگونه از شب های حرم ...
از #صحن_انقلاب ...از سکوت #اروند بگویم ...؟!
.
.
برای کسی که عمیق ترین عشقش #دوست_دختر یا #دوست_پسر یه که هرروز با یکی میگرده ...
من چگونه از #عاشقانه_های_دونفره زوج های مذهبی بگویم..؟!؟ چگونه از تعهد زوج های مذهبی بگویم؟؟
.
.
برای کسی که مدام به فکر اینه که چه آرایشی بکنه و لباسی بپوشه که بیشتر جلب توجه کنه ...
چگونه بگویم که چقدر لذت دارد که بین لباس هایت دنبال چیزی بگردی که جلب توجه نکنه ...؟!
.
.
برای کسی که شاخص ترین شخصیت براش مانکن های غربیست ...
من چگونه از بزرگی و مردانگی #شهدا بگویم ...؟!
.
.
برای کسی که قشنگ ترین نوا براش موزیکه ...
من چگونه توضیح بدهم که با گوش کردن نوای حسین حسین...
با گوش کردن مداحی اهل بیت و شهدا چه حال خوشی پیدا میکنم...؟!
.
.
برای کسی که بهترین مکانش پارتی است. . .
من چگونه از قشنگترین لحظاتم که در هیات سپری شده بنویسم..؟!
.
.
به کسی که چشمش مدام دنبال #ناموس مردم است
من چگونه توضیح بدهم که #کنترل_نگاه علاوه بر سختی اش چه لذت عمیقی دارد....؟!
.
.
برای کسی که نهایت #روشنفکری اش تقلید از غربه
من چگونه از زیبایی #سبک_زندگی_اسلامی بگویم ...؟!
.
.
زیباترین زیبایی دنیا #مذهبی_بودنه ....
#با_خدا بودنه...
به دنبال #تقوا بودنه ....
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت هشتاد و هشت 💟از مؤسسه ي اسلام اصيل با هادي آشنا شدم. بعد از مدتي از مؤسس
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت هشتاد و نه
✳....گفتم شايد تله باشد. آنهامنتظرند ببينند چه کسي به اين پرچم نزديک مي شود تا او را بزنند. در ثاني شما تجربه ي بالا رفتن از دکل داري؟ اين دکل خيلي بلند است.
💟ممکن است آن بالا سرگيجه بگيري. خلاصه راضي شد که اين کار را انجام ندهد. عمليات بلد تمام شد و اين شهر آزاد شد.
🔆هادي تقاضاي اعزام به سامرا داشت. رفتم و کار اعزام او را انجام دادم.با او راهي منطقه ي سامرا شده و به زيارت رفتيم.
📌سه روز بعد با هم به يک منطقه ي درگيري رفتيم. منطقه تحت سيطره ي
داعش بود. من و برخي رزمندگان،خيلي سرمان را پايين گرفته بوديم. واقعاًمي ترسيديم.
🌀هادي شجاعانه جلو مي رفت و فرياد ميزد: التخاف، التخاف ماکوشيئ ... نترس، نترس چيزي نيست.ما آنقدر جلو رفتيم که به دشت باز رسيديم.
🔳از صبح تا عصر در آنجا محاصره شديم. خيلي ترس داشت. نمي دانستيم چه کنيم اما هادي خيلي شاد بود! به همه روحيه مي داد. عصر بود که راه باز شد و برگشتيم. از آنجا با هم راهي بغداد شديم.
📌بعد هم نجف رفتيم و چند روز بعد هادي به تنهايي راهي سامرا شد.ما از طريق شبکه هاي اجتماعي با هم درارتباط بوديم. يک شب وقتي با
هادي صحبت مي کردم
🔶گفت: اينجا اوضاع ما بحراني است من امروز در يک قدمي شهادت بودم.
او ادامه داد: يک انتحاري پشت سر ما در ميان نيروها منفجر شد.
🌟من بالاي پشت بام خانه بودم که بلافاصله يک انتحاري ديگر در حياط خانه خودش را منفجر کرد و...
چند روز بعد هادي به نجف برگشت.
🔗زياد در شهر نماند و به منطقه ي
مقداديه رفت. از آنجا هم راهي سامرا شد. دو تن از دوستانم با او رفتند.دوستان من چند روز بعدبرگشتند. با هادي تماس گرفتم و گفتم: کي برميگردي؟گفت: انشاءالله مصلحت ما شهادت است!
❇من هم گفتم اين هفته پيش شما مي آيم تا با هم فيلم و عکس بگيريم.
اما چند روز بعد روز دوشنبه بود که از دوستان شنيدم که هادي شهيد شده.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
#هر_روز_یک_ایه_نور
📖 الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ
💠 فرشتگانی که عرش (با عظمت الهی) را بر دوش گرفته و آنان که پیرامون عرشند به تسبیح و ستایش حق مشغولند، هم خود به خدا ایمان دارند و هم برای اهل ایمان از خدا آمرزش و مغفرت میطلبند که ای پروردگاری که علم و رحمت بیمنتهایت همه اهل عالم را فرا گرفته است، گناه آنان که توبه کردند و راه (رضای) تو را پیمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ دار.
#سوره_غافر_آیه_۷
#تفسیر_صفحه_۴۶۷
🔑استغفار كسانى در حقّ ديگران مؤثّر است كه خود اهل ايمان باشند.
هدایت شده از هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#آه_ڪربلآ
جنت براےشیعیان
زیباست اما✨
زیباتر از راهِ
نجـف تا ڪربلآ نہ💓
موڪب بہ موڪب اربعیـن
عشاق جَمـعند❤️
امـسال آقاقسمت من هسـت
یانہ؟!😭🖐
#خستہ_شدم_ازدورے
┄┅═══🍃🌼🍃═══┅┄
▪هیئت جوانان در محل راه افتـاد.
ابـراهیـم جز ارکـان هیئت بود امـا هیچ گاه
مسئولیتی قبول نمی کرد.
برخلاف او ما عاشق پست ومسئولیت بودیم
او هم به ما کارهای هیئت را واگذار می کرد.
🎤ابـراهیـم خیلی عـادی و ساده و بی ریـا
مداحی می کرد بـارها دیده بودم که یک
نوجوان می خواست مداحی کند،...
ابـراهیـم وسط مداحی مجلس را به او
تحویل می داد و خودش او را کمک می کرد
تا بهتر بتواند مجلس را اداره کند.
⚡اگر هم می شنید یک مداح و ذاکر دیگری
در مجلس حضور دارد به هیچ وجه مداحی
نمی کرد تعریف او از مجلس امـام حسین(ع)
چیزی بود که بـا تعاریف مـا سازگاری نداشت.
💎او فقط به قصد استفاده وارد مجلس
اهل بیت (ع) می شد.
یادم هست در منزل مصطفی تقوایی
پدر حـاج مصطفی هر چه اصرار کرد...
ابـراهیـم مداحی نکرد.
ابـراهیـم می گفت: اینجا حاج ماشاءالله
عابدی حضور دارد من نمی خوانم.
📚سلام بـر ابـراهیـم ۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کربلا به وقت خوزستان...
هدایت شده از 🍁زَخـــــــمیٰانِ عِــــــــــشقْ 🍁
#کلام_شهید
پروردگارا مرا در راهى که قدم گذاشتهام ثابت قدم و استوار بگردان...
اى معبود من اى امید آرزوى من آرزوهایم این است که در دنیا زیارت حسین ابن على (ع) و در آخرت شفاعت امام حسین (ع) را نصیبم گردانی...
پروردگارا مرگم را شهادت و زندگیم را قدم گذاشتن در راه شهیدان قرار بده...
🌹شهید غلامرضا حطم
#کانال_زخمیان_عشق