هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#مذهبی_بودن_ما_دردسری_شد_که_نگو
.
.
برای کسی که بهترین سفرش #تایلند و #ترکیه س..
من چگونه از #عاشقانه های بین الحرمین بگویم ...؟!
چگونه از شب های حرم ...
از #صحن_انقلاب ...از سکوت #اروند بگویم ...؟!
.
.
برای کسی که عمیق ترین عشقش #دوست_دختر یا #دوست_پسر یه که هرروز با یکی میگرده ...
من چگونه از #عاشقانه_های_دونفره زوج های مذهبی بگویم..؟!؟ چگونه از تعهد زوج های مذهبی بگویم؟؟
.
.
برای کسی که مدام به فکر اینه که چه آرایشی بکنه و لباسی بپوشه که بیشتر جلب توجه کنه ...
چگونه بگویم که چقدر لذت دارد که بین لباس هایت دنبال چیزی بگردی که جلب توجه نکنه ...؟!
.
.
برای کسی که شاخص ترین شخصیت براش مانکن های غربیست ...
من چگونه از بزرگی و مردانگی #شهدا بگویم ...؟!
.
.
برای کسی که قشنگ ترین نوا براش موزیکه ...
من چگونه توضیح بدهم که با گوش کردن نوای حسین حسین...
با گوش کردن مداحی اهل بیت و شهدا چه حال خوشی پیدا میکنم...؟!
.
.
برای کسی که بهترین مکانش پارتی است. . .
من چگونه از قشنگترین لحظاتم که در هیات سپری شده بنویسم..؟!
.
.
به کسی که چشمش مدام دنبال #ناموس مردم است
من چگونه توضیح بدهم که #کنترل_نگاه علاوه بر سختی اش چه لذت عمیقی دارد....؟!
.
.
برای کسی که نهایت #روشنفکری اش تقلید از غربه
من چگونه از زیبایی #سبک_زندگی_اسلامی بگویم ...؟!
.
.
زیباترین زیبایی دنیا #مذهبی_بودنه ....
#با_خدا بودنه...
به دنبال #تقوا بودنه ....
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت هشتاد و هشت 💟از مؤسسه ي اسلام اصيل با هادي آشنا شدم. بعد از مدتي از مؤسس
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت هشتاد و نه
✳....گفتم شايد تله باشد. آنهامنتظرند ببينند چه کسي به اين پرچم نزديک مي شود تا او را بزنند. در ثاني شما تجربه ي بالا رفتن از دکل داري؟ اين دکل خيلي بلند است.
💟ممکن است آن بالا سرگيجه بگيري. خلاصه راضي شد که اين کار را انجام ندهد. عمليات بلد تمام شد و اين شهر آزاد شد.
🔆هادي تقاضاي اعزام به سامرا داشت. رفتم و کار اعزام او را انجام دادم.با او راهي منطقه ي سامرا شده و به زيارت رفتيم.
📌سه روز بعد با هم به يک منطقه ي درگيري رفتيم. منطقه تحت سيطره ي
داعش بود. من و برخي رزمندگان،خيلي سرمان را پايين گرفته بوديم. واقعاًمي ترسيديم.
🌀هادي شجاعانه جلو مي رفت و فرياد ميزد: التخاف، التخاف ماکوشيئ ... نترس، نترس چيزي نيست.ما آنقدر جلو رفتيم که به دشت باز رسيديم.
🔳از صبح تا عصر در آنجا محاصره شديم. خيلي ترس داشت. نمي دانستيم چه کنيم اما هادي خيلي شاد بود! به همه روحيه مي داد. عصر بود که راه باز شد و برگشتيم. از آنجا با هم راهي بغداد شديم.
📌بعد هم نجف رفتيم و چند روز بعد هادي به تنهايي راهي سامرا شد.ما از طريق شبکه هاي اجتماعي با هم درارتباط بوديم. يک شب وقتي با
هادي صحبت مي کردم
🔶گفت: اينجا اوضاع ما بحراني است من امروز در يک قدمي شهادت بودم.
او ادامه داد: يک انتحاري پشت سر ما در ميان نيروها منفجر شد.
🌟من بالاي پشت بام خانه بودم که بلافاصله يک انتحاري ديگر در حياط خانه خودش را منفجر کرد و...
چند روز بعد هادي به نجف برگشت.
🔗زياد در شهر نماند و به منطقه ي
مقداديه رفت. از آنجا هم راهي سامرا شد. دو تن از دوستانم با او رفتند.دوستان من چند روز بعدبرگشتند. با هادي تماس گرفتم و گفتم: کي برميگردي؟گفت: انشاءالله مصلحت ما شهادت است!
❇من هم گفتم اين هفته پيش شما مي آيم تا با هم فيلم و عکس بگيريم.
اما چند روز بعد روز دوشنبه بود که از دوستان شنيدم که هادي شهيد شده.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
#هر_روز_یک_ایه_نور
📖 الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ
💠 فرشتگانی که عرش (با عظمت الهی) را بر دوش گرفته و آنان که پیرامون عرشند به تسبیح و ستایش حق مشغولند، هم خود به خدا ایمان دارند و هم برای اهل ایمان از خدا آمرزش و مغفرت میطلبند که ای پروردگاری که علم و رحمت بیمنتهایت همه اهل عالم را فرا گرفته است، گناه آنان که توبه کردند و راه (رضای) تو را پیمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ دار.
#سوره_غافر_آیه_۷
#تفسیر_صفحه_۴۶۷
🔑استغفار كسانى در حقّ ديگران مؤثّر است كه خود اهل ايمان باشند.