هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
⭕️ #اطلاعیه کلاس های مهدویت
🔺ظرفیت کلاس شهرهای تهران، مشهد تکمیل شده است.
🔸جهت تکمیل ظرفیت این کلاس ها در شهرهای اصفهان، اهواز، شیراز، قم، اراک، اردبیل، کرمانشاه و شهرکرد هرچه سریعتر به لینک ثبت نام رجوع کنید.
ظرفیت باقی مانده کلاس در شهرهای:
#اردبیل : ۲۱ نفر
#کرمانشاه : ۲۳ نفر
#شهرکرد : ۲۸ نفر
#شیراز : ۱۹ نفر
#کرمان : ۱۶ نفر
#قم : ۳۱ نفر
#اراک : ۲۴ نفر
#اهواز : ۲۶ نفر
🔺اولویت با افرادی است که سریعتر ثبت نام خود را در سایت تکمیل نمایند سپس سایت بسته خواهد شد.
ثبت نام کلاس ها در سایت 👇
Payment.masaf.ir
⭕️ سال 62 یا 63 بچههای #سپاه که دم درب #ریاست_جمهوری بودند گفتند یک پیرزنی از #اراک آمده و میگوید من حضرت #آقا را میخواهم ببینم. من رفتم گفتم بفرمایید #مادر! کاری داری شما؟ گفت که والله هر چی دارم و ندارم برداشتم آوردم بدهم به آقا برای #جبهه. من رفتم خدمت حضرت آقا و عرض کردم این طور شده است. گفتند سریع بگویید بیاید داخل. رفتم او را آوردم داخل. یک زیلو، یک سجادة نماز، یک #انگشتر یا #النگو - در حدّ همین چند قلم بود که - به حضرت آقا داد و گفت من دیگر امیدی به زنده بودن ندارم. همینها را دارم از مال دنیا و آمدم اینها را از طریق شما به جبههها بدهم و به این وسیله دِین خودم را ادا کرده باشم.
.
حالتی در آقا به وجود آمده بود که اصلاً وصفناپذیر بود. عظمت این زن را میدید که از اراک راه افتاده آمده و هر آنچه دارد و ندارد برای جبههها میدهد. او بعد مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفت و تشکر کردند. بعد از اینکه آن پیرزن رفت، آقا یکی از کارمندان دفتر را صدا کردند و گفتند بروید آدرسش را بگیرد و در حدّ ممکن نیازهای اولیهاش را برطرف کنید. آن سجاده را آقا تا زمانی که در ریاست جمهوری بودند به عنوان سجادة خودشان حفظ کردند. البته چندین برابر پول آن را آقا به حساب جبهه واریز کردند، یعنی در واقع آن را خریدند. بعد فرمودند که بقیهاش هم در موزه باید باشد.🇮🇷
.
#خاطره