هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿 ⭕️ #شهید_عبدالصاح_زارع 🔶قسمت نوزدهم 🔶 #روز_عاشورا فکرش را نمیکردیم این همه کاروان
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
⭕️ #شهید_عبدالصالح_زارع
🔶قسمت بیست
🔶 #باید_فکر_کرد
رفته بودیم دهلاویه، یادمان شهید دکتر مصطفی چمران. از موزه یادمان ، بازدید کردیم وقتی به قسمت بلندی یادمان رفتیم ، دیدم صالح در خلوت خودش ، به نقطه ای دور دست خیره شده است . فکر کردم شاید حس وحالی پیدا کرده ودارد با خودش نجوا میکند . یکی دو تا از رفقا هم خواستند سر شوخی را با او باز کنند که روی خوش نشان نداد وهمراهی نکرد .
لحظاتی گذشت که شروع کردیم با هم قدم زدن . گفت : من همه اش در فکر کار این مرد هستم . آخر او این جا چه می کند ؟
چطور یک دانشمند بزرگ که از نظر علمی و مادی به مراتب بالایی دست پیدا کرده به جای دلخوشی به خورد و خوراک و گردش و تفریح و پای بندی به جاذبه های دنیا همه چیز را رها می کند و می آید وسط این بیابان ، روی خاک ها غلت می زند وجلوی دشمن می ایستد ؟
چه عاملی باعث شد او به این تصمیم بزرگ در زندگی خودش دست پیدا کند؟
عظمت روحی ومعنوی شهید چمران را چطور می توان شناخت ؟
یاد یکی از حرف های خودش افتادم که می گفت :
یادمان و مزار شهدا فقط برای گریه و زاری و حس وحال معنوی نیست همراه آن باید فکر کرد
و در کار شهدا وسیرت آنها دقیق شد .
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱