eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے
2.4هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
132 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات کانالهای دیگر ما #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ مادر_شهید واقعا بود،میگفت میترسم فردای قیامت شرمنده شهدا شوم به های شهدا خیلی اهمیت میداد و شیفته بود و به مزار شهدای گمنام زیاد سرکشی میکرد. افتخار میکنم که فرزندم در بستری بیماری نمرد بلکه به شهادت رسیده و همانطور که در زمان حیاتش باعث افتخارم بود الان هم با شهادتش باعث افتخار ماشد. 🍃🌹🍃🌹
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌷 سه پاییز 🍁گذشت و ما هنوز در خزان دنیا پا در #مرداب بسته ایم و تو اما #بهار🌿 را در پاییز تفسیری دوباره کردی تا در گوش #زمان فریاد زنی که.... چهار فصل زندگی با #شهادت بهاری جاودانه میشود...🌸🍀 💗🌹 میگویند #پاییز فصل عاشقی و #کربلا سرزمین عشق است و حمید به هر آنچه #عاشق بود در پاییز رسید....💖🍁 بگذار بگذریم.... این همه خط نوشتیم یکیش هم نستعلیق #چشمان تو نشد.... ای شهید پاییزی ....❗ 🍁 سومین بهار عاشقی ات مبارک....🍁 🍃🌹🍃🌹
#عاشق چو رو به ڪعبه صدق و صفا ڪند احرام خود زِ ڪسوتِ صبر و رضا ڪند آنگاه دست و روی بشوید ز خـون خویش برخیزد و نماز #شهادت ادا ڪند 🌷 نمازشان را وقتی اول وقت می خواندند که صدای خمپاره ها و موشڪ ها، #اذان میگفت... 🍃 حی علی خیرالعمل #التماس_دعا🌺 تو کہ آهستہ مےخوانے #قنوت گریہ هایت را میان ربنای سبزِ دستانتــــ #دعا یم کن... 📎به یاد #نماز های خالصانه #شهدا🌷 ✒پ.ن:ابراهیم رضایی- #شهید_حسن_قسمتی #شهید_دانش_آموز
انسان تا جوینده خدا نباشد او را نمےشناسد و تا او را نشناسد دوست دار او نمےشود و تا محبوب او نشود عاشق نمےشود و تا #عاشق نباشد #شهید نمےشود ۔۔۔۔ #خدایا_عاشقم_ڪن ♥️ #شهید_محمدحسین_محمدخانی #عشق... #شهید_شهادت #هادی_دلها_ابراهیم_هادی
✰تکـه یخی ❣که ابرِ☁️عذاب می شود ✰سر قـرار ❣همیـشـه آب💧 می شود ✰چه کـرده ای تـو بـا ❤️ ❣که از پیش دیگران ✰گلایه هم که می کنم  ❣ حساب می شود☺️ 🌹🍃🌹🍃صلوات
🔻رزمنده اى که عروس ۱۰روزه اش رو بخدا سپرد و راهى شد😭 🌷شهید هادی شجاع، اثبات کردکه وهب محصور تاریخ نیست و بادرک کل يوم ، دیگر شد. 🌷مدافع حرم عقیله بنی هاشم شهید هادی شجاع سه روز بعد عروسیش دعوت حق رو لبیک گفت و برای دفاع از حرم ناموس آل الله اعزام شد. 🌷هادی قبل اعزام تو مصاحبه ای به گزارشگر که ازش میپرسه تو که سه روزه کردی برای چی داری میری؟ با لبخند جواب میده ازدواج من بهونه ای بود برای زود رفتن !! 🌷واقعا شهادت بود بعد محمودرضا بیضایی همه جا میگفت دعا کنید منم برم... 🌷 🍃🌹🍃🌹
🔰تقدیم به همسران شهدا که از همه عاشق ترند...❤ ❣اصلا زن باید عاشق شود.... عاشق مردی که ارباب را میکند و اعتقادش، بنفسی انت و اهلی و مالی یا است. ❣اصلا زن باید عاشق شود.... عاشق مردی که است... سرش را میدهد تا یک کاشی از حرم ناموس علی(ع) کم نشود. ❣اصلا زن باید عاشق شود... عاشق مردی که میخواهد همسرش، باشد تا از این زندگی کوتاه بگیرند سمت بهشت . ❣اصلا زن باید عاشق شود... عاشق مردی که عشق است. و باید مهریه ای بگذارد بسی سنگین! بله بگوید به شرط آخرت... 💕 اصلا خدا زن را آفرید تا شود... 💕 شادی روحشون 🍃🌹🍃🌹 @seedammar
تنها من گرمای نگاه تو نیستم؛ ببین! پرنده ها🕊 هم، به هرجا که می روی، می کنند!!!  مولای من♥️ سلام پدر مهربان ما صبحت بخير دلم برای به هر سو پَر می کشد... 🌸🍃
زندگی به است عقل به ادم زندگی نمیده..! عقل به ادم میگه چجور بهتر بخوره، بهتر بخوابه، بهتر پلاسیده بشه،.. عشق است که در درون انسان آتش زندگی را برمیفروزاند.؛ مسلمان است عاشق است عاشق است عاشق است..
☘♥️☘♥️☘♥️☘ 🌤‏بابا گل🌸🍃 گرفتم، از همون گلی که خیلی دوست داشتی و هر وقت از و سوریه و لبنان میومدی، وقتی پیروزی می‌شد با گل🌷 میومدم پیشتون 🌤 و سریع روی میزتون کنار سجاده نماز شبتون.🌟 الان کنار 🖼گذاشتم که ببینیدشون. می‌دونم چقدر گل 🌼و گیاهی...🌱🥀 🌾دلنوشته خانم فاطمه سلیمانی دختر 🌷 🌺 🍃صلوات 😭🌷🍃🍃
❣ 💜دل من ندارد ... ❌ همه گویند بہ اشارھ 💜مگر این 🌷🌿دلسوختھ ارباب ندارد !؟ [ ] 🌸🍃 سلام پدر مهربان ما صبحت بخير 🖤
🌷 ♨️پهلوان بی شهید ابراهیم هادی از زبان شهید🌸🌱 🔱بعد از حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود بارها با من در مورد صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار زهرا (س) 🥀است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو... ♨️وقتی می از خانه 🏘بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود در مورد هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح🌤 صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و » 🔱همیشه به در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار 🛵هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که مجروح💔 بود و به خانه🏡 آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال! ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می او را ببینیم. ♨️خوب به یاد دارم که به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش🔥 و خون خو بگیرم سرخ ❤️رهبر بر نگردم 🔱باره ها شنیده بودم که ، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم ♨️می گفت باید با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید 🌼شویم. اما ممکن هم هست که لیاقت شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود. 🔱سال ها از ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه ۱۳۹۰ 📆شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از گمنام دربهشت🌸🥀 زهرا(س) ساخته شود. ♨️ابراهیم گمنامی بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین# نقطه اتفاق افتاده بود! 🔱درست بعد از آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر ایشان به بهشت زهرا 🌷(س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت: ♨️ خوش به حالت ، چه جای خوبی هستی! ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه 🏠و تو رو یاد میکنه . بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعا 🤲کن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از رانشان داد! چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!!💥 🍃🌹صلوات
‍ ♡به نام خالق رئوف♡ 🌾باز هم ، قصه ی عاشق 💖و است منتها کمی متفاوت تر از قصه لیلی و مجنون های دیگر. اینجا، از بیقراری ، قلم بی تاب شده و بی اذن صاحب ، روی کاغذ خوش رقصی می کند. 🌳قصهٔ روحی آسمانی🌫 را روایت می‌کند که جسمش در زمین سکنی گزیده.او زمین را بهر عاشق🌸 شدن برگزیده نه برای گذراندن روزمره، چون ما!این دیار را برگزید، چون می‌دانست دلیر مردانی از جنس را در خود پرورش میدهد... ‌. 🥀مسیرش را از همان ابتدا کرد. مبدأ بود و مقصد، !عشق را در (ع) خلاصه کرد و در مکتب او جانی دوباره گرفت. خانواده اش را نذر این مکتب کرد و خودش اول به شتافت. 🌴از ایوان طلای زینبی شد و پرواز کرد تا ... . شهری که عشاق گرد هم آمدند، تا نگذارند بار دیگر تکرار شود. عاشق قصه ، مجنون وار عاشق شده بود. 🥀به دنیا آمد تا پا در رکاب بگذارد و در راه او هم بدهد و چه شیرین است در راه عشق جان سپردن... چه مبارکی ، زندگی ای که آغازی مبارک و پایانی مبارک تر دارد. ... ! ✍نویسنده : به مناسبت سالروز تولد 🌷 صلوات🌷🍃
  يك شب به اصرار من به جلسه‌ رفتيم، فكر مي‌كردم كه حضرت صديقه‌ست خيلي خوشحال مي‌شه. مداح جلسه، مثلاً براي شادي (س) حرفاي زشت و نامربوطي رو به زبان مي‌آورد، اواسط جلسه ابراهيم به من اشاره كرد و با هم از جلسه بيرون رفتيم. در راه گفتم: " فكر مي‌كنم ناراحت شدين درسته؟" ابراهيم در حالي كه آرامش هميشگي رو نداشت رو به من كرد و در حاليكه دستش رو تكان مي‌داد گفت: توي اين جور مجالس پيدا نميشه، هميشه جايي برو كه حرف از خدا و اهل بيت باشه" و چند بار اين جمله رو تكرار كرد.  بعدها وقتي نظر علماء رو در مورد اين مجالس و ضرورت حفظ مشاهده كردم به دقت نظر ابراهيم بيشتر پي بردم. @seedammar
دست خط های ماندگار و به یاد ماندنی هر وقت می خواست برای یادگاری بنویسد می نوشت: ✍من کان لله,کان الله له هر که با خدا باشد با اوست رسم نیست یک دل و دو دلبر داشتن💕 سردار بی سر خیبر
"خدا" شدن سخت نيست، مقدمه‌ۍ آن دشوار است. مقدمه‌ۍ عشق بھ خدا، دل‌بريدن‌ازدنيا و ديگران است. مقدمه‌ۍ عشق بھ خدا، گذشتن از خود و سپردن امور بھ اوست. ✍عاشق خدا که بشی از نمیترسی جز از دستوراتش.‌.. عاشق خدا که بشی به میرسی چون به قدرتی بی نهایت متصل شدی...
در مکتب شهادت در محضر شهدا فرمانده شهدای تفحص سردار شهید مجید پازوکی🌷 مجید می گفت: آدم ها سه دسته اند: یک دو. سه . خام ها که هیچ. پخته ها هم دارند و دنبال کار و زندگی حلال اند. سوخته ها اند. چیزهای بالاتری می بیینند و می سوزند توی همان . خودش هم در همین عشق سوخته بود. 📚مجموعه یادگاران، جلد ۲۹ ما جزو کدوم دسته ایم؟؟؟
🌴امیرالمومنین می فرماید: هرکس چیزی میشود، کورگردانده و را رنجور.پس با چشم می نگردوباگوشی که ازشنیدن ناشنواست،می شنود.خواهش های پرده های عقلش رادریده ودوستی دلش رامیرانده.
اگر خواستے زندگے ڪنے، باید منتظرباشے تا مرگ سراغت آید..🥀 اما اگر شدے؛ دوان دوان بسوے فدا شدن در راه معشوقت خواهے دوید..😍 واین خاصیت ڪسانیست ڪه؛ در فڪر جاودانه شدن اند...✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این برای شب عملیات آزادسازی دو شهر شیعه‌نشین در سوریه است. ‌‌ ▪️فیلم بردار شهید مدافع حرم : عباس حرفی سخنی اگر داری این لحظات آخر بگو. ▪️شهید مدافع حرم : عجل‌الله هستم. دوست دارم اگر ازمون راضی هست امشب ببینمش...😔 ‌‌‌ 👈 در ادامه هم شهید مدافع حرم صحبت میکند. ‌‌‌ 🏷 پ ن: واقعا شهدا در آخرین روزهای زندگی مادی خود چه دیدند و چگونه با ارباب خود کردند و به چه عرفانی از حقایق رسیدند؟ شهید، خدا را با عین القلوب مشاهده می‌کند و قاصر است آن را به خط درآورد، ولی گوشه می‌زند و مانند موجی در دل انسان‌های مرده، طوفان برپا می‌کند. جوهره شهادت، است و شهید، عاشق خدا؛ اما شگرد این است که تا آنجا پیش رود که دیگر از عشق و اثری باقی نماند و تنها بماند. این است روایات دلدادگی شهدا به حضرت عجل الله که بیانگر ارادت و عشق ناب آنان به آن حضرت است. همان طور که در روایات نقل شده است از افضل اعمال است این هم فرج عمومی است که با منجی عالم امام عصر عجل الله محقق میشود و هم فرج شخصی است که برخی از افراد صالح بوسیله ارتباط قلبی با آن حضرت به این فرج نائل می‌شوند. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🔻راوی همسر شهید مدافع حرم : حسین نسبت به بچه ها خیلی خیلی حساس بود و دوست داشت که آنها با تربیت اسلامی بزرگ کند. نسبت به و رعایت آن حساسیت خاصی داشت وهمیشه به من تاکید میکرد که نسبت به حجاب دخترم دقت کنم. بطوریکه که هر وقت با من تماس میگرفت از اخلاق و رفتار دخترمان میپرسید. حسین اهل بیت بود وهمیشه آرزوی شهادت داشت. آخرین دیدارش را به خوبی بیاد دارم صورتش نورانی بود و لبخند زیبایی بر لب داشت با مهربانی به من نگاه کرد وگفت ناراحت نباش وقتی برگشتم حتما با هم به زیارت حضرت زینب می رویم. وقتی اسم حضرت زینب آمد نمیدانم چرا تمام بدنم لرزید اگرچه از اینکه به زیارتش بروم سرا پا شوق و ذوق شده بودم اما علت این لرزش را نمیفهمیدم. (اگرچه قسمت من نبود که در کنارش به زیارت بروم) میخواست برود که دوباره مکثی کرد و رو به من گفت: حلالم کن، اگر به تو زحمتی دادم، یا اگر اذیت شدی برایم دعا کن که لیاقت شهادت را داشته باشم. اگرچه از این جملات هراسان شدم، اما به روی خود نیاوردم وبا لبخند گفتم: حلال... بهم گفت که اگر برگشتم حتما ما را به زیارت میبرد ولی قسمت نشد با همدیگه به زیارت آن حضرت برویم. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخن شهید مدافع حرم درباره این شور زهرایی چه شوری است که تا به سرت بیافتد و بی قرارت میکند؟ و چگونه است آنان که در پی دفاع از میروند زهرایی پر میکشند؟ چه رمزی است که توفیق در سایه به بی بی دو عالم است؟ ‌ و این را عاشقان سلام الله علیها از پشت درب خانه، از کوچه های بنی هاشم آموختند. نسل به نسل و سینه به سینه منتقل کردند و در هر عصری حماسه‌ها آفریدند تا به نسل فرزندان ما رسید. آنگاه که تمام دنیا متحد شدند تا شیعه را از بنیاد نابود کنند سروهای ما ایستادگی کردند و در گلزار شهرمان گلهای شهادت کاشته شدند و لاله‌های گلگون کفن در آرزوی دیدار یار جاودانه شدند. ریشه‌ی تمامی آن جسارت‌ها و خوردن حق اهل بیت علیهم‌السّلام از و سلام الله علیها است و این ظلم با حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ریشه کن میشود و مادرمان گرفته میشود. برای همین است که رزمندگان در جبهه‌ها دلگرمی شان این بود: چون میدانستند که ریشه‌ی تمامی ظلم‌ها از آن زمان است و زمانی این‌ها ریشه کن میشود که آقامان ظهور کند و ما سرباز امام زمانیم و برای تحقق و نزدیک شدن ظهورش می‌جنگیم. ‌🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
‍ هر گاه که خواستم زندگی‌اش را بخوانم، هایم بر گونه هایم هجرت می‌کردند. اشک هایی گرم و مزاحم که باعث می‌شد عکس رخسار پر فروغش را تار ببینم. هرسخنم با او، با این جمله شروع می‌شد، بارالها تا چه حد می‌توان خوب بود؟ تا چه حد می‌توان شهــــادت بود؟ تا چه حد می‌توان لحظه‌شماری کرد برای رسیدن به ؟ او در نهایت به معشوقش رسید، و چه بسیار معشوق زیبایی مردان خدا پرده پندار دریدند یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدند ✍️نویسنده: 📆 تاریخ تولد : ۵مرداد ۱۳۶۶ 📆 تاریخ شهادت : ۲۹اسفند ۱۳۹۳ سوریه شیخ هلال 🥀مزار : گلزار شهدای نجف آباد