eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے
2.4هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
132 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات کانالهای دیگر ما #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh پـــیام #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
یادتـ هستـ آن روزها که از حرف میزدی... سریع میگفتم: _رضایتـ زن براے شهادتـ استـ میگفتی: رضایتتـ را که سر سفره اعلام کردی! با اخم میگفتم : _ اگر قرار به شهادتـ باشد من از تو آقا!!! میخندیدی... بند را میبستی: _اما من از تو دلتنگ ترمــ ... با گوشه اشک هایم را پاک می کنم... حال ، منم و یک لحظه بودن با تــو... من از تو لایق تر بودم اما، رفتی... تویی که از من بودی. http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
يك برگه بزرگ آورد بيرون و بسم الله گفت؛ شرایطش را نوشته بود! همه اش از #جبهه و مأموريت و مجروحيت و #شهادت گفته بود... و اين كه من بايد با شرايط #سخت حاج يونس بسازم تا با هم#ازدواج كنيم... شرط كرده بود مراسم #عقد توي مسجد باشد. گفتم: من فقط دوست دارم #مهريه ام يك جلد قرآن باشد... گفت: نه! يك جلد #قرآن نمي شود! يك جلد قرآن با يك دوره كتاب هاي شهيد مطهري... #شهیدیونس زنگی آبادی روای:همسر شهید
🍃🍃🍃 🌷نزدیک مراسم #عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده #عروس باید برایت بخرند. 🌷خلاصه با هم برای #خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا #حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ... 🌷هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید #امام_زمان(عج) امشب #ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد.» یعنی گویا تمام لحظات زندگی، #منتظر یک اتفاق مهم بود یا حداقل شناخت من از محمودرضا اینطور بود. #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹صلوات
نماز شب با طعم شهدا👇 همسر فداکار سردار شهید اسلام می گوید: چند ساعتی از مراسم ما می گذشت 😍😍😍 آمدیم خانه پدری حاجی و شروع به حرف زدن😍 و نقل خاطره کردیم بعد از تمام شدن حرف هایمان من خوابیدم😴 های 🌙حاجی برخاست گرفت و پس از تلاوت سوره یس* به نماز شب ایستاد تا نزدیکی های صبح نماز خواند و اشک ریخت برای نخستین بار بود که و حضور او را در می دیدم دیدن آن صحنه مرا تکان داد و خدا را در زندگی ام احساس کردم نثار روح پاک شهدا صلوات🕊 💍♥️💍♥️💍♥️💍