هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
.
#معرفی_شهید_مدافع_حرم .
شهید مدافع حرم حسین دارابی
متولد مهر ۱۳۶۱ در آمل متولد شد.
از سال ۱۳۹۰ به سوریه رفتند
و تا سال ۱۳۹۴ مدام بین سوریه و تهران در رفت و آمد بودند یکی از مسئولیت هایشان هدایت پهباد( هواپیمای بدون سرنشین) بود.
بعد از چند ماه از سوریه برگشت.
از همان شب اول که از سوریه برگشتند حالشان خوب نبود گفته بود که یک بار هم در سوریه به شدت مریض شده بود حسین آقا تو سوریه شیمیایی شدند و به بیمارستان رفتند اما از جزییات این بیماری چیزی نگفت در ناحیه شکم احساس درد شدیدی داشت اول به بیمارستان آمل بعد به بیمارستان عرفان تهران انتقال پیدا کردند.
تا اینکه ۱۹ مرداد بر اثر عفونت ریه ناشی از عوارض مواد شیمیایی سمی ناشناخته در ریه و تخریب کامل ریه به آرزوی همیشگی اش یعنی شهادت رسید.
دارای دو فرزند می باشد یک فرزند دختر به نام فاطمه ثنا که زمان شهادت پدر ۴ ساله و یک فرزند پسر به نام محمد حسین که هشت ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد.
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#مدافعان_حرم_الله_خانم_زینب
#معرفی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_مدافع_حرم_اسماعیل_سیرت_نیا
💠ایشون همیشه عادت به #نوشتن داشت دوستانشون این عادت سید رو میدونستند ،یکی از مواردی که در هر زمان ومکان که بودن انجام میدادن وقتی بود که #بیانات #رهبر از یک رسانه ای در حال پخش بود ،فورا شروع به #نوشتن میکردن،
ایشون عقیده داشت که #بسیجی نباید منتظر بمونه که رهبر در مسایل مختلف جلو بیاد سپر بشه بعد وظایفشو انجام بده،می گفت؛ما باید بیانات رهبری رو گوش بدیم باهوش باشیم. خواسته های ایشون رو بفهمیم و خودمونو سپر کنیم ،وصداقت این کلام رو با مواضع این شهید در فتنه سال 88 میشه ثابت کرد .یاد همه شهدا گرامی باد
#علمدار_بصیرت
#معرفی_شهید_مدافع_حرم
شهید🌹 #علی_امرایی🌹
متولد 1364
شهادت سال 94
محل دفن طعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرای تهران
فرزند آخر خانواده
🔴خانواده اش میگویند راضی به رفتنش نبودیم اما از اوضاع وخیم سوریه حرفی نمیزد آن وقت ها رسانهها هم این قدر راجع به
وخامت اوضاع جنگ در سوریه اطلاعرسانی نمیکردند به خاطر همین نگران نبودیم.
🔵ماموریت علی تقریبا تمام شده بود. دو روز بعد از شهادتش میخواست برگردد تهران و قرار بود از آنجا به بعد، پستش را به شهید محمد حمیدی تحویل بدهد و ایشان ماموریت را از علی تحویل بگیرد اما دوشنبه اول تیرماه، علی و شهید حمیدی به همراه شهید حسن غفاری،
هرسه باهم ساعت 10 صبح برای رساندن مهمات اعزام میشوند. تا ساعت چهار بعدازظهر خبری از آنها نمیشود. همرزمان و دوستان،
مسیری را که آنها رفته بودند، به دنبال ردی از آنها طی میکنند و با باقیماندههای تکهتکه شده ماشین مواجه میشوند. 🔴بعدها با توجه به فیلمهایی که تکفیریها منتشر کردند، متوجه شدند موشکی به ماشین حمل مهمات آنها اصابت کرده و هرسه باهم در دم شهید شدهاند.
🔴شدت انفجار به حدی بود که از یکی از آنها دوتا پا برگشت ایران و از قامت رشید علی فقط یک نصفه دست...»
🔵لحظهای که مادر میخواست صورت علی را با گلاب شست و شو بدهد، میخواست کفن را کنار بزند اما یک نفر گفت: علی سرندارد ... بعد خواست خلعت متبرکش را به تنش بپوشاند اما یک نفر دیگر گفت: علی بدن ندارد...
🔴آن وقت بود که تازه فهمیدند از علی برای آنها فقط یک دست آمده به یادگار ... علی خودش را و دلش را جاگذاشته همان جا در جوار حرم حضرت زینب (س)، همانطور که وصیت کرده بود.