فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت دلتنگی و اشکهای جانسوز دختر ۴ ساله شهید همسر شهید مدافع حرم فاطمیون «#احمدحسین_بخشی» دلتنگیهای دخترش را چنین میگویید: خیلی و...
👇👇👇👇
🆔 @seedammar
سوالی از حضرت آیت الله خوشوقت ره:
🔹 س: بهترین راه برای خالی کردن انرژی اضافی بدن جوانان چیست؟
🔸 ج: گوش به #حرف_خدا بدهیم نه تنها انرژی خالی می شود، بلکه کم هم می آوریم، گوش به حرف خدا نمی دهد (می گوید) کجا خالی کند آن جور جاها می رود. اگر #ازدواج کند و #کار حلال و مشروع انجام دهد انرژی تمام می شود، شب خسته می آید خانه و راحت می شود.
@seedammar
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨
میترسـم از خودم،😔
🔺زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم ،
ولی به دیوار دلم نه!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که اتیکت خادم الشهدا و ... رو به سینه ام میچسبونم ،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که اسمم توی لیست تمام اردوهای جهادی هست ،
ولی توی خونهٔ خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم ،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم ،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!😕😐
میترسم از خودم😔.....
#گمــنامے ، راز عجیبےست ... .
گمنامی یعنی مثل #حاج_احمد_متوسلیان سی و دو سال نا معلوم باشی... .
گمنامی یعنی کمیل و حنظله.... .
گمنامی یعنی ۳تا داداش مثل #باکری ها که هیچ کدوم جنازه شون برنگشت ...
گمنامی یعنی روزنامه نویسی به شهدای مظلوم ما بگوید :
« #یاران_دیکتاتور!!!»
گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه که زیر شنیِ تانکها له شوند و وحسرت یک #آخ را بر دل دشمن بگذارند ...
گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های #کردستان منجمد شدند ... .
گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ...
گمنامی یعنی"به فرزند جانباز ۷۰ درصد بگن با #سهمیه رفت دانشگاه...
گمنامی یعنی نه تنها #جان که #نام و #هویتت را نیز فدای حضرت دوست نمایی...
#شهداےگمنام
#یادشهداباصلوات
#الله_اڪبر
میترسـم از خودم،😔
🔺زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم ،
ولی به دیوار دلم نه!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که اتیکت خادم الشهدا و ... رو به سینه ام میچسبونم ،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که اسمم توی لیست تمام اردوهای جهادی هست ،
ولی توی خونهٔ خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم ،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!😕😐
میترسم از خودم😔
🔺زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم ،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!😕😐
میترسم از خودم😔.....
#گمــنامے ، راز عجیبےست ... .
گمنامی یعنی مثل #حاج_احمد_متوسلیان سی و دو سال نا معلوم باشی... .
گمنامی یعنی کمیل و حنظله.... .
گمنامی یعنی ۳تا داداش مثل #باکری ها که هیچ کدوم جنازه شون برنگشت ...
گمنامی یعنی روزنامه نویسی به شهدای مظلوم ما بگوید :
« #یاران_دیکتاتور!!!»
گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه که زیر شنیِ تانکها له شوند و وحسرت یک #آخ را بر دل دشمن بگذارند ...
گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های #کردستان منجمد شدند ... .
گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ...
گمنامی یعنی"به فرزند جانباز ۷۰ درصد بگن با #سهمیه رفت دانشگاه...
گمنامی یعنی نه تنها #جان که #نام و #هویتت را نیز فدای حضرت دوست نمایی...
#شهداےگمنام
#یادشهداباصلوات
#الله_اڪبر
http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حامد بافنده
اراده خاصی به حضرت رقیه داشتن
@seedammar
🌸🍂 #دوستان_شــــــــهدا 🍂🌸
🌹 #وداع_عــــــــاشــــــــقــــــــانــــــه
ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺑﺮﺳﺪ ﺩﻝ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ خیلی زود به ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺑﺮﺳﻢ .ﺁﻥ لحظه یاد حرف ﺻﺎﺩﻗﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ : ﺟﻤﻌﻪ به استقبالم میای،ﻣﻄﻤﺌﻦﺑﺎﺵ.😊ﺍﺯ مسئولان خواهش کردیم ﻛﻪ ﭘﯿﻜﺮ ﻧﻔﺴﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ .ﺍﻣﺎ چون ازدحام جمعیت ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ گلزار شهدا بردند ﻭ ﺳﺎﻋﺖ 10 ﺷﺐ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ . ﮔﻔﺘﻢ او را ببرند ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻠﺨﺎﻧﻪﺍﺵ .💐ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ که تابوت را ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ، دست به کار شدند ﺗﺎ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ .ﺑﺎﺯ کردند ولی در تابوت ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﯿﻨﻢ . ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ کردم که قرار ﻧﯿﺴﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻨﯿﺪ .😔ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻧه میخواهیم صورتش را ﺑﺎﺯ ﻛﻨﯿﻢ.ﻭﻟﯽ متوجه شدم که ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﻨﺒﻪ ﭼﻬﺮﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ. ﺻﺎﺩﻗﻢ من را کاملاً ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ در حدی آماده بودم ﻛﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﯾﻚ ﻣﺸﺖ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﺶ ﺑﻮﺩﻡ.🌸
ﺑﺎﺯ کردند ولی اجازه ندادند ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺒﯿﻨﯿﻤﺶ . ﮔﻔﺘﻨﺪ باید زود ببریم ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ .ﺑﻌد او را بردند و ﻣﻦ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﺍﺻﺮﺍﺭ کردم برم ﺑﺒﯿﻨﻤﺶ . ﺭﻓﺘﻢ، ﺭﻭﯼ تخت سردخانه یه ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻐﻠﺶ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ .ﺻﺎﺩﻕ که میرفت مأموریت ﻣﻦ ﻣﮋﻩﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻤﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺵ ﯾﻜﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﻛﻢ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﺻﺎﺩﻗﻢ ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪ .😊ﻭﻟﯽ در سردخانه دیدم ﻛﻪ ﯾﻚ ﺗﺮﻛﺶ ﺭﯾﺰ ﭘﻠﻜﺶ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﮋﻩﻫﺎﯾﺶ ﻛﻼ ﺑﺎ ﭘﻮﺳﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﯼ ﮔﺮﺩﯼ ﺗﺮﻛﺶ ﺧﺎﻟﯽﺑﻮﺩ ، صادق به آرزویش رسید .🌹ﻫﻤﺴﺮم در جنوب منطقه ﺣﻠﺐ ﺑﺎ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﺮﻛﺶ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺑﻪ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ .ﭘﺸﺖ سرش تخلیه شده ﺑﻮﺩ . ﺍﻭ همزمان با #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﯽﺑﯽ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﺶ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
#زنان_زینبی🌸
ﻫﻤﺴﺮ #ﺷﻬﯿﺪ_ﻣﺪﺍﻓﻊ_ﺣﺮﻡ🌸
#ﺻﺎﺩﻕ_ﻋﺪﺍﻟﺖ_ﺍﻛﺒﺮﯼ🌸
@seedammar
http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
🌹🍃آیه ای از نور🔅🔅
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب؛ همان كسانى كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى گيرد آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى يابد. رعد/28
http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
🎤#روایــتــگــرے
رفتم سر مزار #رفقای شهیدم
فاتحه خوندم اومدم خونه
شب تو خواب، رفقای شهیدم و دیدم
رفقام بهم گفتند
فلانی خیلی دلمون برات سوخت......
گفتم: چرا
گفتند وقتی اومدی سر مزار ما فاتحه خوندی
ما #شهدا آماده بودیم،
هر چی از خدا میخوای برات واسطه بشیم
اما تو هیچی نخواستی و رفتی
خیلی دلمون برات سوخت......
حواسمون باشه خواسته هامون رو سر #مزار_شهدا بگیم....
راوی:
#حاج_حسین_کاجی
#اللهم_الرزقنا_شهادت
@seedammar
http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed