eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
927 دنبال‌کننده
383 عکس
485 ویدیو
183 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام سیاه کرد شرارِ تو روزگارِ مرا به آه و ناله‌یِ غربت کِشاند کارِ مرا دو چشم هست ولی راهِ دیدنم بسته گرفته زهر توانِ دو چشمِ تارِ مرا چه آتشی تو به‌پا کرده‌ای که سوزانده زبانه‌اش همِه اعضایِ جسمِ زارِ مرا دِگر دعا مَکُنیدم که رفتنم حتمی‌ست‌ یکی فقط کند آرام یادگارِ مرا چو عمّه زینبِ من اِی زمانه چاک ببین در این عزا تو گریبانِ بی‌قرارِ مرا مرا که کُشت ستمگر ولی حسن اِی کاش.... به بندِ کین نکِشد حسرتِ مزارِ مرا هزار شکر که این قدخمیده اینجا هست که اندکی کند آرام سوگوارِ مرا بیا بخوان پسرم با پدر دعایِ فرج خدایِ من برسان مرگِ انتظارِ مرا @sehreashk
اللهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم مثنوی شهادت امام هادی علیه السلام راهِ علاجِ سینه‌یِ آتش گرفته چیست ؟! دارویِ دردِ این دلِ در خون نشسته چیست؟! تکرارِ روضه‌هایِ غریبیِ مرتضاست مسمومِ زهرِ کین علیِ شهرِ سامراست شالِ عزا به گردنِ مولاست گریه کُن حالا که فصلِ غصّه‌یِ زهراست گریه کُن ای آسمان به حالِ غم‌انگیزِ ما ببار با قصّه‌هایِ درد و غمِ یارِ ما ببار در شعله‌هایِ زهرِ جفا سوخت دلبرم خاکِ عزایِ یار بریزید بر سرم در عرش وُ فرش زمزمه اُفتاد وای وای نورِ دو چشمِ فاطمه اُفتاد وای وای هادیِ راهِ حیدرِ کرّار پَر کشید جامِ وصالِ حضرتِ دلدار سر کشید ای کاش روضه‌خوانِ تو در سامرایِ تو می‌گفت روضه‌هایِ غم و غصّه‌هایِ تو سرداب بود و روضه‌یِ غمگینِ جدِّ یار واویلتایِ فاطمیونی و انتظار گریه‌کُنِ عزایِ تو صاحب‌زمان ولی.... تو بی‌قرارِ دوریِ ماهِ نهان علی برگرد اِی حقایقِ شیرینِ عدل وُ نور با تیغِ حیدری برِس اِی منجیِ ظهور راهِ علاجِ سینه‌یِ آتش گرفته شو دارویِ دردِ این دلِ در خون نشسته شو @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام هادی علیه السلام سبک من مانده‌ام تنهایِ تنها..... غم در دلم شعله کشیده از جامِ کین رنگِ.... امامِ دین پریده وای دل از دنیا بریده بر جانِ هادی زهرِ دشمن گشته کاری /۲/ کارِ امام عسکری شد سوگَواری /۲/ ماندم میانِ حجره تنها امشب مرا این زهر کند مهمانِ زهرا وای امان از درد و غمها امشب سراغم را گرفته قدکمانی /۲/ آید به استقبالِ من آن ..... ارغوانی /۲/ لبهایِ خشک و لَعلِ تشنه یادِ غریبی و سر وُ ارباب و دِشنه وای فدایِ شاهِ تشنه این لحظه‌هایِ آخرم شد کربلایی /۲/ دارم به لب ذکرِ شهیدِ.... نینوایی‌‌ /۲/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه (شور) شعر عامیانه شهادت امام هادی علیه السلام تو آتیشِ زهرِ جفا داره می‌سوزه پیکرم پاره شده از کینه‌ها مثلِ مدینه جیگرم دیگه دارم راحت می‌شم از غصّه‌هایِ سامرا خدا خودت مدد بده به قلبِ زارِ پسرم بویِ بهشت می‌رسه به مشامِ من گمون‌‌ کنم اومده به دنبالِ من از عرشِ اعلا مادرم حال و هوایِ آسمون حالِ غم و اشک و تَبِه‌ گریه‌کُنِ غمِ مَنِه جدِّ غریبِ بی‌سرم‌‌ تو واسه من اشک بریز و من واسه لَعلِ خشکِ تو لحظه‌یِ آخر به یادِ خنجرِ رویِ حنجرم کاشکی بیاد اون روزی که مهدی‌م با ذوالفقار بیاد تا بگیره انتقامِ خونِ پاکِت رو دلبرم دست و پا می‌زنم ولی به یادِ گهوارِ علی فکرِ رباب و عطش و تَلذِّیایِ اصغرم وا غربتا /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام هادی علیه السلام سامرا گریه‌کُنِ غصّه و غمهایت شد شالِ غمهایِ تو بر شانه‌یِ آقایِ من است بی‌گمان گریه‌کُنِ روضه‌یِ پرپر زَدَنت یوسفِ حیدریِ فاطمه یابن‌الحسن است تو پُر از لطف و کرم ذرّه‌یِ ناچیز منم تو هدایتگرِ اَفلاکی و من گمراهم غربتَت شعله به قلبم زده آقایِ غریب سامرایِ تو وُِ آوایِ تو را می‌خواهم به فدایِ تو و آن قلبِ پر از غصّه‌یِ تو تو که چون مادرِ سادات جوان جان دادی جگرت پاره شد و بال وُ پَرت سوخت علی مادرت فاطمه با گریه صدا زد هادی مثلِ عمّه به تو کردند جسارت آقا مِیْ به لبها زده و بر جگرت چنگ زدند مِیْ اگر بود سری بر رویِ نِیْ جا نَگرفت وای از شام که بر عمّه‌یِ ما سنگ زدند نو‌ه‌یِ شاهِ خراسان جدِّ والعصری تو دشمنت دشمنِ حق است خدا می‌داند روضه‌خوانِ تو به هر سو بِرود در آخر دو سه خطّی روضه‌یِ کرب‌وبلا می‌خواند جگرت سوخته و ناله زدی وای حسین دست و پا می‌زدی و گریزِ گودالِ غمی هادیِ آلِ عبا مهدیِ تو در راه است می‌رسد منتقمِ غصّه و دردِ حرمی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام آه اِی زمانه با گلِ زهرا چه کرده‌ای؟! اِی زهر با امیرِ دلِ ما چه کرده‌ای ؟! آتش گرفته کلِّ وجودِ امامِ عشق قدِّ جوانِ فاطمه شد تا چه کرده‌ای؟! زهرا برایِ غربتِ او گریه می‌کند داغَش نشسته بر دلِ مولا چه کرده‌ای؟! سوزانده‌ای تمامیِ جسمِ مطهّرش حالا نشسته‌ای به تماشا چه کرده‌ای؟! وای از نوایِ هادی و غمهایِ عسکری دانَد پسر که با دلِ بابا چه کرده‌ای؟! مهدی برایِ جدِّ غریبَش عزا گرفت واویلتا شده دَمِ آقا چه کرده‌ای؟! @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت امام هادی علیه السلام کاشکی می‌شد کبوترِ حریمِ باصَفات باشم منم مثِه کبوترا شبانه‌روز باهات باشم پر بزنم تو حرمت بشینم رو گلدسته‌هات خیره به صحن و سرا و ُ اون گنبدِ طلات باشم تو نوه‌یِ رئوفی و پسرِ جود و بخششی چه خوب می‌شه قبول کنی تا عمر دارم گدات باشم تویی امامِ هادی و من راهمو نمی‌شْناسم بی تو نمی‌تونم یه دَم رویِ پلِ صراط باشم یاوریِ شما نَشد خادمیِ حرم که نَه..... بذار فقط تو مجلست میونِ نوکرات باشم جدِّ اباصالح تویی منو به مهدی برسون تا سربازِ لشکرِ عشق فدایِ بچّه‌هات باشم نذار بسوزم تو آتیش آتیش واسِه دشمناته منی که سینه‌زنتم جا داره خاکِ پات باشم بارونیه ابرِ چشام تو روضه‌هایِ غریبی براتِ سامرا بده گرمیِ روضه‌هات باشم از حرمت تا کربلا می‌خوام بگم حسین حسین بذار برم کرب‌وبلا سینه‌زنِ بابات باشم حسینِ من /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه شهادت امام هادی علیه السلام سبک به عشق ارباب..... الحمدللّه یه عمره آقا که من از عاشقاتم گدایِ سامراتم گدایِ نون و .... نمک نَه وَاللّه گدایِ یک نگاتم تو صفِ نوکراتم دشمنِ ولا نابیناست نابیناست‌ حرمِ شما قلبِ ماست قلبِ ماست دلم اهلِ ولاست بهشتم سامراست یا هادی /۴/ تو رگ و ریشه‌َم تو گوشت و خونم عشقِ تو ریشه داره چشمام واسه‌َت می‌باره به عشقِ صحن و .... سرات می‌خونم دلی که بی‌قراره پا تو حرم می‌ذاره جامعه‌یِ تو دستوره دستوره راز و رمزی از حضوره حضوره تا ظهورِ نگار می‌کشی انتظار یا هادی /۴/ از سامرایِ .... تو پر می‌گیرم می‌رم به کرب‌وبلا دلم گرفته آقا تو روضه‌هایِ .... حسین می‌میرم یه روزی من به خدا می‌رم پیشِ شهدا مشقِ هر شهید ایثاره ایثاره ندبه عاشقِ دیداره دیداره ایشااللّه با آقا می‌رم کرب‌وبلا یا حسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط ترکیب‌بند شهادت امام هادی علیه السلام مرغِ دلِ شکسته‌یِ ما جَلدِ سامراست در عرش بزمِ روضه‌یِ دلدارِ ما به‌پاست‌ شالِ سیاهِ غصّه رویِ دوشِ اولیاست ذکرِ علی و فاطمه واویلتا خداست زهرِ ستم به جانِ امامِ حرم بلاست این ناله‌ها شبیه به نجوایِ نینواست کینه جوابِ رحمت و احسان وُ جود شد با زهرِ دشمنی تنِ یارم کبود شد سوزِ ستم روانه به هر تار و پود شد روضه به رنگِ شعله و از جنسِ دود شد شد دیده تار وُ گریه‌یِ بر گونه رود شد غم سهمِ سینه‌ها شده وُ دَمْ دَمِ عزاست هادیِ آلِ فاطمه افتاده بر زمین دین خورده ضربه از ستم و ظلم و جور و کین واویلتاست نغمه‌یِ لبهای‌ِ مؤمنین اشکِ امامِ عسکری و آهِ مسلمین با ناله‌هایِ کوثر و حیدر شده قَرین این سامرا ادامه‌یِ غمهایِ کربلاست اینجا شراره سهمیه‌یِ سینه و دل است آنجا به رویِ حنجرِ دین تیغِ قاتل است جسمِ امیرِ تشنه و سقّا به ساحل است از اشکهایِ فاطمیون ناقه در گِل است زینب اسیر و نیزه‌نشین در مقابل است ناموسِ عشق همسفرِ دشمنِ خداست از سامرا به کرب‌وبلا می‌روم بیا با من بگو حسین و بیا سویِ کربلا شش‌گوشه است و چاوُش و سینه‌زنیِ ما بینُ‌الحرم حریمِ کرم شاهِ باوفا آبِ فرات و علقمه و ساقی و صفا حالا نوایِ فاطمه یابن‌الحسن بیاست‌ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی سامرا حرم امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام بویِ سه گلِ فاطمه حس می‌شود اینجا هادی و امامِ زکی وُ یوسفِ زهرا شش‌گوشه‌یِ آن بابِ دلِ نوکرِ ارباب بر منتظران مژده دهد جلوه‌یِ سرداب هادی که چنان یاس جوان بود و خزانی‌ یا عسکری و کینه‌یِ خصم و نگرانی هر چند که دنیایِ ستم نقشه کشیده جانِ پسرِ فاطمه را عشق خریده اینجا سرِتان گرم نباشد که نبازید‌ اینجا نکند نَه که نسوزید و نسازید اهلِ نفس و اشک و غم و زمزمه باشید دنبالِ گلِ گمشده‌یِ فاطمه باشید اِی سینه‌زنِ درد و غمِ حیدرِ کرّار ای گریه‌کنِ روضه‌یِ تلخِ در وُ دیوار آشفته‌یِ عبّاسِ علمدار و اَمیرش‌ بیچاره‌یِ غم‌هایِ عزیزان اَسیرش‌ هر روضه که خواندید جوابش فقط این‌جاست درمانِ غمِ فاطمه و دردِ شط این‌جاست هان همسفرانِ سفرِ عشق بدانید اینجا اگر از پرده‌یِ دل عهد بخوانید روزی که بیاید همگی یاورِ اوئیم تا کرب‌وبلا همسفرِ لشکرِ اوئیم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام هر چند شعله‌یِ ستم اُفتاده بر جگر آتش نشد برایِ حریمِ تو دردِسر آقایِ سامرا تو جوانمرگ می‌شوی امّا نمانده رویِ تنَت رَدِّ میخِ در چشمِ تو پیشِ چشمِ پسر بسته شد ولی..... سیلی نکرده چشمه‌یِ چشمِ تو تار و تر قلبَت شکسته است ولی دست و پهلویت نَشْکسته است با لگدِ قومِ فتنه‌گر شمشیر دیده‌ای و غلافی نکرده است حمله به سویِ تو که شود بازویت سِپر لعنت به هر که بر تو جسارت کند علی لعنت به ماجرایِ سقیفه‌‌ به اهلِ شَر در سینه‌ام حریمِ تو را می‌کنم بنا با جامعه تو می‌کنی‌اَم بلبلِ سحر تو جدِّ دلبری و دعایِ تو می‌شود باعث که او به عاشقِ خود هم کند نظر @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام شعله‌یِ زهرِ ستم کم‌کم کبودم می‌کند درد را همراه با کُلِّ وجودم می‌کند فتنه‌هایِ سامرایی جامِ زهری بوده که.... سوز را سهمِ تمامِ تار و پودم می‌کند مثلِ مادر در جوانی سیر از دنیا شدم بس که کینه قسمتم خصمِ حسودم می‌کند بعد از این با دیدنِ قبرم حسن یادِ قیام یادِ تیغِ منجی و یادِ قُعودم می‌کند از غریبیِ من و شیبُ‌الخضیبِ فاطمه گفته و گریه به بزمِ یادبودم می‌کند جایِ من با اشک و ضجّه فاطمیه یادی از ..... مادرِ در شعله‌ها و خاک و دودم می‌کند @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام هادی علیه السلام جواب به یاوه‌گویی شاهین نجفی لعنةاللّه علیه لعنت به آنکه کرده جسارت به محضرت تیری نِشانده با سخنِ خود به پیکرت نامِ تو آسمانی و پاک و مقدّس است تو بی‌نظیری و حرمی‌ کرده باورت اِخلاصِ کاملی نقی و مالکِ دلی نفرینِ حق به دشمنِ پست و ستمگرت‌ قعرِ جهنّم است و عذاب است و شعله‌ها.....‌ سهمِ کسی که خصمِ شما بود و مَنظَرت هادیِ آلِ فاطمه جانم فدایِ تو جانها نثارِ راهِ تو و رسمِ اَطهرَت تو مثلِ مرتضی ولی و والی و علی من عاشق و فدایی و مجنون و نوکرت دستی که بر علیهِ نگارم قلم زده « تَبَّتْ یَداٰه » بریده به دستانِ لشکرت هادی و مهدی‌اند تمامیِ عشقِ من لعنت به آنکه بسته صف آقا برابرت @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت امام هادی علیه السلام حکایتِ تو پُر از قصّه‌هایِ غصّه شده تمامِ زندگی‌ات لحظهِ‌لحظهِ روضه شده تو جدِّ یارِ غریبی غریب و تنهایی نفس نفس زدی و روضه‌خوانِ غمهایی‌ چه غصّه‌ها که ندیدی اِمامِ سامرّا چه‌ها نیامده بر روزِ تو در این دنیا قرار بوده که با روضه‌ها بباری وای درونِ خانه‌یِ خود امنیّت نداری وای هوایِ‌ خانه‌یِ تو مثلِ خیمه‌یِ شاه است یورش به سمتِ حریمِ تو گاه و بیگاه است اگر چه سائلِ این خانه اِستعانت دید بگو چه صاحبِ این خانه جز اِهانت دید؟! همیشه خانه برایش شبیهِ زندان بود همیشه همدمِ روضه همیشه گریان بود امامِ عشق کجا؟! غصّه و عذاب کجا ؟! امیرِ نور کجا ؟! مجلسِ شراب کجا ؟! عزا بگیر جگر چون مدینه می‌سوزد شبیهِ روضه‌یِ گودال سینه می‌سوزد ببین که مثلِ عمو مجتبی شده بی‌حال چه دست‌وپا زدنی این که شد همان گودال دوباره فاطمه بر صورت و سرش می‌زد ولی تنی نشده پشت و رو به ضربِ لگد دوباره روضه پر از حرفِ دست‌وپا زدن است ولی کجا هدفِ نیزه‌ای لب و دهن است به یادِ روضه‌یِ گودال سامرا دارم.... به پایِ ندبه‌یِ دلبر دوباره می‌بارم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه شهادت امام هادی علیه السلام راهش سعادته درسش شهادته مکتبِ هادی علویه به قبله نزدیکه دلا وقتی که باشه تو سامرا روضه‌هایِ هادی داره حال و هوایِ کرب‌وبلا بزمِ .... آقام بزمِ اُمیده عشقِ..‌‌... هادی مَشقِ شهیده یاعلیَ‌النّقیٌ‌الهادی /۴/ غربت فراووُنه هیأت پریشونه سامرا خلوته خدایا تو روضه‌هایِ سامرا حس می‌کنم عطری آشنا دست‌وپا می‌زنه آقام دلا می‌ره سمتِ کربلا روضه‌َش مثلِ.... زینب عذابه بازم حرف از بزمِ شرابه یاعلیَ‌النّقیٌ‌الهادی /۴/ « شهید گمنام » پروازِ بی‌صدا سویِ عرشِ خدا یه درسِ نابِ فاطمیه دلی که زهرا فام می‌شه آخر شهیدی گمنام می‌شه هر کی نرفته کربلا اگه بمیره ناکام می‌شه‌ حرف از خونِ.... سرخِ شهیده امشب مادر کربلا می‌ده غریبِ مادر یاثاراللّه /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام هادی علیه السلام سوختم آتش گرفتم دیده‌هایم تار شد روضه‌هایِ مادرم در سامرا تکرار شد گونه‌ام سرخ و کبود است و تنم زرد و ضعیف حال‌ و روزم مثلِ حالِ مادرِ بیمار شد داستانِ شیرها را دیدم و با یادِ آن .... صحنه‌یِ گودال و آن گُرگان تنم تب‌دار شد خونِ ما بر وحشیانِ دشت هم بوده حرام عصرِ غم وحشی‌تر از وحشی عدویِ یار شد پنجه در مویِ نگارم کرده بود و می‌کشید ضربه‌ها می‌زد پسِ سر روضه‌ها دشوار شد « زینتِ دوشِ نبی رویِ زمین جایِ تو نیست » فاطمه سینه‌زنِ این نوحه‌یِ غم‌بار شد پیشِ چشمِ عمّه‌یِ سادات سر بر نیزه رفت همسفر با شمر و خولی بانویِ دربار شد استخوانِ پهلویِ دردانه‌یِ دلبر شکست ناله زد با ضربه‌یِ شلّاق‌ها تیمار شد ندبه‌خوان و روضه‌خوان و مضطرب ناموسِ حق پایِ نیزه دوره‌گردِ کوچه و بازار شد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام امشب دلِ فاطمیون شاده شاده‌ ذکرِ لبِ رجبیون یاجواده دردونه‌یِ امام رضا جانم جواد جانم جواد مُهرِ سفر به کربلا جانم جواد جانم جواد ابن‌الرّضا /۲/ جانم جواد جانم جواد /۴/ امشب دلم یا مدینه‌َست یا کاظمین گاهی می‌گم جانم جواد گاهی حسین علیِ اکبرِ رضا جانم جواد جانم جواد دلا رو برده کربلا جانم جواد جانم جواد ابن‌الرّضا /۲/ جانم جواد جانم جواد /۴/ سرمایه‌یِ ایرونیا عشقِ رضاست رضایتش حواله‌یِ کرب‌وبلاست می‌گم رضا رضا بِشه جانم جواد جانم جواد کرب‌وبلام امضا بِشه جانم جواد جانم جواد ابن‌الرّضا /۲/ جانم جواد جانم جواد /۴/ لبخندِ شوق رویِ لبایِ اربابه ارباب‌زاده آورده امشب ربابه ذکرِ لبایِ شاهِ ماست جانم علی جانم علی طفلِ حسین پناهِ ماست جانم علی جانم علی علیِ اصغرِ حسین جانم علی جانم علی /۴/ گردشِ نُه فَلک با یه اِشارهَ‌تِه چشمِ عالم به کرمِ شیرخوارهَ‌تِه شیش‌ماههَ‌تَم شمشیرزنه جانم علی جانم علی از نسلِ اباالحسنه جانم علی جانم علی علیِ اصغرِ حسین جانم علی جانم علی /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام دُردونه‌یِ شمسِ شُموسی پسرِ پادشاهِ طوسی مُلک و مَلک ریزه‌خوارتَن فُلک و فَلک تو حرمت میان پابوسی آقام آقام ابنُ‌الرّضا ابنُ‌الرّضا /۴/ تجلّیِ رأفت و جودی تسلّیِ قلب و وُجودی تجسّمِ رحمتِ حقّی تبسّمِ خداییِ وقتِ سُجودی آقام آقام ابنُ‌الرّضا ابنُ‌الرّضا /۴/ بازم دلم شده هوایی کفترِ اِیوونِ طلایی گل‌پسرِ امام رضایی با ذکرِ تو دلا می‌شه کرب‌وبلایی آقام آقام ابنُ‌الرّضا ابنُ‌الرّضا /۴/ حاجتِ عاشقا زیاده آقایِ ما باب‌المراده فرمانروایِ هر فُوآدِه نورِ دو تا چشمِ رضا امامْ جواده آقام آقام ابنُ‌الرّضا ابنُ‌الرّضا /۴/ از حالا تا صحنه‌یِ محشر دستم به قنداقه‌یِ اصغر حیدرِ شیش‌ماهه‌یِ دلبر شفیعِ بچّه شیعه‌هاست رو دستِ مادر علی‌اصغر علی علی علی علی /۴/ سنِّش کمه امّا کبیره ارباب‌زاده خودش امیره هر وقت دلم از غم می‌گیره با ذکرِ باب‌الحوائج غصّه می‌میره علی‌اصغر علی علی علی علی /۴/ کرب‌وبلا آواره‌یِ تو آسمونا بیچاره‌یِ تو مَلک ماتِ اشاره‌یِ تو فَلک چشاشو دوخته به گهواره‌یِ تو علی‌اصغر علی علی علی علی /۴/ وقتی دلامون بی‌قراره وقتی که چشمامون می‌باره خدا رو لبهامون می‌کاره ذکرِ حسینِ‌ابنِ‌علی و شیرُوخواره علی‌اصغر علی علی علی علی /۴/ کرب‌وبلا آرزومونه یه عمره بغضِ گلومونه حسرتِ بین‌الحرمینت ایشااللّه که آقا تویِ دلم نَمونه آقام آقام حسین حسین حسین حسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد امام جواد علیه السلام چشم‌هایِ آسمان آن‌شب به راهِ ماه بود دستهایِ قدسیان‌ هم گوئیا کوتاه بود هر که می‌آمد سراغِ کیمیا را می‌گرفت غافل از آنکه درونِ خانه آن دلخواه بود ماه در آئینِه قاب و نور در گهواره خواب جایِ یوسف دامنِ مادر حسد در چاه بود خیزران دردانه‌یِ سلطان به دامان داشت و .... حمد در سجده مناجات و نوایِ شاه بود پاسخی دندان‌شکن بر طعنه‌هایِ بددِلان علّتی روشن برایِ هر دلِ آگاه بود کُنیه‌اَش اِبنُ‌الرّضا جانَش رضا جانِ رضا بهترین یار و وصی و دلبر و همراه بود نورِ رویَش تابشِ خورشید را شرمنده کرد نغمه‌اش الحمدُلِلَّه بود و سلطان خنده کرد اَبرویَش را دید و حق طاقِ مُعَلّا آفرید نیمْ‌آهی او کشید و صد مسیحا آفرید هم‌چو مِسکینانِ سامرّا به دنبالِ جواد حاتم آمد خُرده‌نانَش خورد و عالم را خرید نخلِ خشکِ خانه را با یک نِگه پُربار کرد از نگاهَش مردِ زندان تا کجا بالا پرید کور را گهواره‌اش بیناییِ جاوید داد خُدعه‌ها و حیله از اندیشه‌هایش ناپدید زُهد و تقوا و صفا و جود را معنا نِمود آسمان هم آسمانی‌تر از این آقا ندید حرفِ دلهایِ محبّان و خیالِ دشمنان پاسخِ پیش از سؤالی داد و شد دلها مُرید تار وُ پودِ هست از هستیِ این مولود بود تیغِ حیدر را کلامِ نافذش کامل نِمود در بلاغت وارثِ پیغمبری آقایِ من در رِشادت بی‌گمان چون حیدری آقایِ من در حیا چون فاطمه در بردباری چون حسن در شجاعت یک حسینِ دیگری آقایِ من سجده‌ات سجّادوار وُ علم و هوشَت باقری رُکنی از اَرکانِ دینِ جعفری آقایِ من جدِّ تو باب‌الحوائج بود و تو بابُ‌المراد زین سبب با جدِّ خود هم‌سنگری آقایِ من تو گُلِ دردانه‌یِ شمسُ‌الشُّموسی یا جواد سویِ اِیوانِ طلایم می‌بری آقایِ من امتدادِ نسلِ تو هادی حسن مهدی ظهور انشعابی از صراطِ دلبری آقایِ من عید را معنا آقا جان برایِ شیعیان تو دعا کُن تا بیاید مهدیِ صاحب‌زمان @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد امام جواد علیه السلام یا لَلْعَجب آورده رجب نوبرِ توحید بر خاک نمایان رُخِ روشنگرِ خورشید آرام ندارد مَلک و چشمِ فَلک را کرده‌َست خداوند تماشاگرِ اُمّید شوق‌است در این چشمِ پر از اشکِ رئوف و.... شکر است دَمِ اوّلی و آخرِ این عید اَلقصّه بریده‌َست زبانهایِ کنایه از یُمنِ قدومِ پسرِ دلبرِ تمجید لبخند به لبهایِ حقیقت شده پیدا قند از لبِ هستی به جهان یکسره پاشید بُهتان شده از خانه‌یِ سلطان مُتواری اَیّام به کامِ جگرِ رهبرِ تحمید‌ عیدانه بده عالم و آدم همه شادند اَفلاک غبارِ کفِ پاهایِ جوادند عرش است کفِ پایِ تو فرشَت بصرِ من خاکِ تواَم و سایه‌یِ لطفَت به سرِ من در سینه به جز مِهرِ تو و حُبِّ رضا نیست با تو شده این قلبِ مِسینٔ سیم و زرِ من دردانه‌یِ سلطانی و جانانِ جهانی قربانیِ تو هم پدرم هم پسرِ من نورِ دل و چشمانِ رضا مَظهرِ جودی در راهِ تو جان می‌شود آقا سِپرِ من بابا و حیاطی که پُر از زائر و نور است صحنِ تو و غربت شده خون بر جگرِ من چون نخل شده این دلِ خشکیده کویری با یک نگهت سبز کُن این برگ‌وُبَرِ من حالا که قرار است شوم دربه‌در ارباب بازار بیا نوکرِ خود را بخر ارباب وَاللّه رَوا نیست بمانم تک و تنها اِی جانِ رضا جانِ رضا کُن نگه آقا دریایِ گناهان شده دنیایِ کنونی مَگْذار غریبم تو به موجِ گُنه آقا دلتنگِ حریمِ پدرت این دلِ تنگ است راهی بِگُشا از دلِ من سویِ شَه آقا اِیوانِ طلایی و نگاهِ پدرِ تو تا کرب‌وبلا باز اگر کرد رَه آقا ..... بین‌الحرمینی‌ام و بویِ حرمت را حس می‌کنم از هر طرفِ بارگه آقا آقا به هوایِ رُخِ دلدارِ نهانی شب زمزمه و ناله‌یِ من رو به مَه آقا یک گوشه‌یِ میدان که در آن ماکِتِ مشک است آه است و دعایِ فرجِ یارم و اشک است @sehreashk