eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
181 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام جود یعنی جواد عشق یعنی علی‌اصغرِ شاه این باب‌ُ‌المراد اون بابِ حاجت و پناه این امامه اون امیره این سلامه اون سفیره شک ندارم روزِ محشر با حکمِ شاه امام رضا دستایِ ما رو می‌گیره الهی بِ‌جواد الهی بِ‌رضا الهی بِ‌علی الهی کربلا الهی کربلا /۴/ نور یعنی جواد شور یعنی علی‌اصغرِ شاه این راهِ نجات اون سمت و صراط و پناه این وَلیِه اون تولّا سینهَ‌شون پُر از تبرّا لالاییِ هر دو تاشون شد نغمه‌یِ .... خداییِ علی ولی‌اللّه‌‌ الهی بِ‌جواد الهی بِ‌رضا الهی بِ‌علی الهی کربلا الهی کربلا /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام دلشادم دلشادم دلشادم رو خاکِ پایِ شاه افتادم یاعلیِ ابنِ موسیَ الرّضا من غلامِ تو و جوادم شبِ میلاد دلایِ ما مسافرِ کاظمینه صِله‌یِ این جشنِ زیبا حکمِ بین‌الحرمینه جوادالائمّه أدرکنی /۴/ پاشو تویِ دنیا می‌ذاره‌ مثلِ کوثر برکت داره زبونِ طعنه‌ها لال می‌شه‌ خنده به لبِ شاه می‌آره گلِ لبخند می‌شینه رو لبایِ پادشاهِ طوس می‌شه امشب عیدی‌مونو‌‌ بگیریم و بریم پابوس جوادالائمّه أدرکنی /۴/ مظهرِ جود و سخایی تو میوه‌یِ قلبِ رضایی تو سفارشت رَدخور نداره شاهراهِ کرب‌وبلایی تو می‌گیرم از محفلِ تو آقاجون حکمِ زیارت می‌میرم من آخرش با شهادت پایِ ولایت جوادالائمّه أدرکنی /۴/ پسرِ دردونه‌یِ شاهه‌ خودش یه پا اسداللّهِه‌ لالاییِ طفلِ اربابم دمِ علی ولیُّ اللّهِه دنیا با یهِ اشاره‌یِ ...‌. اربابم زیر وُ رو می‌شه‌ با نگاهش غلامِ شاه صاحبِ آبرو می‌شه مددی یا علیِ اصغر /۴/ از مجلسِش حاجت می‌گیرم یه روزی تو روضهَ‌ش می‌میرم از دنیایِ بی‌اسمِ ارباب از زندگی بی علی سیرم از ولادت تا شهادت زیرِ بیرقِ ولایی مثلِ عبّاس زیرِ چترِ .... پرچمِ کرب‌وبلایی مددی یا علیِ اصغر /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم‌ سرود میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام سبکِ امشب انگاری..... ذکرِ هر کی کربلا از پنجره فولاد می‌خواد یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد الحمدللّه غلامِ شاهِ کاظمینم آره به‌وَاللّه مدیونِ اصغرِ حسینم اهلِ بین‌الحرمینم /۲/ ماهِ رجبه و دعا عشقه عشقه‌‌ عیدیِ ارباب و رضا عشقه عشقه یه کاظمین یه کربلا عشقه عشقه یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی /۴/ مَظهرِ جودِ خدا اِبنُ‌الرّضا روحِ سَخا عیدیِ جشنِ تو حکمِ کاظمین و کربلا تویِ حریمت حس می‌کنم تو صحنِ شاهم دستِ کریمت‌ تو بی‌کسی می‌شه پناهم کربلائیه نگاهم /۲/ مولایِ ما اِبنُ‌الرّضا عشقه عشقه صفایِ این صحن و سرا عشقه عشقه هم کاظمین هم کربلا عشقه عشقه یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی /۴/ متوسّل به پَرِ قنداقه‌یِ این دلبرم من غلامِ خونه‌زادِ بچّه‌هایِ حیدرم پسرِ ارباب دستایِ خالی‌مو می‌گیره منم غلامو این شیش‌ماهه نِعمَ‌الاَمیره نوه‌یِ حیدره یه شیره /۲/ نگاهِ نابِ دلبرم عشقه عشقه پسرِ اربابِ کرم عشقه عشقه روضهَ‌تو خوندن تو حرم عشقه عشقه یاحسین ُ یاحسین ُ یاحسین ُ یاحسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام امشب شبِ جود و سخاست‌ زائرِ کاظمین رضاست‌ سلطان تویِ صحنِه .... حرم..... غُرُقِ ما ایرونیاست زائرِ شهرِ کاظمین می‌خونه با صد شور وُ شِین به حقِّ جوادت بده براتِ بین‌الحرمین مولا مولا اِبنُ‌الرّضا /۴/ با نفَس زدن‌هایِ من شاده قلبِ اَباَالحسن در زدنه این کف زدن درِ مِیخونه کف بزن نقاره‌خونه‌یِ حرم سرودِ شادی می‌خونه بهشتی می‌شه هر کسی از اَباَالهادی می‌خونه مولا مولا اِبنُ‌الرّضا /۴/ امشب با شور و شادی‌ام‌ یه پنجره‌فولادی‌ام‌ امضاء بزن کربلامو آخه من یه جوادی‌ام به حقِّ جوادت رضا امضا کُن حکمِ کربلا آرزومه بیام حرم با این بیرق و نوکرا‌‌ مولا مولا اِبنُ‌الرّضا /۴/ مستِ وِلایِ حیدرم خاکِ پاهایِ قنبرم بزرگی می‌کنم آخه کوچیکِ علی‌اصغرم‌ تو شَهزاده من نوکرم سایه‌یِ لطفت رو سرم نوکرِ شاهِ لاٰفَتیٰ غلامِ علی‌اصغرم‌ یا علی‌اصغرِ حسین /۴/ جایِ تو رو دوشِ عمو جایِ من زیرِ پایِ تو یاعلی یاعلی شده لالا لا لالایِ تو شفیعِ روزِ محشری مثلِ عمو سرلشکری عاشورا همه فهمیدن تو حیدرِ ابنِ حیدری یاعلی اصغرِ حسین /۴/ اگه سفارشم کنی سربلندم پیشِ حسین ان‌شاءاللّه رفقامو می‌بینم بین‌الحرمین از هر زیبا زیباتری از هر آقا آقاتری از هر مجنون مجنون‌ترم‌‌ از هر لیلا لیلاتری‌ السّلامُ علیَ الحسین وَ علیٰ علیِ ابنِ الحسین وَ علیٰ اولادِ الحسین وَ علیٰ اصحابِ الحسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ امام موسی کاظم علیه السلام ما جیره‌خوارِ سفره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم جان بر کفِ اِشاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم دیدیم لطفِ حضرتِ شمسُ‌الشُّموس را پس نذرِ سوگواره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم سرمشقِ عاشقانه‌ای از مشهدُالرّضا همراهِ اِستعاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم این دیده‌هاست ابرِ پُر از بارِ کاظمین باران‌ترین بهاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم با دستِ خالی از حرمِ او نمی‌رویم لبریز از نظاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم سینه‌زنانِ نوحه‌یِ معصومه و رضا دلخونِ قلبِ پاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم دنیا نفس نفس به سر و سینه می‌زنیم محشر کنارِ سفره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم بابَ‌الحوائج است و پُر از حاجت آمدیم بی‌تابِ یار و چاره‌یِ موسیَ‌ابنِ‌جعفریم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام در ریشه‌هایِ شیعه تولّایِ حیدر است دارویِ دردِ ما دَمِ موسیَ‌ابنِ‌جعفر است کرب‌وبلاست نبض و نفس‌هایِ کاظمین حال و هوایِ روضه چنان روضةالحسین زهرا به صورت و سرِ خود می‌زند که وای مولایِ عرش و گریه برایِ تو های های زندان اسیرِ معرفت و بندگیِ تو روضه شده نفس نفسِ زندگیِ تو یک تختِه‌پاره جسمِ تو را می‌کِشد به دوش با ذکرِ یاحسین بیا و کفن بِپوش شخصی کنایه می‌زد و می‌گفت رافذی‌ست معصومه روضه‌خوان شده این روضه زینبی‌ست زنجیر وُ دست وُ پا وُ تن وُ گردنِ امام گودالِ خون وُ کوفه‌یِ دشنام و سنگِ بام اینجا جنازه بر رویِ یک لنگه درب بود در کربلا به رویِ بدن سُمِّ اسب بود اینجا دلی شکسته شد و سوخت سینه‌ها آنجا شکسته شد سر وُ دندان وُ دنده‌ها اینجا به دختری همه گفتند تسلیت آنجا بساطِ هلهله وُ جشن وُ تهنیت اینجا مراسمی که رضا برگذار کرد آنجا به نیزه دشمنِ دین سر سوار کرد اینجا سرانِ شهر به تشییع آمدند آنجا سَران رقیّه‌یِ دردانه را زدند اینجا نمانده است تنی زیرِ آفتاب دختر نرفته پایِ سری مجلسِ شراب اینجا نخورده رویِ لبی چوبِ خیزران دختر نشد برایِ کنیزی دَمی نشان در کاظمین روضه‌یِ کرب‌وبلا خوش است در مجلسِ تو نغمه‌‌یِ آقا بیا خوش است @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام جواهری شده جا بر رویِ دری کهنه دوباره وا شده از زخم‌ها سری کهنه به رویِ جسمِ ضعیفش هنوز زنجیر است میانِ روضه‌یِ تازهَ‌ست باوری کهنه کفن که آمد و شد جسمِ یار پوشیده به یادِ پیرُهن اُفتاده و پَری کهنه پَری به خاک زد و شد هوا غبارآلود چه التماس و چه حرفی .... به خنجری کهنه بیا به جایِ سرِ او بِبُر سرِ زینب که روضه می‌رسد امشب به معجری کهنه رضا برایِ پدر در مراسمِ تشییع بخوان از این سر و از زخمِ بستری کهنه دری که سوخته و رویِ مادرت افتاد حکایتی پر از آه است و باوری کهنه بخوان و گریه برایِ حسین و مادر کُن به عشقِ ندبه و دیدار از دری کهنه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد شهادت امام کاظم علیه السلام سبک باز رو لبهام‌‌ امشب..... روضه‌یِ غمهاتو کاظمین می‌دونه هر کی دوسِت داره یاحسین می‌خونه کاظمینت راهِ ..... باصفایِ عشقه راهی از دلهامون تا سرایِ عشقه جادّه‌یِ دیدارِ .... کربلایِ عشقه هر کسی با عشقت آشنا می‌شه عاقبت راهیِ کربلا می‌شه یا امامِ کاظم مددی مولا /۴/ روضه‌خونِ‌ آقام مادرِ ساداته حاجتامو می‌خوام قبله‌یِ حاجاته شالِ غمهایِ تو جا داره رو دوشم مثلِ سلطان واسِه شاه سیاه می‌پوشم امضا کُن آقا جون براتِ شیش‌گوشه‌َم یا رضا آوایِ ..... کاظمیونه کربلا رویایِ ..... فاطمیونه یا امامِ کاظم مددی مولا /۴/ بال و پر وا کردیم باز میونِ کوچه صوتِ سینه‌زنهات تویِ عرش می‌پیچه سینه‌زن می‌خونه هر نفس یا اَللّه هر که دارد شورِ..... کربلا بسمِ‌اللّه زائرم با ذکرِ ..... یا اباعبداللّه ذکرِ یا ثاراللّه رو لبایِ ماست مجلسایِ روضه کربلایِ ماست یاحسین یا حبیبی ابی‌عبداللّه /۴/ کربلاتو عشقه زائراتو عشقه ذکر یا حسینِ ..... نوکراتو عشقه یاحسین آوایِ .... اهلِ عرش و زمینه یاحسین حلّالِ..... درد و مشکلِ سینه یاحسین رَجزِ...... یَلِ اُمُّ‌البنینه پرچمو سقّا تا می‌بره بالا کربلا می‌گه یا ابی‌عبداللّه یاحسین یاحبیبی ابی‌عبداللّه /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد کاظمین و کربلا هر دو گنبد مثِه مشهدُالرّضا دیدنیه‌ خاکِ کاظمین مثِه کربلا بوسیدنیه کاظمین مثلِ کربلا واسهِ عاشقا تیکّه‌ای از بهشته رو دلِ .... بچّه شیعه‌ها عرشِ کِبریا جمله‌ای ناب نوشته هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ تو حرم دلایِ طوفانی باز آروم می‌گیره خوش به حالِ هر کی تو روضه‌یِ غم‌ها بمیره روضه‌هات روضه‌یِ غمِه داره فاطمه می‌خونه روضه واسه‌َت نوکرات می‌دونن رضا حکمِ کربلا میاره تو هیأت هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ شبِ جمعه که میاد دلم پر از تاب و تبه‌ مادرم هر جا می‌گه بچّه‌َم غلامِ زینبه آسمون سینه می‌زنه‌ دل نمی‌کَنه از ضریحِ شیش‌گوشه‌ آقامون تا قیامت این غلامشو هیچ وقت نمی‌فُروشه هر کی حسینو دوست داره دوسِش دارم /٣/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد سنگین شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سبک خانومم مثلِ قدیما ..... تابوتو پایین بذارید که می‌خوام ببوسمِش من بذارید از تنِ بابام وا کنم زنجیرِ دشمن آسمون آسمون ببار که روزگار روزمو کرد مثلِ شبا سیاه و تار خواهرم بیا غمگین و زار شالِ عزا رویِ دوشِ داداش بذار مثِه رضا با روضه‌یِ بابا ببار خدایا یتیمی سخته /۴/ خواهرم عزا گرفته دلِ من از غصّه خونه غریب از غربتِ بابا خدایا چه پریشونه ؟! می‌باره می‌باره رویِ گونه‌هایِ امام رضا اشکایِ غصّه‌هایِ‌‌ تو می‌زنن صدا میونِ شهر خارجی تو رو پیشِ بچّه‌هایِ تو مادرِ سادات صاحبِ عزایِ تو خدایا یتیمی سخته /۴/ کاظمین دلم رو برده به سویِ صحنِ حسینی باز شبِ جمعه شد و دل شده بین‌الحرمینی کربلا کربلا دلم تنگه بازم برایِ شیش‌گوشه‌یِ شاهِ آه و اشک کاش می‌شد بیام رو به حرم سر بذارم رو نرده‌یِ میدونِ مشک سر بذارم رو نرده‌یِ میدونِ مشک هِی بگم آقام حسینه /۴/ کربلا می‌خوام آقام آقام از تو فقط براتِ کربلا می‌خوام @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور شهادت امام کاظم علیه السلام سبک سینه‌زنم به عشقِ ارباب..... مولایِ ما باب‌الحوائج آقایِ ما باب‌الحوائج خیره شده به دستِ لطفت چشمایِ ما باب‌الحوائج تو که باب‌الحوائجی بیا روا کُن حاجتم حواله‌یِ حرم بده که تشنه‌یِ زیارتم باب‌الحوائج /۴/ شاهِ کرم باب‌الحوائج صاحبْ حرم باب‌الحوائج مولایِ من خدا می‌دونه دوسِت دارم باب‌الحوائج پر زده مرغِ دلِ من باز به هوایِ‌ کاظمین مسافرِ حریمِ تو می‌ره تا بین‌الحرمین باب‌الحوائج/۴/ آرومِ جون باب‌الحوائج زهرا نشون باب‌الحوائج گریه‌کنِ روضه‌یِ غمهات صاحب‌زمون باب‌الحوائج مهدیِ زهرا از غمِت لباسِ مشکی می‌پوشه رضا می‌ده به نوکرت برگِ براتِ شیش‌گوشه‌ باب‌الحوائج /۴/ به نامتم‌‌ باب‌الحوائج غلامتم باب‌الحوائج حاجت دارم منتظرِ یک پیغامتم باب‌الحوائج پیغامِ تو به پسرت می‌کشونه ما رو بالا با امضایِ امام رضا همه می‌ریم کرب‌وبلا حسین وای /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره شهادت امام موسی کاظم علیه السلام فدایِ زمزمه‌هایت فدایِ نجوایت فدایِ راز و نیازِ شبانه‌روزِ تو تو می‌روی و هنوز عاشقانه می‌سوزد سیاه‌چالِ ستم‌ها به یادِ سوزِ تو زبانِ روزه چه آزارها چشیدی تو به جایِ سفره‌یِ افطار دیده‌ای شلّاق عذاب داده تو را طعنه‌هایِ رقّاصه‌ چه روزها نگرفت از تو شیعه‌یِ تو سراغ به لطفِ زهر از امروز می‌شوی آزاد اگر چه مانده به دست و به پایِ تو زنجیر به رویِ لنگه دری می‌برند جسمَت را میانِ روضه‌یِ تو شام می‌شود تصویر شبیهِ‌‌ عمّه‌یِ غم‌دیده‌ات اسیر شدی ولی نسوخت حریمِ تو چون حریمِ حسین جنازه‌یِ تو شده هفت بار پوشانده دوباره حرفِ کفن روضه‌یِ قدیمِ حسین نماز خوانده برایت رئوفِ آلُ‌اللّه تنَت نَمانده رویِ خار و خاکِ صحرا شکر نَه تاخت بوده نَه حمله نَه نعلِ تازه‌یِ اسب نَه خنجری به گلو و به سینه‌ات پا شکر تمامِ روضه حسین است روضه گودال است سری به نیزه بلند است پیشِ چشمِ حرم کجاست تیغِ تقاصِ محرّمی‌ها باز ...... دعایِ العجلِ ما دوایِ زخمِ حرم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام واٰ شد درِ زندان و نشد باز دلِ ما با زهر شده برگه‌یِ آزادی‌ات امضا تابوت ندارد مگر این شهر که جسمَت!!! بر رویِ دری کهنه و پوسیده شده جا آرامِ دلِ فاطمه هستی و دلِ تو صدپاره شد از غصّه شبیهِ دلِ زهرا چون عمّه‌یِ سادات اسارت شده سهمَت رقصید حرامی و به تو طعنه زد آقا دنبالِ حسینی و به گودال نرفتی بر نیزه نبردند سرت را به تماشا با نالهِ رضا غسل و کفن کرده و تدفین تا که نَگُذارد ستم وُ سُم به تنت پا رفتی و حریمِ تو به آتش نکشیدند معصومه کجا؟! کوفه کجا؟! شام کجا؟! تا .... تا روزِ قیامت همه‌یِ روضه حسین است برگرد تقاصِ گلِ یاس و حرمُ‌اللّه @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل حرم کاظمین ( مدح ) بویِ مشهد می‌دهد صحن‌وُسرایِ کاظمین مَرهمِ دردم شده دارُ‌الشَّفایِ کاظمین حال‌وُروزم را عوض کرد و دلِ من پَر گرفت مرغِ جان شد طائرِ گلدسته‌هایِ کاظمین بیشتر از پیش نزدیکم به سلطانِ رئوف روبه‌رویِ این ضریح و زیرِ پایِ کاظمین کربلا رفتم ولی کرب‌وبلایی می‌شوم .... در حریمی‌ اِرتضایی با رضایِ کاظمین تافته‌ از بافتِ اخلاصِ ناب و بندگی‌ست رشته‌هایِ بیرقینِ آشنایِ کاظمین خط به خطِّ هر نوشتارِ رِواق و صحن‌ها خطّی از عشقِ خدایی با وِلایِ کاظمین سرنوشتم می‌شود با عشقِ این ارباب‌ها‌ جنّةُالاعلایِ حق چون مقتدایِ کاظمین هر دو گنبد ندبه‌خوانِ داغِ هجرِ دلبرند استجابت می‌شود آخر دعایِ کاظمین @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام آنقدر بی‌رمق شده بودی که جز عبا پیدا نبود از تو به هنگامِ سجده‌ها‌ زندان به حال‌وُروزِ تو هر روز گریه کرد شد با کنایه روزه‌یِ هر روزه‌یِ تو واٰ بدکاره را عبادتِ تو سربه‌راه کرد خوب است با عنایتِ تو ختمِ کارِ ما مأمورِ ظالم از غمِ تو غصّه‌دار شد سنگ است سینه‌ای که نسوزد در این عزا جا شد به رویِ لنگِه دری پیکری نحیف خواندند مثلِ بی‌بیِ ما خارجی تو را جسمِ تو هفت بار کفن‌پوش شد ولی..... ایِ بی‌کفن حسینِ من اِی وای کربلا تو رویِ دوشِ شیعه وُ ارباب رویِ خاک سر رویِ نیزه و بدنش زیرِ دست و پا هم‌ناله با رضا و کریمه زبان گرفت در عرش فاطمه که بیا منتقم بیا @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته میلاد حضرت عبّاس علیه السلام از آفتابِ عشق روشن‌تر ندیدیم این ماه را از آن نکوتر آفریدیم الماس آوردیم و بر یاقوتِ احساس خاکِ قدمهایِ پیمبر آوردیم افلاک را چشم‌انتظارِ باده‌یِ عشق دیدیم و ساقی بهرِ کوثر آفریدیم احساس را با شاخه‌هایِ سوسن و یاس آمیخته بانویِ محشر آفریدیم از کوثر و احساس و یاس و نور و رحمت این‌بار صبرِ ذاتِ داور آفریدیم با حاٰ و سین و یاٰ و نون اِعجاز کردیم دلدار و عشقِ ناب و دلبر آفریدیم در عرش صحبت شد که عاشق کیست فیِ‌الفور‌ در وصفِ آن ساقیِ لشکر آفریدیم عبّاس یعنی عاشقی و عشق و ایثار فرمانروا یعنی اباالفضلِ علمدار اِی بند بندِ آسمان‌ها ریزه‌خوارت ماهِ بنی‌هاشم بنی‌آدم دچارت نورِ دو چشمِ مادرِ آداب و ایثار شاهِ اَدب سلطان فقط داند عَیارت بازویِ بازویِ خدا بازویِ حیدر برقِ نگاهِ نافذِ تو ذوالفقارت شد بوسه‌گاهِ پنج رهبر دستِ پاکت آسوده آلُ‌اللَّه بُوَد در سایه‌سارت قدَّت قیامت قامتَت قَدْ قامتِ عشق آری اطاعت از اِمامت اعتبارت بالابلندِ معرکه در محضرِ یار شد سربه‌زیری‌ و ارادت افتخارت آرامِ قلبِ زینب و سردارِ ارباب دشمن فراری گاهِ رزم و کارزارت وقتی کمر بر یاریِ ارباب بستی پشتِ سپاهِ کفر را دَرهم شکستی عَبدِ خدا اِی رَهروِ راهِ پیمبر ساقیِ لشکر ثانیِ ساقیِ کوثر در مکتبِ اُمُّ‌البنین آموختی درس درسِ اطاعت از گلِ زهرایِ اطهر خونِ علی جاری‌ست در رگهایت امّا دانی حسین‌ِابنِ‌علی را شاه و سرور تو فاطمی خویی و زهرا بانویِ توست‌ هرگز نخواندی زینبت با لفظِ خواهر سرمشقِ مشقِ عشق را تو می‌نویسی فرمانروایِ عشق‌بازانی به لشکر اینجا شدی باب‌الحوائج دستهایت اسبابِ حلِّ مشکلاتم روزِ محشر تا بیرقِ کرب‌وبلا در دست داری هرگز نمی‌آید صدایِ آهِ مادر اِی اشک‌هایت هم‌چو آبِ مشک جاری اِی دستگیرِ عالم آیا دست داری ؟!   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحرِ طویل میلاد حضرت عبّاس علیه السلام انگشتِ تحیّر به دهانِ ادب و خانه‌یِ شاهِ عرب و جلوه‌ای از عشق شیرینیِ لب چون رطب و بوسه‌یِ شاهِ عرب و جرعه‌ای از عشق ای صورتِ عشق و همه‌یِ عشق و خودِ عشق اباالفضل آن‌شب نگاهِ آسمان سویِ زمین بود چشمانِ ماه و اَختران سویِ زمین بود آن‌شب شبِ یک شاخه از نورُ‌الیقین بود آن‌شب شبِ پیروزی و فتحُ‌المبین بود آن‌شب رکابِ خاک را زیبا نگین بود آن‌شب شبِ بی‌باکیِ اسلام و دین بود آن‌شب گرفتارِ زمین عرشِ برین بود حور و مَلک چشم‌انتظارِ بهترین بود آن‌شب فَلک پروانه‌یِ اُمُّ‌البنین بود لبخند بر لبهایِ شاهِ مؤمنین بود شادی میانِ چشمِ زینب موج می‌زد شمسِ ولا دارای ماهی بی‌قرین بود ماهِ بنی‌هاشم اباالفضلِ دلاور آمد پناهِ زینب و جانِ برادر مولا ابوفاضل دخیلم یا اباالفضل اِی تکیه‌گاهِ عالمِ لاهوت عبّاس انگشتریِ عشق را یاقوت عبّاس اِی قبله‌گاهِ وادیِ ایثار عبّاس پشت‌وُپناهِ خیمه اِی سردار عبّاس ای ساقیِ آب و وفا و جود عبّاس ای باقیِ باقی به تار وُ پود عبّاس ای چهره‌یِ نورانیِ اُمّید عبّاس ای ماهِ آلِ هاشم و توحید عبّاس بابایِ فضل و رحمت و اَلطاف عبّاس تفسیرِ عین و شین‌ و حرفِ قاف‌ عبّاس باب‌الحوائج رافعِ حاجات عبّاس بعد از ائمّه برتر از سادات عبّاس ای هاشمی ای فاطمی ای حیدری رو ای یکّه‌تاز و مردِ میدان‌ساز عبّاس یا کاشفَ‌الکربِ‌الحسین عبّاس عبّاس فرمانروایِ غیرت و عشق و وفایی دارد حریمت یا ابوفاضل صفایی تو سرنشینِ مَرکبِ جوش و خروشی تو همنشینِ زینب ‌و بیرق به دوشی رویت زیارتگاهِ فرش و کهکشان‌هاست خویت‌‌ مثالِ مادرِ سادات زهراست کویت تمامِ آرزومندیِ دلهاست در کربلا پرچم به دستانِ تو زیباست اِی تکسوارِ کربلا عبّاس عبّاس فرمانده‌یِ کُلِّ قوا عبّاس عبّاس ای وای اگر بیرق زِ دستانَت بیفتد ای وای اگر تا علقمه راهت بیفتد ای وای اگر دستانت از پیکر بیفتد راهِ سه‌شعبه سویِ چشم و سر بیفتد وای از عمودِ آهنین از رأسِ خونین از معجری که از سرِ خواهر بیفتد أدرک برادر ای حسین نورِ دو دیده فرشِ رَهَت می‌سازم این چشمِ دَریده چشمانِ این عاشق به دستانت اباالفضل ای ساقیِ بی‌دست قربانت اباالفضل   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد حضرت عبّاس علیه السلام زیرِ شهپرهایِ اُمّیدِ عَلم هستم خدا شکرِ تو واجب شده چون در حرم هستم خدا در حریمِ عشق امشب عشقبازی واجب است دستِ من می‌لغزد امّا حضرتِ رب کاتب است حرفهایِ من نَه آن مقدار دارد اعتبار تا بگویم از مقامِ تکسوارِ افتخار شرزه‌شیری آمد از نسلِ امیرالمؤمنین قرصِ ماهی هاشمی بر دامنِ اُمُّ‌البنین مادرِ عشق و ادب قنداقه را در بر گرفت بسته شد لَعلِ کنایه ذکرِ یاحیدر گرفت چشمهایِ آسمان خیره سویِ مهتاب شد بند بندِ قلبِ مادر روزِ اوّل آب شد آب شد امّا گُلش را نذرِ عشقی ناب کرد پاره‌یِ جان و تنَش را فانیِ ارباب کرد بوسه بر دستَش علی زد دستِ او بوسیدنی‌ست چشمهایش مست شد مستیِ عاشق دیدنی‌ست لب‌به‌لب شد سینه‌یِ نوزاد از عشقِ امام روزِ اوّل اشکِ بابا کرد مشقِ او تمام مشقِ عبّاسِ علی دلدادگی در زندگی‌ست زندگیِ مردِ حق در مردی و آزادگی‌ست حِجِّیِ نامِ ابوفاضل هزاران درس داشت درس‌هایی که درونِ جانِ دشمن ترس کاشت شد الف اللّهُ‌اکبر بر قد وُ بالایِ او باٰ همان بِسمِ‌‌اللَّهِ زیبایِ بر لبهایِ او واٰو وارد در ولایت در ولا معنا شدن غرق در تفسیرِ نابِ وَحْدَهُ اِلّا شدن فاٰ فضیلت در سجود و در قُعود و در قیام فصلِ فضل و جودِ مردی مَحو در نورِ امام چون الف بارِ دِگر پیدا شد از ایثار بود رازِ باقی بودنِ ساقی وفا در کار بود ضاد‌‌ ضدِّ هر که ضدُّ و روبه‌رویِ دلبر است ضربِ شَستی که نشان از ذوالفقارِ حیدر است لام لاٰ غیر از خداوند و هر آنکس با خداست لَیْتَ شعری ؟! آرزویِ شاه و سرلشکر کجاست ؟! لَیْتَ شعری؟! یابنَ‌زهرا دور ماندم از شما غافل از تو مانده‌ام هر چند خواندم از شما ای که با نامِ عمو عبّاس می‌آیی ببین نقش بسته بر لبم نامِ یَلِ اُمُّ‌البنین کامِ خشکِ ساقی و مشکی که اشکش‌ می‌چکید قلب‌هایی که برایِ بازگشتش می‌تپید قصّه‌یِ آن دست‌هایی که به پایِ نخل ماند روزِ میلادی مرا با روضه‌هایِ دل کِشاند پابه‌پایِ آب آبِ خیمه‌هایِ شعله‌ور یا اباصالح مرا با نیزه‌یِ سرها بِبر نیزه‌ای دیدم که از پهلو به آن آویخته ماهتابی که از آن خون رویِ شن‌ها ریخته در نگاهِ شرمِ چشمِ نیزِه غم اُردو گرفت رو به اَطفالِ حرم با خونِ دیده رو گرفت در ولایت مَحو بودن درسِ عبّاس است وُ بس تا شهادت با ولایت پیشه‌یِ یاس است وُ بس چادرِ خاکیِ زهرا بیرقِ ساقی‌ست تا...... نامِ ساقی در جوانمردی اگر باقی‌ست‌ تا..... روزِ محشر دست‌هایش شافع و سنگر شود برگِ بُردِ فاطمی و شیعه‌یِ حیدر شود شیعه را عبّاس معنا کرده در کرب‌وبلا شیعه یعنی پابه‌پایِ عشق رویِ نیزه‌ها   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت عبّاس علیه السلام همه‌یِ پهلووُنا پیشِ تو کم می‌آرن اباالفضلِ علی همه‌یِ گردن‌کشا سر رویِ پاهات می‌ذارن اباالفضلِ علی دو عالم مستِ تواِه اباالفضلِ علی دلم پابستِ تواِه اباالفضلِ علی تمومِ دلخوشیمه اباالفضلِ علی که روزیم دستِ تواِه اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ یه نگاهت دوایِ .... هر چی درده به خدا اباالفضلِ علی پسرِ اُمُّ‌البنین خیلی مَرده به خدا اباالفضلِ علی تو ماهِ آسمونی اباالفضلِ علی سپاهِ آقامونی اباالفضلِ علی تو عشقِ امروزی و.... اباالفضلِ علی پناهِ فردامونی اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ خوش به حالِ هر کسی اسمتو رو لب داره اباالفضلِ علی نامِ تو قرار تویِ.....‌ دلِ زینب می‌آره اباالفضلِ علی دلاور چو حیدری اباالفضلِ علی تو اُمّیدِ مادری اباالفضلِ علی یک‌تنه برا حسین اباالفضلِ علی خودت صد تا لشکری اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ تویِ هر مجلسی که حرفی از سقّا می‌شه اباالفضلِ علی مهمونِ هیأتیا به خدا آقا می‌شه اباالفضلِ علی پیچیده شمیمِ یاس اباالفضلِ علی آره اینجا کربلاست اباالفضلِ علی یوسفِ گمشده‌یِ..... اباالفضلِ علی فاطمه مهمونِ ماست اباالفضلِ علی یل امُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ قرارِ بعدیِ ما با چشایِ پُرِ اشک اباالفضلِ علی کویِ بین‌الحرمین کنارِ میدونِ مشک اباالفضلِ علی ان‌شاءاللّه کربلا اباالفضلِ علی برایِ ما عاشقا اباالفضلِ علی یه روزی روضه‌یِ مشک اباالفضلِ علی می‌خونه خودِ آقا اباالفضلِ علی اباصالح بیا حجةابن‌الحسن /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته‌‌ میلاد حضرت عبّاس علیه السلام اُفقِ چشمِ تو می‌گفت دلَت دریایی‌ست‌ دست و بازویِ تو وُ هر نفست مولایی‌ست‌‌ چشم واٰ کرده‌ای و چشمِ حقیقت واٰ شد چشمه‌یِ دیده‌یِ تو کوثری و زهرایی‌ست‌ هر چه باشد تو علی‌زاده و غیرت نَسَبی وَجنات و حرکاتَت همگی بابایی‌ست‌ چشمِ خورشید شده خیره به خاکِ قدمَت نورِ خاکِ قدمِ یار عجب غوغایی‌ست این چه سِرِّیست خدا که پَر وُ پا می‌گیرد همه‌یِ منظره‌ها دیدنی و رویایی‌ست چشمِ اَفلاک تو را دید و به دل‌دل افتاد عرش پیشِ قدمِ اَبوالفَضائل افتاد قدمت رویِ دو چشمِ آسمان‌ها سقّا دهَنِ یوسفِ کنعان مانده از حیرت واٰ حاتم و خِضر و سلیمان سائلانِ حرمت صبرِ اَیّوب سر آمد از فراقِ تو بیا بت‌شکن با تبرش ذکرِ اباالفضل گرفت وَ شکسته کمرِ بُت‌گر و بت‌ها یک‌جا درد آمد به سراغِ پسرِ مریم گفت تو شفایی تو دوایی ساقیِ عاشورا با عصا موسیِ عمران اژدها ساخت ولی .... با نگاهِ تو فراری می‌شود بحران‌ها دیگر از درد نگویید که درمان آمد پسرِ شاهِ ولا وزیرِ سلطان آمد این اباالفضل بخواهد همه‌جا جا داریم جایِ خوبی به دلِ علی و زهرا داریم او اجازه بدهد اهلِ حریمِ حَسنیم گوشه‌یِ خیمه‌یِ ارباب مُتکّا داریم برگه‌یِ سبزِ عمو رُخصتِ مَحرم شدن است پس از آئینه شدن جایِ تماشا داریم آب سیراب شد از طبعِ بلندِ عبّاس با اباالفضل بمانید که آقا داریم سرخوش از باده‌یِ دیدارِ ولی باید شد پایِ این بیرقِ حق حکمِ تولّا داریم علّتِ عزّت عبّاس وِلا محوری است پای تا سر به خداییِ خدا حیدری است پایِ عبّاس بمان حکمِ حرم می‌گیری محترم زنده‌ای‌ آری محترم می‌میری زندگی می‌شود از بندگیِ خالص پُر بر رویِ زانویِ اربابِ کرم می‌میری حافظِ جانِ تو وُ روح وُ روانت عَلم است عشق داده وعده که دور وُ بَرَم می‌میری با همین چشمِ تَری که هدیه‌یِ فاطمه است زنده‌ای و با همین چشمِ تَرَم می‌میری آرزویت بوده همواره حسینی باشی غرقِ خون پایِ عَلم کنجِ حرم می‌میری با اباالفضلِ علی در حرمِ اربابی چشم‌ بر راهِ ظهورِ کرمِ اربابی   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دو بیت میلاد حضرت عبّاس علیه السلام پسرِ شیرِخدا شیرِ سپاهی وَاللّه اسداللّهی و بر شانه‌یِ تو بیرقِ شاه تپشِ قلبِ تو می‌گوید از عشقِ ارباب ذکرِ تو شد لَکَ لبّیک اباعبداللّه   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت عبّاس علیه السلام برو برو برو دیگه با من از غم‌ها نگو دارُالشّفا رسید دیگه چیزی از دردا نگو مردِ مَردا یا کاشفَ‌الکرب‌الحسین ذکرِ زهرا عبّاس علمدارِ حسین یا ابوفاضل /۴/ می‌گرده قنداقه دورِ سرِ اربابِ کرم صاحبِ بیرقه عبّاسه علمدارِ حرم شرزه شیره پسرِ اسداللّهِه ضربِ قلبِش یاعلی ولیُّ اللّهِه یا ابوفاضل /۴/ آسمونا می‌خواد سرشو بذاره زیرِ پاش‌ چه دستایی داره درست مثِه دستایِ باباش عالَم زیرِ.....‌ چترِ حمایتش نشست عبّاس اومد قیمتِ یوسفو شکست یا ابوفاضل /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد سرداران کربلا سبک فرشته به دنبالِ فرشته ..... حضرت عبّاس علیه السلام اباالفضل دوایِ هر چی درده اباالفضل خدایی خیلی مَرده خدا رو شکر می‌کنم که عشقِ.... اباالفضل منو دیوونه کرده چشمه‌یِ احسان و سخایی ابوفاضل تو حیدرِ کرب‌وبلایی ابوفاضل قبله‌یِ قلبِ اولیایی ابوفاضل فرمانده‌یِ کُلِّ قوایی ابوفاضل دخیل ابوفاضل /۴/ به دنیا خوش اومدی پهلوون قدمهایِ تو رویِ چشمِمون تو که بالا میاری سرت رو خَم می‌شه آقا سرِ آسمون حلِّ تمومِ مشکلایی ابوفاضل امضایِ حکمِ کربلایی ابوفاضل بنده‌یِ مخلصِ خدایی ابوفاضل آئینه‌یِ شاهِ ولایی ابوفاضل دخیل ابوفاضل /۴/ امام سجّاد علیه السلام زینتِ محراب و مُهر و دینه نوه‌یِ امیرالمؤمنینه خطبه‌هاش مثلِ امیرِ خیبر زیبا و رِسا و دلنشینه پسرِ اربابِ کرامت علی مولا قد قامتِش خودِ قیامت علی مولا سفیرِ کربلایِ ایثار علی مولا صاحبِ مَسندِ امامت علی مولا علی علی علی مولا /۴/ جا داره تمومیِ آسمون بذاره سر زیرِ پایِ آقام سجده‌هاش محبّت آفرینه دوسْت دارم سجّادی شِه سجده‌هام فرمانروایِ عالمینه علی مولا وارثِ بر حقِّ حسینه علی مولا عیدیِ عاشقا تو راهه علی مولا براتِ بین‌الحرمینه علی مولا علی علی علی مولا /۴/ کربلا رویامه زیارتِ کربلا بهشته آقا همین روضه‌ها ان‌شاءاللّه قسمتم باشه که.... بیام تا حرم با این رفقا دیدنِ صحنت آرزومه حسین جانم اشکایِ روضه آبرومه حسین جانم شبایِ جمعه زیرِ بیرق حسین جانم انگار ضریحت روبه‌رومه حسین جانم حسین یا ثاراللّه /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام هر کس که می‌خواهد ببیند لطف حیدر را باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را باب‌الحوائج شد که درمانده نَمانیم و... باب‌الحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را از نسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَ‌ست با دستِ بسته می‌کند تسخیر... خیبر را از هر سرِ انگشت او جود و کرم جاریست وقتی نَفَس می‌زد جهان می‌دید کوثر را بابایِ سلطان خراسان است و معصومه دنیا ببین این پادشاهِ ذرّه‌پرور را بر رویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است در هر کجای کشور ما رَدّی از پایش شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش معصومه‌یِ او سفره‌داری می‌کند در قم پهن است در مشهد به لطف حق ببین سایهَ‌ش شیراز صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش... در شهرِری وا شد اگر موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش با این حَرم‌ها کشورِ ما کاظمینی شد موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست که ایران حسینی شد با روضه‌اَش صدها گِره از کار ما وا شد چه دردهایی که در این مجلس مداوا شد مادربزرگی سفره‌یِ موسی ابن جعفر داشت حاجت روا از پایِ سفره هر کسی پا شد هر کس که از خُدّام این آقاست شد آقا هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم... تا شد... از بانوان جَنّةُ‌الاعلی شد و با یک... گوشه نگاه او براتِ عشق امضا شد هستم گدایِ خانه‌اش دارم رضا را شکر از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر امشب سر این سفره‌اَم که پر درآوردم حرف دلِ خود را برایِ دلبر آوردم ماهِ محرّم می‌رسد دستِ گدا خالیست جایش دو تا دیده که نَه دو کوثر آوردم دلواپسم... کار و کسم... چشمَم نماند خشک وقتی به لب ذکرِ لالایی اصغر آوردم حرف جوان شد جان‌به‌لب کُن نوکرِ خود را باید بمیرم بر حَصیری اکبر آوردم از قتلگَه می‌تاخت سویِ کوفه خولی و... با قهقهه می‌گفت مژده که سر آوردم از کاظمین و کربلا هر بار می‌خوانم... چشم انتظارِ وصل روی یار می‌مانم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته  میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام هر کس که می‌خواهد ببیند لطف حیدر را باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را باب‌الحوائج شد که درمانده نَمانیم و... باب‌الحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را از نسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَ‌ست با دستِ بسته می‌کند تسخیر... خیبر را از هر سرِ انگشت او جود و کرم جاریست وقتی نَفَس می‌زد جهان می‌دید کوثر را بابایِ سلطان خراسان است و معصومه دنیا ببین  این پادشاهِ ذرّه‌پرور را بر رویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است در هر کجای کشور ما رَدّی از پایش شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش معصومه‌یِ او سفره‌داری می‌کند در قم پهن است در مشهد به لطف حق ببین سایهَ‌ش شیراز  صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش... در شهرِری وا شد اگر موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش با این حَرم‌ها کشورِ ما کاظمینی شد موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست که ایران حسینی شد با روضه‌اَش صدها گِره از کار ما وا شد چه دردهایی که در این مجلس مداوا شد مادربزرگی سفره‌یِ موسی ابن جعفر داشت حاجت روا از پایِ سفره هر کسی پا شد هر کس که از خُدّام این آقاست شد آقا هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم... تا شد... از بانوان جَنّةُ‌الاعلی شد و با یک... گوشه نگاه او براتِ عشق  امضا شد هستم گدایِ خانه‌اش دارم رضا را شکر از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر امشب سر این سفره‌اَم که پر درآوردم حرف دلِ خود را برایِ دلبر آوردم ماهِ محرّم می‌رسد دستِ گدا خالیست جایش دو تا دیده که نَه دو کوثر آوردم دلواپسم... کار و کسم... چشمَم نماند خشک وقتی به لب ذکرِ لالایی اصغر آوردم حرف جوان شد جان‌به‌لب کُن نوکرِ خود را باید بمیرم بر حَصیری اکبر آوردم از قتلگَه می‌تاخت سویِ کوفه خولی و... با قهقهه می‌گفت مژده که سر آوردم از کاظمین و کربلا هر بار می‌خوانم... چشم انتظارِ وصل روی یار می‌مانم @sehreashk