eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
996 دنبال‌کننده
433 عکس
562 ویدیو
247 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحرِ طویل میلاد حضرت عبّاس علیه السلام انگشتِ تحیّر به دهانِ ادب و خانه‌یِ شاهِ عرب و جلوه‌ای از عشق شیرینیِ لب چون رطب و بوسه‌یِ شاهِ عرب و جرعه‌ای از عشق ای صورتِ عشق و همه‌یِ عشق و خودِ عشق اباالفضل آن‌شب نگاهِ آسمان سویِ زمین بود چشمانِ ماه و اَختران سویِ زمین بود آن‌شب شبِ یک شاخه از نورُ‌الیقین بود آن‌شب شبِ پیروزی و فتحُ‌المبین بود آن‌شب رکابِ خاک را زیبا نگین بود آن‌شب شبِ بی‌باکیِ اسلام و دین بود آن‌شب گرفتارِ زمین عرشِ برین بود حور و مَلک چشم‌انتظارِ بهترین بود آن‌شب فَلک پروانه‌یِ اُمُّ‌البنین بود لبخند بر لبهایِ شاهِ مؤمنین بود شادی میانِ چشمِ زینب موج می‌زد شمسِ ولا دارای ماهی بی‌قرین بود ماهِ بنی‌هاشم اباالفضلِ دلاور آمد پناهِ زینب و جانِ برادر مولا ابوفاضل دخیلم یا اباالفضل اِی تکیه‌گاهِ عالمِ لاهوت عبّاس انگشتریِ عشق را یاقوت عبّاس اِی قبله‌گاهِ وادیِ ایثار عبّاس پشت‌وُپناهِ خیمه اِی سردار عبّاس ای ساقیِ آب و وفا و جود عبّاس ای باقیِ باقی به تار وُ پود عبّاس ای چهره‌یِ نورانیِ اُمّید عبّاس ای ماهِ آلِ هاشم و توحید عبّاس بابایِ فضل و رحمت و اَلطاف عبّاس تفسیرِ عین و شین‌ و حرفِ قاف‌ عبّاس باب‌الحوائج رافعِ حاجات عبّاس بعد از ائمّه برتر از سادات عبّاس ای هاشمی ای فاطمی ای حیدری رو ای یکّه‌تاز و مردِ میدان‌ساز عبّاس یا کاشفَ‌الکربِ‌الحسین عبّاس عبّاس فرمانروایِ غیرت و عشق و وفایی دارد حریمت یا ابوفاضل صفایی تو سرنشینِ مَرکبِ جوش و خروشی تو همنشینِ زینب ‌و بیرق به دوشی رویت زیارتگاهِ فرش و کهکشان‌هاست خویت‌‌ مثالِ مادرِ سادات زهراست کویت تمامِ آرزومندیِ دلهاست در کربلا پرچم به دستانِ تو زیباست اِی تکسوارِ کربلا عبّاس عبّاس فرمانده‌یِ کُلِّ قوا عبّاس عبّاس ای وای اگر بیرق زِ دستانَت بیفتد ای وای اگر تا علقمه راهت بیفتد ای وای اگر دستانت از پیکر بیفتد راهِ سه‌شعبه سویِ چشم و سر بیفتد وای از عمودِ آهنین از رأسِ خونین از معجری که از سرِ خواهر بیفتد أدرک برادر ای حسین نورِ دو دیده فرشِ رَهَت می‌سازم این چشمِ دَریده چشمانِ این عاشق به دستانت اباالفضل ای ساقیِ بی‌دست قربانت اباالفضل   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی میلاد حضرت عبّاس علیه السلام زیرِ شهپرهایِ اُمّیدِ عَلم هستم خدا شکرِ تو واجب شده چون در حرم هستم خدا در حریمِ عشق امشب عشقبازی واجب است دستِ من می‌لغزد امّا حضرتِ رب کاتب است حرفهایِ من نَه آن مقدار دارد اعتبار تا بگویم از مقامِ تکسوارِ افتخار شرزه‌شیری آمد از نسلِ امیرالمؤمنین قرصِ ماهی هاشمی بر دامنِ اُمُّ‌البنین مادرِ عشق و ادب قنداقه را در بر گرفت بسته شد لَعلِ کنایه ذکرِ یاحیدر گرفت چشمهایِ آسمان خیره سویِ مهتاب شد بند بندِ قلبِ مادر روزِ اوّل آب شد آب شد امّا گُلش را نذرِ عشقی ناب کرد پاره‌یِ جان و تنَش را فانیِ ارباب کرد بوسه بر دستَش علی زد دستِ او بوسیدنی‌ست چشمهایش مست شد مستیِ عاشق دیدنی‌ست لب‌به‌لب شد سینه‌یِ نوزاد از عشقِ امام روزِ اوّل اشکِ بابا کرد مشقِ او تمام مشقِ عبّاسِ علی دلدادگی در زندگی‌ست زندگیِ مردِ حق در مردی و آزادگی‌ست حِجِّیِ نامِ ابوفاضل هزاران درس داشت درس‌هایی که درونِ جانِ دشمن ترس کاشت شد الف اللّهُ‌اکبر بر قد وُ بالایِ او باٰ همان بِسمِ‌‌اللَّهِ زیبایِ بر لبهایِ او واٰو وارد در ولایت در ولا معنا شدن غرق در تفسیرِ نابِ وَحْدَهُ اِلّا شدن فاٰ فضیلت در سجود و در قُعود و در قیام فصلِ فضل و جودِ مردی مَحو در نورِ امام چون الف بارِ دِگر پیدا شد از ایثار بود رازِ باقی بودنِ ساقی وفا در کار بود ضاد‌‌ ضدِّ هر که ضدُّ و روبه‌رویِ دلبر است ضربِ شَستی که نشان از ذوالفقارِ حیدر است لام لاٰ غیر از خداوند و هر آنکس با خداست لَیْتَ شعری ؟! آرزویِ شاه و سرلشکر کجاست ؟! لَیْتَ شعری؟! یابنَ‌زهرا دور ماندم از شما غافل از تو مانده‌ام هر چند خواندم از شما ای که با نامِ عمو عبّاس می‌آیی ببین نقش بسته بر لبم نامِ یَلِ اُمُّ‌البنین کامِ خشکِ ساقی و مشکی که اشکش‌ می‌چکید قلب‌هایی که برایِ بازگشتش می‌تپید قصّه‌یِ آن دست‌هایی که به پایِ نخل ماند روزِ میلادی مرا با روضه‌هایِ دل کِشاند پابه‌پایِ آب آبِ خیمه‌هایِ شعله‌ور یا اباصالح مرا با نیزه‌یِ سرها بِبر نیزه‌ای دیدم که از پهلو به آن آویخته ماهتابی که از آن خون رویِ شن‌ها ریخته در نگاهِ شرمِ چشمِ نیزِه غم اُردو گرفت رو به اَطفالِ حرم با خونِ دیده رو گرفت در ولایت مَحو بودن درسِ عبّاس است وُ بس تا شهادت با ولایت پیشه‌یِ یاس است وُ بس چادرِ خاکیِ زهرا بیرقِ ساقی‌ست تا...... نامِ ساقی در جوانمردی اگر باقی‌ست‌ تا..... روزِ محشر دست‌هایش شافع و سنگر شود برگِ بُردِ فاطمی و شیعه‌یِ حیدر شود شیعه را عبّاس معنا کرده در کرب‌وبلا شیعه یعنی پابه‌پایِ عشق رویِ نیزه‌ها   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت عبّاس علیه السلام همه‌یِ پهلووُنا پیشِ تو کم می‌آرن اباالفضلِ علی همه‌یِ گردن‌کشا سر رویِ پاهات می‌ذارن اباالفضلِ علی دو عالم مستِ تواِه اباالفضلِ علی دلم پابستِ تواِه اباالفضلِ علی تمومِ دلخوشیمه اباالفضلِ علی که روزیم دستِ تواِه اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ یه نگاهت دوایِ .... هر چی درده به خدا اباالفضلِ علی پسرِ اُمُّ‌البنین خیلی مَرده به خدا اباالفضلِ علی تو ماهِ آسمونی اباالفضلِ علی سپاهِ آقامونی اباالفضلِ علی تو عشقِ امروزی و.... اباالفضلِ علی پناهِ فردامونی اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ خوش به حالِ هر کسی اسمتو رو لب داره اباالفضلِ علی نامِ تو قرار تویِ.....‌ دلِ زینب می‌آره اباالفضلِ علی دلاور چو حیدری اباالفضلِ علی تو اُمّیدِ مادری اباالفضلِ علی یک‌تنه برا حسین اباالفضلِ علی خودت صد تا لشکری اباالفضلِ علی یلِ اُمُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ تویِ هر مجلسی که حرفی از سقّا می‌شه اباالفضلِ علی مهمونِ هیأتیا به خدا آقا می‌شه اباالفضلِ علی پیچیده شمیمِ یاس اباالفضلِ علی آره اینجا کربلاست اباالفضلِ علی یوسفِ گمشده‌یِ..... اباالفضلِ علی فاطمه مهمونِ ماست اباالفضلِ علی یل امُّ‌البنین اباالفضلِ علی /۴/ قرارِ بعدیِ ما با چشایِ پُرِ اشک اباالفضلِ علی کویِ بین‌الحرمین کنارِ میدونِ مشک اباالفضلِ علی ان‌شاءاللّه کربلا اباالفضلِ علی برایِ ما عاشقا اباالفضلِ علی یه روزی روضه‌یِ مشک اباالفضلِ علی می‌خونه خودِ آقا اباالفضلِ علی اباصالح بیا حجةابن‌الحسن /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌پیوسته‌‌ میلاد حضرت عبّاس علیه السلام اُفقِ چشمِ تو می‌گفت دلَت دریایی‌ست‌ دست و بازویِ تو وُ هر نفست مولایی‌ست‌‌ چشم واٰ کرده‌ای و چشمِ حقیقت واٰ شد چشمه‌یِ دیده‌یِ تو کوثری و زهرایی‌ست‌ هر چه باشد تو علی‌زاده و غیرت نَسَبی وَجنات و حرکاتَت همگی بابایی‌ست‌ چشمِ خورشید شده خیره به خاکِ قدمَت نورِ خاکِ قدمِ یار عجب غوغایی‌ست این چه سِرِّیست خدا که پَر وُ پا می‌گیرد همه‌یِ منظره‌ها دیدنی و رویایی‌ست چشمِ اَفلاک تو را دید و به دل‌دل افتاد عرش پیشِ قدمِ اَبوالفَضائل افتاد قدمت رویِ دو چشمِ آسمان‌ها سقّا دهَنِ یوسفِ کنعان مانده از حیرت واٰ حاتم و خِضر و سلیمان سائلانِ حرمت صبرِ اَیّوب سر آمد از فراقِ تو بیا بت‌شکن با تبرش ذکرِ اباالفضل گرفت وَ شکسته کمرِ بُت‌گر و بت‌ها یک‌جا درد آمد به سراغِ پسرِ مریم گفت تو شفایی تو دوایی ساقیِ عاشورا با عصا موسیِ عمران اژدها ساخت ولی .... با نگاهِ تو فراری می‌شود بحران‌ها دیگر از درد نگویید که درمان آمد پسرِ شاهِ ولا وزیرِ سلطان آمد این اباالفضل بخواهد همه‌جا جا داریم جایِ خوبی به دلِ علی و زهرا داریم او اجازه بدهد اهلِ حریمِ حَسنیم گوشه‌یِ خیمه‌یِ ارباب مُتکّا داریم برگه‌یِ سبزِ عمو رُخصتِ مَحرم شدن است پس از آئینه شدن جایِ تماشا داریم آب سیراب شد از طبعِ بلندِ عبّاس با اباالفضل بمانید که آقا داریم سرخوش از باده‌یِ دیدارِ ولی باید شد پایِ این بیرقِ حق حکمِ تولّا داریم علّتِ عزّت عبّاس وِلا محوری است پای تا سر به خداییِ خدا حیدری است پایِ عبّاس بمان حکمِ حرم می‌گیری محترم زنده‌ای‌ آری محترم می‌میری زندگی می‌شود از بندگیِ خالص پُر بر رویِ زانویِ اربابِ کرم می‌میری حافظِ جانِ تو وُ روح وُ روانت عَلم است عشق داده وعده که دور وُ بَرَم می‌میری با همین چشمِ تَری که هدیه‌یِ فاطمه است زنده‌ای و با همین چشمِ تَرَم می‌میری آرزویت بوده همواره حسینی باشی غرقِ خون پایِ عَلم کنجِ حرم می‌میری با اباالفضلِ علی در حرمِ اربابی چشم‌ بر راهِ ظهورِ کرمِ اربابی   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دو بیت میلاد حضرت عبّاس علیه السلام پسرِ شیرِخدا شیرِ سپاهی وَاللّه اسداللّهی و بر شانه‌یِ تو بیرقِ شاه تپشِ قلبِ تو می‌گوید از عشقِ ارباب ذکرِ تو شد لَکَ لبّیک اباعبداللّه   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد حضرت عبّاس علیه السلام برو برو برو دیگه با من از غم‌ها نگو دارُالشّفا رسید دیگه چیزی از دردا نگو مردِ مَردا یا کاشفَ‌الکرب‌الحسین ذکرِ زهرا عبّاس علمدارِ حسین یا ابوفاضل /۴/ می‌گرده قنداقه دورِ سرِ اربابِ کرم صاحبِ بیرقه عبّاسه علمدارِ حرم شرزه شیره پسرِ اسداللّهِه ضربِ قلبِش یاعلی ولیُّ اللّهِه یا ابوفاضل /۴/ آسمونا می‌خواد سرشو بذاره زیرِ پاش‌ چه دستایی داره درست مثِه دستایِ باباش عالَم زیرِ.....‌ چترِ حمایتش نشست عبّاس اومد قیمتِ یوسفو شکست یا ابوفاضل /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود میلاد سرداران کربلا سبک فرشته به دنبالِ فرشته ..... حضرت عبّاس علیه السلام اباالفضل دوایِ هر چی درده اباالفضل خدایی خیلی مَرده خدا رو شکر می‌کنم که عشقِ.... اباالفضل منو دیوونه کرده چشمه‌یِ احسان و سخایی ابوفاضل تو حیدرِ کرب‌وبلایی ابوفاضل قبله‌یِ قلبِ اولیایی ابوفاضل فرمانده‌یِ کُلِّ قوایی ابوفاضل دخیل ابوفاضل /۴/ به دنیا خوش اومدی پهلوون قدمهایِ تو رویِ چشمِمون تو که بالا میاری سرت رو خَم می‌شه آقا سرِ آسمون حلِّ تمومِ مشکلایی ابوفاضل امضایِ حکمِ کربلایی ابوفاضل بنده‌یِ مخلصِ خدایی ابوفاضل آئینه‌یِ شاهِ ولایی ابوفاضل دخیل ابوفاضل /۴/ امام سجّاد علیه السلام زینتِ محراب و مُهر و دینه نوه‌یِ امیرالمؤمنینه خطبه‌هاش مثلِ امیرِ خیبر زیبا و رِسا و دلنشینه پسرِ اربابِ کرامت علی مولا قد قامتِش خودِ قیامت علی مولا سفیرِ کربلایِ ایثار علی مولا صاحبِ مَسندِ امامت علی مولا علی علی علی مولا /۴/ جا داره تمومیِ آسمون بذاره سر زیرِ پایِ آقام سجده‌هاش محبّت آفرینه دوسْت دارم سجّادی شِه سجده‌هام فرمانروایِ عالمینه علی مولا وارثِ بر حقِّ حسینه علی مولا عیدیِ عاشقا تو راهه علی مولا براتِ بین‌الحرمینه علی مولا علی علی علی مولا /۴/ کربلا رویامه زیارتِ کربلا بهشته آقا همین روضه‌ها ان‌شاءاللّه قسمتم باشه که.... بیام تا حرم با این رفقا دیدنِ صحنت آرزومه حسین جانم اشکایِ روضه آبرومه حسین جانم شبایِ جمعه زیرِ بیرق حسین جانم انگار ضریحت روبه‌رومه حسین جانم حسین یا ثاراللّه /۴/   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات آخرِ ماه مبارکِ رمضان و روضه‌یِ امام حسین علیه السلام دلِ من مزرعه‌ای بود که آفت زده است ریشه‌یِ دینِ مرا کِبر و حسادت زده است دو سه باری که به لب نغمه‌یِ یارب آمد حمله‌ای کرد ریا مزرعه غارت زده است نَفَسم خواست کمی خرجِ مناجات شود هَوَسم شد خَفَقان خطِّ سعادت زده است من کجا بندگیِ ناب کجا؟! امّا خُب..... بنده‌ات سجده‌به‌سجده سر به تربت زده است رمضان رفت ولی دستِ گدا خالی ماند بی‌سبب نیست به سر شورِ زیارت زده است اگر از بنده‌یِ آلوده گذشتی فَبِهاٰ ... نَگُذشتی سخن از خیمه‌یِ غارت زده است قمرِ نیزه ببین مویِ سری روضه شده آتش و هلهله‌ها صورِ قیامت زده است آخرِ روضه نگو اوّلِ روضه گودال آخرَش چوب به دندانِ ثنایت زده است تازه شد زخمِ لبِ قاریِ قرآنِ حرم بی‌حیا بر لبِ کعبه چوبِ تهمت زده است عمّه‌جان ندبه بخوان تا کمی آرام شوی آتشِ کینِ سقیفهَ‌ست به باغَت زده است 📃۱۴۰۲/۱/۲۸ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور میلاد امام رضا علیه السلام قدم قدم ‌تا به حرم به عشقِ سلطانِ شهرِ طوس آی عاشقا دستا بالا شاه طلبیده می‌ریم پابوس هر جا حرف از جود و کرم شد حکمِ حرم داره اِذنِ دُخولِ زیارتِ تو اسمِ علمداره به نامِ علمدار با سلطان رفیقم میگم یا اباالفضل تو صحنِ عتیقم اباالفضل /۴/ صحن و سرات اِیووُن طلات بویِ بهشتِ خدا میده خودِ خدا به زائرات براتِ کرب‌وبلا میده تنها رویایِ اهلِ جنّت صحنِ گوهرشاده رشته‌یِ دلِ ما دخیلِ پنجره فولاده اِکسیرِ حیاته آبِ سقّاخونه مسیرش فرات و...... ساقیش پهلووُنه اباالفضل /۴/ آرزویِ .... کرب‌وبلا عمریه تویِ دلامونه مجوّزِ..... زیارتِ .... شیش‌گوشه تویِ خراسونه صحنِ گوهرشاد و عتیقش بویِ خدا می‌ده‌‌ پنجره فولادِ حریمش کرب‌وبلا می‌ده‌‌ برایِ زیارت به امضاش نیازه کی کربلا می‌خواد رضا چاره‌سازه حسین حسین ...... @sehreashk
غزل شب نهم محرم الحرام ۱۴۴۵ sehreashk.jpg
حجم: 5.96M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت تاسوعا حضرت عبّاس علیه السلام بر سرم آوار شد دنیا چه می‌بینم خدا دستها اینجا عَلم آنجا بدن مانده کجا؟! مشکِ پاره‌پاره قلبش سوخته چون دیده است که دَریده دیده را با تیرِ کینه بی‌حیا از قد وُ بالایِ سقّایم کمی مانده فقط رویِ خاکِ داغ اُفتاده تنی بی‌ دست‌وُپا گرگهایِ دشت او را تکّه تکّه برده‌اند در بغل هم می‌شود بُرد این بدن تا خیمه‌ها از چه می‌خواهد بماند در میانِ مَقتلَش از سکینه شرم دارد یا ربابه یا هوا ..... در کنارِ علقمه از بویِ زهرا پُر شده دوست دارد بی‌گمان عبّاس عطرِ یاس را جان به رویِ چادرِ خاکیِ مادر می‌دهد پایِ روضه مرتضی گفته بیا مهدی بیا 📃۱۴۰۲/۵/۴ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُخمّس میلاد حضرت عبّاس علیه السلام از مُریدانِ علی مولایِ خیبراَفکنم سائلِ هر ساله‌ام نَه شب‌به‌شب در می‌زنم با رفیقانت رفیق و با مُعاند دشمنم می‌تپد قلبم به عشقت وقفِ تو روح وُ تنم من اباالفضلی‌ام وُ دَم از تولّا می‌زنم قطره‌ای ناچیزم و رو سویِ دریا می‌کنم ذرّه‌ام امّا خدایا میلِ طوبی می‌کنم بنده‌ام امّا نفس را نذرِ مولا می‌کنم دَم که از تو می‌زنم در جا گِره وا می‌کنم تا اَبد هر جا که گیرم رو به آقا می‌زنم رو به تو کردم نبین این روسیاهی را ببین .... می‌زنم بر سینه‌ام سنگِ یلِ اُمُّ‌البنین مادرِ نوکر ‌فدایِ مادری که با یقین .... گفت اولادم به قربانِ امیرالمؤمنین من فقط جارو در این صحنِ مُصفّا می‌زنم سربه‌زیری و حیا آموختی از مادرت زورِ‌‌ حیدر داشت گر چه بازویِ آب‌‌آورت‌‌ جِنُّ و اِنس وُ خاکیان بودند در زیرِ پَرت تا عَلم برداشتی کُون و مکان شد لشکرت با خودت گفتی فقط زانو در اینجا می‌زنم تو علمداری ولی زانو زدی پایِ عَلم اَخم کردی تا نیفتد خنده از لعلِ حرم تا تو باشی در حرم معنا ندارد هَمُّ و غم چشمِ نامحرم نمی‌افتد به سویِ این خِیَم از غیورِ خیمه‌ها ضرب‌المثل‌ها می‌زنم تا عمو باشد نمی‌ارزد در این خیمه دلی تا علمدار است او حل می‌شود هر مشکلی تا بماند دستِ خالی نیست هرگز سائلی تا زمین افتاد او با نیشخندی قاتلی .... گفت با خنجر شرر بر قلبِ زهرا می‌زنم علقمه لرزید وقتی صحبت از گودال شد از حرم تا قتلگه هر گوشه صد جنجال شد بعدِ پیراهن نصیبِ گرگها جنجال شد او که پهلو زد به نیزه نوبتِ اطفال شد دامنی شد ندبه‌خوان حرف از تمنّا می‌زنم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ حضرت عبّاس علیه السلام اِی که سرشار دلت از کرم و احساس است وَ رَهِ آمدنت روضه‌ای از عبّاس است یارِ من کُن قدمَت رَنجه وُ بر چشم گُذار دلبرا دیده‌یِ من عاشقِ عطرِ یاس است دستهایم چو گدایان به سویت مانده دراز از فراقت همهِ دَم چشم پر از الماس است هر چه دارم زِ تو دارم به خدا مهدی جان نوکرِ کویِ تو در قدر سر از اِلیاس است گوش کن حرفِ دلم را دلبرِ پرده‌نشین سروری چون تو مرا هست چه حاجت ناس است مجلسِ روضه‌یِ جانسوزِ حسین است بیا نَه فقط حسینیه دل خانه‌یِ عبّاس است @sehreashk