eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
181 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🔸شعرخوانی آقای حسین ایمانی در مراسم شب شعر «در سایه سار سیدالکریم» در حرم حضرت سیدالکریم علیه السلام كانال حرم حضرت عبدالعظيم علیه السلام ✅ @abdulazim_ir
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح حضرت معصومه سلام اللّه علیها سجّاده که وا کرد مثلِ مادرش شد سهمِ همه جامِ دعا و کوثرش شد سلطانِ عالَم شد هواخواهِ کسی که.... از ریزه‌خوارانِ حرم یا نوکرش شد وَاللّهِه هر ناممکنی در زندگی‌ام.... در لحظه‌ای که داشتم من باورش شد موسی‌َابنِ‌جعفر می‌رود قربانِ بی‌بی دیدی چگونه در صفت چون مادرش شد دل داد بر او سائلی درمانده و دید در آسمان پر می‌زند بال و پَرش شد هر کس که می‌خواهد رضا سازد رضا را از زائرانِ فاطمه با خواهرش شد صحن و سرایش خانه‌یِ زهرایِ اطهر هر جمکرانی ندبه‌خوان دور ُو بَرش شد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها چقَدَر زار زدی و خبر از یار نشد تو سفر رفتی و چشمانِ‌تَرَت تار نشد دردِ هجرانِ علمدار تو را داد آزار پایِ سر قافله‌ات راهیِ بازار نشد همه‌جا دور وُ بَرِ محملِ تو مَحرم بود گلی از دور وُ بَری‌هایِ شما خوار نشد قصّه‌یِ خوار شدن جایِ خودش در ویران خواست زینب بکِشد از کفِ‌پا خار نشد صورتِ دخترِ ارباب چنان مادر شد هر کجا خواست کند تکیه به دیوار نشد پایِ دیوارِ کجی بود نگهبان لج کرد موجِ اِصرارِ حرم مانعِ این کار نشد از سرِ کوچه سری پَرت شده در ویران دیگر آرام نشد ندبه‌یِ دلدار نشد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی حضرت معصومه سلام اللّه علیها و کربلا اِی دخترِ بابِ کُلِّ حاجات مدد اِی کوثرِ قم روحِ مناجات مدد دلتنگِ حسینم به رضا محتاجم شد ذکرِ لبم عمّه‌یِ سادات مدد @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها دیده‌ام در روضه‌هایت اِضطرار و بی‌کسی زندگی‌ات بوده همراهِ غم و دلواپسی گیر اُفتادی در این صحرا گِره‌ها وا کُنی آخرِ روضه به فریادِ گداها می‌رسی مَحملت در بینِ مَحرم‌ها قدم برداشته بُرده‌ای دور از نگاهِ هیزِ هر خار وُ خَسی دردِ هجران دیده‌ای امّا ندیدی شعله‌ای می‌روی دنبالِ یار امّا نَه پایِ نیزه‌ای پیکرِ تو سوخت آیا تازیانه خورده‌ای؟ باغبانی و ندیدی غنچه‌یِ پژمرده‌ای دوری از دلبر برایت سخت بود امّا بگو کهنه‌پیراهن به جایِ یادگاری برده‌ای وقتِ تشییعِ تنَت گلها هجوم آورده‌اند عمّه‌جان حتماً به یادِ عمّه‌ات افسرده‌ای عمّه‌ات دنبالِ دلبر تا خودِ گودال رفت دست‌و‌پا می‌زد برادر مادری از حال رفت مادری از حال رفت و خواهری مضطر شده خیمه‌هایی سوخته گلبرگ‌ها پرپر شده پایِ سر پایِ برهنه پابه‌پایِ شامیان آنقَدَر شلّاق خورده بی‌رمق پیکر شده پهلوانِ قد‌کمانِ دشتِ روضه زینب است قدکمان در روضه‌هایِ غارتِ معجر شده زائرِ معصومه و ابرِ بهارِ زینبم از غمِ دوریِ دلدارِ حرم جان‌بَر‌لبم @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها و روضه‌یِ مادر سادات شدم از زائرانِ یاسِ نیلی وَ بستم بر ضریحِ او دخیلی رسیده فاطمیه آه مادر چه‌بد خوردی میانِ کوچه سیلی @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها حرمِ تو کرمِ تو پرچمِ تو زهرایی مثلِ مادر شدی مضطر می‌زنی پَر زهرایی آه از ..... روضه‌هایِ بارون دردِ یار و هجرون داری تب آه از ..... روضه‌یِ اسارت شبِ قتل و غارت یازینب عمّه جانِ ما چی دیده چی کشیده عمّه جانِ ما دیده سر بریده عمّه جانِ ما ۲ عمّه جانِ ما پایِ سرِ علمدار عمّه جانِ ما رفته تا کوچه‌بازار عمّه جانِ ما ۲ وای عمّه جانِ ما/۴/ سرنوشتِ.... ما بهشته با غلامیِ بانو آسمونا روبه‌رویِ... گنبدت زده زانو بی‌بی لطفِ بی‌نظیری دخترِ امیری دستگیری بی‌بی تو شبیهِ زهرا واسه سینه‌زن‌ها مُجیری مثلِ مادری کرم تو زود به زوده مثلِ مادری آیا بازوتم کبوده مثلِ مادری مثلِ مادری پایِ رهبرت می‌مونی مثلِ مادری جون می‌دی تویِ جَوُونی مثلِ مادری وای وای مادرم/۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها تویِ صحنِت به‌خدا حالِ نوکر بهتره آخه تو دنیا کجا مثلِ خونه‌یِ مادره سایه‌سارِ کریمه رو سرم خونه‌یِ مادریمه این حرم بی‌بی جان/۴/ تب‌داری دمِ آخری یادِ کرب‌و‌بلایی بی‌قرارِ زینب و... بزمِ شامِ بلایی فراقِ دلبر ُو دیدی چه زود پایِ سر نشده پیکرت کبود بی‌بی جان/۴/ مشهد کرب‌و‌بلا آرزویِ هر شبم غلامِ معصومه و... سربازِ بی‌بی زینبم تو سفارشی کُن که امام رضا بزنه امضا بِرم کربلا کربلا ۴ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسدّس شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها ناله‌هایِ روضه‌ام این‌بار خیلی آشناست یک مدینه روضه‌یِ مادر در این آه‌ونواست مقصدم شهرِ قم و قصدم بقیعی بی‌صداست زائرِ معصومه‌ام پس اشک‌هایم پُربهاست نوکرِ کویِ کریمه شاهِ عرشِ کِبریاست عطر و بویِ فاطمه در روضه‌یِ بی‌بیِ ماست فاطمه پیداست در این روضه‌ها دقّت کنید عاشقانِ مشهد و کرب‌وبلا همّت کنید سائلان از لطفِ بی‌بی بیشتر صحبت کنید زائرانِ مادرِ قامت‌کمان نیّت کنید با دَمِ معصومه از صاحب‌زمان دعوت کنید غصّه‌یِ امشب غریبیِ علی‌موسیَ‌الرِّضاست دستِ دنیا یاورِ شاهِ‌خراسان را گرفت دخترِ موسیَ‌ابنِ‌جعفر روحِ ایمان را گرفت خواهرِ خوب و اَنیس و یارِ سلطان را گرفت وارثِ زهرا و زینب عشقِ ایران را گرفت ضامنِ آهو عزایِ جان و جانان را گرفت ذکرِ اهلِ باوفایِ شهرِ قم واویلتاست رویِ دستِ شیعیان تابوتِ او با احترام می‌شود تشییع با گلها و صَلُّوا و سلام می‌گذارد قم برایِ بانویم سنگِ تمام می‌شود اِحقاق حقِّ خواهر و یارِ امام نیست اینجا شام و کوفه‌ تا کسی از رویِ‌بام..... سنگ‌بِنْدازد به‌سویش قصّه‌یِ زینب چه‌هاست.... شام بود و زینب و سرهایِ رویِ نیزه‌ها تازیانه سنگ‌ها ‌و طعنه‌ها و ناسزا پیشِ چشمِ داغ‌داران جشنِ قومِ بی‌حیا‌ رقصِ شومِ نیزه‌دار و جنسِ بازارِ بلا کوچه و نامحرم و زنجیر و ناموسِ خدا راستی هر روز عاشورا و هر جا کربلاست یاد داری خواهری دل می‌برید از دلبرش یاد داری خنجری جا شد به رویِ حنجرش یاد داری دست‌وپا زد پیشِ چشمِ خواهرش یاد داری پیشِ دختر رفت رویِ نِی سرَش یاد داری دست را چسباند رویِ معجرش ناله‌یِ معصومه و زینب فقط آقا بیاست @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی شهادت حضرت معصومه سلام اللّه علیها‌‌ اوّلِ جادّه باید به خودم فکر کنم به چه بودم؟ به چه هستم؟ چه شدم؟ فکر کنم بُگذرم از خودِ ناقابلم وُ دل بِدَهم دلِ دریا زده را باز به ساحل بدهم دل به دریا زده‌اَم تا که سبک‌تَر باشم می‌رسم خدمتِتان زائرِ مادر باشم یک سلام از طرفِ شاهِ خراسان به شما یک سلام از طرفِ بانوی ایران به رضا خواهرِ شاه ببین آمده از راه غلام می‌دهم بر تو وُ بر مادرِ سادات سلام حالِ من در حرمت اَحسَنُ الاَحوال شده فطرسِ طوس در این صحن سَبکبال شده آمدی آبروی کشورِ ایران باشی یا دِلت خواسته زیرِ پَر سلطان باشی ای کریمانه‌ترین شعرِ خدا معصومه عکسی از فاطمه در قابِ رضا معصومه می‌تپد قلبِ تو با عشقِ امامت بی‌بی شیخ عبّاسِ قُمت کرده قیامت بی‌بی معرفت از در وُ دیوار حرم می‌بارد از سَرْانگُشت غلامِ تو کرم می‌بارد حوزه‌هایِ حرمت پایه‌یِ دین است وُ وِلا روضه‌یِ هر شَبه‌یِ صحنِ شما یا زهرا ذکرِ یا فاطمه در صحن وُ سرا می‌گیرم زائرِ طوس شدم کرب‌وبلا می‌گیرم طرفِ صحنِ تو با شور وُ شعف خواهم رفت عرفه تا حرم از سمتِ نجف خواهم رفت تو سفارش کنی از قافله‌یِ دلدارم روزِ موعود که شد پایِ رکابِ یارم @sehreashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت تقدیم به شهید امنیت آرمان علی‌وردی و شهدای وطن اراذل دوره‌اش کردند مثلِ روضه‌یِ گودال وقیح و ناجوانمردند مثلِ روضه‌یِ گودال لگد خورده به پهلویش مثلِ روضه‌یِ کوچه لباسش را در آوردند مثلِ روضه‌یِ گودال بد و بیراه می‌گفتند مثلِ روضه‌یِ کوچه چه با انگشترش کردند مثلِ روضه‌یِ گودال چه شد با سینه و پهلو مثلِ روضه‌یِ کوچه به دنبال چه می‌گردند مثلِ روضه‌یِ گودال به یادِ مادرش افتاد مثلِ روضه‌یِ کوچه تن او را رها کردند مثلِ روضه‌یِ گودال لگدها یک جوان را کشت مثلِ روضه‌یِ کوچه غریبی گیر آوردند مثلِ روضه‌یِ گودال جوانی از نفس افتاد مثلِ روضه‌یِ کوچه حرم را ندبه‌خوان کردند مثلِ روضه‌یِ گودال @sehreashk
40.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🔸شعرخوانی آقای حسین ایمانی در مراسم شب شعر «در سایه سار سیدالکریم» در حرم حضرت سیدالکریم(ع) كانال حرم حضرت عبدالعظيم(ع) ✅ @abdulazim_ir
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور فاطمیه سبک می‌میرم برات ..... نزنید آخه اینکه می‌زنید نورِ دیده‌هایِ پیمبره نزنید آخه اینکه می‌زنید گلِ مصطفی کُفوِ حیدره اینکه می‌زنید مادرِ حسین شاهِ بی‌سره آخه مادره نزنید آخه پاره‌یِ تنِ ختمِ مرسلین پشتِ این دَرِه‌ نزنید آخه حرفِ مادرم تو روزِ جزا حرفِ آخره مِهرِ مادرم کافیه گدا تا بهشت بره آخه مادره نزنید آخه مصطفی به دستایِ فاطمه‌َش بوسه می‌زده نزنید آخه علی خیمه‌یِ عشقشو میونِ سینه‌َش زده خدا جنّتو برا شیعه‌یِ مادرم زده آخه مادره آخه فاطمه‌ست اونکه آسمون تویِ ماتمش می‌زنه به سر آخه فاطمه‌ست اونکه شیعیان از غمش شدن خدا خون‌جگر سینه‌شو سوراخ کرده دشمنِ خدا پشتِ در آخه مادره چرا مادرم مضطره چرا رنگِ صورتش پریده خدا چرا مادرم تویِ بستره فضّه پارچه روش کشیده خدا مثِه مادرم تو غریبی کس ندیده خدا آخه مادره @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بحر طویل شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها وای یارب وای از تب تبِ یثرب تبِ زینب وای از قلبِ پَریش وُ دلِ ریش وُ .... حسن و قصّه‌یِ کوچه که بگویم وای از آن روز که مادر با پسربچّه‌یِ خود رفت به کوچه رفت و برگشت ولی وای زِ کوچه که ندانم چه شد آن روز در آن کوچه‌یِ باریک که دگر دیده‌یِ مادر شده کم‌سوء خطِّ دیدَش شده تاریک رفت و برگشت ولی چادرِ مادر خاکی و دست گرفته‌َست به صورت وَ جوان مادرِ سادات گرفته‌ست خدا دست به دیوار نگذشته‌‌ست یکی ساعت و بِگرفته کمر خَم شده قامت وای مادر وای مادر وای مادر هر چه کردم که برادر به سخن لب بِگُشاید قصّه‌یِ کوچه سُراید رازِ این صورت و آن قد بِنَماید نشد اِی وای نشد وای نشد وای وای لیک خواندم زِ دو چشمش وَ از آن دیده و اشکش وَ از آن خون که گرفته‌‌ست به چشمانِ حسن جا رازِ خشمش رازِ خشمش رفته بوده‌‌ست پیِ باغِ فدک‌ تا بگیرد زِ مدینه مادرم حقِّ نمک بینِ این قوم کسی نیست خدا اهلِ کمک بی‌گمان خورده کتک بی‌گمان خورده کتک دیدم اِی وای دَمی صورتِ او کاش نمی‌دیدمَش ای وای شده ماهِ رُخَش کبود و نیلی آری آری مطمئنم‌ خورده سیلی خورده سیلی خورده سیلی خاکِ غم شد به سرم کاش بیاید پدرم کاش بیاید که کنون باز ببندد به جبین پارچه‌یِ زرد که گَه گاهِ نبرد است در این شهر که مرد است؟! ولی وای که دستِ پدرم نیز عدو بسته و کس نیست حمایت کند از مادرِ غم‌پرورِ بی‌یاورِ دلریش گاهِ غسل و کفنش آمده ای وای خدایا زِ چه رو دست کبود است؟! بدنش غرقه‌یِ دود است !!! خدا قصّه‌یِ این صورت و آن سینه چه بوده‌ست‌ ؟! خدایا خدایا خدایا حال بابا تو خودت شو بدنِ مام ولی آرام که هنوزم چه بسا زخم که مانده‌ست رویِ پیکر و اندام سینه‌ای هست ولی نیک نِگَر پاره‌یِ مسمار بدنی هست ولی وای پدر از در و دیوار از آن مادرِ بیمار از آن صحنه‌یِ دشوار از آن آتش و دود و ... از آن آهِ شرربار خدایا گوئیا می‌گذرد از نظرِ پاکِ پدر صحنه‌هایی پُر از اندوه وَ غمبار بگذارید دهانم نشود باز نگویم به شما راز روبه‌رو با زنِ بیمار و ضعیفی‌ست چهل مرد نَه نامرد چهل گرگ وَ سرباز می‌کشیدند علی را به سویی مادرِ ما نیز به سویِ دگر وُ .... یاعلی و قدرتِ صد مَرد به بازویِ زنی مردتر از مرد به هم ریخت زِ آهی به نگاهی به یک زور سپاهی خدا نگْذَرد از قنفذِ ملعون به غلافش زد و این شد که به بازوست پدیدار سیاهی وای مادر گاهِ تشییع کجا ناله توانم ؟! آستینم به دهانم که از این ماتم و غم تا به لبم آمده جانم ذکرم‌‌ آهسته شده این مرو مادر مرو مادر مرو مادر @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل انتظار امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف گناهانم حجابِ دیدنِ آن چهره‌یِ ماهت به هر لغزیدنم آمد صدایِ گریه و آهت چو لغزیدم زِ آهِ تو تمامِ پیکرم لرزید به گوشِ جان شنیدم من نوایِ آهِ جانکاهت تویی آیاتِ قرآن و منم شیدایِ آیاتت‌ صراطِ مستقیمی و منم جوینده‌یِ راهت تو غایب نیستی عصیانِ من رویِ تو پوشانده تو نزدیکی و من دورم فدایِ چهره‌یِ ماهت اَلا اِی اُسوه‌یِ نیکی بدم امّا نگاهی کن پلیدیِ گناهان را عیان کن بر هواخواهت اَلا ای غایبِ حاضر به رفتارِ منی ناظر نظارت با هدایت کن عجین تا باشم همراهت مبادا تو بخواهی یار و من غافل بمانم وای زِ تو گویم ولی با تو نباشم روزِ دلخواهت خودت یاری کن این عاشق که یارِ یاری‌ات باشد نباشد لحظه‌ای تا جان نبازد در رَهت راحت @sehreashk
https://telewebion.com/episode/0x95d5f47 برنامه‌یِ روزنه پخش شده از شبکه قرآن ۱۴۰۲/۸/۷ گزیده‌ای از همایش و شب شعر در سایه‌سار سیدالکریم همراه مصاحبه و شعرخوانی در مورد غزه کربلایی حسین ایمانی حاج احمد بابایی سید احمد علوی قاسم نعمتی و ...... @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قطعه و بحر طویل تلفیقی روضه‌یِ فاطمیه و امام حسن علیه السلام روضه یعنی کوچه‌هایِ بی‌کسی گامِ لرزان مادر و دلواپسی سینه‌ یعنی سینه‌ای پر راز و رمز از هلائل پیکری بی‌جان و سبز سبز یعنی صورتِ راز و نیاز یک زره در زیرِ تن‌پوشِ نماز سبز یعنی آسمانی داغدار چشمی از سیلیِ کینه تارِ تار چشم یعنی اشک و خون آمیختن با درِ آتش گرفته سوختن ناله یعنی صورتی نیلوفری خونِ سینه بر رویِ میخِ دری آه یعنی سیلی و غصبِ فدک مادری پیشِ پسر خورده کتک سیلی یعنی غربتِ خیرُالنّسا داستانِ مجتبی و کوچه‌ها خاطره یعنی دلی با غم عجین دم به دم در کوچه‌ها خوردن زمین دشمن اشاره کرد کوچه سیاه شد آوار شد تمامِ جهان بر رویِ سرم افتاد بر زمین پیشِ دو چشمِ مضطرب از ضربه‌یِ جفا ای وای مادرم وقتی که آمدیم دستم گرفته بود مبادا که گم شوم امّا کنون منم که شدم رهنمایِ او سیلی گرفت قوّتِ چشمانِ مادرم مادر ..... اَمرت مُطاع هیچ نگویم به خواهرم هرگز نمی‌زنم سخنی با برادرم سِرِّ مگویِ رویِ تو در گور می‌برم امّا خودت بگو چادر چه مادرم!!! این خاک می‌گوید به خدا رازِ کوچه را رازِ مغیره را گوید تمامِ قصّه‌یِ جانسوزِ کینه را رازِ سقیفه و فدک و بغضِ سینه را رازِ غریبیِ تو و شهرِ مدینه را اشک یعنی گوشه‌ای تنها شدن روضه‌خوانِ روضه‌یِ زهرا شدن روضه یعنی افتخارِ نوکری گفتن از رویِ کبودِ مادری سوره یعنی کوثرِ بدرُالدُّجا دست و رویِ فاطمه تَبَّت یَداٰه قلب یعنی مَحرمِ سِرّی غریب دورِ بستر خواندنِ اَمَّن یُجیب عشق یعنی قبرِ بی‌نام و نشان لحظه‌یِ دلواپسیِ کودکان یاحسن اِی رازدارِ اهلِ بیت ای دلم از غصّه‌هایت بیت بیت با من از کوچه نمی‌گویی سخن ای غریبِ آشنایِ قلبِ من صحنِ تو ای بی‌حرم کنجِ دلم غصّه‌ات ای کاش گردد قاتلم قلبِ زارِ ما و سوزت یاحسن ای امامِ شاهِ بی‌غسل و کفن @sehreashk