eitaa logo
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک)
926 دنبال‌کننده
378 عکس
477 ویدیو
181 فایل
اشعار و سبکهایِ کربلایی حسین ایمانی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت تقدیم به ساحتِ پدر و مادر شکرِخدا که سایه‌یِ عشق است بر سرم اهلِ وِلای حیدر  وُ  دینِ پیمبرم بالقمه‌یِ حلالِ پدر  حیدری شدم زهرایی‌ام به مَرحمتِ  شیرِ مادرم   @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شعر عامیانه ( زمزمه ) مجلس ختم سالگرد پدر یه‌ساله دلتنگِ نگاهِ پدرم یه‌‌ساله که داره می‌سوزه جیگرم مَحاله که یادم بره مهربونیت محاله که فکرت بیفته از سرم پاشو ببین دوباره بی‌قراری‌مو دو تا چشِ بارونی و بهاری‌مو تو رفتی و یه ساله تویِ خونه‌َ‌مون هر شب و روز روضه‌یِ بابا داریم‌و...... از دلِ مهربون و باصفات میگیم بغض می‌کنیم از تو و خنده‌هات میگیم از ذکرِ یاحسینِ هر روزه‌یِ تو از اَشکایِ ماهِ محرّمات میگیم یه عمر صدا زدی حسین حسین حسین شک ندارم مهمونِ اربابِ منی خیالِ من راحته آخه می‌دونم حالا کنارِ دلبرِ بی‌کفنی حرفِ شبِ اوّلِ قبر که می‌زنن هِی به خودم میگم که خیلی ترسیده آروم میشم وقتی میگم حسین حسین شک ندارم آقام به دادش رسیده مگه میشه یکی حسین حسین بگه امّا حسین دستِ خالی‌شو نگیره هر کسی نوکرِ حسینه آخرش رو زانویِ یوسفِ زهرا می‌میره کاری بلد نیستم براٰ بابا کنم به جز همین ذکرِ حسین حسین حسین ثوابِ این روضه‌یِ گودال واسِه تو بهشتی میشی با دعایِ زینبین یادم میاد کفن شدی امّا تنِ .... عزیزِ فاطمه چرا کفن نداشت پیراهنِ پاره تو دستِ گرگا بود سرورِ عالَم چرا سر به تن نداشت خیمه‌هاشو سوزوندن و بچّه‌هاشو‌ با تازیانه بردن از تو قتلگاه سیلی به رویِ دخترِ زهرا زدن شد بدنِ دخترِ دُردونه‌َش سیاه یکی نبود واسِه آقا ختم بگیره رویِ خاکا یه بدنِ صدپاره بود زخمِ زبون زدن به دخترِ حسین تو کوچه بازار وُ محلّه‌یِ یهود باید برا آقام حسین گریه کنید که راهِ عاقبت به خیری همینه گریه کنید واسه سرِ نیزه‌نشین برایِ اون پیکری که رو زمینه حسین حسین حسین حسین حسین حسین /۴/ @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مجلسِ ختم پدرِ شهید آغوش باز کُن پدرت آمده شهید پرواز کرده‌ای و پَرَت آمده شهید وقتِ شفاعت است بیا با امیرِ خویش آهنگِ آهِ شعله‌ورت آمده شهید حالا که رویِ نیزه سری می‌رود سفر تنها دلیلِ چشمِ تَرَت آمده شهید دستِ پدر بگیر و ببر پایِ سفره‌ای ... از جان عزیزتر به بَرَت آمده شهید با روضه‌یِ جوانِ حرم ناله‌ها زدی ارباب آمد و پسرت.... آمده شهید ای پیرمردِ روضه‌یِ داغِ جوان ببین ..... شد شاهِ تشنه همسفرت آمده شهید جانِ جوان و پیرِ وطن نذرِ کربلا آقا بیا که پایِ سرت آمده شهید @sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مراسم ختم پدر و مادر زمزمه سبک شد خزان گلشنِ ..... پدر می‌کشد آتشِ غم زبانه می‌شود بی تو تاریک و خانه چشمِ من شد چشمه‌یِ غم رفتی و دل غرقِ ماتم من ندارم تکیه‌گاهی بی تو اِی بابا در عالم در عزایت سوگوارم سر به خاکت می‌گذارم ای پدر جان /۴/ می‌شود بی تو غمخانه خانه می‌ماند هر سویش یک نشانه گرمیِ کاشانه‌یِ ما روشنیِ خانه‌یِ ما در تبِ سختی و غم‌ها می‌شدی پروانه‌یِ ما در عزایت گریه کردم آشنا با داغ و دردم ای پدر جان /۴/ مادر قلبِ من خون شده از فراقت عیدِ من فصلِ غم شد زِ داغت یک بهارِ بی تو مادر می‌رسد خاکم بر این سر عیدِ امسالم ندارد جز سیاهی رنگِ دیگر بی تو کارم آه و زاری‌ست اشکِ غم از دیده جاری‌ست مادرم وای /۴/ ای گلِ پرپرِ خُفته برخیز روزگارم مکن تو غم‌انگیز شیر و اشکِ تو سِرشتم شد حسینی سرنوشتم روضه رفتی گریه کردی تا کنی اهلِ بهشتم رویِ قبرِ ..... تو نوشته‌َست مزدِ صبرِ .... تو بهشت است مادرم وای /۴/ اینکه مهمانِ این خاکِ سرد است از غمِ کربلا گریه کرده‌َست گریه کرده بهرِ زینب از غمِ مشک و تب و لب میهِمانش کُن تو آقا بر سرِ خوانِ خود امشب جانِ زهرا جانِ مولا کُن شفاعت پدرِ ( مادرِ ) ما یابنَ‌ زهرا یاحسین جان /۴/ @sehreashk