اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی سالگرد شهید سرباز امنیت حسن عـَشوری همزمان با سالگرد تخریب بقیع و شب جمعه آموخـتی از مادرت گـمنام بودن را از خودگذشتن نذریِ اسلام بودن را دنیا برایت جا ندارد پـَر بگیر آری نان و نمک از ساقیِ کوثر بگیر آری پـَر می زنی تا اعتبار کـشورم باشی تا هرشبِ جمعه مقیمِ هَر حرم باشی از بیتـهایِ شـعرِ دنیایی ما برتر حتماً نشستی در کنار سفره یِ مادر سربندِ یازهرا به پیشانیِ خود بستی هستی حسینی و به دلبر داده ای هستی جانم فدای این همه شور و شعوری که... در زندگی و بندگی دارد عـَشوری که.... با خون پیکر می کند صورتْ خضابْ آری پهـلو کـند نذر عـلی و انقلاب آری باکی نداریم از ترور... ازطعنه... از تحریم اسلام یعنی کربلا بی ذلّت و تسلیم ما پایِ دین هستیم پایِ این ولی هستیم سربازهای کـشور سیّدعلی هستیم ما تا نفس داریم در این راه می مانیم تا پایِ جان پایِ ولی الله می مانیم گفتم حسن جان و دلم لرزید گنبد کو؟! گفتم حسین و کـربلا امضای مشهد کو؟! مرغ دلم امشب سرِبام دو تا یار است بین بقیع و کـربلا حیران و آوارهَ ست این جا ندارد گنبد و صحنی حسن... ای وای آن جا تنِ صدپاره مانده بی کفن... ای وای این جا ندارد زائری تاریک و سوت و کور آن جا کـشیده چـَنـگها آویزه را با زور این جا نه شمعی نه چراغی نه حریمی نه آن جا نمی خوابد شبی راحت یتیمی نه این جا ندارد روضه خوانی جز غبارِ دشت آن جا سری بر نیزه رفت و با طبق برگشت این جا صدای آه و ناله می شود پنهان آن جا دعای ندبه بر لبهای مظلومان 97/3/31 حرم سیدالکریم علیه السلام #شهادت #امنیت #گمنام #بقیع #کربلا #ماباولایت_زنده_ایم #حسین_ایمانی @sehreashk