هدایت شده از تبلیغات دخترونه💓
❌ شاید برای شماهم اتفاق بیفتد...
#بخاطر کار #همسرم به شهر بزرگی اومدم #واحدروبه رویمون خانوم ۳۰ ۴۰ ساله ای بود که هر روزبه #بهانه ای خونه ما می امد همیشه هم #آرایش کرده و #شیک.
هرروز غروب منو به صرف #چای دعوت میکرد #خونشون درست نیم ساعت بعد برگشتن خوابم میگرفت و #بیهوش میشدم
تا اینکه شک کردم رفتم خونشون چای برداشتم وقتی برا کاری رفت آشپزخونه چای خالی کردم تو #گلدون و بعد رفتم خونه #ناگهان بعد یه ساعت دیدم .. 😰
❌ادامه ی سرگذشت واقعی👇👇😰😰
https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07