eitaa logo
🌟سیرسلوک تاخدا🌟
6.3هزار دنبال‌کننده
44هزار عکس
11.1هزار ویدیو
180 فایل
⛔هرگونه کپی برداری از کانال کاملا آزاد و بدون اشکال شرعی میباشد درانتشار مطالب مذهبی کانال کوتاهی نکنید،هدف ما ترویج فرهنگ مهدویت میباشد. #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 قرآن کریم می‌گوید: فرد یا جامعه‌ای که بصیرت و قدرت تحلیل سیاسی نداشته باشد، بدبخت می‌شود و پیامبر خدا هم نمی‌تواند آنها را حفظ کند! استاد پناهیان در حرم امام رضا(ع): 💠 بصیرت یعنی «قدرت تحلیل پیدا کردن»؛ نه‌فقط آگاه شدن! یعنی قدرت پردازش پیدا کردن برای داده‌ها و آگاهی‌های پراکنده‌ای که انسان دریافت می‌کند. یکی از ویژگی‌های مهم بصیرت، آینده‌نگری است. یعنی با تحلیل و پردازش آگاهی‌های خودت، بتوانی آینده را پیش‌بینی کنی و از خطرات آینده، پیش‌گیری کنی. 💠 یک عبد مؤمن، اگر خوب بندگی کرده و تقوا پیشه کرده باشد، خدا به او بصیرت و قدرت تحلیل می‌دهد. بصیرتی که دین به ما می‌دهد، فقط مربوط به مسائل و احکام دینی-مانند نماز و روزه- نیست بلکه دایرۀ بصیرت، همۀ مسائل زندگی فردی و اجتماعی انسان را در بر می‌گیرد. 💠 بصیرت و قدرت تحلیل پیدا کردن، نتیجۀ دینداری است و کسی که بصیرت ندارد، یعنی تقوا و دین درست ندارد. اگر کسی واقعاً دین داشته باشد و خدا دین او را قبول کرده باشد، باید بصیرت پیدا کرده باشد؛ چه جزء عوام باشد و چه خواص! کسی که بصیرت و قدرت تحلیل سیاسی نداشت، یعنی دین و تقوایش ثمر ندارد؛ و اگر نماز خواند نمازش بی‌اثر است. 💠 پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: اگر بصیرت پیدا نکردید، من به اجبار شما را هدایت نمی‌کنم؛ قدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ (سوره انعام/۱۰۴) 💠 فرد یا جامعه‌ای که بصیرت نداشته باشد، پیامبر خدا هم نمی تواند برای آنها کاری کند. اگر به ‌وسیلۀ قرآن و تقوا، بصیرت و قدرت تحلیل و تشخیص پیدا کردی، به نفع خودت است و کسی نمی‌تواند سرِ تو کلاه بگذارد، و اگر پیدا نکردی، خراب می‌کنی و پیامبر خدا هم به تو کمک نمی‌کند. 💠 چرا پیامبر(ص) منافقینی که پای رکاب ایشان بودند را افشا نکرد؟ چون مردم خودشان باید منافقین را می‌شناختند، و اگر خودشان نتوانستند منافقین را تشخیص دهند، طبیعتاً با همان منافقین، بدبخت می‌شوند. 💠 بعضی‌ها پُزِ یار امام بودن می‌دهند؛ در حالی‌که ابن ملجم هم یارِ علی(ع) بود اما به‌دلیل بصیرت نداشتن، قاتل علی(ع) شد. همچنین کسی که قاتل امام صادق(ع) شد، نوۀ امام معصوم بود. یارِ امام بودن، یا فرزند امام بودن کافی نیست ، بلکه بصیرت لازم است. 💠امام صادق(ع) می‌فرمایند: همیشه در میان اطرافیان، نزدیکان و فرزندان اهل‌بیت(ع) یک آدم منحرف هست که عامل گمراهی مردم می‌شود.(تحف‌العقول ص۳۱۰) کما اینکه امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوه‌ای داشت به نام حسن که پسر محمد حنفیه بود، او می‌گفت: «من نمی‌دانم حق با علی است یا عثمان» 💠 دوراندیشی و آینده‌نگری، لازمه بصیرت است. آیا مسئولین ما پیش‌بینی می‌کردند که آمریکا بدعهدی می‌کند یا نه؟ اگر پیش‌بینی می‌کردند، پس خیانت کردند. اما مسئولین ما که خائن نیستند؛ ‌پس باید بگوییم بصیرت کافی و آینده‌نگری لازم را نداشتند. 💠 سیاستمداران باید عاقبت‌اندیش باشند و کسی که بصیرت و آینده‌نگری نداشته باشد، به‌درد عرصۀ سیاست نمی‌خورد. @seiro_solook_ta_khoda
664.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴حال و روز این روزها 😔 چقدر زیبا به تصویر کشیده شده است ♦️اینو باید به اونهایی که الان دارند عقده گشایی می کنند نشون داد هرچند سپاه مقتدر هیچ گاه از مسئولیت خود شانه خالی نکرده ونمی کند .. 🍃🌹🍃🌹
باز هم دست از آستین و عده‌ای شیعه نما بیرون آمده و کمر اهل بیت (ع) را شکست... سخن از است؛ همان که قدمتی دارد به درازای پیشینه‌ی تاریخ... خنجری بران که همیشه از پشت، قلب مردان خدا را دریده است... چه آنجا که انبیاء (ع) را زمین گیر نمود، چه آنجا که علی (ع) را در محراب به خون کشاند... همان هم بود که حسن (ع) را خونه جگر کرد و حسین (ع) را به کربلا کشاند... باید خون گریست بر احوال مردمانی که به یاد دوشنبه‌ی ۱۴۰۰ سال پیش گریه می کنند، اما در این زمان سوار بر مرکب و همان دوشنبه را تکرار می کنند... اولی درب خانه‌ی مادر را شکست و این یکی حرمت خانه‌ی دختر و پسر را در هم شکست... زمانه‌ی عجیبی است؛ حرمت ولی خدا را به نیت رضای خدا در هم می‌شکنند... اما خوب که بنگری این رضای خدا نیست؛ بلکه هوای بت درون است که بر گرد آن طواف می‌کنند... و چه خون جگر ها که نخورند ائمه (ع) از دست این جاهلان پوچ اندیش پر مدعا... در ظاهر عَلَم یاری و دوستی دارند و در عمل شمشیر خود را بر سر معصوم می‌زنند... و چه واضح است که آنچه در این میان گم است؛ اندکی و است تا حق و باطل را بتوانی از هم جدا سازی... اینبار هم جریان منحوس به حریم امن و پناهگاه شیعیان جهان هتاکی نمود؛ باز هم عده‌ای جاهل دل های آزادگان جهان را خون کرده و با جسارت و بی احترامی حرمت خانه‌ی فرزندان رسول خدا (ص) را در هم شکستند... دلمان خون است از هایی که در آن خون به دل ولی می‌شود... به نظر مماشات با جریان بیش از این نه تنها فایده ندارد، بلکه بر گستاخی آنان نیز خواهد افزود. ضمن تسلیت به تمام شیعیان جهان و عرض تسلیت به محضر امام زمان (عج) عاجزانه از مسئولین خواستار برخورد با این حرمت شکنان هستیم @seiro_solook_ta_khoda
انسان بر چیزی می‌کند که برایش اهمیت داشته باشد؛ مثلا می‌خواسته به چیزی برسد ولی نرسیده، یا یک شخصی برایش مهم بوده و از دستش داده، حالا غصه می‌خورد. 💚 علیه السلام می‌فرماید وقتی شما برای چیزی غصه‌دار می‌شوید بنشینید بر ❤️ علیه‌الصّلاةوالسّلام گریه کنید. چون اگر شما فکر می‌کنید این چیزی که از دست داده‌اید برای شما خیلی خوب بوده، امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام معدن خیرات و خوبی‌هاست؛ لذا اگر شما چیزی را از دست دادی و گریه می‌کنی، بنشین برای امام خود گریه کن. این کار، چشم انسان را باز می‌کند که همّ و غمّ انسان باید برای امورات معنوی باشد نه مسائل ملکی و دنیایی که ارزش ندارند. @seiro_solook_ta_khoda
راهے ڪه باید رفت: ⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولےن ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایے آرام و لحنے دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومےن ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هواے عجیبے رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسےن آمد! صداےم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهےد محمد حسین علم الهدی... به صدایے ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجاے زندگے ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانے ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهےد عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدے اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر براے روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفے براے گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفے چمران... صدای نجوا و شهید مے آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوے ام... گذشتم... 🌷🍃ششمےن ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصے داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمےن ڪوچه انگار بود! بله؛ شهےد ابراهیم هادی... انگار مرڪز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضاے مجازی! مراقب دل هاے دختران و پسرانے بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪارے ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمےن ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪے هم ڪنارش بود! پرونده هاے دوست داران شهدا را میڪردند! آنها ڪه اهل به وصیت شهدا بودند... شهےد محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪے مے سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده هاے باقیمانده روے زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢از ڪوچه پس ڪوچه هاے دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫 📌راهے ڪه باید رفت عذر خواهے میڪنم بابت طولانے بودن متن🙏🙏🌹🌹 @seiro_solook_ta_khoda
راهے ڪه باید رفت: ⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولےن ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایے آرام و لحنے دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومےن ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هواے عجیبے رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسےن آمد! صداےم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهےد محمد حسین علم الهدی... به صدایے ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجاے زندگے ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانے ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهےد عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدے اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر براے روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفے براے گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفے چمران... صدای نجوا و شهید مے آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوے ام... گذشتم... 🌷🍃ششمےن ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصے داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمےن ڪوچه انگار بود! بله؛ شهےد ابراهیم هادی... انگار مرڪز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضاے مجازی! مراقب دل هاے دختران و پسرانے بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪارے ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمےن ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪے هم ڪنارش بود! پرونده هاے دوست داران شهدا را میڪردند! آنها ڪه اهل به وصیت شهدا بودند... شهےد محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪے مے سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده هاے باقیمانده روے زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢از ڪوچه پس ڪوچه هاے دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫 📌راهے ڪه باید رفت عذر خواهے میڪنم بابت طولانے بودن متن🙏🙏🌹🌹 @seiro_solook_ta_khoda
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺امروز برایت اینگونه دعا کردم🌺 🙏خدایا به غیر خودت به دیگری واگذارش نکن تویی پروردگارش💐❤️ قرارده در👈نفسش در 👈دلش در👈 کردارش در👈 وجودش در 👈دیده اش در👈 قلبش پر برکت در 👈زندگیش 🍃🌺آمین یارب العالمین🌺🍃 @seiro_solook_ta_khoda
انسان بر چیزی می‌کند که برایش اهمیت داشته باشد؛ مثلا می‌خواسته به چیزی برسد ولی نرسیده، یا یک شخصی برایش مهم بوده و از دستش داده، حالا غصه می‌خورد. 💚 علیه السلام می‌فرماید وقتی شما برای چیزی غصه‌دار می‌شوید بنشینید بر ❤️ علیه‌الصّلاةوالسّلام گریه کنید. چون اگر شما فکر می‌کنید این چیزی که از دست داده‌اید برای شما خیلی خوب بوده، امام حسین علیه‌الصّلاةوالسّلام معدن خیرات و خوبی‌هاست؛ لذا اگر شما چیزی را از دست دادی و گریه می‌کنی، بنشین برای امام خود گریه کن. این کار، چشم انسان را باز می‌کند که همّ و غمّ انسان باید برای امورات معنوی باشد نه مسائل ملکی و دنیایی که ارزش ندارند. @seiro_solook_ta_khoda
🔴 نمیدونی رای بدی یا نه؟ از پشت‌پرده انتخابات خبر داری ؟ میخوای منبع اطلاعاتی دوستانت باشی؟ 🌟 تنها کانالی که میتونی مستقیما سوالات و شبهات سیاسیتو بپرسی 💥داغ‌‌ترین و محرمانه‌ترین اخبار و تحلیل ها https://eitaa.com/joinchat/1843462178C0f358f7318 در ایستگاه 👆خودتان را از دیگر کانال ها بی‌نیاز کنید
پشت ماشین عروس نوشته شده: امنیت مراسم ما مدیون حاج قاسم و همرزمان اوست . . . بیایین برای خوشبختی همه جوانها و این زوج عزیز دعا کنیم 🕌🚩 @seiro_solook_ta_khoda
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 📣 از انتشار این متن کوتاهی نکنید •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈• [ 🌿]
خُدعۀ صفین چه‌قدر گفتم غافل از آن اشاره نباشی به قول شیخ یقین کن، پی اَماره نباشی سحر که سر بزند آفتاب خواب نمانی به وقت باش، پس از وقت فکر چاره نباشی چه‌قدر گفتم از آن شهرهای مرده سفر کن تو خانه داری عزیزم، پی اجاره نباشی تلاش کن که خودت نور باشی و بدرخشی تلاش کن که خودت باشی و ستاره نباشی.. دمی که مرگ تو خیر است خاک بر سر تردید چه بهتر از این‌که اهل استخاره نباشی سواره خواست، سواره؛ پیاده گفت، پیاده پیاده شد اگر آقای تو سواره نباشی دوباره خُدعۀ صفین، دوباره حیدر کرار نگاه کن که معاویه‌ای دوباره نباشی زمانه بر سر جنگ است، «یاعلی مددی» گو! نگاه کن وسط کار هیچ‌کاره نباشی ✍🏻 🏷 |