.یکم از این بازی های دنیا دور بشیم؟
حکایتی که من خودم از مرحوم آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی نشنیدم، ولی کسی برایم نقل کرد که خودش از ایشان شنیده بود، آن آقا میگفت:
یک وقتی از مرحوم [آیت الله] آقا سید ابوالحسن اصفهانی پرسیدم:
چه کار کردید که به این مقام و موقعیتِ [معنوی و علمی] رسیدید؟ منظورم کارهای مخصوص مانند اذکار و اوراد و این گونه کارها بود
فرمودند: من هیچ کاری نکردم!
اصرار کردم
فرمودند: چیزی که به ذهنم میرسد این است -اگر چه امکان دارد بخندید- روزی، پیش از آن که به درس بروم، ظرفِ ماستی خریدم و گذاشتم جلو پنجره، تا وقتی که از درس بر میگردم، قدری خنک شده باشد. از درس که برگشتم دیدم ظرف ماست خالی است، با این که در و پنجره بسته بوده است. روز دوم و سوم بر همین منوال گذشت، تا آن که روز چهارم، تصمیم گرفتم در حجره بمانم تا راز قضیه را کشف کنم.
دیدم گربهای از سوراخ حجره، با بچهای به دندان، وارد اتاق شد، چون خودش نمیتوانست مستقیم از ظرف ماست بخورد، بچهاش را داخل ظرف ماست میگذاشت، بعد بچه را بیرون آورده و میلیسید
وقتی این صحنه را دیدم، گفتم: باید ببینم جای این گربه کجاست. او را دنبال کردم، دیدم رفت گوشه خلوتی خوابید و پنج شش تا بچه گربه هم دورش افتاده و شیر میخورند، دلم به حال این حیوان سوخت، تصمیم گرفتم همان روش را ادامه دهم. هر روز کاسهای ماست میگرفتم و در همان جا میگذاشتم، تا این که بچهها بزرگ شدند و آن گربه هم دیگر نیامد.
من این کار را کردهام، فکر میکنم اگر ریاست و مقامی هست، ممکن است خداوند به خاطر همان کار داده باشد!
.
مجله حوزه، شماره ۹۸، خردادو تیر ۷۹، گفتگو با مرحوم آیت الله سید محمد جعفر مروّج.
.
#سید_ابوالحسن_اصفهانی
#آیت_الله_سید_ابوالحسن_اصفهانی
#حیوان_آزاری
عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2391998595C70c8e449bc