#قصه_ی_کربلا.... 🏴🏴🏴
#قسمت_بیستم
تمام مردان کوفه باید به سپاه عمر سعد می پیوستند.
مردم اما از جنگ با امام اکراه داشتند و از طرفی ترس از ابن زیاد جرئت یاری امام و یا حتی بی طرفی را از آنها گرفته بود.
نقل است هر فرمانده با هزار نفر از کوفه حرکت میکرد اما با 300 یا 400 نفر به کربلا می رسید!
تاریخ میگوید، تا روز ششم حدود سی هزار نفر در مقابل امام صف کشیدند!
اما از روز سوم تا ششم که سپاه عمر کامل شد، چه گذشت!؟
در منابع روایی آمده که امام زمین کربلا را از صاحبانش خرید.
اما؛ بیابان مگر صاحب دارد!؟
برای پاسخ، باید موقعیت کربلا را بررسی کنیم.
دشت کربلا بین دو نهر دجله و فرات بوده و خاک حاصلخیزی داشته، بطوری که امام با کندن چاه به آب میرسیدند اما.... (در ادامه خواهیم گفت که چرا نشد!؟ )
طبق رسوم، اطراف هر روستا متعلق به مردم همان روستا بوده است و دشت کربلا متعلق به اهالی نینوا یا قاضریه بوده و بطور دقیقتر ازروایات برداشت میشود که متعلق به قبیله بنی اسد بوده که در همان اطراف زندگی میکردند.
طبق روایات(در کتب تاریخی چند و چون این مطلب نیامده اما در منابع روایی با سند صحیح ذکر شده) امام با علم به غیب، میدانستند این سرزمین مزارشان است، پس اطراف قتلگاه خود را به 60 هزار درهم از بنی اسد خریدند و به خودشان سپردند به شرط اینکه در آینده از زائران کربلا پذیرایی کنند.
در روایتی از امام صادق(ع) است که بنی اسد به شرط امام عمل نکرد!
سوال بعد؛ مگر امام محاصره نبودند، پس چگونه با بنی اسد ارتباط گرفتند!؟
ادامه دارد...
🏴ســـراج بانوان البــــــرز
┏━━ °•🥀•°━━┓
@seraj_alborz
┗━━ °•🥀•°━━┛