#قصه_ی_کربلا.... 🏴🏴🏴
#قسمت_دوم
ولید به همراه مروان، سعی کرد از این سه نفر بیعت بگیرد. مروان کسی بود که برای ولید حکم معاون را داشت و در تمام کارهای ولید به او کمک میکرد.
ولید از هر سه نفر دعوت کرد تا بیعت کنند.
پسر عمر گفت اگر همه مردم بیعت کنند من هم بیعت میکنم. که همین اتفاق هم افتاد و بعد از بیعت عمومی، عبدالله ابن عمر نزد ولید رفت و بیعت کرد.
پسر زبیر بهانه جویی کرد و فرصت خرید. گفت فردا بیعت میکنم. اما شبانه از مدینه به سمت مکه حرکت کرد.
امام حسین هم در دیدار اول گفتند بیعت نمیکنم، اما چند روز بعد دوباره امام را خواستند و امام گفتند که فردا تصمیم میگیرم، اما همان شب از مدینه خارج شدند و به سوی مکه رفتند.
حالا اینجا یک سوال مطرح میشود!
هم پسر زبیر و هم امام حسین هر دو ولید را سر کار گذاشتند و از مدینه خارج شدند و به مکه رفتند،
پس چرا در تاریخ گفته شده که ابن زبیر فرار کرد اما درباره امام حسین این تعبیر به کار برده نشده!؟
فرق حرکت این دو نفر چه بود! ؟
اول اینکه، پسر زبیر دروغ گفت! به ولید گفت تا فردا صبر کن من فردا بیعت میکنم!
اما امام حسین دروغ نگفتند! بلکه گفتند فردا تصمیم میگیرم!
دوم اینکه پسر زبیر از بیراهه رفت!
از بیراهه رفتن به معنی فرار کردن است
اما امام حسین از راه اصلی رفتند و این معنی فرار کردن ندارد، این یعنی مبارزه کردن!
ادامه دارد...
🏴ســـراج بانوان البــــــرز
┏━━ °•🥀•°━━┓
@seraj_alborz
┗━━ °•🥀•°━━┛