#قصه_ی_کربلا.... 🏴🏴🏴
#قسمت_سی_و_یکم
با چند تن از شهدای تیرباران صبح آشنا شدیم که البته تعداد آنها بیشتر است و در منابع نام آنها آمده است.
تیرباران که تمام شد، نوبت به جنگ تن به تن رسید.
تعداد شهدای این مرحله تقریباً ۴۷ تن گفته شده که نام بعضی از آنها در زیارتنامهها آمده است و نام برخی دیگر در منابع دیگر.
شهدایی که بین ۱۱ تا ۸۰ سال داشتند.
در جنگ تن به تن رجزخوانی مرسوم است. حدود ۱۰۰ بیت رجزخوانی در کربلا در دست است.
برخی معتقدند، حر اولین شهید جنگ تن به تن است.
در زیارت نامهها از او به تنهایی یاد شده اما در منابع دیگر از برادرش مصعب، پسرش علی و غلامش قره یا عروه نام برده شده است.
حر گمان میکرد این بساط به بیعت گرفتن و یا رها کردن امام ختم شود!
اما اکنون...
آرام آرام از لشکر جدا شد.
کسی متوجه او شد و بپرسید: چه میکنی!؟
_: «خود را میان بهشت و جهنم میبینم به جز بهشت را نمیخواهم»
آب دادن به اسبش را بهانه کرد و خود را به امام رساند.
«... من همان کسی هستم که راه را بر تو بستم!
اینک آمدهام تا کردهام را جبران کنم....»
امام او را پذیرفت و اذن میدانش داد.
نقل است ابتدا برادر و پسرش را به میدان فرستاد و شاهد شهادتشان بود و بعد کوفیان را نصیحت کرد، از جایگاه امام گفت، از دعوت کوفیان، از بستن آب،....
پاسخش جز حمله و نهایتاً تیربارانش نبود.
می گویند بعد از شهادت حر، غلامش هم به لشکر امام پیوست و بلافاصله اذن میدان گرفت و بعد از نبردی جانانه به شهادت رسید.
ادامه دارد...
🏴ســـراج بانوان البــــــرز
┏━━ °•🥀•°━━┓
@seraj_alborz
┗━━ °•🥀•°━━┛