eitaa logo
سه‌شنبه‌‌یِ ملیحه آخوندی🕊
249 دنبال‌کننده
88 عکس
11 ویدیو
5 فایل
@Maliheakhoondi همه روزای خدا سه‌شنبه بود... شاعر و ترانه‌سرا🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
"برای پاهای بی‌قرارِ مادرم" تعبیر دیگر از وفا در گوش من خوانده دردی که بی رحمانه پای مادرم مانده فکر غریبی در سرم دل مرده‌ام کرده بی خواهری حالا دوبار آزرده‌ام کرده او که همیشه غصه را در خواب می‌دیده حالا شب و روز زیادی را نخوابیده تنها فقط موهاش بوده توی این خانه سنگین‌ترین باری که گاهی برده بر شانه تلخی و تندی‌های دنیا را غريبانه گاهی چشیده او فقط در آشپزخانه یک روز آرامی و روزی کوه آواری ای درد! دیگر کافی است این مردم‌آزاری ای درد! راه رفتنت را زود پیدا کن کمتر کنار مادرم این پا و آن پا کن
میخوام با بی تفاوتی سر کنم با هیچی به گذشته بر‌نگردم سردی رو از یه جا باید شرو کرد موها و ناخونامو کوتا کردم خودت می‌دونستی یه روز میری که هوای اون روزا رو جا نذاشتی حالا بهونه بود یا هرچی... خوب شد به عطر و ادکلن آلرژی داشتی میخوام برم یه گوشه تنها بشم بزارمو بگذرم هرجوری شد یه جا که عاقلاش با طعنه نگن آخرِ این مسخره‌بازیت چی شد؟ یه جور روزای هفته‌مو پر کنم تنهاییامو خوب اداره کنم فقط یادم باشه که توو تقویمم هرچی سه‌شنبه هستو پاره کنم * یه حس رفتن توو پاهامه امروز چیکار کنم، چه‌جوری نابود بشه میشه یه معتاد بشینه خیره شه هرچی توی بساطشه دود بشه!؟ ساعت پنج، کنج خونه، خودخوری یه وقتی این سه‌شنبه نره کافه دختره این کارا چی بود تو کردی یوقت دلش نخواد موتو ببافه! فایده نداره این دو سه روز فقط مثل یه احمق با خودم جنگیدم کاشکی بفهمی حالمو وقتی که پای صدای چاوشی رقصیدم چشمای تارم حالا یه نعمتن چن روزه درگیر پیاده رو ان عینکمم دیگه گذاشتم کنار لااقل از دور همه شکل تو ان...
vagggggttttttttt a.mp3
2.72M
📖 ای عشق در به در شده انکار کیستی... 👤فاطمه ابراهیمیان 🎤 با صدای ملیحه آخوندی
" دو چشم داشت، دو سبز آبی بلاتکلیف که بر دو راهی دریا_چمن مردد بود" ------------------- من شاعرم، چقدر شما شاعرانه‌ای شعری سپید، قطعه، غزل، نو، ترانه‌ای من بیش‌تر ترانه‌سرایم، اجازه هست که چشم‌هایِ نابِ شما را بهانه‌ای... اما نه! چشم‌های تو باید غزل شود به سبزیِ چمن و به دریا بدل شود دریا_چمن! من و تو غزل_مثنوی شدیم هردو به نوبه‌ی خودمان منزوی شدیم تعبیر خواب‌های پریده، خود تویی آن‌که کسی به خواب ندیده، خود تویی بیداریِ مرا به خیابان قدم بزن خواب سه‌شنبه‌های مرا هم بهم بزن زیبا! گرفته دامن من را که چشم تو من بااااختم تمام خودم را به چشم تو تورِ بلللند، رقصِ پر از چینِ یک زنم چشم تو را بگیرد اگر چین دامنم سیگار را زمین بزنی نازِ شست من این دود اگر که حلقه شود توی دست من↓ در حجله می‌نشینم و تو ماه می‌شوی من تاج می‌گذارم و تو شاه می‌شوی ای چارخانه‌های تنِ تو، جهان من ای بی کتاب و آیه رسولِ زمان من جنس رسالت تو ولی فرق می‌کند این کشتی نجات مرا غرق می‌کند هی وحی می‌شود به من این‌جا به جای تو تا شعرهام معجزه باشد به پای تو ای کاش معجزات فراوان بیاوری پیغمبری، به پیرو ات ایمان بیاوری
دل‌خوشم به سادگی‌هام، به همین چیزای کوچیک هنوزم مهمه پاهام نره رو خط موزاییک
مدت زمان ۵۵ دقیقه درام / موزیکال موزیکال پرفورمنس «بی‌قرار» کاری از گروه «طبقه‌ی سیزدهم» نویسنده: میثم بهاران طراح و کارگردان: آرمان پارسیان تهیه کننده: هادی جمالی و طبقه سیزدهم  مشاور کارگردان: عرفان شیرنگی  دستیار کارگردان: احسان عبدالهی ترانه سرایان: میثم بهاران و احسان بایگی آدرس: بلواروکیل آباد. بلوار باهنر – باهنر 5 -پردیس اردیبهشت خرید بلیت gishot.ir/e?m=164330
اگر پایانِ پر دردِ عبورِ جاده‌ای باشی محال است آخرش آن‌کس که راه افتاده‌ای باشی!
من کاجی‌ام که توو دلِ سرما بلن"د" شدم یک توپ که زمین زدنم تا بلن"د" شدم مثل صدای ناشنواها بلن"د" شدم من کشتیام که غرق بشن، باز یه ناخدام روزای ساده‌م از شبِ پیچیده‌تون سَره واسم مهمه (ها) بکنم روی پنجره پاهام روی خط موزاییک‌ها نره حظّ تصاحبِ تهِ ذرت‌نمکیام گیتار شاد بود ولی مثل من نبود سنتور سوز داشت ولی شکل من نبود سازی شبیه شادی و اندوهِ زن نبود من یَزله و کِلِ توو گلوی جنوبیام از پیچ و تاب سخت رسیدم به سادگی! کوه و کمر رو دست کشیدم به سادگی یک آسمون ستاره رو دیدم به سادگی اون راهِ خاکیِ سر جاده تا روستام یک لشگر غمیم ولی پا به پای هم میشه که حلقه شیم و بجنگیم برای هم جبران کنیم بلکه توی شادیای هم حس می‌کنم رسالت رقصای کردهام هربار اومدم که وقیح و دریده شم اونی که از معاشقه خیری ندیده شم کفتارِ پستِ تازه‌ به دوران رسیده شم یک جفت مرغ عشق نشستند توو چشام چشمای من، بی‌خبرای ساده...🕊
. سلام اِی سرم درد می‌کرد!♥️ تنها از جنگ اومدن، بدونِ -هم‌رفیق- درده زخم تیری که نخوردی زخم کاریِ نبرده میشه قاصدک شی روزای خوشو خبر بیاری؟ این گلوله‌ی نخورده رو می‌تونی دربیاری؟ اگه آرزوت کنم زودی برآورده نشی چی؟ یا برآورده بشی مرهم این درده نشی چی؟ 🕊