توی هر وزنی، هرچی میذارم
اختیارات شاعری دارم
توی قافیه کم "نمیآرم"
اختیارات شاعری دارم
😁🤚
از پیش من میری ولی حرفی ندارم
روزای آخر رو به سختی سر میکردی
اما برای رفتنت گریه محاله
من مطمئنم که یه روزی برمیگردی
دلخوش به حرفای تو میمونم همیشه
هرکس که میبینه منو از تو میپرسه
از رفتنت حرفی نمیگم این دل من
با قول مردونهی تو بدجوری قرصه
حرفای مردم توی گوشم راه میره
میگن اگه چیزی نمیگم کار شرمه
من چش به راه تو میمونم تا همیشه
بی تو سر زنهای کوچه خوب گرمه
هرروز وقتی جانمازم پهن میشه
یا اینکه میرم ساعتی از خونه بیرون
با فکر اینکه برمیگردی اون دقایق
دسته کلیدم رو میذارم زیر گلدون
فکر اتاق و تخت خواب خالی از من
حال خراب تو با اونکه موندنی نیست
اما صبوری میکنم خیلی شنیدم
میگن که هیچ عشقی مثه اون اولی نیست
آخر به دستم کار داد این صبر بی حد
رو سنگ قبر من نشستی گریه کردی
من گفته بودم قول مردونه یه قوله
من مطمئن بودم یه روزی برمیگردی
#ملیحه_آخوندی
"برای پاهای بیقرارِ مادرم"
تعبیر دیگر از وفا در گوش من خوانده
دردی که بی رحمانه پای مادرم مانده
فکر غریبی در سرم دل مردهام کرده
بی خواهری حالا دوبار آزردهام کرده
او که همیشه غصه را در خواب میدیده
حالا شب و روز زیادی را نخوابیده
تنها فقط موهاش بوده توی این خانه
سنگینترین باری که گاهی برده بر شانه
تلخی و تندیهای دنیا را غريبانه
گاهی چشیده او فقط در آشپزخانه
یک روز آرامی و روزی کوه آواری
ای درد! دیگر کافی است این مردمآزاری
ای درد! راه رفتنت را زود پیدا کن
کمتر کنار مادرم این پا و آن پا کن
#ملیحه_آخوندی
میخوام با بی تفاوتی سر کنم
با هیچی به گذشته برنگردم
سردی رو از یه جا باید شرو کرد
موها و ناخونامو کوتا کردم
خودت میدونستی یه روز میری که
هوای اون روزا رو جا نذاشتی
حالا بهونه بود یا هرچی... خوب شد
به عطر و ادکلن آلرژی داشتی
میخوام برم یه گوشه تنها بشم
بزارمو بگذرم هرجوری شد
یه جا که عاقلاش با طعنه نگن
آخرِ این مسخرهبازیت چی شد؟
یه جور روزای هفتهمو پر کنم
تنهاییامو خوب اداره کنم
فقط یادم باشه که توو تقویمم
هرچی سهشنبه هستو پاره کنم
*
یه حس رفتن توو پاهامه امروز
چیکار کنم، چهجوری نابود بشه
میشه یه معتاد بشینه خیره شه
هرچی توی بساطشه دود بشه!؟
ساعت پنج، کنج خونه، خودخوری
یه وقتی این سهشنبه نره کافه
دختره این کارا چی بود تو کردی
یوقت دلش نخواد موتو ببافه!
فایده نداره این دو سه روز فقط
مثل یه احمق با خودم جنگیدم
کاشکی بفهمی حالمو وقتی که
پای صدای چاوشی رقصیدم
چشمای تارم حالا یه نعمتن
چن روزه درگیر پیاده رو ان
عینکمم دیگه گذاشتم کنار
لااقل از دور همه شکل تو ان...
#ملیحه_آخوندی
vagggggttttttttt a.mp3
2.72M
📖 ای عشق در به در شده انکار کیستی...
👤فاطمه ابراهیمیان
🎤 با صدای ملیحه آخوندی
سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
📖 ای عشق در به در شده انکار کیستی... 👤فاطمه ابراهیمیان 🎤 با صدای ملیحه آخوندی
.
شعر فاطمهی عزیزم که برای من گفته و منم خوندمش❤️🕊
" دو چشم داشت، دو سبز آبی بلاتکلیف
که بر دو راهی دریا_چمن مردد بود"
#حسین_منزوی
-------------------
من شاعرم، چقدر شما شاعرانهای
شعری سپید، قطعه، غزل، نو، ترانهای
من بیشتر ترانهسرایم، اجازه هست
که چشمهایِ نابِ شما را بهانهای...
اما نه! چشمهای تو باید غزل شود
به سبزیِ چمن و به دریا بدل شود
دریا_چمن! من و تو غزل_مثنوی شدیم
هردو به نوبهی خودمان منزوی شدیم
تعبیر خوابهای پریده، خود تویی
آنکه کسی به خواب ندیده، خود تویی
بیداریِ مرا به خیابان قدم بزن
خواب سهشنبههای مرا هم بهم بزن
زیبا! گرفته دامن من را که چشم تو
من بااااختم تمام خودم را به چشم تو
تورِ بلللند، رقصِ پر از چینِ یک زنم
چشم تو را بگیرد اگر چین دامنم
سیگار را زمین بزنی نازِ شست من
این دود اگر که حلقه شود توی دست من↓
در حجله مینشینم و تو ماه میشوی
من تاج میگذارم و تو شاه میشوی
ای چارخانههای تنِ تو، جهان من
ای بی کتاب و آیه رسولِ زمان من
جنس رسالت تو ولی فرق میکند
این کشتی نجات مرا غرق میکند
هی وحی میشود به من اینجا به جای تو
تا شعرهام معجزه باشد به پای تو
ای کاش معجزات فراوان بیاوری
پیغمبری، به پیرو ات ایمان بیاوری
#ملیحه_آخوندی
سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
" دو چشم داشت، دو سبز آبی بلاتکلیف که بر دو راهی دریا_چمن مردد بود" #حسین_منزوی -------------------
ff.mp3
4.45M
📖 من شاعرم، چقدر شما شاعرانهای
👤 🎤 شعر و صدای ملیحه آخوندی
دلخوشم به سادگیهام، به همین چیزای کوچیک
هنوزم مهمه پاهام نره رو خط موزاییک
#ملیحه_آخوندی