ای کاش هیچ گاه از خواب بیدار نمی شدیم و این خبر هولناک را نمی شنیدیم. شروع صبحی که تمام روان ما را پریشان خاطر ساخت و آه و سوز همه ایرانی ها را در بر گرفت. خبر به شهادت رسیدن سردار حاج قاسم سلیمانی عزیز که آنچنان خبر سهمگینی بود که در کسری از ثانیه تیتر نخست تمامی روزنامه های جهان گشت تا تمامی ملت جهان از این خبر مطلع گردند. شاید ذهن و تصور ما هنوز هم گنجایش این خبر را نداشت و به سختی می توان آن را باور کرد. نمی دانم شاید بخشی از خوابم بوده است و شاید هم در خوابی ناز بوده ام که سردارم را تنها و بی کس در غربت گرفتار ساخته اند.
کاری از کیانا لطفی پور
#دلنوشته
╰─┈➤ 😄͜͡❥••[•🍃⃟🍋
راننده اسنپه زنگ زد گفت :
تو موقعیتم قربان
گفتم: تا من دستور ندادم شلیک نکن !
چندتا داد زد و قطع کرد بیجنبه 😁😁
❅•| #بخندیم 🤣|•❅
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
من میخواهم به تو نزدیڪ بشم..🥀
#امام_زمان_عج♥️
#استاد_پناهیان 🍃
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
نوجوان های عزیز
باهوش های عزیزِ دل ادمین ❤️
خبری در راه است.... 😍
کلیپ زیر را با دقت گوش کنید و حفظ کنید
باهاش کار داریم 😉
👇👇👇👇
#بازی
"یگان ویژه"
یک عنوان Turn-Based RPG است که به صورت Real-Time روی گوشیهای همراه انجام میشود.
در این بازی، ماموریتهای مختلفی به بازیکن تحویل داده میشود که او باید همراه با یک گروه چهار نفره پیشروی کند و با دشمنان و موانعی که ممکن است با آن رو به رو شوند، مبارزه کند.👊
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_سیزدهم 🕊برهان از روی شانهی محمدجواد پر کشید روی زمین نشست و جواب داد «این نور ۱۱۴ خو
#رمان
#قسمت_چهاردهم
🙍♂محمدجواد قدم از در فاصله گرفت.
🚪در باز شد.
🕊با بازشدن در، برهان به زیرزمین آمد.
😥 محمدجواد اشتباه کرده بود.
🕊برهان برای باز کردن در زیر زمین از دریچه بیرون رفته بود.
🏃♂با وجود این محمدجواد بی توجه به تلاش برهان برای نجاتش، از زیرزمین خارج شد.
😞برهان خسته و دل شکسته به داخل اتاق زیرزمین برگشت و کنار کتاب قرآن نشست.
😢قطره ی اشکی بر صورت برهان نشست.
دیگر صدای پا شنیده نمیشد.
احتمالاً محمدجواد به اتاقش رسیده بود. 🙁
برهان گفت: «خدایا تو شاهدی که من تلاشم رو کردم، اما نمیدونم چرا محمدجواد راضی نشد.»
🎼در همین لحظه برهان صدایی شنید.
😊صدای محمدجواد بود، که می گفت:
«و تلاشت نتیجه داد... بریم... فقط ما باید قبل از اینکه خانواده ام برگردند، خونه باشیم.»
🕊برهان با خوشحالی از زمین بلند شد و دور محمدجواد چرخی زد.
- پس چرا نمیریم؟ بیا بریم.
بعد به طرف در زیرزمین به راه افتاد.
-مسیرما از این طرف نیست.
- پس باید از کجا بریم؟ اینجا که در دیگه ای نداره.
برهان لبخندی زد و ادامه داد:
«کتاب قرآن رو باز کن و رو به قبله بایست و بخون:«بسم الله الرحمن الرحيم.»
🤔محمدجواد کمی فکر کرد تا به خاطر آورد که قبله کدام سمت است. به یاد نماز مادرش افتاد.
🙍♂با کمی مکث رو به قبله ایستاد.
📖کتاب قرآنش را باز کرد و خواند.
با تمام شدن حرفش، تصویری از یک پنجره نورانی از صفحهی قرآن روی دیوار دالان افتاد.
🕊برهان گفت: «پنجره رو باز کن.»
ادامه دارد....
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#محمدجوادوشمشیرایلیا
#داستان
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7
ستاره شو7💫
╭─━─━─• · · ·
#استوری | #story📱
.
.
روز امام رضا علیهالسلام
امام رضا عليه السلام: فروتنى آن است كه با مردم چنان رفتار كنى كه دوست دارى با تو رفتار شود.
سلام صبحـــــ🌞ـــــتون بخیر🌹🌿🌹🌿
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
👨🧕
🌼⃢ 🍂🌟@setaresho7