eitaa logo
ستاره شو7💫
721 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
49 فایل
یه ستاره💫 کاشتم واسه تو روشن و زیبا یه ستاره تو دلم💖 جا گذاشتم رنگ فردا... ارتباط با موسسه هفت آسمان @haftaaseman ارتباط با ادمین: @admin7aaseman ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
مشاهده در ایتا
دانلود
ستاره شو7💫
#رمان #قسمت_پنجاه_و_چهار حق با لام بود. شکل میوه‌ی کسره‌ی کشیده شبیه به همان کسره بود فقط اندازه‌
محمدجواد مثل همیشه در آخر صف ایستاده بود.🙎‍♂ آنها از باغ حرکات کاملاً دور شده بودند که محمدجواد به یاد استوانه افتاد. ♻️ استوانه ای که سیمرغ به او داده بود؛ استوانه را از کوله اش بیرون آورد و درش را باز کرد هنوز داخل آن را ندیده بود ، صدایی شنید، صدایی شبیه به خرد شدن برگِ درختان.🍂🍂 👀 به اطرافش نگاه کرد خبری نبود. 🤔 با خودش فکر کرد شاید صدای خرد شدن برگها در زیر پای خودش بوده است. لحظه ای ایستاد اما هنوز صدا را می شنید.😮 احساس ترس می‌کرد.😨 عاقلانه ترین کار این بود که خود را به گروه برساند. پس بدون آنکه به صدا توجه کند به سمت حروف دوید. لحظاتی بعد دوباره در انتهای صف حروف ایستاده بود. نفس عمیقی کشید.😲 تا حدودی خیالش راحت شده بود که ناگهان دوباره صدا را شنید.😳 سرش را به سمت صدا چرخاند. صدا از پشت بوته‌ی بلند و پر برگی به گوش میرسید که کمی از او فاصله داشت. باید بر ترسش غلبه می‌کرد. 😰 آب دهانش را قورت داد و آرام از صف خارج شد نزدیک بوته ایستاد. به نظرش چیزی در آن پشت تکان می‌خورد😦 به بوته نزدیک شد تا ببیند چه چیزی در پشت آن تکان میخورد که ناگهان دستی را روی شانه اش حس کرد. ادامه دارد... ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 👨🧕 ❄️⃢ ☃🌟@setaresho7 ⇧اینجا، شو